چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
حکمت مانایی سیره پیامبر اعظم ص
پیامبر اکرم(ص) حافظ حدود بودند زیرا حافظ دین واسلام بودند و اسلام به تمام حد ومرز است.آنچه که در حیات پیامبر اکرم (ص) بهعنوان یک اصل مطلق در تمام امور وکلیه مراحل میتوان مشاهده کرد اصل حفظ حدود ومرزهای الهی است.
رسول گرامی اسلام (ص) پرهیز داشت که میان وی و مردم حاجبی وجود داشته باشد وچیزی مانع ارتباط مستقیم آن حضرت ومردم باشد بهطوری که سخن ایشان را نشنود و دردشان را نکشد و مشکلات را برای وی طرح نکنند
▪ اشاره:
حرکت انقلابی پیامبر (ص) در طول دوران رسالت آن حضرت به برپایی حکومت نبوی منجر شد حکومتی که برای حاکمان ودولتمردان در زندگی فردی واجتماعی وسیره حکومت داری الگوی بیبدیلی به ودیعه گذاشت. اقامه عدل بهعنوان اعلی مقصد اولیا و انبیای عظام از ارکان ضمیمه حکومت نبوی است که پس از رسول اکرم(ص) به صورت تام وتمام در حکومت علوی وبرمبنای الگوی حکومت نبوی متجلی گشت. از آنجا که این ویژگی کمتر در سیره رسول اکرم(ص) مورد بررسی قرار گرفته وبه خاطر آمیختگی این مفهوم با تجسم عینی عدالت یعنی امیرالمومنین(ع) بیشتر در سیره ایشان مورد بررسی قرارگرفته است برآن شدیم تا عدالت و عدالت ورزی را در اولین الگوی عملی حکومت اسلامی یعنی در حکومت نبوی مورد بررسی قرار دهیم. بررسی شاخصهای اصلی حکومت نبوی، برای مقایسهشعارها وعملکردهای صواب وناصواب تمامی کسانی که در زیر ضمیمه نظام اسلامی فعالیت میکنند، محک بیبدیلی است چرا که بنا برگفته رهبر معظم انقلاب نمونه آن را در هیچ دورانی سراغ نداریم لازم به ذکر است این نوشتار بر مبنای سخنان رهبر معظم انقلاباسلامی نگاشته شده است.
لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجواالله و الیوم الاخر و ذکر الله کثیرا(احزاب ۲۱)
دوران نبوت نبی مکرم اسلام (ص) به دو قسمت عمده تقسیم میشود سیزده سال آن در مکه به مبارزه با عقاید باطل والحادی سپری شد و ده سال باقیمانده آن، صرف ساختن جامعهای برمبنای شاخصهای اصلی مدینه فاضله گشت.
دوران ۱۰ ساله حاکمیت اسلام در مدینه که فصل دوم دوران بیست و سه ساله پیغمبر (ص) یکی ازدرخشانترین دورههای حکومت در طول تاریخ بشری است که دوران شالوده ریزی نظام اسلامی وساختن یک الگو ونمونه از حاکمیت اسلام برای همه زمانها و دورانهای تاریخ انسان وهمه مکانهاست. البته این الگو یک الگوی کامل است ومثل آن را دیگر، در هیچ دورانی سراغ نداریم. لکن با نگاه به این الگوی کامل میشود شاخصها را شناخت . این شاخص برای افراد شیعه ومسلمانها علامتهایی است که باید به وسیله آنها نسبت به نظامها وانسانها قضاوت کنند.(۱)
معرفی پیامبر (ص) بهعنوان اسوه حسنه در واقع بیانگر بزرگترین تفاوت میان مکتب انبیا وغیر آن است چرا که مکتب انبیا از خصوصیت عملی بودن وتوجه به عینیت داشتن برخوردار است در مکتب انبیا نمونهای برای پیروی عملی ارائه میشود؛ نمونهای که روشهای عملی او در کلیه شئون فردی، اجتماعی ، سیاسی، فرهنگی و... قابل دستیابی و پیروی عملی وعمل ازجانب پیروان مکتب است . این موضوع در دین اسلام شاخصتر ، جدیتر و روشنتر مطرح است چرا که اسلام آخرین دین الهی است؛ لذا لازم است امتها،نمونهای تمام عیار وقابل پیروی برای همه زمانها در تمام شرایط داشته باشند. با توجه به این امر میبینیم که حضرت امیر(ع) ،پیامبر(ص) را بهعنوان نمونهای برای کسی که بخواهد بهترین ومحبوبترین بندگان نزدخداوند باشد وهمچنین یک الگوی کافی معرفی نماید ولقدکان فیرسولالله صلی الله علیه و آله وسلم کاف فیالاسوه(۲) چرا که دین یک امر ذهنی نیست فقط ایمان و اعتقاد قلبی نیست بلکه چنانکه به صراحت از مجموع آیات و روایات بسیاری روشن میشود پیوند ایمان وعمل ، پیوندی اجتنابناپذیر است حال باید به کدام هدایت روی آورد؟ در واقع انسان تعالی طلب چارهای ندارد جز آنکه به بهترین ومحکمترین ملکها دست آویزد وهدایت خویش رادر الگویی کامل جستجو کند ،«واقتدو ابهدی بنسیکم فانه افضل الهدی واسنتوا بسنه فانها بهدی السنن»
تحلیل سیره نبی مکرم اسلام (ص) هنگامی که به مقطع هجرت آن حضرت از مکه به مدینه میرسیم این حادثه را از منظرهای گوناگون میتوان تحلیل نمود.
تصمیم آن حضرت برای ارائه یک الگوی عملی برای آیندگان هدفی است که رهبر معظم انقلاب آن را عامل اصلی هجرت معرفی کردند.
به هر حال هدف پیغمبر از هجرت به مدینه این بود که با محیط ظالمانه و طاغوتی ، فاسد وسیاسی ،اقتصادی واجتماعیای که آن روز در سرتاسر دنیا حاکم بود مبارزه کند ولی هدف فقط مبارزه با کفار مکه نبود مسئله، مسئله جهانی بود. پیامبر اکرم (ص)این هدف را دنبال میکرد که هر جا زمینه مساعد بود بذر اندیشه وعقیده را بپاشد با این امید که در زمان مساعد این بذر سبز خواهد شد.
هدف این بود که پیام آزادی ، بیداری وخوشبختی انسان به همه دلها برسد این امر جز با ایجاد یک نظام نمونه والگو امکانپذیر نبود. لذا پیغمبر (ص) به مدینه آمد تا این نظام نمونه رابه وجودآورد اینکه چقدر بتوانند آن را ادامه دهند وبعدیها چقدر بتوانند خودشان را به آن نزدیک کنند بسته به همت آنهاست پیغمبر (ص) نمونه را میسازد وبه همه بشریت و تاریخ ارائه میکند.(۴)
اما نظام الگویی که قرار است تا ابد نمونه عملی وعینی حکومتداری باشد چه شاخص وویژگیهایی دارد؟ مسلما ویژگیهای این حکومت نیز به ویژگیهایی بیبدیل یا کمنظیر است که تمامی آنها به صورت تمام ،کمال و یکجا در حکومت دیگری جمع نشده است. رهبر معظم انقلاب این شاخصها را در ۷دسته طبقهبندی مینمایند که مسلما ملاک ارزیابی شعار و عمل هر دولت مدعی اسلامیت این شاخصها خواهد بود.
شاخص اول ایمان ومعرفت است انگیزه و موتور پیشبرنده حقیقی درنظام نبوی ایمانی است که از سرچشمه دل و فکر مردم میجوشد و دست ، بازو و پا وجود آنها را در جهت صحیح به حرکت درمیآورد .پس شاخص اول عبارت است از دمیدن و تقویت روح ایمان ومعنویت و دادن اعتقاد واندیشه درست به افرادی است که پیامبر این را از مکه شروع کرد ومدینه پرچمش را با قدرت بالا برد. شاخص دوم قسط وعدل است اساس کار بر عدالت و قسط ورساندن هر حقی به حقدار بدون هیچ ملاحظه است که اهم بحث ما نیز در این زمینه است که در ادامه خواهد آمد .
شاخص دوم علم ومعرفت است. در نظام نبوی پایه هر چیز دانستن ، شناختن ،آگاهی و بیداری است. کسی را کورکورانه به سمتی حرکت نمیدهند مردم را با آگاهی ، معرفت و قدرت تشخیص- به نیروی فعال نه نیروی منفعل - بدل میکنند. درهمین زمینه مناسب است به این نکته نیز توجه شود که خداوندکریم در قرآن چنین میفرماید : لقد ارسلنا رسلنا بالبینات وانزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط ( حدید ۲۵)
شاخص چهارم صفا واخوت است درنظام نبوی درگیریهای برخاسته ازانگیزهای خرافی شخصی به سود طلبی ومنفعت طلبی مبغوض است و با آن مبارزه میشود. فضا، فضای صمیمیت ، اخوت وبرادری همدلی است. شاخص پنجم صلاح اخلاقی ورفتاری است . انسانها راتزکیه و ازمفاسد و رذایل اخلاقی پیراسته وپاک میکند انسان با اخلاق وزکی میسازد و - «یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه (جمعه ۲) و آنها را تزکیه میسازد وبه آنها کتاب و حکمت میآموزد تزکیه یکی از آن پایههای اصلی است یعنی پیامبر روی یکایک افراد کار تربیتی وانسانسازی میکرد.
شاخص ششم به اقتدار و عزت است جامعه و نظام نبوی تو سری خور وابسته ، دنبالهرو و دست حاجت به سوی این و آن دراز کن نیست عزیز ،مقتدر و تصمیمگیر است صلاح خود را که شناخت برای تامین آن تلاش میکند وکار خود را پیش میبرد.
شاخص هفتم کار ،حرکت و پیشرفت دائمی است توقف در نظام نبوی وجود ندارد بهطور مرتب حرکت، کار و پیشرفت است اتفاق نمیافتد که یک زمان بگویند :که دیگر تمام شد؛ حال بنشینیم واستراحت کنیم این وجود ندارد . البته این کار، کار لذت آور وشادی بخش است کارخستگیآور ،کسلکننده ،ملول کننده و تعب آورندهای نیست کاری است که به انسان نشاط ، نیرو و شوق میدهد.(۵)
پیغمبر (ص) به مجرد اینکه وارد مدینه شد کار را شروع کرد از جمله شگفتیهای زندگی آن حضرت این است که در طول این ۱۰ سال یک لحظه را هدر نداد دیده نشده که پیغمبر(ص) از نشاندن نور معنویت ، هدایت ، تعلیم وتربیت لحظهای باز ماند بیداری او خواب او ، مسجد او، خانه او ، میدان جنگ او، درکوچه و بازار رفتن او ،معاشرت خانوادگی او ، وجود او - هر کجا که بود - درس بود. کسی که همه تاریخ را مسخر فکر خود کرد وروی آن اثر گذاشت به طوری که بسیاری از مفاهیم که قرنهای بعد برای پیشرفت تقدس پیدا کرد مثل مفهوم مساوات ،برادری ، عدالت و مردمسالاری همه تحت تاثیر تعلیم او بود.(۶) از آنجا که شاخص دوم در این نوشتار بهعنوان منظر اصلی بررسی یعنی شاخص قسط وعدل است برای تبیین بیشتر آن در ۳ زیرشاخه اصلی با عناوین سیره فردی ، سیره اجتماعی وسیره مدیریتی نبی مکرم اسلام (ص) بحث خواهیم کرد و در هر کدام با محوریت ۳ اصل مهم و بنیادین مورد بررسی قرار میدهیم .
۱) سیره فردی
۱-۱) اصل ساده زیستی:
رهبری و مدیریت نظام اسلامی در مصرف امکانات مسئولیت سنگینی دارد نوع مصرف او از امکاناتی که دراختیار دارد اولین شاخصه نظام اسلامی است ومحکی روشن دراینکه ببینیم چه میزان درمسیر آرمانهای اسلامی حرکت میکنیم و چقدر با مشکل مواجهیم زیرا مدیریت وحتی وابستگان نزدیک آن از الگودهی شدیدی برای نیروها برخوردارند .(۷) منطق عملی پیامبر (ص) چنین بود ساده و بیپیرایه ، مردمی ومانند مردم ضعیف وبه دور از تجملات ، اتلافها و رفت و آمدهای ظاهری وتشریفات. سیرهنویسان درباره ایشان گفتهاند: کان رسول الله (ص) خفیف الموونه وکثیر المعونه (۸) در عین اینکه در زندگی کم خرج بودند ولی پرکار بودند و دارای حیاتی پربرکت بودند. طبیعی است که میان خفیفالموونه بودن وکثیرالمعونه بودن رابطهای تنگاتنگ بر قرار باشد انسان عافیت طلب وکاخ نشین نمیتواند کثیرالموونه باشد.
شاگرد اول کلاس سیره نبوی امیرالمومنین (ع) میفرمایند: خدای تعالی بر پیشوایان حق واجب فرموده که خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا مستمندی و تنگدستی او را پریشان ونگران نسازند.
۲-۱) اصل حفظ حدودالله:
پیامبر اکرم(ص) حافظ حدود بودند زیرا حافظ دین واسلام بودند و اسلام به تمام حد ومرز است.آنچه که در حیات پیامبر اکرم (ص) بهعنوان یک اصل مطلق در تمام امور وکلیه مراحل میتوان مشاهده کرد اصل حفظ حدود ومرزهای الهی است. رعایت این اصل نه تنها در برخورد با مومنان و مسلمانان لازم است بلکه در برخورد با کافران ومشرکان وحتی دشمنان حربی نیز لازم است موضوع مهم در این بحث تصلب و سختکوش در حفظ حدود و اجرای آن است خداوند انسانهای مومن را دعوت میکند به تصلب در حفظ واجرای حدود و اینکه در این وادی جای تساهل ، تسامح ورفق ومدارا نیست : محمد رسولالله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم (فتح ۲۹)
در پایان این اصل جا دارد که این نصیحت امیرالمومنین را آویزه گوش خود کنیم که : اوحفطتم حدودالله سبحانه لجعل کم من فضله الموعود یعنی اگر حافظ حدود خدای سبحان باشید او دراعطای فضل وعده داده شده،به شما تعجیل خواهد کرد.(۱۰)
۲) سیره اجتماعی
۲-۱) اصل عدالت اجتماعی
قیام آن حضرت قیام برای برپایی قسط وعدالت بود وچنان قیام کرد که امیرالمومنین شاگر بیهمتای کلاس درسش در وصف استاد یگانهاش چنین فرموده است: دین حق را به حق آشکار کرد از نادرستیها وباطلهایی که سروصدا به راه انداخته بود جلوگیری کرد و صولت گمراهیها را در هم شکست همانطور که باتمام قدرت سنگینی بار رسالت را تحمل کرد و به فرمان خدا قیام نمود و به سرعت در راه رضا وخشنودی او گام برداشت وحتی یک قدم هم عقبگرد نکرد. اراده محکمش ،سست نگشت و در قبول و پذیرش وحی نیرومند بود پیمان رسالت را حافظ ونگهدار بود آن چنان در اجرای فرمان خداوند کوشش کرد که شعله فروزان حق راآشکار و راه برای جاهلان روشن ساخت و دلهایی که در فتنه وگناه فرو رفته بودند به واسطه او هدایت شدند. پرچمهای حق را بر افراشت واحکام زنده اسلام را برپا کرد.(۱۱)
در نظر پیشوای عدالت پیشگان ،ملاک سیاست، عدل است و ریاستی مانند عدل در سیاست نیست و عامل بقای حکومت و سلامت آن عدالت است زیرا هیچ چیزی چون عدالت موجب عمران و آبادی سرزمینها نمیشودکه همین آبادانی و رضایت تودهها بهترین عامل بقای حکومتها و حفاظت آن از آسیبها و آفتهاست.
۲-۲) اصل اهتمام به امور مستضعفان :
پیامبر اکرم (ص) رحمه للعالمین است او رحمت واسعهای است برای همه و رحمت خاصهای است برای مستضعفان صالح به بیان امام امت (رض) اسلام برای همه است اسلام از توده پیدا شده است و برای توده کار میکند اسلام از طبقه بالا پیدا نشده است . پیغمبر اکرم از همین جمعیت پایین بود از بین جمعیت پا شد و قیام کرد . اصحاب او از همین مردم پایین بودند ازاین طبقه سوم بودند آن طبقه بالا مخالفین پیغمبر اکرم بودند پیامبر اکرم از همین توده پیدا شده است و برای همین جمعیت، همین ملت قیام کرده است به نفع همین ملت احکام آمده است.(۱۲)
خاتم پیامبران الهی خود را ازمسکینان ومستضعفان میدانست وهرگز از این شان وروحیه دور نگشت محبوبترین نامها برای آن حضرت آن بود که وی را مسکین بنامند. وی خود را از آنان و برای آنان میدانست. مستضعفان صالح گرامیترین انسانها نزد رسول خدا(ص) بودند. آن حضرت به محرومان عشق میورزیدند و آنان را بزرگ وعزیز میداشتند و به امیرالمومنین (ع) سفارش میکرد که یا علی! ان الله جعل الفقرامانه عند خلقه(۱۳)
نبی اکرم(ص) نه تنها خود را ملزم به رسیدگی به حال مستضعفین و مساکین میدانست که تمام هم او برهم سطح کردن زندگی خویش با آنها بود و خود را در آنها میدانست پس ازنزول آیه واصبرنفسک مع الذین یدعون ربهم بالغداوه والعشی یریدون وجهه و لا تعد عیناک منهم ترید زینه الحیاه الدنیا و لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا واتبع هواه و کاناره قروطا (کهف ۲۸)
که آن حضرت چنین دعا فرمودند: اللهم احینی مسکینا وامتنی مسکینا واحشرنی فی زهره المساکین یعنی پروردگارا مرا مسکین زنده بدار و مسکین بمیران ودر روز قیامت مرا در زمره مساکین محشور فرما.
۳-۲) اصل مقابله با مستکبران
کسانی که طرفدار عدالت هستند درمقابل زورگویان و زیاده طلبان و متجاوزان به حقوق انسانها باید خود را به قدرت مجهز کنند. لذا ما شاهد آنیم که از روزی که نظام اسلامی بوجود آمد- یعنی اسلام مجهز به قدرت یک ملت بزرگ وامکانات یک کشور ودولت بزرگ شد- دشمنان اسلام حرکت اسلام راجدی گرفتند و علاقهمندان و طرفداران اسلام هم در اطراف واکناف عالم امیدوار شدند. بسیاری ازپیغمبران در میدان مبارزه وجهاد مقدس و قتال قدم گذاشتند؛ و کاین من نبی قاتل معه ربیون کثیرا (آل عمران ، ۱۴۶)
کسانی که خیال میکنند اسلام باید برود و در گوشهای بنشیند و مردان اسلام ودین فقط زبان نصیحت را به کار گیرند اینها دانسته یا ندانسته همان چیزی را میگویند که مراکز قدرت جهانی آن را میخواهندو آرزو میکنند . مراکز قدرت استکباری از اینکه رهبران اسلامی در هر گوشهای از دنیا بنشینند وگاهی پیامی بدهند ویک کلمه حرفی بزنند - همچنان که رهبران مسیحی در هر قضیهای پیامی میدهند نصیحتی میکنند و جملهای میگویند - هیچ ترسی ندارند میدانند این خطری برای آنها نیست. رسول مکرم اسلام(ص) در سه بعد نبرد کرده است. بعدعقیدتی، بعد سیاسی و بعد نظامی در این سه بعد با سه جریان در جهاد بودهاند یعنی با شرک، کفر ونفاق . همه دوران رسالت آن حضرت به مبارزه بااینان گذشته است بهطوری که بنابر بعضی اقوال، رسول خدا(ص) در دوران رسالت خویش مدتی پس از اذن قتال حدودصدجنگ را برای مقابله با مستکبران تدارک دیدند. یعنی تقریبا بهطور متوسط در هر ماه یک جنگ تدارک دیده شده است.
منطق قرآن بیانگر آن است که دین حق و آئین یگانه پرستی جز با دفاع ومقابله با مستکبران وجلوگیری از تاثیر عوامل فساد ، باقی وپابرجا نمیماند.
در قرآن کریم در مقام دعوت به جهاد چنین آمده است: یا ایها الذین امنوا استجیبوالله و للرسول ازادعاکم لما یحییکم (انفال ۱۲۴ )دراینجا جنگ وجهاد چه بهعنوان دفاع از مسلمانان یااساس اسلام باشد وچه بهعنوان جهادوجنگ ابتدایی زنده کننده وموجب حیات اجتماع انسانی دانسته است زیرا شرک به خدا موجب هلاکت انسانیت و مرگ فطرت است چه اینکه انسانیت انسان به خداپرستی و اقتضای فطرتش - یعنی توحید است و با پشت کردن به آن به انسانیت و فطرت خویش پشت میکند بنابراین مبارزه با شرک و مقابله با مستکبران ودفاع از حق فطری انسانی به منزله بازگرداندن حیات انسانی وبازگشت دادن روح به قالب اجتماع وزنده کردن آن است با همین نگرش است که همه خیرونیکویی در سایه مبارزه ، جنگ ومقابله با مستکبران به دست میآید. چنانکه امام صادق (ع) از رسول خدا(ص) نقل فرمودهاند:الخیر کله فی السیف و تحت ظل السیف ولا یقیم الناس الاالسیف و السیوف متعالیه الجنه و النار یعنی همه خیرها در شمشیر و در سایه آن است و مردم قیام نمیکنند مگر به واسطه شمشیر و شمشیرها کلید بهشت وجهنم هستند.
۳) سیره مدیریتی
۱-۳) اصل عدم احتجاب
رسول گرامی اسلام (ص) پرهیز داشت که میان وی و مردم حاجبی وجود داشته باشد وچیزی مانع ارتباط مستقیم آن حضرت ومردم باشد بهطوری که سخن ایشان را نشنود و دردشان را نکشد و مشکلات را برای وی طرح نکنند .رسول خدا (ص) درعین پیوند و نزدیکی با مردم اعمال مدیریت میکرد. نقل شده است که مردی در برخورد با پیامبر (ص) دستپاچه شد پس آن حضرت او را مخاطب قرار داد وگفت: راحت باش من که پادشاه نیستم ؛ من فرزند همان زنی هستم که گوشت خشکیده میخورد. آن حضرت با همه افراد جامعه نشست وبرخاست میکرد و با فقرا همقدم میشد ودعوت همگان را اجابت مینمود. به عیادت بیماران میرفت و در تشییع مردگان شرکت میجست و بدون محافظ میان دشمنان میرفت و درعین نزدیکی به مردم آنان را به خوبی اداره میکرد. با آنکه زمامدار ایشان بود سخت مورد علاقه و محبت مردم قرار میگرفت در همه سختیها با آنان بود و دوست نداشت امتیازی برایشان داشته باشد .
۲-۳) اصل جلوگیری از سوء استفادههای اطرافیان
پیامبر اکرم (ص) در تمام دوران رسالت خود به هیچ عنوان به کسی از اطرافیان و وابستگانش اجازه نداد به سبب نزدیکی با آن حضرت وخویشاوندی با وی گامی در جهت سوء استفاده بردارند یا ازامتیازی برخوردار شوند از امام صادق (ع) روایت شده است که وقتی آیه زکات نازل شد از آنجا که یکی از مصارف زکات عاملین علیهما - یعنی کارکنانی که برای جمعآوری آن کار میکنند - است. عدهای از بنیهاشم نزد پیامبر (ص) آمدند و از آن حضرت تقاضا کردند که به سبب خویشاوندی جمعآوری زکات را به آنان واگذار کند و درنتیجه سهمی از زکات از آن ایشان باشد. رسول خدا(ص) به آنان فرمود: صدقه وزکات بر من و بنیهاشم حرام است. حضرت فرمود: من کسی را بر شما ترجیح نمیدهم پس بدان چه خدا و رسولش برای شما بدان رضایت دادهاند راضی باشید. آنان نیز اظهار رضایت کردند ورفتند(۱۶) رسول خدا(ص) تاکید داشتند که خویشاوندان دریابند که آن حضرت خیرخواه و دوستدار ایشان است و اینکه به آنان اجازه نمیدهد به واسطه خویشاوندی و نزدیکی با آن حضرت از امکانات ویژهای برخوردار شودصلاح ایشان است. ایشان تاکید داشتند که اطرافیان دریابند که هرکس در گرواعمال خود است وکسی به سبب خویشاوندی با آن حضرت بدون عمل صالح رستگار نخواهد شد.
وقتی که در جنگ بنیقریظه مردهای آنرا گرفتند وخائنهایشان را به قتل رساندند وبقیه را اسیرکردند و اموال وثروت بنیقریظه راآوردند چند نفر از امهات مومنین - که یکی همان جناب امالمومنین زینب بنت حجش است ،یکی امالمومنین عایشه است،یکی امالمومنین حفصه است- به پیامبر (ص) عرض کردند که یا رسولالله! این همه طلا واین همه ثروت از یهود آمد یک مقدار هم به ما بده اما پیامبر اکرم(ص) با اینکه زنها مورد علاقهاش بودند و به آنها محبت داشت - ولی حاضر نشد به خواسته آنها عمل کند- بعد که زیاد اصرار کردند پیامبر (ص) نسبت به آنها حالت کنارهگیری به خود گرفت یک ماه از زنان خودش دوری کرد که ازاو چنان توقعی کردند بعد آیات شریفه سوره احزاب نازل شد : یا نساءالنبی لستن کاحد من النساء (احزاب ۳۲) یا ایها النبی قل لازواجک ان کنتن تردن الحیوه الدنیا وزینتها فتعالین امتعکن واسرحکن سراحا جمیلا و ان کنتن تردن الله ورسوله والدار الاخره فان الله اعد للمحسنات منکن اجرا عظیما(احزاب ۲۹،۲۸) پیامبر (ص) فرمود: اگر میخواهید با من زندگی کنید ،زندگی زاهدانه است و تخطی از قانون ممکن نیست (۲۳/۲/۷۹)
منابع :
۱- بیانات رهبر معظم انقلاباسلامی در خطبههای نمازجمعه تهران ۲۸/۲/۸۰
۲- نهجالبلاغه ،خطبه ۱۶۰
۳- همان، خطبه ۱۱۶
۴- ر.ک ماخذ ۲
۵، ۶- همان
۷ - اصول مدیریت اسلامی والگوهای آن ، ولی الله فقیپور ،ص ۱۲۳
۸- ارشاد انقلاب ،ص ۱۱۵
۹- نهجالبلاغه ، کلام ۲۰۹
۱۰- غررالحکم، ج ۲، ص ۱۴۴
۱۱- نهجالبلاغه ،خطبه ۷۲
۱۲- در جستجوی راه امام از کلام امام ،دفتر اول ،ص ۱۴
۱۳- الکافی ، ج ۲، ص ۲۶۰
۱۴- بحارالانوار ، ج ۲،ص ۴۶و۱۷
۱۵- الکافی، ج ۵، ص ۲
۱۶- الکافی - ج ۵، ص ۲
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست