چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
مجله ویستا

نگاهی به مجموعه آسمان همیشه ابری نیست


نگاهی به مجموعه آسمان همیشه ابری نیست

● جامعه ای در جستجوی مهر
سعید عالم زاده در درام اجتماعی خود به نام آسمان همیشه ابری نیست به آدم هایی پرداخته که در جستجوی مهر و عاطفه هستند; آدم های این مجموعه با پریشان احوالی …

جامعه ای در جستجوی مهر

سعید عالم زاده در درام اجتماعی خود به نام آسمان همیشه ابری نیست به آدم هایی پرداخته که در جستجوی مهر و عاطفه هستند; آدم های این مجموعه با پریشان احوالی روزگار می گذرانند و روز به روز در حال فاصله گرفتن از یکدیگر هستند و فرهنگ گفتمان در میان این افراد در پایین ترین سطح قرار دارد و تقارن و هم سویی کاراکترها نه برگرفته از صفای درونی آنها بلکه به نوعی با یک جبر محیطی برآمده از نیاز به داشتن هم صحبت جلوه ای حقیقی یافته است. روابط انسانی در این مجموعه برپایه حقیقت تلخ این روزها یعنی ترس از تنها شدن قرار گرفته و وقتی مدل ارتباط اجتماعی در وجه درونی اش تداعی گر مهر و عاطفه نیست، کارکرد مورد نظر کارگردان در انتقال پیام های اخلاقی و اجتماعی را نمی یابد.

عالم زاده سعی داشته تا به نوعی هشدار فروپاشیدگی قریب الوقوع بنیان خانواده ایرانی و مسلط شدن هنجارهای فرهنگ غربی بر این مدل زیستی را نشان دهد که البته تا حدودی به توفیق می رسد اما از آنجایی که سناریونویس در ترسیم موقعیت های داستانی و فضاسازی های دراماتیک نوعی اغراق پردازشی را به کارگرفته، نتوانسته در ماندگاری ذهنی مجموعه کمک کند. اوج و فرودهای مسیر روایت و حرکت متنی در پاندولی از تلخی و شیرینی نیز در سطح صورت می پذیرد و بازی ها نیز از انعطاف حسی- اجرایی جهت انتقال ویژگی های درونی کاراکترها بی بهره هستند; به عنوان نمونه، جعفر دهقان در نقش پاکدل نوعی از اجرای پرتنش را برای بازتاب درون ملتهب و پریشان احوالی کاراکتر به کارگرفته که از انسجام حسی بهره مند نیست.

غم از دست دادن مادر نیز به خوبی در حالات فرزندان پاکدل انعکاس می یابد و رفتار لجوجانه نیما و خواهرش نسبت به ازدواج مجدد پدرشان نیز بازتاب درستی از روحیات درونی کاراکترهایشان محسوب نمی شود. چهره پردازی نامناسب و انتخاب نادرست یازیگران برای نقش ها به ویژه استفاده از بلوکات در نقش سهیلا ضربه ای بزرگ بر قالب دراماتیک اثر وارد آورده و کاراکتر دختران دبیرستانی، آرمان ها و نیازهایشان، همچنین نوع ارتباط گیری آنها با محیط پیرامونی چندان منطقی به نظر نمی رسد; به بیان دیگر هیچیک از بازیگران در نقش مناسب خود قرار نگرفته اند و پیکره اجرایی آنها از یک توازن حسی نیم بند و ناقص رنج می برد که همین مساله کارگردانی قابل قبول عالم زاده را تحت الشعاع قرار داده است.

نویسنده : نیما بهدادی مهر