یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
تماشای یک درام امروزی یا مشروطه خواهی در تئاتر
درام، شکوهی تمامنشدنی دارد. ممکن است با بهترین نوع اجرای محیطی یا اجرای مبتنی بر حرکت یا با ترکیب غریبی از رقص و مجسمه پا به جهان لذتبخش، جدید و بیبدیلی بگذاریم که سرشار از مفاهیم تازه است و تئاتر را به پیش میبرد، این را به جای خود فقط آدمهای مرده دوست ندارند اما درام را حلاوت دیگری است و این حلاوت بیدلیل نیست. درام کاملترین نوع ارتباطیای است که تئاتر تا به حال برای دعوت مخاطب به خود یافته است و از گذر درام است که توانسته تمام امکانات و ترکیبات خود را در هویت کاملی پیش چشم مخاطب قرار دهد. آنچه تئاتر مدرن ایران را در تاریخ صدسالهاش در نمایشنامهنویسی دچار لکنت کرده تبدیل به جریان نشدن و عدم استقرار مستحکم درام روی صحنه است. در این حالت چیزی به عنوان درامنویسی ایرانی رشد طبیعی نیافته تا حرف تازه هم معنا یابد و فهم شود. عدم جریان پویا و زنده درام در تئاتر به معنای آنچه در تاریخ تئاتر جهان از معنای آن میشناسیم، هر تلاشی تحت عنوان آوانگاردیسم و تجربی را زیر سایه برده و از معنا، ارتباط با جامعه و زیباشناسی ایرانی و در نهایت قدرت تاثیرگذاری تهی کرده است. درام روح اومانیستی، شهری و متفکر تئاتر را بازتاب میدهد، در همین حال احساسات خلاقانه و هنری را برای لذت و سرخوشی آدمیان فراهم میآورد. از این جهت است که وقتی لذت در یک فوتبال یا در یک رمان یا پیچیدگی و جذابیت در یک اتفاق سیاسی اجتماعی به اوج میرسد صفت دراماتیک را برای توصیف آن به کار میبرند. درام تحریککننده عمیقترین درگیریها و احساسات نهفته انسانی است؛ احساساتی که به زبان نمیآیند و در ناخودآگاه دفن میشوند، اما وجود مرموزشان زندگی روزمره انسان را تحتتاثیر قرار میدهند و گاه سرنوشتش را میسازند.
این با امری به نام «موقعیت دراماتیک» خود را آشکار میکند. از سوی دیگر درام دارای عقلانیتی توافقی و نظامی مبتنی بر گفتوگو است که او را متعقل و البته انتقادی میکند. این شمول را از این زاویه نمیتوان در هیچ فرم هنری دیگری یافت. از همینرو و با همین نگاه است که میتوان اثر جدید حسین کیانی را یک لذت بینظیر دانست. البته انتقادات وارد به اثرش را هم از همین زاویه تحلیل درام میتوان فهمید و بازگو کرد. دو نکته را در عمده آثار کیانی دیده بودیم که همیشه در بستر درام مدرن و پیامدهای سبکی و فکریاش به هم میپیوستند. کیانی از یک سو در آثارش نقد سنت میکند و از سوی دیگر از عناصر نمایش سنتی و قراردادهای آن سود میبرد. نمایش «مشروطه بانو یا مجلس شبیه حصرنامه کارگاه بکاء» هم از همان ابتدا با صحنه دوار خود ادراک نمایش سنتی از مکان و حرکت را به ما منتقل میکند. برای مثال در همان ابتدا وقتی شخصیتها دور صحنه میچرخند این قرارداد که به معنای حرکت و تغییر مکان است همانطور که در تعزیه و نمایشهای دیگر ایرانی سراغ داریم- با ما بسته میشود. اما هویت اصلی مشروطه بانو همان درام و عناصر شخصیتپردازانه آن است، هرچند که در سبک، زبان و مکانی تعریف میشود که محدودههای نمایش سنتی را به قلمرو آن میآورد. نمایش داستان انتقام به بانو (رویا نونهالی) از پیر ولی صاحب دستور (بهزاد فراهانی) است که ابتدا با مهربانی و کمک به شهر نیتش را پنهان کرده است. شروع کار کاملا با متانت و وقار درامهای «خوش ساخت» همراه است. شخصیتها در جایگاه خود و نسبتشان با مرکزیت و موضوع اثر معرفی میشوند و وضعیت آنها ساخته میشود. این «وضعیت» با آشکار شدن نیت به بانو به یک موقعیت دراماتیک تبدیل میشود.
زمان ساخته شدن موقعیت درست زمان پیچیده شدن و عمق یافتن گره اثر است که ریتم اجرا را هم بهدرستی افزایش میدهد و آدمهای نمایش را به شخصیتهایی چند بعدی تبدیل میکند. در این میان ایده دیگر کیانی که همیشه با آن روبهرو بودیم و اوج عریانیاش در نمایش قبلیاش «همه فرزندان خانم آغا» بود آشکار میشود. رسیدن به نقد سنت از طریق درام چیزی است که این بار در بدنه درام و در تقابل مشروطهخواه و استبدادخواه خود را نشان میدهد. از اینجا درام کیانی تمامقد یک درام معاصر میشود. معاصر به این معنا که در فضای ذهنی و موقعیت انسان امروزی جامعه ایران قابل فهم و تحلیل و البته همانندسازی میشود.
ایده آشکار کردن گره از طریق یک نمایش درون نمایش که ایدهای قدیمی و جذاب در تاریخ تئاتر و از جمله امضاهای کیانی است، نقطه عطف اولیه درام را هرچه جذابتر میکند. موقعیت کمیک و در عین حال نفسگیری که در زیر بازی شخصیتهای علاقهمند به تئاتر جریان دارد که چند راز را با هم پیش میبرد (انتقال اسلحه برای کمک به مشروطهخواهان و هراس آشکار شدن نیت به بانو) فضای جالبی را میسازد و درام را به موقع از مرحلهای به مرحله دیگر میبرد. ترکیب خنده و اضطراب از عیان شدن مقصود به بانو و اسلحهها از بهیادماندنیترین لحظات کار است، از آن جنس لحظاتی است که از یک نمایش همیشه در ذهن باقی خواهد ماند. گره ایجاد شده توسط کیانی با ریتم مناسب تا زمانی پیش میرود که تقابل به بانو با شهر و پیر ولی و همچنین میزان کینه او آشکار میشود. طبیعی است در این لحظه تقابل دراماتیک به بحرانی تبدیل میشود و نیاز به آرام شدن ریتم است که در اجرا هم اتفاق میافتد اما در لحظه بحرانی درام عناصر زاید بهتر خود را نشان میدهند و بیشتر آزاردهنده میشوند چرا که تمرکز مخاطب انتظار تمرکز اثر روی تضاد بنیادین و اصلی آن را بیشتر میکند، در این لحظه در سیر کار کیانی خللی اساسی پیدا میشود. احساساتگرایی و افتادن در دام صحنههایی که درام را دچار سکته و توقف میکنند تا آنجایی که این توقف جهت نمایش دگرگونی و تصمیمی جدید نزد پیر ولی بوده نیاز اثر است و قابل فهم اما کش دادن بیشتر آن اضافی است.
این تحول و بازشناخت از درام محکم و جذابی مثل مشروطه بانو انتظار میرفت اما بسط آن در صحنههایی مثل نشست خانوادگی پیر ولی با همسر و فرزندانش و تقاضای بیربطش از آنها برای اینکه شلاقش بزنند چیزی جز اطناب بیهوده و معطل ماندن درام در پی ندارد و به دلیل بیرون ایستادن از منطق و روال کار تاثیر مورد نظر مولف را ندارند اما باز در همین افول آنچه سبب جان گرفتن دوباره اثر میشود اضافه شدن شخصیت میردستان است. نگاه و عقاید این شخصیت چنان در بدنه مضمونی کار وارد میشود و تقابل را جذاب میکند که آن افت موقتی را میشوید و پایان کار را پایانی معقول و البته اثرگذار میکند. زمان حصر شخصیتهای نمایش زمانی است که درام بعدی کلانتر پیدا میکند و تحول شخصی پیر ولی را به تحولی عمومی و سیاسی - اجتماعی پیوند میزند.
نمایش مشروطه بانو ما را به مهمترین دوره تاریخ ایران و مفاهیم مربوط به آن میبرد؛ مفاهیمی که هر روز برای جامعه ایرانی اهمیت بیشتری پیدا میکند. مفاهیم تازه آدمها را دچار تحول میکند و مشروطه بانو نمایشی است برای به رسمیت شناختن تحول آدمها در نقطه عطفهای تاریخی. آنچه مهم است نقد گذشته خود از یک سو و مفهوم بخشش از سوی دیگر است، یعنی همان عدم فراموشی اما معطوف به آینده. نمایش به معنای واقعی نقد نگاهی است که شخصیتها را در تاریخ منجمد و در کینهها محبوس میکند و در روند تحول جامعه به همین دلیل خلل ایجاد میکند.
سیر عقلانی ذات پدیده درام از شخصیت به بانو که به دنبال این انجماد و توقف تحول بوده است، مشروطه بانو را میسازد و پیر ولی گناهکاری که دست و دیده آغشته به خون دارد را تبدیل به پیشقراول آزادیخواهان مشروطه میکند. یکی از رنجهای نمایش مشروطه بانو بازی رویا نونهالی در شخصیت بانو است. در حالی که عمده بازیگران در اجرایی یک دست، مشروطه بانو را بازی میکنند اما نونهالی بیشتر مشغول بازی در چیزی شبیه به «خوب، بد، زشت» یا «به خاطر یک مشت دلار» است. در میان بازیهای خوب و قابل ستایش رویا میرعلمی، شهرام حقیقتدوست، لیلا برخورداری، مسعود میرطاهری، علی سلیمانی و همچنین حضور برازنده بهزاد فراهانی در نقش پیر ولی، نونهالی با ژستها و بیان متظاهرانهاش فقط سازی مخالف و نچسب است اما پدیده بازیگری، نمایش سیامک صفری است از آن جهت که پس از بازیهای بسیار بد در نمایشهای متعددی که اخیرا از او دیده بودیم، نقش میردستان یک تحول اساسی و یک بازی دل چسب بود که پس از سالها خاطره بازیهای خوب این بازیگر را زنده کرد.
نمایشنامهنویسی ایرانی و صحنههای امروز تئاتر ایران مثل خون به نمایشهایی چون مشروطه بانو نیاز دارند. برداشت کیانی از درامی قدرتمند مثل ملاقات بانو سالخورده که در این کار اتفاق افتاده در نهایت کمکی به درام نویسی ایرانی است و ادامه آن در بستر موضوعات جدی اجتماعی-سیاسی. به دست آوردن یک درام خوشساخت در بدنه نه چندان پروار این نوع از نمایشنامهها در ایران و کمک به استواری این جریان راهی است که تئاتر ایران از رفتنش ناگزیر است. درست در اینگونه از درام است که تئاتر نقش اساسی خود را در یک شهر ایفا میکند که همانا پیوند با آن چیزی است که بر زمانه شهروندان میرود.
علیرضا نراقی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست