پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
سینمای سیاسی یا سیاست های سینمایی
جواد شمقدری، معاون امور سینمایی وزارت ارشاد، در یکی از روزهای جشنواره، ژانر سیاسی را یکی از ژانرهایی دانست که سالهاست در سینمای ایران مهجور مانده است؛ ژانری که امسال بیشتر مورد توجه قرار گرفته و سینماگران همچنان درباره آن، در حال آزمون و خطا هستند. او در ادامه صحبتهایش پس از اشاره به اینکه در جشنواره امسال، ۹ فیلم در ژانر سیاسی وجود داشته، در ذکر مشکلات بر سر راه ساخت این فیلمها گفت: «متاسفانه در این راه تنشهایی وجود داشت و برخی میخواستند آثاری را منتسب به برخی از جریانها و جناحهای سیاسی کنند، اما فیلمساز و هنرمند جایگاهش فراتر از آن است که در قالب سیاسی قرار گیرد. هنرمند توانایی آن را دارد که بر سیاست تاثیر بگذارد.» (نشریه روزانه سیمرغ، شماره سوم، ۱۴ بهمن ۹۰، ص ۴). در این سخن معاون سینمایی حقایقی نهفته است که پیام سخن را شبههانگیز میکند. نخست آنکه اگر ژانر سیاسی در صورتی که به «ژانر» بودن سینمای سیاسی قایل باشیم و نخواهیم مانند سینمای اجتماعی وارد این بحث شویم که سیاسی بودن یک ویژگی محتوایی و پیامی است که ربطی به فرم و ساختار ندارد بنابراین یک ژانر نمیشود در سینمای این سالها مهجور مانده، علت را کجا باید جست؟ آیا غیر از آن است که ما در مملکتی زندگی میکنیم که پرداختن به هر موضوعی میتواند معنا و رنگ و بوی سیاسی به خود بگیرد بنابراین زیر ذرهبین ممیزی برود؟ مثلا به فیلمی مثل بانو (داریوش مهرجویی) فکر کنید که تماشای مستند زیبا و نشاطآور داریوش مهرجویی: کارنامه ۴۰ساله (مانی حقیقی) در جشنواره امسال فجر ما را بار دیگر یاد مظلومیتش انداخت وقتی که به دلیل تفسیر خاص مسوولان وقت ارشاد سالها رنگ پرده را ندید و سرانجام زمانی به نمایش درآمد که دیگر دیر بود و احیانا بخشی از مخاطبان خود را از دست داده بود. دلیلی که فخرالدین انوار، معاون وقت سینمایی، در توجیه این توقیف بیمحل (در همان مستند حقیقی) میآورد این است که جو سیاسی حاکم چنین تصمیمی را ایجاب میکرده است (نقل به مضمون). واقعیت این است که چهره منفیای که از طبقه مستضعف و فرودست در فیلم تصویر میشود ظاهرا به مذاق مسوولان خوش نیامده بوده است.
اما ما در اینجا همان پرسشی را مطرح میکنیم که مهرجویی در مستند حقیقی عنوان میکند: مگر وقتی سرانجام فیلم پس از چند سال از ساختش اکران گرفت، چه اتفاقی افتاد که اگر در زمان خود اکران میشد، میتوانست مشکلآفرین شود؟! یا هماینک اگر مثلا سنتوری (داریوش مهرجویی) اکران بگیرد، چه اتفاقی میافتد؟ نمیدانم! اتفاقاتی از این دست در این سالها برای فیلمهای بسیاری افتاده و با این وضع حقیقتا تشخیص فیلم سیاسی از غیرسیاسی دشوار میشود چراکه برخی فیلمها سیاسی نبودهاند اما همین که توقیف یا سانسور شدهاند، بُعد سیاسی پیدا کردهاند. خب، در زمانی که هنرمند «فراجایگاه» ما فیلم سیاسی نمیسازد و بسته به مدیری که بر سر کار است مدیری که طبق جناح سیاسی دولت وقت خود انتخاب شده فیلمش مورد بیمهری قرار میگیرد، دیگر چه رسد به اینکه فیلم سیاسی بسازد و احیانا نمایش فیلمش با تغییر مدیری مصادف شود که سیاستهای متفاوتی را دنبال میکند... . در اینجا به حقیقت پارادوکسوار دوم سخن معاون سینماییمان میرسیم؛ آنجا که میگوید: «هنرمند توانایی آن را دارد که بر سیاست تاثیر بگذارد.» جالب است! تاکنون این سیاست بوده که توانایی تاثیر گذاشتن نه تنها بر هنرمند بلکه بر کار و زندگی و اصولا هویت او را داشته است چرا که میتواند با به محاق گذاشتن یک فیلم، دودمان فیلمساز و تهیهکننده و عوامل فیلم را به باد دهد. اینک کنجکاو هستیم که بدانیم مثلا همین ۹ فیلم سیاسی امسال جشنواره که شخصا نمیدانم دقیقا کدامها هستند و براساس چه معیاری انتخاب شدهاند چگونه در صحنه سیاست ما اثرگذار خواهند بود؟! حقیقت تناقضآمیز سومی که در سخن شمقدری نهفته بخوانید آشکار- است، آنجاست که صحبت از «برخی»هایی میکند که «میخواستند آثاری را منتسب به برخی از جریانها و جناحهای سیاسی کنند.» به گمانم نیازی به خواسته آن برخی نبوده: شما فیلمی مثل زندگی خصوصی (محمدحسین فرحبخش) را در جشنواره امسال بگیرید. قهرمان فیلم (با بازی فرهاد اصلانی) سردبیر یک روزنامه اصلاحطلب است و این گرایش سیاسی او را ما فقط از خلال دیالوگها متوجه نمیشویم بلکه از تمامی صحنههایی میفهمیم که او را در مقابل همسنگران قدیمیاش میبینیم. آنجا که اوی نوعی را به دلیل دور شدن از اخلاقیات محکوم میکنند، بیآنکه حتی از زندگی خصوصیاش خبر داشته باشند. خب، این آقای روزنامهنگار اصلاحطلب که در پایان فیلم از ترس رسوایی اخلاقی و بیآبرویی دست به جنایتی بیرحمانه میزند، انتساب فیلم به جناح و جریان سیاسی خلاف اصلاحطلبان را به کودنترین تماشاگر هم نشان میدهد.
همینطور است فیلمهایی مانند قلادههای طلا (ابوالقاسم طالبی) و گشت ارشاد (سعید سهیلی) که گویی گرایش سیاسی بیآنکه بخواهیم به آن بحث ارزشی بدهیم رویشان الصاق شده است. اما شاید بد نباشد به این نکته هم اشاره کنیم که یک فیلم سیاسی در شکل استانداردش، لزوما نباید به چهرهای سیاسی بپردازد یا جریانی سیاسی را نقد کند. از این نظر فیلمی مثل زندگی خصوصی منتقد نشست مطبوعاتی فیلم سینمای مطبوعات را به درستی بیشتر یاد ملودرام آمریکایی جذابیت مرگبار انداخت تا اینکه بار سیاسی داشته باشد. اصلا قهرمان زندگی خصوصی میتوانست هر شغل دیگری جز سردبیری یک روزنامه سیاسی را داشته باشد، بیآنکه اتفاقی در سیر داستان فیلم بیفتد. در واقع بار این فیلم سیاسی نیست بلکه بار سیاسی خود را از معنای فرامتنی میگیرد که انتخاب چنین شغلی برای قهرمانش به فیلم اضافه میکند. به طریق اولی فیلمی مثل میگرن (مانلی شجاعیفرد) یا نارنجیپوش (داریوش مهرجویی) از دید نگارنده سیاسیتر از فیلمهای بالا هستند چرا که مشکل زنان را در جامعهای نشان میدهند که قوانینش توسط مردها تدوین شده و بنابراین در جایی که باید حقوق زن در نظر گرفته شود - از جمله حق تعیین سرنوشت به نفع خانواده در زمانی که مرد قصد جلای وطن و خانواده میکند بیآنکه به اجازه همسر نیاز داشته باشد در حالی که زن جهت گرفتن گذرنامه و خروج از مملکت به اجازه همسر نیاز دارد، یا حق حضانت فرزند در زمانی که مادر از امکانات مادی و رفاهی برتری برخوردار است- مورد اغماض قرار میگیرد.
این برداشت به نظرتان سیاسیتر از موضوع هوسرانی یک مرد خانوادهدار نیست؟! باری، به نظر میرسد که سیاسی بودن یک فیلم بیش از آنکه به صدور بیانیهها و پراندن متلکهای سیاسی که تماشاگران سادهلوح را سر ذوق بیاورد، مربوط باشد به نگرشی در فیلم بستگی دارد که باید در تاروپود فیلم تنیده باشد و نه در لایههای سطحی آن. امیدوار هستیم که فضای سینمایی ما به قدری برای طرح گفتمانی سیاسی گشاده و دست و دلباز شود که جایگاه هنرمند ما اتفاقا با سیاست فراتر رود نه اینکه انتساب او به جناحی سیاسی جایگاه هنری او را تحتالشعاع قرار دهد.
آنتونیا شرکا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست