پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
جایگاه ارتباطات اجتماعی از دیدگاه امام خمینی
ارتباط انسانها با یکدیگر از طریق مبادله پیام صورت میگیرد . هر نوع ارتباط انسانی حاوی نوعی پیام است . از نگاه محبتآمیز مادری به فرزند خود یا دست دادن دو دوست تا کارکرد وسایل ارتباط جمعی فراگیر مانند مطبوعات و رادیو و تلویزیون همه مشتمل بر انتقال پیام است . لاکن ابزار انتقال پیام و حوزه توزیع آن بسیار متنوع و متفاوت است . وسیله انتقال پیام گاه صدای زنگ و شیپور و طبل و غیره است و گاه بیان شفاهی و گاه توزیع مکتوب مانند روزنامه و اطلاعیه . دریافتکننده پیام نیز، گاه یک فرد خاص است، گاه چند نفری که سر کلاس درسی نشستهاند، گاه هزاران انسانی که در یک تظاهرات یا سخنرانی گرد هم آمدهاند و گاه تمام مردم کشور یا حتی تمام مردم جهان . بر این اساس ارتباطات مردمی یا اجتماعی حوزه بیمرزی از جریانات ارسال و توزیع و مبادله پیام است که از طریق امکانات و ابزار گوناگون صورت میپذیرد .
آنچه امروز از نظر متخصصان فن به عنوان "ارتباطات اجتماعی" مورد بررسی قرار میگیرد عمدتا آنگونه ارتباطات و جریانات تولید و توزیع و مبادله پیام است که از طریق وسایل ارتباط جمعی به عمل میآید . مطبوعات، رادیو و تلویزیون مهمترین این وسایل هستند که با پیشرفت تکنولوژیهای جدید هر روز بر اهمیت جایگاه آنها در جریان ارتباطات اجتماعی افزوده میشود .
"انتشار تودهگیر و نظم دورهای کوتاه، دو خصلت اصلی وسایل ارتباط جمعی به شمار میروند" . ۱این وسایل به دلایلی چند از قبیل نهادی بودن، امکان دستیابی و انتشار اطلاعات، نظم انتشار، سرعت انتشار، وسعتحوزه انتشار، گوناگونی محتوا، دیریتحرفهای و غیره منسجمترین و گستردهترین جریان پیامهای اجتماعی را دربرمیگیرد و نمایی از جریانات اجتماعی، اوضاع و احوال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اندیشهها و آرمانها و آرزوهای جامعه را به نمایش میگذارد .
امروزه در جامعه جهانی امکان تولید و توزیع پیام هم از جمله علل قدرت کشورها و سازمانها محسوب میشود و هم معلول آن است و نیز نشانهای استبر جایگاه برتر جهانی و از لحاظ روابط بینالملل و فرهنگ و اقتصاد جهانی فوقالعاده حایز اهمیت است . در واقع "گفتمان "روز جهان یا "دستور جلسه" روز را چنین قدرتهایی تعیین میکنند . در یک جامعه خاص نیز هر شخص، نهاد یا سازمان اجتماعی که توانایی تولید وانتشار پیام را دارد معمولا نسبتبه توانایی خود در سطح بالاتری از قدرت اجتماعی قرار میگیرد . مدیران و مسئولان، نهادها و سازمانها و احزاب، ثروتمندان، نویسندگان و خطبا و روزنامهنگاران و نظایر ایشان که همواره اقلیت جامعه را تشکیل میدهند در حوزه تولیدکنندگان پیام قرار میگیرند و اقشار متوسط و مستضعفان و محرومان جامعه - هرقدر هم تعدادشان زیاد باشد - در حوزه - دریافتکنندگان پیام، به نحوی که در ترکیب جامعه میتوان آنان را " معیتخاموش" یا "اکثریتخاموش" نامید . زیرا آنان نه تنها پیام منسجم و هدفمند چندانی نمیسازند بلکه در صورتی که سخنی هم داشته باشند امکان توزیع آن را ندارند .
پیام این خیل عظیم همواره از طریق "نمایندگی" بیان میشود . یعنی نمایندگان آنان به مراکز قدرت (مراکزی مانند مجلس) راه مییابند یا مصلحین و سخنوران و شعرا و نویسندگان و هنرمندان، درد و سخن آنان را از دیدگاه خود، نمایندگی میکنند . مسئله مهم اینجاست که این اکثریت مطلق هم پایههای قدرت جامعه و مسئولان آن هستند و هم عرصه رشد ثروتمندان و تحصیلکردگان و نویسندگان و هنرمندان و مهمتر از آن محل تجلی افکار عمومی .
رسیدگی و خدمتبه مردم و اکثریت جامعه از قدیمالایام نه تنها امری ممدوح و خداپسندانه بلکه امری واجب برای حفظ قدرت حکومتها محسوب شده است . استاد سخن سعدی شیرازی میسراید:
شنیدم که در وقت نزع روان
چنین گفت هرمز به نوشیروان
که خاطر نگه دار و درویش باش
نه در بند آسایش خویش باش
نیاساید اندر دیار تو کس
چو آسایش خویش خواهی و بس
نیاید به نزدیک دانا پسند
شبان خفته و گرگ در گوسفند
مکن تا توانی دل خلق ریش
وگر میکنی، میکنی بیخ خویش
فراخی در آن شهر و کشور مخواه
که دلتنگ بینی رعیت ز شاه
دگر کشور آباد بیند به خواب
که دارد دل اهل کشور خراب۲
در جامعه معاصر جهانی نیز تمامی قدرتها میدانند که بدون حمایت افکار عمومی - حالا چه از راه نیرنگ و فریب و چه از راه استدلال و توضیح و اقناع کردن و چه از راه خدمت واقعی و حقیقی یا ترکیبی از همه اینها! - هیچ اقدام موثری در سطح جامعه خودی یا جهانی صورت نمیپذیرد یا امکان تداوم ندارد . این است که دولتها و دولتمردان و احزاب و غیره سعی دارند به هر نحو ممکن افکار عمومی را با خود همراه سازند و طبعا عاقلترین آنها اشخاصی هستند که مرتبا از راههای درست نظرسنجی و نظرخواهی و آمارگیری، وضعیت افکار عمومی را برآورد میکنند و خلاصه بیگدار به آب نمیزنند .
به راحتی میتوان مقبولیت قوانین، مصوبات، مدیران یا برنامهها و نیازهای مردمی را بدست آورد و آن را سرلوحه تدبیر و اقدام قرار داد . در زمان ما به علت پیشرفتهای صنعتی و اقتصادی، توسعه شهرنشینی و تراکم جمعیت انبوه در شهرها و ابرشهرها، گسترش سوادآموزی، جهانی شدن ارتباطات و انفجار اطلاعات و نیاز روزافزون به آگاهی اجتماعی، رسانهها عموما در شکل دادن افکار عمومی تاثیر انکارناپذیر دارند . "رسانهها میتوانند با تاکید و برجستگی انتخابی خود بر ارزشها، هنجارها و رویدادهای گوناگون به شکلگیری ادراکات ما از محیط کمک کنند . "۳
اما آنچه از جانب رسانهها بیان و تبلیغ میشود چنانچه منطبق بر صداقت و واقعیت و خواست عمومی نباشد نهایتا افکار عمومی را به جهتخلاف پیام رسانهای میکشاند بخصوص اگر در فضای جامعه پیامهای معارضی نیز افکار عمومی را تجهیز کند .
به هر حال هدف اصلی در این مقاله بررسی جایگاه و عملکرد وسایل ارتباط جمعی - عمدتا مطبوعات و رادیو و تلویزیون به لحاظ اینکه در جامعه ما فراگیرترین وسایل ارتباط جمعی به شمار میآیند - در رابطه با عامه مردم، از دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است . البته وسایل ارتباطی سنتی در انقلاب اسلامی جایگاه ویژهای داشته و نیاز به بررسیهای جداگانهای دارد . وقتی شبکه عظیم مساجد و روحانیون به رهبری امام خمینی با خلاقیت مردم انقلابی ایران ترکیب شد، در تولید و توزیع پیامهای انقلابی و آگاهی بخشی و بسیج افکار عمومی به نتایجشگفتی رسید و انقلاب بزرگ اسلامی را بوجود آورد و نیز هشتسال دفاع مقدس را رقم زد، اینها عرصههای بکری برای تحقیق و بررسی مسایل ارتباطات سنتی در اسلام و مذهب شیعه است که امیدواریم دانشپژوهان به آن توجه کافی بنمایند .
● وظایف و نقشهای وسایل ارتباط جمعی
از آغاز ظهور مطبوعات دورهای، اندیشهمندان و نویسندگان جوامع غربی به بررسی و اظهارنظر درباره این پدیده جدید پرداختند . این نظرها که تحتتاثیر تحولات جوامع اروپایی بیان شده است طیف وسیعی از خوشبینانهترین تا بدبینانهترین دیدگاهها را درباره مطبوعات تشکیل میدهد . گاه متفکرانی همچون روسو، ولتر و منتسکیو، مطبوعات را دارای جنبه سرگرمی و مروج ابتذال میدانند۴ و گاه افرادی همچون ادموند بورک (سیاستمدار انگلیسی) مطبوعات را رکن چهارم دموکراسی اعلام میکنند . ۵ با این وجود تا اوایل قرن بیستم تحقیقات مستقلی درباره نقش اجتماعی مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی انجام نشده است . از دهه دوم قرن بیستم پیشگامان مطالعات ارتباطی مانند بعضی از استادان دانشگاه شیکاگو نظریات کلی خوشبینانهای را درباره تاثیر وسایل ارتباط جمعی در پیشرفت جوامع و زندگی انسانها مطرح کردند . اما نخستین پژوهشهای علمی ارتباطی را هارولد لاسول (متخصص آمریکایی علوم سیاسی) در سال ۱۹۲۷ با نگارش رساله خویش درباره "تبلیغات سیاسی در جنگ جهانی اول" پایهگذاری کرد . وی در سال ۱۹۴۸ نیز با نوشتن مقاله "ساختار و کارکرد ارتباطات در جامعه "اولین طبقهبندی را در زمینه وظایف اجتماعی وسایل ارتباطی جدید مطرح کرد . ۶
آنچه از مقاله وی برمیآید اینکه لاسول سه نقش نظارت بر محیط، همبستگی اجتماعی و انتقال میراث فرهنگی را به عنوان سه نقش متمایز ولی مکمل یکدیگر، برای وسایل ارتباط جمعی قایل است .
۱) نظارت بر محیط (نقش خبری) - یعنی وسایل ارتباط جمعی با تهیه و توزیع اطلاعات و اخبار، مردم را از وضع جامعه و محیط خود با خبر میسازند و بدین لحاظ امکان شناخت و هماهنگی آنان را با محیط خود فراهم میسازند .
۲) همبستگی اجتماعی (نقش تفسیر و راهنمایی) - یعنی وسایل ارتباط جمعی با تفسیر و تحلیل رویدادها و تبلیغ و راهنمایی افکار عمومی نوعی همبستگی در جامعه بوجود آورده و در واقع مردم را هماهنگ و رهبری میکنند .
۳) انتقال میراث فرهنگی (نقش آموزشی) - یعنی وسایل ارتباط جمعی میراث فرهنگی و ارزشها و هنجارهای یک جامعه را از نسل گذشته به نسل امروز منتقل میکنند و در حفظ وحدت فرهنگی و اشاعه فرهنگ خودی تلاش میکنند . ۷
یک محقق دیگر آمریکایی به نام چارلز رایت، ۱۸ سال بعد از این طبقهبندی در کتاب خود با عنوان "چشمانداز جامعهشناختی ارتباطات جمعی" نقش چهارمی برای وسایل ارتباط جمعی مطرح ساخت: "نقش تفریحی یا سرگرمکننده" یعنی وسایل ارتباطجمعی برای مردم محیط فراغت و سرگرمی ایجاد کرده و امکان گریز از خستگیهای کار روزمره را فراهم میکنند . ۸
ویلبر شرام (استاد آمریکایی) درباره نقشهای وسایل ارتباط جمعی که توسط لاسول معرفی شد سه صفتخاص بکار برده است . وی نقش اول را نقش "نگهبان"، نقش دوم را به عنوان "راهنما" و نقش سوم را "معلم" ذکر کرده است . ۹ درباره نقشهای وسایل ارتباط جمعی سایر متفکران - چه غربی، چه شرقی و چه جهان سومی - نظریات گوناگونی ابراز داشتهاند . از جمله پروفسور روژه کلوس (استاد بلژیکی ارتباطات جمعی) وظایف وسایل ارتباط جمعی را به دو دسته عمده ۱ - وظایف ارتباط فکری (اطلاع و آگاهی، پرورش، بیان و اجبار)، ۲ - وظایف روانی - اجتماعی (همبستگی اجتماعی، سرگرمی، درمان روانی) تقسیم میکند و برای بعضی از این تقسیمات شاخههای دیگری درنظر میگیرد; مثلا اطلاع و آگاهی را که در شمار وظایف ارتباط فکری قرار میگیرد، به دو بخش اخبار جاری روز و اخبار عمومی تقسیم میکند . ۱۰ یا متفکران کشورهای سوسیالیستی بر نقشهای سهگانه تهییج، تبلیغ و سازماندهی تاکید میکنند .
۱) تهییج - یعنی وسایل ارتباط جمعی بایستی با برانگیختن احساسات و عواطف عمومی و تشویق و ترغیب آنها به همسویی با سیاستها و خط مشی حزب کمونیستبا این حزب همکاری کنند .
۲) تبلیغ - یعنی وسایل ارتباط جمعی بایستی در جهت تحقق اهداف حزبی نسبتبه جلب اعتقاد عمومی به ایدئولوژی حزبی و سیاستهای حزب فعالیت کنند .
۳) سازماندهی - یعنی وسایل ارتباط جمعی بایستی وسایلی را فراهم آورند تا در جهت تحقق نظام سوسیالیستی مشارکت عمومی و سازماندهی جامعه را میسر سازند . ۱۱
همچنین متفکران جهان سوم بر نقش وسایل ارتباط جمعی در نوسازی و توسعه همهجانبه جامعه، آگاهی بخشی و تنویر افکار، احقاق حقوق مردم، انتقاد از نابسامانیها و نظایر آن صحه میگذارند . در هر صورت قدر متیقن این بررسیها و اظهارنظرها این است که وسایل ارتباط جمعی از دیدگاه محققان و متفکران داخلی و خارجی و شرقی و غربی و جهان سومی، نهادهایی بسیار مسئول و متعهدند و در قبال جامعه، وظایف خطیری بر عهده دارند . هیچ متفکری تاکنون نقش مطبوعات و سایر وسایل ارتباط جمعی را به عنوان نهادهایی شخصی و غیرمسئول که در پی سودجویی و منافع شخصی یا گروهی خاصی باشند، ندانسته یا بدان توصیه نکرده است . از همینجا ارزش و جایگاه والای این وسایل روشن میشود .
آنهایی که فکر میکنند مثلا در نبودن احزاب، نشریات نقش حزب سیاسی را ایفا میکنند یا باید چنین کنند، بر این پیشفرض صحه میگذارند که مطبوعات به جای اینکه در خدمت عامه مردم باشند به صورت مبلغ یا دنبالهرو جریانات سیاسی عمل میکنند یا باید بکنند . آنقدر که متفکران داخلی و خارجی بر استقلال و آزادی مطبوعات و سایر وسایل ارتباط جمعی پافشاری مینمایند یعنی اینکه این وسایل نه تنها باید از سانسور ناحق و تضییقات دیگر در امان باشند بلکه مهمتر از آن بایستی از تار و پود یکسونگری و وابستگی به اشخاص و جریانات غیرمردمی رهایی یابند و واقعا در خدمت عامه مردم - یعنی همان اکثریتخاموش - باشند و خوشبختی و رفاه آنان را مدنظر قرار دهند و وصول به چنین جایگاهی بدون آگاهی عمیق اجتماعی و سیاسی و تاریخی، بدون شناخت جامعه، بدون همدردی با مردم و بدون داشتن ملکه عدالتبعید به نظر میرسد .
دکتر کاظم معتمدنژاد که بر نقشهای سهگانه خبری و آموزشی، راهنمایی و رهبری، و تفریحی و تبلیغی وسایل ارتباط جمعی تاکید میکند، مینویسد: "اما اکنون در اغلب ممالک، وسایل ارتباطی عملا چنین راهی را دنبال نمیکنند . وسایل ارتباطی به جای آنکه در جهت رهبری سیاسی جامعه، به آزادی و بهزیستی مردم توجه کنند، هدفها و برنامههای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ثمربخش را به مردم معرفی نمایند و در راه ساختن زندگی بهتر و مرفهتر، همبستگی افراد را جلب کنند، به اقناع سیاسی و تحمیل قدرت میپردازند و بدینصورت نقش ابزارها و سلاح مسلکی و حکومتی را به عهده میگیرند .
وسایل ارتباطی از جهت اقتصادی نیز بیشتر در راه منافع صاحبان سرمایهها خدمت میکنند و به عوض آنکه پیشرفتهای صنعتی و تولید کالاهای مصرفی را به سوی خدمتبه مردم و رفع نیازمندیهای واقعی افراد بکشانند، در جهت عکس آن، دائما مردم را به خرید و مصرف هرچه بیشتر کالاهای غیرضروری تشویق و ترغیب مینمایند" . ۱۲
خلاصه اینکه نقشها و وظایف وسایل ارتباط جمعی در حوزه نظری در شرایط مطلوب و آرمانی ملاحظه میشود که با وضعیت آنها در حوزه عمل تفاوتهای چشمگیری دارد . در واقع تعداد اندکی از نشریات آنهم در شرایط اجتماعی خاص، توانستهاند به وضعیت آرمانی خویش نزدیک شوند و وظایف و نقشهای مورد انتظار را به عهده گیرند .
● وسایل ارتباط جمعی جدید در ایران
وسایل ارتباط جمعی مدرن در ایران، تماما به تقلید از غرب و بدون طی مراحل تاریخی تکامل خود بوجود آمد . تا اوایل قرن بیستم کتاب و مطبوعات تنها وسایل ارتباط جمعی در دنیا بود و بعد از آن سینما و رادیو و سپس تلویزیون وسایل ارتباط جمعی جدیدتری بودند که با ویژگیهای مخصوص به خود و امکانات بسیار وسیع در اطلاعرسانی و تبلیغ و سرگرمی عالم را دگرگون ساختند .
مطبوعات دورهای در اوایل قرن هفدهم - حدود دویستسال بعد از ایجاد صنعت چاپ - در اروپا بوجود آمد "و اگر در نظر داشته باشیم که انتشار تودهگیر و نظم دورهای کوتاه، دو خصلت اصلی وسایل ارتباط جمعی به شمار میروند، باز بین زمان انتشار نخستین مطبوعات غربی، تا اوایل قرن نوزدهم میلادی که وسایل ارتباط جمعی مدرن در ایران، تماما به تقلید از غرب و بدون طی مراحل تاریخی تکامل خود بوجود آمدروزنامه روزانه توسعه و تکامل پیدا میکنند، دو قرن دیگر فاصله وجود دارد .
از اواخر قرن هیجدهم به دنبال انقلاب کبیر فرانسه و گسترش اندیشههای آزادیخواهی، زمینه مساعدی برای پیشرفت مطبوعات فراهم شد و به تدریج همراه با تحولات اقتصادی و اجتماعی جدید نظیر صنعتی شدن جوامع، توسعه شهرنشینی، بالارفتن سطح زندگی، پیشرفت آموزش و اشاعه فرهنگ، همه شرایط لازم برای انتشار روزنامههای پرتیراژ آماده گردیدند .
بدینترتیب خواندن مطبوعات که پیش از آن به علل مختلقی مانند گرانی قیمت روزنامهها و بیسوادی اکثر مردم، رواج لازم نیافته بود و اغلب به طور جمعی صورت میگرفت، عمومیت پیدا کرد و به صورت فردی درآمد، به همین سبب میتوان گفت ارتباطات جمعی واقعی از زمانی پدید میآیند که هر فرد امکان مییابد به میل و دلخواه خود، اطلاعات لازم را از طریق روزنامهها کسب کند و مورد استفاده قرار دهد . با این توجیه، پدیده ارتباطات جمعی با پدیده وسیع صنعتی شدن جوامع غربی همبستگی مییابد . در این زمینه تکامل وسایل فنی چاپ که تولید روزنامهها را به تعداد فراوان امکانپذیر میسازد، افزایش درآمدها که فردی شدن خرید روزنامهها را به همراه میآورد و بالاخره سطح آموزش که سبب فردی شدن مطالعه روزنامهها و گسترش کنجکاویها میشود، از شرایط اساسی هستند . تحتتاثیر این شرایط، تولید و انتشار اخبار روزنامهها از اصول تکنیک صنعتی شدن تبعیت میکنند و مصرف فردی اخبار نیز شرایط خاصی را ایجاب مینماید که به صنعتی شدن، سوادآموزی، ثروتاندوزی و توسعه شهرنشینی در جوامع غربی بستگی دارند . "۱۳
در عین حال مطبوعات در مغرب زمین سه دوره تحول عمده داشتهاند که عبارتند از:
۱) دوران مطبوعات استبدادی - در این دوران نشریات تحت نظارت دربار و حکومت وقت و در جهت تایید و تمجید شاه و دربار و حکومت، مجال انتشار یافت . این نشریات نه شمارگان زیاد داشت و نه به صورت منظم در دورههای کوتاه مدت منتشر میشد . نشریات این دوران به عنوان پدیدهای حکومتی یا درباری که مورد استفاده عدهای از سران و قدرتمندان جامعه بود، محسوب میشود . بنابراین نمیتوان این نشریات را از ابتدای بوجود آمدن در شمار وسایل ارتباط جمعی قلمداد کرد; هر چند بعدا تعداد و شمارگان اینگونه نشریات در غرب رو به فزونی نهاد .
۲) دوران مطبوعات عقیدتی و انقلابی - نشریات این دوران مربوط به تحولات و انقلابهای دموکراتیک اروپایی است . در این زمان مطبوعات در جهت آگاهیبخشی عمومی و بسیج مردم برای مبارزه با استبداد تلاش میکردند . شاخصه دوران مطبوعات عقیدتی - انقلابی تعدد و تنوع نشریات و بویژه جهتگیری مردمی آنهاست . "باید خاطرنشان ساخت که در دوره "انقلابهای دموکراتیک" مردم با توجه به نقش مهم و مثبت مطبوعات در مبارزه علیه استبداد، نسبتبه روزنامهها، بسیار خوشبین شده بودند و مطبوعات را در جهتخدمتبه جامعه، از عوامل تحکیم دموکراسی، میشناختند . اما مدتی بعد و به طور مشخص از دهه چهارم قرن نوزدهم، مطبوعات بکلی تغییر ماهیت دادند . به عبارت دیگر، از این زمان، عصر مطبوعات عقیدتی و سیاسی به پایان رسید، ولی جاذبههای آن پابرجا ماند . به همین لحاظ اغلب مردم هنوز تصور میکنند، روزنامههایی که به آنان عرضه میشوند و در واقع به وسیله سرمایههای بزرگ و همراه با آگهیهای تجارتی انتشار مییابند، همان نقش روزنامههای انقلابی قبلی را ایفا میکنند و به عنوان سلاح سیاسی ضدقدرت و در مقام رکن چهارم دموکراسی بکار گرفته میشوند و منافع و مصالح عمومی را تامین مینمایند . در صورتی که پس از روی کار آمدن طبقه جدید صاحب ثروت در غرب، مطبوعات دیگر نمیتوانستند نقش اجتماعی قبلی را داشته باشند . از آن موقع چون انتشار مطبوعات، به صورت یک فعالیت تجارتی درآمد و این امر، سرمایههای بزرگی را ایجاب میکرد، دیگر، روزنامهنگاران انقلابی و افرادی که عقاید و علاقههای خاص سیاسی داشتند، نمیتوانستند به کار روزنامهنگاری بپردازند . "۱۴
۳) دوران مطبوعات خبری و تجارتی - خصوصیت این دوران که همچنان ادامه دارد، نفوذ و سلطه سرمایه و سرمایهداری بر مطبوعات است . نشریات این دوران بر اساس منافع صاحبان سرمایه فعالیت میکنند و محتوای آنها از خبر و تفسیر گرفته تا هنر و سرگرمی و تبلیغ تماما در جهت منافع خاص کشورها و سازمانها و گروههای قدرتمند و صاحب سرمایه شکل میگیرد و حداقل تعارضی با آن ندارد . نشریات در واقع موسسات بزرگی هستند که برای تولید و توزیع فراوان نیاز به سرمایههای مالی دارند و طبعا در حیطه منافع تامینکنندگان مالی خود میتوانند فعالیت کنند . ۱۵
در اوایل دوران سوم تحول مطبوعات غربی - حدود دهه چهارم قرن نوزدهم - اولین روزنامه ایران با نام "کاغذ اخبار" (ترجمه واژه (News Paper توسط میرزا صالح شیرازی در دوران حکومت محمد شاه قاجار منتشر شد .
"میرزا صالح شیرازی از شمار دانشجویانی بود که توسط شاهزاده عباس میرزا برای تحصیل به لندن اعزام شدند، وی پسر حاج باقرخان کازرونی بود و در دربار فتحعلی شاه مدتها سمت منشیگری داشت و مدتی نیز در تبریز منشی و مترجم یکی از افسران انگلیسی بود که به دستور عباس میرزا در آذربایجان خدمت میکرد . "۱۶
دکتر مولانا (استاد ایرانی علوم ارتباطات) درباره تاثیرپذیری میرزا صالح از مغرب زمین، به استناد سفرنامه خود او مینویسد: " افکار و آداب اروپایی نه تنها مغز و فکر میرزا صالح را پر میکند بلکه از جنبه ظاهری و لباس نیز در جوان ایرانی اثر میگذارد . علیرغم دستور شاهزاده عباس میرزا، میرزا صالح شیرازی ریش خود را میتراشد و لباس ایرانی را به لباس انگلیسی تبدیل میسازد . "۱۷
آنچه میتوان از مجموعه بررسیهای انجام شده درباره "کاغذ اخبار" بدست آورد اینکه این نشریه به صورت ماهنامه و دست کم حدود سه سال منتشر شده است و شمارگان آن محدود بوده است . جالب اینجاست که یکی از اعضای گروه مذهبی "اپیکوپول" پروتستان آمریکا که در سال ۱۸۴۰ میلادی در ایران بوده، در سفرنامه خود درباره اولین نشریه ایرانی مینویسد: " ... تنها امری که حکایت از پیشرفت در ایران میکند تاسیس روزنامهای است که به سال ۱۸۳۷ در تهران تحت نظر شاه شروع به چاپ شده . این روزنامه به چاپ سنگی منتشر میشود و مقصود و منظور اصلی آن تبلیغ شاه و کارهای اوستبا این وصف تاسیس این روزنامه یکی از قدمهای مهم در پیشرفت ایران است و نتایج مهمی دربرخواهد داشت . "۱۸
به هر حال روزنامهنگاری در دوران ناصرالدین شاه قاجار رشد قابل توجهی پیدا کرد و به موازات آن توجه و سلطه شاه و نظام استبدادی بر آن افزایش یافت . در همین دوران وزارت مطبوعات و سپس اداره سانسور این وزارتخانه تشکیل شد . در دوره ناصرالدینشاه مطبوعات عمدتا دولتی بودند و در تیراژ پایین منتشر میشدند و مورد استفاده عامه مردم که اکثریت آنان نیز بیسواد بودند قرار نمیگرفت . "با آنکه طبق دستور ناصرالدینشاه ماموران دولتی و ادارات به اشتراک روزنامههای دولتی مجبور بودند، تیراژ آنها خیلی محدود بود و در واقع فقط بین روسای ادارات و کتابخانهها و عدهای از تحصیلکردهها پخش میشد . باید دانست که روزنامه در بین روحانیان و طبقات تجار و پیشهور وسیله فرنگی محسوب میشد و این برداشت عاملی در منع پخش و افزایش تیراژ روزنامهها در ایران به شمار میرفت . "۱۹
هرچند در بعضی از نشریات این دوره مانند "وقایع اتفاقیه" که در آغاز زیر نظر میرزا تقی خان امیرکبیر منتشر میشد، مطالبی وجود دارد که یادآور نقشهای آرمانی مطبوعات است، به دلیل فرهنگ شفاهی مردم و بیسوادی اکثریت آنان و اینکه مردم کشور عمدتا در روستاها و شهرهای دورافتاده بسر میبردند و علاوه بر اینها شمارگان نشریات پایین بود و فقط بدست معدودی از شخصیتهای مملکت، تجار و صاحبمنصبان میرسید و به عنوان پدیدهای غربی شناخته میشد که بهای آن نیز در زمان خود گران به حساب میآمد، نمیتوان نشریات دوره ناصری را در شمار وسایل ارتباط جمعی به شمار آورد . روزنامه اساسا در کشور ما به عنوان وسیله ارتباط جمعی نخبگان و تحصیلکردگان بوده و از طریق آنان به جامعه منعکس شده است که هماکنون نیز این وضعیت تا حدود زیادی وجود دارد . خصوصا "از موقعی که روزنامههای جدید، در شرایط مخصووص استبداد داخلی و فشار استعمار خارجی پدید آمدند، به سبب حمایت از سیاستهای داخلی و خارجی، در مقابل مسجد و بازار و سایر مراکز سنتی ارتباطی - که معرف پیوندهای مردمی و عقاید عمومی بودند - قرار گرفتند و چون میخواستند از غرب تقلید کنند، فقط به طرز انتشار روزنامه به سبک غربی توجه کردند و به ارتباطات اجتماعی واقعی، بیاعتنا ماندند . "۲۰
ناصرالدینشاه که توجهی به پیشرفت کشور نداشت و در سیاستهای داخلی و خارجی به غیر از سرکوب مردم و ضعف و ذلت در برابر بیگانگان و نیز قرضهای سنگین خارجی که عمدتا صرف عیاشی شاه و دربار میشد و حاصل آن سلطه روزافزون استعمارگران بر کشور بود، حاصلی به بار نیاورد، نهایتا به ضرب گلوله میرزا رضای کرمانی که از مریدان سیدجمالالدین اسدآبادی بود از پای درآمد و ضعف دولت قاجار از آن پس شتاب بیشتری گرفت . پارهای از نشریات که مسئولین آنها در اواخر دولت ناصری به خارج مهاجرت کرده بودند به انتشار نشریات خود به زبان فارسی و سایر زبانها ادامه دادند . در داخل نیز شاهد گسترش فوقالعاده مطبوعات هستیم که در انقلاب مشروطه نیز تاثیر آنها مهم است .
در این ایام تاسیس کتابخانه، افزایش تعداد باسوادان و بوجود آمدن انجمنهای سری که معارض دولت استبدادی بودند و شبنامههای بسیاری منتشر کردند، زمینه را برای رشد مطبوعات غیردولتی و انقلابی فراهم کرد .
تحولات اجتماعی دوران ناصری نهایتا به محو نظام استبدادی شاه و استقرار نظام مشروطه منجر شد . نظام مشروطه، تاسیس مجلس شورای ملی و آزادی بیان نمایندگان فضای اجتماعی آن دوران را برای بازگشت نویسندگان مهاجر و توسعه مطبوعات بیش از پیش آماده ساخت . علیرغم مقاومت محمد علیشاه در برابر مشروطه، رشد مطبوعات همچنان ادامه یافت و نویسندگان و روزنامهنگاران آزادیخواه و انقلابی از سراسر کشور سربرآوردند .
این دوران را میتوان دوران مطبوعات مسلکی و سیاسی نامید . جهتگیری غالب نشریات در این زمان مبارزه با استبداد داخلی، سلطه خارجی، انتقاد از نابسامانیها و آرمان پیشرفت و ترقی ایران بود . مطبوعات علاوه بر اینکه به وضع آرمانی خود نزدیکتر شده بودند، در آگاهسازی و ارشاد مردم و شکلگیری افکار عمومی تاثیر بسزایی داشتند . خواندن روزنامه از طرف افراد باسواد برای دیگران پدیدهای عادی بود . ادوارد براون در این زمینه مینویسد: "مردم بیدار شدهاند و به آهستگی از امور آگاهی پیدا میکنند . بزرگترین شاهد این بیداری توسعه و افزایش جراید ملی در ایران است . این جراید سبک خستهکننده، قدیمی و مرده قبلی را ندارند بلکه بسیار مورد توجهند و به زبان ساده نوشته شدهاند . به نظر میرسد همه در اینجا روزنامه میخوانند . در قهوهخانهها به جای اینکه قصههای شاهنامه را مرتب تکرار کنند، مردم به گفتگوی سیاسی و اجتماعی مشغول هستند . "۲۱
اینک روزنامه نه تنها یکی از وسایل ارتباط جمعی استبلکه روزنامهنگاری آنچنان با مبارزات مردمی علیه استبداد داخلی و سلطه خارجی آمیخته است که این حرفه صرفا رنگ سیاسی به خود میگیرد و روزنامهنگار نوعی سیاستمدار تلقی میگردد . ظاهرا این تلقی هم از نظر مردم و هم از نظر روزنامهنگاران مقبول و مطلوب است . "ترقی سید ضیا از روزنامهنویس جوان گمنام به نویسنده سیاسی معروف و سرانجام نخستوزیری، نماینده وضع روزنامهنگاری سیاسی و اعتقادات اجتماعی این دوره بود . در حقیقت میتوان گفت روزنامهنگاری در این سالها مهمترین و بهترین وسیله سیاسی به شمار میرفت . از وسایل ارتباط اجتماعی و سیاسی این دوره یعنی احزاب سیاسی، مجلس شورای ملی و مطبوعات، روزنامهنگاری مشخصترین و معروفترین وسیله تحصیل نفوذ و قدرت سیاسی در ایران بود . "۲۲
از طرف دیگر کشورهای سلطهجوی خارجی بویژه انگلستان و روسیه سعی میکردند این بازار ارتباط جمعی را به نفع خود در کنترل داشته باشند . "در تمام مدتی که جنگ جهانی اول ادامه داشت عناصر آلمانی و روسی و انگلیسی در تهران و شهرستانها فعالیت میکردند و میخواستند نویسندگان و روشنفکران ایران را به سوی خود جلب کنند . سر کلار مونتسکرین یکی از دیپلماتهای انگلیسی در مشهد در خاطرات خود مینویسد پول قابل توجهی از طرف انگلیسها و روسها بین بعضی از ایرانیها تقسیم شده بود . ونستشی آن، یکی از نویسندگان آمریکایی این دوره به فساد و رشوهخواری در ایران اشاره کرده مینویسد هم متفقین و هم آلمانیها و همکاران آنها سعی میکردند نویسندگان و روسای دولتی و اداری را با پول فریب دهند و بخرند . "۲۳
روزنامهنگاری مسلکی و عقیدتی و ضد استبدادی و ضداستعماری بعد از پیروزی انقلاب مشروطه به سرعت تبدیل به روزنامهنگاری حزبی و گروهی حتی فردی شد . حالا که شاهنشاهی شکستخورده و مشروطه برقرار شده بود، هر فرد یا دسته و گروه و حزبی میخواست غنیمتبیشتری از این خوان یغما بدست آورد و طبعا استعمارگران خارجی اشتهای بیشتری داشتند و دخالتهای آنان اوضاع را آشفتهتر کرد .
حکومتهای وقت نیز در سیاستهای خود روش مشخصی نداشتند . گاه آزادی نسبی برقرار بود و گاه حکم تعطیل همه جراید صادر میشد . حتی در حکومت ۹۰ روزه سید ضیا که خود روزنامهنگار بود، همه روزنامهها به غیر از یکی تعطیل شدند . دکتر مولانا مینویسد: "خروش مطبوعات، توام با جنگ و جدال خصوصی و رقابتهای سیاسی بازیگران صحنه سیاست ایران به قدری قوت یافت و توسعه پیدا کرد که حتی عدهای از روزنامهنگاران مسئول این دوره را به ترس و وحشت انداخت و نسبتبه آینده مطبوعات آزاد ایران نگران کرد . مثلا ملکالشعرای بهار مدیر روزنامه "نوبهار" در یکی از مقالات خود (شماره ۶، ۸ عقرب ۱۳۰۱) از نبودن اصول سیاسی در روابط دولت و مطبوعات ایران سخن گفت و نوشت مطبوعات ایران باید برای آزادی خود احترام قایل شوند و از این آزادی که مشروطیتبه آنها داده سؤاستفاده نکنند زیرا اگر خود مواظب نباشند آزادی بدست آمده به طور کلی از ستخواهد رفت . "۲۴
انقراض سلسله قاجار و برقراری استبداد رضاخانی به این پیشبینی جامه عمل پوشانید و بساط روزنامهنگاری سیاسی و مسلکی را که با اغراض شخصی و منافع گروهی آلوده شده بود و از اهداف اولیه خود بسیار فاصله گرفته بود، در هم پیچید . روزنامهنگاری در دوران رضاخان و پسرش توام با سرکوب و اختناق بود . روزنامهنگاران مردمی و آزادیخواه مقتول و محبوس شدند و در عوض روزنامهنگاری لجام گسیخته زرد یا مبتذل که در جهت اهداف نظام شاهنشاهی پهلوی بود رونق گرفت .
امام خمینی در دهه ۱۳۲۰ با نوشتن کتاب "کشفالاسرار" ضمن انتقاد شدید از رضاخان و شاهنشاهی پهلوی روزنامهنگاران آن دوره را "عمال دیکتاتوری" نامید و نوشت: "یکی از چیزهایی که نیازمند به اصلاح است همین روزنامهها و مجلات و هفتگیهاست که امروز به این صورت اسفآور است و در حقیقتبعضی از آنها را باید کانون پخش فساد اخلاق و فحشا گفت . برای نشر بیعفتیها و افسارگسیختگیها هیچ چیز امروز بیشتر از این اوراق ننگین کمک کاری نمیکند . "۲۵
ابوالفضل مروی
پینوشتها:
۱ . معتمدنژاد، دکتر کاظم، وسایل ارتباط جمعی (جلد یکم)، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، چاپ سوم، ۱۳۷۹ شمسی، ص۱۱۰ .
۲ . بوستان سعدی، باب اول، در عدل و تدبیر و رای
۳ . بدیعی، دکتر نعیم . "جایگاه، رسالت و مسئولیت اجتماعی روزنامه"، فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، شماره ۲و۱ . پاییز و زمستان ۱۳۷۰، ص۲۰۶ .
۴ . معتمدنژاد، دکتر کاظم، تقریرات کلاسی درس مطالعات انتقادی در وسایل ارتباط جمعی، دوره کارشناسی ارشد، ترم دوم ، ۱۳۷۷ .
۵ . معتمدنژاد، دکتر کاظم، روزنامهنگاری (با فصلی جدید در بازنگری روزنامهنگاری معاصر)، با همکاری دکتر ابوالقاسم منصفی، تهران: مرکز نشر سپهر، ۱۳۶۸ شمسی، ص۴۵۹ .
۶ . معتمدنژاد، دکتر کاظم، "مطالعات انتقادی در وسایل ارتباط جمعی"، فصلنامه رسانه، شماره مسلسل ۹، بهار ۱۳۷۱، ص۱۵ و ۱۶
۷ . معتمدنژاد، دکتر کاظم، "مقام و مسئولیت روزنامهنگاران در پیشرفت جامعه ایران"، فصلنامه رسانه (ویژه نامه آموزشی ۱)، ۱۳۷۳، ص۹ .
۸و۹ . همان، ص۱۰ .
۱۰ . معتمدنژاد، دکتر کاظم، وسایل ارتباط جمعی (جلد یکم)، ص۱۰ و ۱۱ .
۱۱ . معتمدنژاد، دکتر کاظم، "مقام و مسئولیت روزنامه نگاران در پیشرفت جامعه ایران"، فصلنامه رسانه، (ویژه نامه آموزشی ۱)، ص۱۱ .
۱۲ . معتمدنژاد، دکتر کاظم، وسایل ارتباط جمعی (جلد یکم)، ص۹ .
۱۳ . همان، ص۱۱۰ و ۱۱۱ .
۱۴ . معتمدنژاد، دکتر کاظم، روزنامهنگاری، ص۴۵۹ .
۱۵ . معتمدنژاد، دکتر کاظم، "آگهیهای تجاری و از خودبیگانگی انسانی"، فصلنامه رسانه، شماره مسلسل۲، تابستان ۱۳۶۹ .
۱۶ . مولانا، دکتر حمید، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، تهران: انتشارات دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی، ۱۳۵۸، ص۴۹ .
۱۷ . همان، ص۵۱ .
۱۸ . همان، ص۵۴ .
۱۹ . همان، ص۸۱ .
۲۰ . معتمدنژاد، دکتر کاظم، روزنامهنگاری، ص۴۶۲ .
۲۱ . مولانا، دکتر حمید، سیر ارتباطات اجتماعی در ایران، ص۱۵۱ .
۲۲ . همان، ص۱۹۸ .
۲۳ . همان، ص۱۹۳ .
۲۴ . همان، ص۲۱۲ .
۲۵ . امام خمینی، کشف الاسرار، ص۲۸۳ .
۲۶ . معتمد نژاد، دکتر کاظم، روزنامهنگاری، ص۴۶۳ .
۲۷ . مدنی، دکتر سید جلال الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران (جلد ۱)، تهران، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ص۱۲ .
۲۸ . پهلوی، محمدرضا، پاسخ به تاریخ، ترجمه دکتر حسین ابوترابیان، تهران: نشر زریاب، ۱۳۷۹، ص۳۳۶، ۴۳۰ ، ۴۵۰ .
۲۹ . روحانی، سید حمید، نهضت امام خمینی (دفتر اول)، تهران، موسسه چاپ و نشر عروج، چاپ پانزدهم، بهار ۱۳۸۱، ص۱۱۵ .
۳۰ . همان، ص۱۷۹ .
۳۱ . همان، ص۶۲۶ .
۳۲ . همان، ۷۹۵ .
۳۳ . صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی)، جلد اول، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، پاییز ۱۳۷۸، ص۲۰۱
۳۴ . همان، ص۲۷۴ .
۳۵ . شکرخواه، یونس، "ارتباطات در خدمت جنگ روانی"، فصلنامه رسانه، شماره ۱، بهار ۱۳۷۲، ص۶ .
۳۶ . همان، ص۷ .
۳۷ . دکتر مولانا، حمید، "امام خمینی، انقلاب اسلامی و ارتباطات" (مصاحبه)، فصلنامه حضور، شماره ۲۹، ص۱۵۹ .
۳۸ . صحیفه امام، جلد اول، ص۸۹ .
۳۹ . همان، ص۹۴ .
۴۰ . همان، ص۱۶۱ .
۴۱ . همان، ص۱۸۱ .
۴۲ . همان، ص۱۰۵ .
۴۳ . همان، ص۲۶۹ .
۴۴ . همان، ص۲۹۲ .
۴۵ . همان، ۲۹۹ .
۴۶ . همان، جلد ۱۳، ص۱۵۶ .
۴۷ . همان، جلد ۶، ص۱۵ .
۴۸ . امام خمینی، وصیتنامه سیاسی - الهی، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ دهم، پاییز ۱۳۷۳ .
۴۹ . امام خمینی، کلمات قصار، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، بهار ۱۳۷۲، ص۲۲۲ .
۵۰ . همان، ص۲۲۱ .
۵۱ . همان، همان .
۵۲ . محسنیان راد، دکتر مهدی، "تصویری ماندنی از دوره استثنایی تاریخ مطبوعات ایران" (مصاحبه) فصلنامه رسانه، شماره۲، تابستان ۱۳۸۰، ص۱۰ .
۵۳ . صحیفه امام، جلد ۱۶، ص۲۲۷ .
۵۴ . سعادتمند، رسول، مطبوعات و رسانهها از دیدگاه امام خمینی، قم: انتشارات تسنیم، چاپ اول، ۱۳۷۸ .
۵۵ . صحیفه امام، جلد ۲۰، ص۱۲۸ .
۵۶ . همان، جلد ۷، ص۳۲۴ .
۵۷ . همان، جلد ۱۰، ص۲۱۵ .
۵۸ . همان، جلد ۱، ص۲۹۲ .
۵۹ . همان، جلد ۳، ص۵۱۰ .
۶۰ . همان، جلد ۵، ص۳۲ .
۶۱ . همان، جلد ۴، ص۲۶۶ .
۶۲ . همان، همان، ص۴۱۶ .
۶۳ . همان، جلد ۱۱، ص۱۹۵ .
۶۴ . همان، جلد۷، ص۵۳۵ .
۶۵ . همان، ص۵۳۶ .
۶۶ . همان، جلد۱۰، ص۵ .
۶۷ . همان، جلد ۱۳، ص۴۷۴ .
۶۸ . همان، جلد ۱۶، ص۱۱۹ .
۶۹ . همان، جلد ۱۳، ص۴۷۴ .
۷۰ . همان، همان، ص۴۷۵ .
۷۱ . فرهنگ فارسی دو جلدی عمید، ص۱۹۱۴ .
۷۲ . همان، ص۲۳۹ .
۷۳ . زرین کوب، دکتر عبدالحسین، نقد ادبی (جلد اول)، تهران: موسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۱، ص۱۰ .
۷۴ . دستغیب، عبدالعلی، "نقد ادبی راهنما نیست" (مصاحبه)، روزنامه ایران، سال چهارم، ۸ آذرماه ۱۳۷۷، شماره ۱۱۰۶، ص۱۲ .
۷۵ . محسنیان راد، دکتر مهدی، "تصویر ماندنی از دوره استثنایی تاریخ مطبوعات ایران" رسانه، شماره ۲، تابستان ۱۳۸۰، ص۱۹ .
۷۶ . صحیفه امام، جلد ۸، ص۴۹۹ .
۷۷ . همان، جلد ۱۳، ص۲۰۵ .
۷۸ . همان، جلد۱۴، ص۳۸۴ .
۷۹ . همان، جلد۱۵، ص۱۷۰ .
۸۰ . همان، جلد۱۳، ص۲۰۱ .
۸۱ . همان، جلد۱۴، ص۵۱ .
۸۲ . همان، جلد۱۷، ص۱۳ .
۸۳ . منتظر قائم، مهدی، آزادیهای شخصی و فکری از نظر امام خمینی و مبانی فقهی آن، تهران: ستاد بزرگداشتیکصدمین سال میلاد امام خمینی، چاپ اول، بهار ۱۳۸۱، ص۲۱۳ .
۸۴ . صحیفه امام، جلد ۱۸، ص۶۱ .
۸۵ . همان، جلد۸، ص۴۹۷ .
۸۶ . همان، همان، ص۴۹۸ .
۸۷ . کلمات قصار، ص۱۷۸ .
۸۸ . همان، همان، همان .
۸۹ . همان، همان، همان .
۹۰ . صحیفه امام، جلد ۱۴، ص۵۰۰ .
۹۱ . کلمات قصار، ص۱۷۸ .
۹۲ . صحیفه امام، جلد ۱۳، ص۴۷۳ .
۹۳ . همان، همان، ص۱۵۶ .
۹۴ . کلمات قصار، ص۳۳ .
۹۵ . صحیفه امام، جلد ۱۳، ص۴۷۸ .
۹۶ . همان، جلد۷، ص۵۳۵ .
۹۷ . همان، همان، ص۵۳۷ .
۹۸ . همان، همان، ص۳۲۳ .
۹۹ . همان، جلد ۱۱، ص۱۹۷ .
۱۰۰ . همان، جلد ۱۹، ص۳۶۱ .
۱۰۱ . همان، همان، ص۳۶۳ .
۱۰۲ . همان، همان، ص۳۴۶ .
۱۰۳ . همان، جلد۱۴، ص۷۳ .
۱۰۴ . همان، جلد۱۳، ص۵۳۷ .
۱۰۵ . همان، جلد۱، ص۳۹۳ .
۱۰۶ . همان، جلد۴، ص۴۱۴ .
۱۰۷ . همان، جلد ۲۱، ص۱۴۵ .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست