یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا

پایان راه سوم


پایان راه سوم

برخی بر این عقیده اند كه مناقشه اخیر لبنان هرگز تبدیل به یك جنگ جدید شبیه به جنگ سال ۱۹۸۲ نخواهد شد با این حال دولت اسرائیل از این لشكركشی خود به همسایه شمالی و حمله به اهدافی در بیروت و حومه این شهر, به عنوان پاسخی به یك «اقدام جنگی» یاد می كند

برخی بر این عقیده اند كه مناقشه اخیر لبنان هرگز تبدیل به یك جنگ جدید شبیه به جنگ سال ۱۹۸۲ نخواهد شد. با این حال دولت اسرائیل از این لشكركشی خود به همسایه شمالی و حمله به اهدافی در بیروت و حومه این شهر، به عنوان پاسخی به یك «اقدام جنگی» یاد می كند. منظور اسرائیل از اقدام جنگی در واقع گروگان گیری یك سرباز اسرائیلی توسط نیروهای حماس در نوار غزه و متعاقب آن به گروگان گرفته شدن دو سرباز اسرائیلی دیگر توسط گروه حزب الله درجنوب لبنان است. با این حال اسرائیل این بار با نوعی دقت و هراس دست به چنین عملیات هایی می زند زیرا به ادعای سردمداران اسرائیل گروه شیعه حزب الله لبنان تنها نیست و از پشتیبانی های ایران و سوریه برخوردار است.

با این حال بسیار غیرمحتمل به نظر می آید كه اسرائیل بتواند با چنین عملیات وسیعی آن هم در دو جبهه (اول غزه و حال لبنان) موفق به آزادسازی سربازان به گروگان گرفته شده اش بشود، زیرا اگر قرار بود این اتفاق بیفتد تا به حال افتاده بود. به همین خاطر برخی از ناظران معتقدند كه اسرائیل با این عملیات بیش از هر چیز در نظر دارد تا خود را از نوعی به اصطلاح بی عملی رهایی بخشد، بی عملی ای كه از تابستان گذشته و پس از تخلیه نوار غزه بدان دچار شد و هیچ دستاوردی برای تل آویو نداشت و در عوض بیش از هفتصد موشك فلسطینی قسام از نوار غزه به سوی شهرهای مرزی «سدروت» و «آشكلون» شلیك شد. افكار عمومی اسرائیل در ماه های اخیر خواهان شدت عمل بیشتر این رژیم بودند.

لشكركشی اسرائیل به خاك لبنان، دولت این كشور (لبنان) را دچار مشكلات بزرگی می كند و امیدها برای ایجاد تغییرات مثبت در این كشور را از بین می برد. از فوریه سال پیش كه لبنان شاهد تغییر دولت و برخی اقدامات اصلاحی بود، این تصور می رفت كه این تغییرات نه تنها به سود لبنان بلكه برای اسرائیل هم در نهایت مفید خواهد بود.

پس از ترور نخست وزیر سابق لبنان یعنی «رفیق حریری»، اپوزیسیون این كشور موقعیت را مناسب دید تا به این بهانه یكان های سوری را كه از سال ۱۹۷۶ در لبنان مستقر بودند، وادار به ترك خاك لبنان كنند تا بدین صورت از نفوذ عمیق دولت سوریه در لبنان كاسته شود. این عقب نشینی ضربه ای بزرگ برای سوریه به حساب می آمد و دولت این كشور هنوز هم با پیامدهای آن در جدال است. بسیاری از ناظران جهانی دولت لبنان را متهم به طرفداری و پشتیبانی از حزب الله می كنند. اما باید گفت كه با توجه به ساختار متنوع این سازمان كه هم در پارلمان و كابینه لبنان نمایندگانی دارد و هم در میان شیعیان لبنان و هم در میان برخی دیگر از گروه های این كشور محبوبیتی خاص دارد، هیچ دولتی نمی تواند آن را نادیده بگیرد و به طریق اولی خلع سلاح این سازمان هم اصولاً مقدور نیست. وقتی دولت اسرائیل با آن ارتش مخوف آن هم پس از نزدیك به ۴۰ سال اشغال فلسطین و با آن همه حملات و كشتارها موفق به خلع سلاح گروه های فلسطینی در نوار غزه و كرانه باختری نشده است، چگونه می توان از دولتی مثل دولت لبنان (كه ۴۰ درصد جمعیت كشورش را شیعیان تشكیل می دهند و نه تنها بزرگترین گروه مسلمانان بلكه پرجمعیت ترین گروه مذهبی این كشور به شمار می آیند) انتظار داشت با حزب الله برخورد حذفی داشته باشد.

این نكته مهم را نیز باید در نظر داشت كه تا زمانی كه مردم فلسطین در وضعیت غالباً فلاكت بار فعلی زندگی می كنند، كشورهای اسلامی پیرامون اسرائیل از اقدامات و حملات سازمان هایی چون حماس و حزب الله به عنوان اقداماتی متقابل و مشروع حمایت خواهند كرد. از زمان ارائه طرح شاه فهد در سال های دور، هیچ اقدام عملی ای از سوی كشورهای عربی برای كاهش یافتن جو بی اعتمادی نسبت به اسرائیل صورت نگرفته است. آنها تا به حال حتی نسبت به گفتار و رفتار خشم آلود برخی سیاستمداران منطقه علیه اسرائیل نیز خاموش مانده اند. كشورهای عربی هنوز هم با محافظه كاری به بازی دوگانه قدیمی خود ادامه می دهند: از یك سو سنگ برادران مسلمان خود در فلسطین را به سینه می زنند و ظاهراً نسبت به آینده آنان نگران هستند و از سوی دیگر برای حفظ و بقای قدرت خود به هر دستاویزی تن می دهند. و شاید به همین خاطر است كه اسرائیل نه از سوی ریاض و قاهره و دیگر پایتخت های عربی بلكه از سوی تهران احساس خطر می كند. در وضعیت فعلی آنچه فراموش شده است همان سیاست و دیپلماسی است و راهكارهایی چون «نقشه راه» هم به كناری گذاشته شده است. در حال حاضر همان بازی خشن و كهنه شده در خاورمیانه ادامه دارد؛ بازی خشونت و خشونت متقابل و البته این اسرائیل است كه در این بازی خشن ترین ابزارها را در اختیار داشته و از آنها استفاده می كند. اسرائیل به قول خود هدف را كه همان خلع سلاح و حذف سازمان هایی چون حماس و حزب الله است، توجیه گر بی معنای این بازی زشت و خشن قرار داده و البته این راهی است كه سنگلاخ های آن هر لحظه رویای كاذب اسرائیل را بر باد می دهد.

●رشد نیلوفری خشونت

اسرائیل ادعا می كند كه با ادامه حملات به لبنان، شبه نظامیان حزب الله را وادار به عقب نشینی از مناطق مرزی لبنان با اسرائیل خواهد كرد. اما پرسش اصلی این است كه آیا به وسیله چنین عملیات نظامی وحشیانه ای می توان از ادامه رشد نیلوفری خشونت در خاورمیانه جلوگیری كرد. از قرار معلوم در داخل اسرائیل هم كسی تصور نمی كند كه با اقداماتی چون بمباران فرودگاه بیروت و تخریب زیرساخت های خدماتی لبنان بتوان سربازهای گروگان گرفته شده را آزاد كرد. اسرائیل قصد دارد با فشار نظامی به دولت لبنان، این دولت را در وضعیتی دشوار قرار دهد و آن را مسئول عدم برخورد با حزب الله معرفی كند. شاید در نظر اول این خواست اسرائیل منطقی به نظر آید زیرا اصولاً هر دولتی مسئول حملاتی است كه از حوزه مسئولیت او علیه كشوری دیگر انجام گیرد. اما نمی توان دولت لبنان را در این مورد گناهكار دانست. همین چند ماه پیش بود كه «فواد سنیوره» نخست وزیر لبنان در یك نشست مطبوعاتی اعلام كرد كه حزب الله «حضوری مفید در كابینه و در پارلمان دارد و دولت لبنان به دلیل این مشاركت احترام خاصی برای این گروه قائل است.»

دولت لبنان در این مورد كاملاً اصولی رفتار كرده است زیرا حزب الله در انتخابات سال گذشته حضور موفقی داشت و به همین خاطر می توان از آن به عنوان نماینده مشروع شیعیان لبنان یاد كرد. علاوه بر آن حزب الله حضوری مؤثر و قدرتمند در دولت لبنان نیز دارد و نمی توان از دولتی انتظار داشت علیه بخشی از خود، اقدام كند. با این وجود دولت لبنان بنا به درخواست شورای امنیت سازمان ملل تلاش بی حاصلی را برای خلع سلاح حزب الله آغاز كرد كه البته همه مذاكرات در این مورد با شكست روبه رو شد.

در حال حاضر دولت لبنان به عنوان آخرین راه حل از سازمان ملل خواسته است تا برای جلو گیری از حملات اسرائیل مداخله كند اما این سازمان اصولاً توانایی مقابله با مناقشه ای با این ابعاد و وسعت را ندارد. برخی از مقامات لبنان هم عقیده دارند كه در این مورد باید از ایالات متحده آمریكا به عنوان تنها ابرقدرت جهان استمداد كنند. این در حالی است كه واشینگتن هیچ رابطه ای با حزب الله و جنبش حماس ندارد. شاید تنها تهران و دمشق به عنوان حامیان معنوی حزب الله و حماس بتوانند بر این دو گروه تاثیرگذاری داشته باشند و البته دمشق ظاهراً نسبت به ادامه این مناقشات تمایل بیشتری دارد. با این حال دولت سوریه می تواند به عنوان پایگاه نمایندگان حماس و رهبری حزب الله، آنان را وادار به كوتاه آمدن كند. اما این كوتاه آمدن تنها در مقابل آزادسازی زندانیان فلسطینی و لبنانی توسط اسرائیل معنا پیدا می كند و از آنجایی كه اسرائیل اهل صبر و خویشتنداری نیست، پس متاسفانه نیلوفر زشت خشونت در خاورمیانه همچنان به رشد خود ادامه می دهد.

ترجمه و تنظیم: محمدعلی فیروزآبادی

منابع :

فرانكفورتر روندشاو،دویچه وله، فرانكفورتر آلگماینه، Die Zeit


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.