یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

علل بحران در مشروطه ایرانی


مشروطه ایرانی كه به شكل طفلی ناقص و علیل متولد شد بر اثر بیماری هایی كه بدان ها دچار شد, سرانجام رها و فراموش گردید و به مرگی تدریجی گرفتار شد بحران مشروطیت ایرانی بی ارتباط با ماهیت و نحوه شكل گیری و پیروزی آن نبود با این همه عواملی كه سبب بحران در مشروطه ناقص و ناتمام ایرانی شد

مشروطه ایرانی كه به شكل طفلی ناقص و علیل متولد شد بر اثر بیماری هایی كه بدان ها دچار شد، سرانجام رها و فراموش گردید و به مرگی تدریجی گرفتار شد. بحران مشروطیت ایرانی بی ارتباط با ماهیت و نحوه شكل گیری و پیروزی آن نبود. با این همه عواملی كه سبب بحران در مشروطه ناقص و ناتمام ایرانی شد، به نحو زیر قابل بررسی است:

۱ _ نفوذ عناصر استبدادی و ضدمشروطیت در نظام مشروطه و تبرئه و بخشش و عفو طرفداران استبداد و محمدعلیشاه و كسانی كه مخالفان اصلی انقلاب مشروطیت بودند، مثل عبدالمجیدمیرزا عین الدوله صدراعظم خشونت طلب و مستبد مظفرالدین شاه كه خشونت هایش نقش مهمی در شروع و تداوم انقلاب داشت و حتی بعدها وی به صدارت و وزارت در دولت مشروطه رسید. كلنل لیاخوف روسی كه مجلس اول شورای ملی را به توپ بسته بود بعد از فتح تهران شمشیر را از كمر خود باز كرده و تسلیم شد و سردار اسعد بختیاری (علیقلی خان) شمشیر را به كمر او بسته و گفت المامور معذور. علاءالدوله حاكم تهران كه بازرگانان قند را به چوب بسته و عامل شروع حركت انقلاب بود و حتی محمدعلیشاه از ترس مشروطه خواهان و انقلابیون به او سمت و منصبی نداده بود به حكمرانی فارس رسید. مسعودمیرزا ظل السلطان پسر ناصرالدین شاه برادر مظفرالدین شاه و عموی محمدعلیشاه حاكم جبار اصفهان با دادن صد هزار تومان اعانه و كمك به دولت مشروطه و فاتحان تهران بخشیده شد. از همه مهمتر محمدعلیشاه مستبد و ضدمشروطه كه بخشیده و تبعید شد و صد هزار تومان مقرری (حقوق) برای او تعیین شد.

۲ _ ماهیت فاتحان تهران و گرایش هایی كه به دولت های روسیه و انگلیس و یا جناح استبداد داشتند. حتی برخی از آنها همدلی هایی به محمدعلیشاه در جریان حمله او برای باز پس گرفتن سلطنت از خود نشان دادند مثل محمدولی خان تنكابنی سپهدار اعظم كه از صدارت كنار گذاشته شد و صمصام السلطنه بختیاری جای او را گرفت.

۳ _ نفاق و شقاق و اختلاف در میان فاتحان تهران از جمله سردار اسعد بختیاری و محمدولی خان تنكابنی سپهدار اعظم و یپرم خان ارمنی و ستارخان و باقرخان.

۴ _ كنار گذاشته شدن و سركوبی نیروهای اصیل و مردمی و انقلابیون واقعی و حتی سركوب و خلع سلاح ستارخان و باقرخان در ماجرای معروف به پارك اتابك كه منجر به گلوله خوردن و زخمی شدن ستارخان شد.

۵ _ تلاش های محمدعلیشاه و ایادی و عوامل او از جمله برادرانش سالارالدوله و شعاع السلطنه در حمله و تخریب انقلاب به كمك دولت مستبد روسیه تزاری.

۶ _ اختلاف میان علمای مشروطه خواه نجف (علمای ثلاثه آخوند خراسانی، شیخ عبدالله مازندرانی و حاج حسین حاج خلیل تهرانی) و علمای مشروطه خواه تهران و شهرستان ها با علمای مشروطه خواه و مخالف مشروطه مثل شیخ فضل الله نوری و دیگران و حتی علمای مخالفی مثل سیدكاظم یزدی در نجف.

۷ _ اشتباه فاتحان تهران در دستگیری و اعدام شیخ فضل الله نوری به عنوان مجتهد مسلم كه تاثیرات منفی بسیار زیادی بر جای گذاشت چون اولین بار بود كه یك مجتهد و مرجع تقلید را اعدام می كردند. در حالی كه بسیاری از مستبدان و طرفداران حكومت مطلقه و ضدانقلاب و مشروطه را بخشیده بودند. ۸ _ دخالت ها و اعمال نفوذ روسیه و انگلستان در امور مجلس و دولت و حمایت از عناصر وابسته به خود در جهت تضعیف مشروطیت و انعقاد قرارداد ۱۹۰۷ تقسیم ایران بین دو كشور، اشغال ایران در جنگ جهانی اول به وسیله آنها و قرار و تقسیم نهایی ایران به وسیله آن دو كشور در ۱۹۱۵.

۹ _ درگیری های حزبی و ستیزه ها و منازعات و مشاجرات كلامی آنها در مجلس و ایجاد جو وحشت و ارعاب و خشونت و ترور میان دو حزب عمده و معروف دموكرات ها (عامیون) و اعتدالیون كه سرانجام به برخوردها و درگیری های فیزیكی و حذف انجامید كه سیدعبدالله بهبهانی از طرفداران حزب اعتدال به وسیله چهار تن از مجاهدان طرفدار حزب عامیون یا دموكرات ها از جمله رجب سرابی ترور شد و در مقابل نیز طرفداران حزب اعتدالی به عنوان انتقام دو تن از اعضای دموكرات ها (عامیون) به نام های علی محمدخان تربیت و شیخ عبدالرزاق را كشتند. بدین ترتیب افراطی گری و زیاده روی ها از بلایای همیشگی جامعه ایرانی در دوره های آنارشیگری و هرج و مرج و فقدان حاكمیت استبدادی بوده است.

۱۰- قدرت طلبی در میان احزاب و گروه ها و نیز نیروهای دولتی و حكومتی كه سبب نابسامانی اوضاع سیاسی شد.

۱۱- ضعف ساختاری مالی و اوضاع پریشان اقتصادی.

۱۲- ناتوانی كابینه های مشروطه و سقوط زودهنگام آنها.

۱۳- ترجیح منافع گروهی و طبقاتی و حزبی بر منافع ملی و جمعی.

۱۴- ناامنی اجتماعی و ناتوانی نیروهای نظامی در ایجاد نظم و امنیت و آرامش در كشور.

۱۵- تاثیرات ناگوار جنگ جهانی اول (۱۸- ۱۹۱۴) و اشغال ایران و دخالت های بیگانگان متفق روسیه و انگلستان و متحد عثمانی و آلمان.

۱۶- بی كفایتی سیستم حكومتی قاجار و احمدشاه.

۱۷- سرگردانی و حیرانی سیاسی بر اثر وجود مطبوعات و احزاب متعدد و گوناگون.

۱۸- شتاب آلود بودن افكار و اقدامات و اینكه سعی شد به رغم مشكلات تئوریك و ساختاری نظام مشروطه در ایران ره صدساله یك شبه پیموده شود به خصوص به وسیله برخی مطبوعات و شاعران و احزاب.

۱۹- نارضایتی و دلسردی مردم از انقلاب مشروطیت و اینكه انقلاب نتوانسته بود آرزوها را و انتظارات و خواسته های آنان را برآورده سازد.

۲۰- و مهم ترین عامل، آنارشیگری و هرج و مرج سیاسی بود كه به وسیله احزاب و گروه ها و مطبوعات و جناح های سیاسی مجلس به آن دامن زده می شد و سرانجام از دل این هرج و مرج و نابسامانی و ناامنی و آشوبگری و آنارشیگری رضاخان به عنوان منجی جامعه از بحران بیرون آمد و مشروطه به استبداد رضاخانی تبدیل شد.

دكتر صفر یوسفی

استادیار و مدیر گروه تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی واحد نور



همچنین مشاهده کنید