چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

حوزه های علمیه روی خط تحول


حوزه های علمیه روی خط تحول

حوزه علمیه قم در ایران, نهاد مرجع و مبین شریعت و مذهب شیعه است این تعریف مختصر البته فقط به نقش این نهاد مذهبی در سال های پیش از انقلاب اسلامی و تشكیل دولت دینی در ایران اشاره می كند از این رو در تعریف جایگاه و كاركردهای حوزه علمیه قم در سالهای پس از انقلاب, باید به ۳ دوره متوالی اشاره كرد كه اینك در پژوهش های برخی از پژوهشگران هم پیوند با حوزه و دانشگاه در سالهای اخیر به چشم می خورد

● نگاهی به كتاب «تحولات حوزه علمیه قم پس ازپیروزی انقلاب اسلامی»

حوزه علمیه قم در ایران، نهاد مرجع و مبین شریعت و مذهب شیعه است. این تعریف مختصر البته فقط به نقش این نهاد مذهبی در سال های پیش از انقلاب اسلامی و تشكیل دولت دینی در ایران اشاره می كند. از این رو در تعریف جایگاه و كاركردهای حوزه علمیه قم در سالهای پس از انقلاب، باید به ۳ دوره متوالی اشاره كرد كه اینك در پژوهش های برخی از پژوهشگران هم پیوند با حوزه و دانشگاه در سالهای اخیر به چشم می خورد. براساس این تقسیم بندی جدید، حیات حوزه علمیه قم در سالهای تشكیل دولت دینی، بر پایه پرسش های برآمده از حوزه و همچنین پرسش های فراروی آن به ۳ دوره تقسیم می شود:

۱ - سالهای نخست انقلاب تا پایان جنگ با پرسش های ایدئولوژیك بر مبنای آرمان های انقلاب همچون صدور انقلاب، صدور ارزش های شیعی، نجات مستضعفان ومحرومان جهان و دغدغه های مذهبی. در این دوره اساساً پرسش های ناظر بر مسأله ولایت فقیه و چیستی و چگونگی رهبری و حاكمیت و حكومت دینی یا دیده نمی شود و یا با متنهای مؤیدی و بسیار همدلانه همراه است كه بخش عمده ای از این رویكرد مرهون رهبری شخص امام خمینی و وجود ایشان در رأس هرم حاكمیت جمهوری اسلامی است.

۲ - سالهای پس از درگذشت امام خمینی (ره) تا اواسط دهه هفتاد، پرسش های این دوره عموماً به مسأله ولایت فقیه و چیستی حكومت دینی مربوط است و پاسخ های روایی و نقلی - به تعبیری ثبوتی - در قبال حكومت دینی دریافت كرده است. احیاناً دغدغه آزادی و دموكراسی نیز از آثار روشنفكران دینی به برخی از متون حوزوی راه یافته كه چندان جدی گرفته نشده است و هنوز مسأله چیستی حكومت دینی چندان دغدغه آفرین نشده كه براساس آن تألیفاتی تدوین شود.

۳ - از اواسط دهه ۷۰ تا امروز، پرسش های این دوره بیشتر ناظر بر كارآمدی دولت و حكومت دینی است. به این معنا كه با گذر ۲ دهه از انقلاب و تشكیل حكومت، اكنون راه های حكمرانی خوب و كارآمد چیست و دیگر بحث از مبانی نقلی و عقلی حكومت دینی به تدریج كمرنگ می شود. این دوره عموماً با پرسش های نسبتاً عملگرایانه و پاسخ هایی كاركرد گرایانه روبروست.

از این همه كه بگذریم اینك حوزه علمیه قم پس از رواج بحث تولید علم توسط نسلی جوان از طلاب دانشگاه دیده و آشنای به معارف و مباحث آكادمیك غربی در صدد احیای «علم دینی» است. از رهگذر چالش و كنكاش بر سر این واژه و واژگانی از این دست، نهضت تولید علم به رویكردهای جدیدی رسید كه هم اینك در صدد ارزیابی و بازخوانی آموزه های دینی و نسبت آن با علوم بشری است.

با این توضیحات شناخت ساختار، كاركردها و اهداف حوزه و تحولات جاری در آن در وضعیت كنونی مهم به نظر می رسد و از همین روست كه تألیف كتابی در این ساحت را باید جدی گرفت و به منابع سندی آن برای محققین و پژوهشگران نهاد مذهب و نهاد سیاست و تحلیلگران پیوست و گسست این دو در عرصه ایران توجه داد. اما آیا تألیف كتابی مشحون از اطلاعات و اسنادی به روز در ساحت حوزه علمیه قم كاری آسان و سهل الامكان است؟

كتاب «تحولات حوزه علمیه قم، پس از انقلاب اسلامی»، تألیف مشتركی از عباس زارع و علی شیرخانی است. فصول آغازین به قلم عباس زارع و باقی آن كه از قضا سندی تر و كاربردی تر است، سهم علی شیرخانی است.

از آنجا كه مشهور است خروج اطلاعات و آمار و اسناد - حتی نه چندان قابل توجه - از حوزه به سختی عبور یك شتر از سوراخ سوزنی است واین مشكل حتی برای معتمدان و موثقانی چون دكتر شیرخانی نیز كمرنگ شدنی نیست. «اطلاعات فقط به صورت شفاهی و آنهم برای خواص گفته می شود.» شیرخانی خود علت این مسأله را این توجیه حوزه می داند كه :«به هر حال با عدم بروز اطلاعات همواره دشمنان بر ما مسلط هستند، وای به وقتی كه این اطلاعات بروز داده شود.» حتی علت انصراف محقق اولی، یعنی عباس زارع هم همین بوده، چون نتوانسته اطلاعاتی را بدست آورد. پس از او محقق دیگری كار را به دست گرفت و او نیز به سرنوشت اولی دچار شد تا كار به دست دكتر شیرخانی افتاد. وقتی او نیز با ارتباطات گسترده خود و نامه نگاری های فراوان رسمی و غیر رسمی نتوانست اطلاعات چندانی از مدیریت حوزه كسب كند، به سراغ راههای - البته مشروع - دیگر (از مصاحبه های متعدد گرفته تا جمع آوری اطلاعیه های حوزه از در ودیوار) رفت و كار را به سرانجام رساند.

دكتر شیرخانی كتاب را در ۵ فصل گرد آورده است. در مقدمه كتاب كه به امضای مركز اسناد انقلاب اسلامی است، ابتدا دو پرسش مهم مطرح شده كه «حوزه علمیه قم تا چه اندازه خود را با وضعیت كنونی سازگار نموده است؟ و آیا تحولات پیش آمده در حوزه علمیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی عملكرد حوزه را بهبود بخشیده است؟» سپس تأكید می كند كه این كتاب «فرایند و روند بهینه سازی شرایط ساختاری، اداری، آموزشی و پژوهشی را تشریح كرده است تا شاهد تطبیق شرایط كلی حوزه و میزان تأثیر گذاری آن بر تحولات كنونی و آینده جامعه اسلامی باشیم.» نویسنده فصل اول را به چارچوب نظری بحث اختصاص داده و در فصل دوم با« نگاهی گذرا به تاریخچه حوزه علمیه قم»، تحولات این حوزه را از زمان آیت الله حائری یزدی تا زعامت آیت الله بروجردی و پس از رحلت ایشان می كاود. در فصل سوم به تشكیلات ساختاری - اداری حوزه علمیه رسیده و اطلاعاتی از حوزه، شورای مدیریت آن، برنامه های درسی، بودجه حوزه علمیه، وصول و پرداخت وجوه شرعی، میزان اتلاف وقت در تقسیم و توزیع وجوه، سطوح حوزه شامل مراجع تقلید، علما ومدرسان و طلاب، بحث تبلیغات و حوزه، طرح هجرت و اهداف و ویژگی های آن، امور بهداشتی، درمانی حوزه، مركز خدمات حوزه های علمیه، بیمه درمانی طلاب، صندوق قرض الحسنه امام خمینی، مدارس حوزه، مدارس علمیه خواهران، جامعه الزهرا، مركز جهانی علوم اسلامی ارائه می دهد وبه عنوان دو راه كاربردی برای تسهیل امور، « ضرورت وجودی معاونت آمار و بررسی و ضرورت كامپیوتری كردن خدمات در تشكیلات حوزوی» را پیشنهاد می كند.

مؤلف سپس در فصل چهارم به سراغ «تحولات آموزشی - پژوهشی» در حوزه می رود و ضمن اشاره به «پیشینه آموزش اسلامی در حوزه و شیوه های آموزش»؛ مكتب و مدارس علمیه، گزینش و پذیرش طلاب، مراحل تحصیل در حوزه، شیوه های تدریس و تحصیل در مقدمات و سطح از نظر شكل و محتوا، خصوصیات و مباحثه درس را یك به یك بر می شمارد و جزء به جزء توضیح می دهد. نگاشته های او در این فصل و فصل قبلی تا حد زیادی منتج از بررسی مصاحبه های مختلف استادان حوزه با مجلات حوزوی ویا گفت و گوهای خود او با اساتید و صاحبنظران حوزه است. این یكی از همان راههای مشروعی است كه او به واسطه بن بست های فراوان، مجبور به استفاده از آن شده است. شیرخانی در فصل چهارم كتاب تحولات حوزه علمیه به نشریات و انتشارات حوزه هم اشاره كرده و مؤسسات جدید آموزشی پژوهشی حوزه را در كنار اهداف مركز كامپیوتری علوم اسلامی برشمرده است.

چنانچه این گزارش نشان می دهد در سال ۸۲ بیش از ۶۰ نشریه در حوزه فعال بوده كه مطبوعاتی چون: انتخاب، پگاه حوزه، پاسدار اسلام، حوزه، سلام بچه ها، آینه پژوهش، پیام زن، پوپك، فقه، بینات، پیام حوزه، نقد و نظر، بشارت و. . . از آن جمله اند. همچنین انتشاراتی های فعال در حوزه شامل انتشارات در راه حق، دارالقرآن الكریم، مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی و ناشران وابسته به دفتر آیت الله سیستانی می شود.

شیر خانی در بندهای بعدی سیاست های فرهنگی و دیدگاه های اقتصادی، سیاسی حوزه را شرح می دهد. از نظر او محور سیاست های فرهنگی حوزه بر ۳ اصل اسلامی كردن مراكز فرهنگی، كنترل محصولات فرهنگی و مقابله با تهاجم فرهنگی استوار است. پس در توضیح اصل اول می نویسد:

«یكی از آرزوهای دیرینه حوزه، اسلامی كردن دانشگاه ها است كه مورد اهتمام نهاد حوزه و بیش تر حوزویان بوده است و بر این باورند كه باید در فرهنگ دانشگاه ها و عرصه دانش پژوهی و محتوای دروس بویژه دروس علوم انسانی، تحولی اسلامی صورت گیرد.»

همچنین به نظر نویسنده كتاب، دیدگاه حوزه در كنترل محصولات فرهنگی، «پیشگیری قبل از درمان» است: «آنان بر این باورند كه وقتی محصولات فرهنگی نامطلوب منتشر شود، اثر آنی خود را می گذارد و ورفع آن بسیار مشكل است؛ در نتیجه به «پیش گیری قبل از درمان» معتقد هستند و بر سیاست های كنترل محصولات فرهنگی نظیر فیلم، كتاب و حتی مطبوعات تأكید می ورزند. حمایت از تصویب قانون «ممنوعیت استفاده از ماهواره» یا قانون ممنوعیت استفاده از واژگان بیگانه، فیلتر گذاری برای سایت های رایانه ای، قانون محاكمه نویسندگان مطبوعات علاوه بر مدیر مسؤول، انتخاب نماینده ای از حوزه علمیه قم در هیأت نظارت بر مطبوعات، عضویت رئیس نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها، از این زاویه قابل تحلیل است.»

حوزه علمیه قم در بعد سیاست داخلی، با مغتنم شمردن موقعیت به دست آمده پس از ۱۴۰۰ سال، یكی از اهداف اساسی و استراتژیك خود را حمایت، تقویت و تبعیت از ولی فقیه زمان قرار داد. بدین سان همه ارگان ها و نهادهای كشور مشروعیت خود را از ولی فقیه زمان كسب می نمایند. در نتیجه تبعیت مطلق از نظام ولایی ولایت فقیه و حراست از منزلت منیع آن، از مهم ترین وظایف اسلامی و ملی است و معارضه با آن به منزله معارضه با اسلام و حكومت اسلامی می باشد.

اساسی ترین جهت گیری سیاست خارجی، از دید حوزه علمیه، دفاع از مظلومان وستم دیدگان در اقصی نقاط جهان بویژه در كشورهای اسلامی است.

سرانجام در آخرین بندها، دكتر شیرخانی به سراغ كاركردهای حوزه می رود تا با توجه به سیاستها و دیدگاه های قبلی، كاركردهای حوزه را به ما نشان دهد. او كاركردهای فرهنگی حوزه را شامل: باز تولید اسلام اصیل، تقویت حس نوستالژیك مسلمانان، تأكید بر هویت مسلمان ایرانی (به عنوان كاركرد فرهنگی معاصر حوزه) و تأمین بخشی از فعالیت ها و كاركردهای نهادهای مدرن چون آموزش وپرورش، نهاد قضا بویژه در حوزه حقوق مدنی و حقوق جزا، نهاد تبلیغ وارتباطات و در حال حاضر با بهره گیری از سازمان رسانه ای صدا و سیما می داند و سرانجام تأكید می كند كه «كاركردهای حوزه، دفاع از مشروعیت و ترویج آن بوده، از آنجا كه مفسران اصلی شریعت حوزویان می باشند.»

میثم محمدی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.