چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

آسیب شناسی فردیت و حریم خصوصی


آسیب شناسی فردیت و حریم خصوصی

بعضی از خانم ها دلشان می خواست دستشان به مرد فیلم می رسید و خفه اش می کردند و بعضی در مورد جزئیات یا چگونگی رابطه حرف می زدند ولی بالاخره می پرسیدند چرا مردم باید این کار را بکنند

● ما روزنامه نگارها می دانیم که گزارش آدم ها از واقعه یی واحد می تواند بسیار متفاوت باشد. بعضی می توانند عناصری را در یک رویداد ببینند که دیگران نمی توانند. مثلاً در رویدادی که پس از سریال نرگس و در دنباله آن اتفاق افتاد، پدیده سراسری مشاهده رابطه خصوصی خانم هنرپیشه یی با دستیار کارگردان می خواستم از شما خواهش کنم از نگاه روانشناسانه، یا روانکاوانه خود ابتدا روایتی از اصل این حادثه را برای ما بگویید، روایتی که ممکن است با روایت عامه مردم یعنی روایت غیرروانشناسانه متفاوت باشد. تا پس از آن بتوانیم به تحلیل و بررسی جنبه های مختلف آن بپردازیم.

▪ من به اندازه شما در جریان اینگونه رویدادها نیستم. به خصوص این روزها که دیگر روزنامه هم نمی خوانم، چون تا روزنامه یی پیدا می کنم که نسبتاً باب میل باشد، تعطیل می شود. بنابراین از خیر روزنامه خواندن هم گذشته ام.

● پس شما از ماجرای پخش گسترده این CD باخبر نیستید؟ ظاهراً بیشتر مردمی که اهل دیدن CD و فیلم هستند، آن را دیده اند. تعجب می کنم که شما درباره آن نشنیده باشید.

▪ نه اینکه نشنیده باشم، شنیده ام. ولی نه از طریق رسانه یی گروهی یا خبرهای روزنامه یی. روایتی که شنیده ام واقعاً شنیده ام- روایتی شنیداری بود- همان گونه که در یک جامعه و فرهنگ شفاهی مانند جامعه ما خبر به مردم می رسد؛ جامعه یی که هزاران سال است خبرها دهان به دهان می گردد و انتقال پیدا می کند و بنابراین همواره شامل اصول «شایعه سازی»، «شایعه پراکنی»، «یک کلاغ چهل کلاغ»، «اسطوره پردازی» و «خیال پردازی و واقعیت گریزی» بوده است و در نتیجه چندان اعتباری ندارد. نمی توان آن را جدی گرفت گرچه نقش عمده یی در شکل گیری ذهنیت های ما، باورهای ما، نگرش ها و تفسیرهای ما از رویدادهای روزمره جامعه ایرانی و جهانی دارد که ممکن است با واقعیت بسیار فاصله داشته باشد.

● پس روزنامه ها و کتاب ها را چه کسانی می خوانند؟

▪ بخش کوچکی از مردم. ولی ما جامعه یی هستیم که در اوج پیشرفت های مدرن خود- با ۷۰ میلیون جمعیت- تیراژ کتاب در آن هزار (۱۰۰۰) نسخه است. باعث شرمندگی، اما نشان می دهد که ما فرهنگی نوشتاری و مکتوب نداریم. جامعه ما هنوز جامعه یی کتابخوان نیست. انگار که ما «نوشته گریز» هستیم که شاید مربوط به «اندیشه گریزی» ما باشد. انگار از حروف چاپی هراس داریم. شاید این مساله مقدمتاً بتواند به ما کمک کند که بفهمیم چرا در چنین جامعه یی، تولیدات تصویری با چنین سرعتی پخش می شود و مردم را به خوبی جذب می کند.

● منظورتان این است که جنبه جنسی محتوای این CD علت اصلی نیست؟

▪ بگذارید در مورد اینکه عامل اصلی چه بوده و عوامل فرعی کدامند بعد تصمیم بگیریم. در این تردیدی نیست که ما در مورد یک CDصحبت می کنیم که ماجرای رابطه جنسی دختر خانم هنرپیشه یی را با مردی نشان می دهد ـ که شنیده ام دستیار کارگردان بوده. خانم هنرپیشه با سریال «نرگس» شهرت ملی پیدا می کند ، این مساله یی است که می خواهیم جنبه های روانشناختی آن را بررسی کنیم یا جنبه هایی از روانشناسی اجتماعی آن را؟ اگر چنین باشد، دیگر نیازی به بحث نیست. این کهن ترین رابطه و لذت در جهان است. همه مردم دنیا به آن آگاهی دارند و اغلب هم وقتی از لذت صحبت می کنند، نخستین چیزی که به ذهنشان خطور می کند، لذت جنسی است. نه به فروید نیاز داریم که به ما بگوید لذت جنسی، بنیادی ترین مساله انسان است و نه یافتن چنین علتی برای پخش این CD، چیزی به آگاهی عموم می افزاید.

● ولی آیا در همه دنیا چنین ماجرایی به این اندازه مورد استقبال عموم قرار می گیرد؟

▪ در همه دنیا را نمی دانم، ولی احتمالاً در جوامع مدرن خیر. نه به این علت که جنسی است، عوامل زیادی هست که باید به آن بپردازیم اما قبل از اینکه بپردازیم، تخمین ها چقدر است؟ چندتا CD پخش شده است؟

کسی نمی داند، چون دست به دست می گردد، رایت می کنند و می فروشند یا به یکدیگر می دهند، بنابراین تخمین دقیقی وجود ندارد. می گویند احتمالاً چهار میلیون CD پخش شده و چهار میلیارد درآمد آن بوده است.عنی چهار برابر فیلم «آتش بس» که رکورد فروش فیلم را داشته و چهار هزار برابر تیراژ کتاب، فکر نمی کنید علت چنین استقبالی محرومیت های جنسی و محدودیت های رابطه پسر و دختر باشد؟

این هم جزء نخستین عللی است که ممکن است به ذهن ما خطور کند. به خصوص وقتی که حضور و حدوث هرچیزی را در این جهان براساس «فقدان» و «خلأ» بخواهیم بفهمیم و در رابطه با آن تحلیل کنم. مثل تحلیل هایی که این روزها بین برخی کتابخوان ها و به خصوص طرفداران پست مدرنیست در ایران باب شده، به خصوص آنها که به لاکان و ژیژک ارادت دارند. ولی به من بگویید، فکر می کنید از بین کسانی که این CD را دیده اند، چند درصدشان محرومیت جنسی داشتند؟

● چند درصد از بین کسانی که شما با آنها برخورد داشتید؟

▪ نمی دانم، نمی توانم تخمین بزنم، ولی شاید گروهی که من دیده ام متفاوت باشند.

● حتماً، ولی می شود قبل از پاسخ به این سوال، سوال دیگری بپرسم. فکر می کنید بینندگان این CD می توانند به همین اندازه علاقه مند یا نیازمند به فیلم های پورنو باشند؟

▪ شاید نشود مقایسه کرد، چون در این مورد- رابطه جنسی هنرپیشه یی است که می شناسند- احتمالاً او محبوبیت داشته در حالی که هنرپیشه فیلم پورنو اغلب ناشناس است.

پس صرف جنسی بودن محتوا باعث این استقبال نیست. از این گذشته، لااقل اغلب کسانی که در مورد این CD با من صحبت کردند، در درجه اول مراجعان یا بیماران من بودند. در درجه دوم دانشجویان و بعد دوستان و آشنایان- اغلب هم CD را دیده بودند. تقریباً هم- به استثنای یکی دو نفر- بقیه هم یا متاهل بودند و یا در رابطه با جنس مخالف، تجربه داشتند و در مقایسه با آن یکی دو نفر استثنا با هیجان بیشتری هم در مورد آن صحبت می کردند.

● ممکن است بپرسم واکنش خانم ها و آقایان متفاوت بود یا نه؟

▪ بله. بر روی هم آقایان اغلب با هیجان و لذت بیشتری درباره آن صحبت می کردند و خانم ها با وحشت بیشتر. البته می دانیم که در جوامع مردسالار اگر محرومیت جنسی هم وجود داشته باشد، بیشتر برای خانم ها است. در جامعه ما- رابطه جنسی برای مردها- تقریباً به شکل نامحدود، مجاز شمرده می شود. تا حد یک حرمسرا، هیجان و لذت مردها از این CD خود نشان دهنده این است که برای درک این رویداد- لااقل در وهله اول- نمی باید دنبال فرضیه «محرومیت جنسی» باشیم. خانم ها که قاعدتاً محدودتر و محروم تر هستند، با هنرپیشه زن همانندسازی می کردند، خودشان را به جای او می گذاشتند و فکر می کردند اگر این اتفاق برای آنها می افتاد چه می شد؟ با چه رویی می توانستند در اجتماع و بین در و همسایه و دوست و آشنا ظاهر شوند و بعضی می گفتند فقط آن تکه کوچکتر را دیده اند غمثل اینکه فیلم دو قسمت است- یکی ۴ ، ۵ دقیقه و قسمت دوم حدود ۲۰ دقیقهف. این طور است؟

● فکر می کنم...

▪ بعضی از خانم ها دلشان می خواست دستشان به مرد فیلم می رسید و خفه اش می کردند و بعضی در مورد جزئیات یا چگونگی رابطه حرف می زدند ولی بالاخره می پرسیدند چرا مردم باید این کار را بکنند؟ منظورشان تکثیر و پخش این CD بود و من اولین سوالم این بود که خود شما چرا این فیلم را دیدید؟ فکر می کردید یک فیلم پورنو است؟

آیا زن و مرد این فیلم با رضایت خود در این فیلم شرکت کرده اند و تکثیر و پخش آن با اجازه آنها بوده؟ گفته می شد- گرچه فیلم در ابتدا توسط دو نفر گرفته شده- گاهی دوربین در دست مرد است که از زن فیلم می گیرد و گاهی در دست زن است- گاهی هم دوربین ثابت می شود. حتی بعضی می گفتند که با دوربین تلفن همراه گرفته شده و بعضی می گفتند دوست آن مرد فیلم را از کامپیوتر آنها دزدیده و برای پخش فروخته و بعضی دیگر معتقد بودند که مرد فیلم پس از اینکه

هنر پیشه سریال نرگس به شهرت می رسد و حاضر به ادامه رابطه نبوده او را تهدید کرده و برای لطمه زدن به او فیلم را پخش کرده است. به هر حال روایت ها بسیار متفاوت بود. به همین علت گفتم خبرها در یک فرهنگ شفاهی نمی توانند معتبر باشند. به شکل افسانه یی یا اسطوره یی انتقال می یابند که از واقعیت بسیار فاصله دارد. مثل اینکه برخی می گفتند این خانم چند بار خودکشی کرده. یکی هم می گفت مرده است.

● نه اینطور نیست، صحیح و سالم هستند.

▪ می بینید، ما حتی وقتی هم فکر می کنیم داریم درباره واقعیت حرف می زنیم، در واقع درباره اسطوره صحبت می کنیم. این خصوصیت فرهنگ پررمز و راز و اسطوره اندیش است، اصولاً باید بدانیم که یکی از مهمترین عواملی که پدیده ها را در جامعه ما جذاب می کند، شاید همین خصوصیت اسطوره یی و افسانه یی آنها است. آنچه باعث جذابیت اسطوره می شود همین تفاوت آن با پدیده های واقعی است.

واقعیت برای فرهنگ های پیشامدرن زمخت و دردناک است، شاید کسالت آور است. ولی پدیده های مجازی پررمز و راز و افسانه یی و جذاب هستند. CD، فیلم، اینترنت و ماهواره هم که در حوزه تجربه های مجازی قرار می گیرند، تصویر (image) هستند. و در جوامع اسطوره اندیش یا با بخش هایی از جامعه که بیشتر اسطوره اندیش هستند.

مثل اکثریت در جوامع غربی، آن اکثریت مصرف کننده را می گویم، توده های مردم که در جوامع جهان سومی اکثریتی بالای ۹۰ درصد شاید باشد و در جوامع پیشرفته و مدرن اکثریتی بالای ۶۰-۵۰ درصد. روانشناسی این توده ها، روانشناسی خاصی است. توده ها به اسطوره و مجاز به سرعت جذب می شوند. به پدیده های راز آمیز و جادویی و صوفیانه هم همینطور، با پدیده های تصویری بسیار بیشتر از پدیده های کلامی و فکری رابطه برقرار می کنند. لابد خواهید گفت پس چرا با شعر حافظ یا اصولاً با شعر چنین رابطه نزدیکی دارند. چون شعر هم گونه یی تصویرسازی موزون است. البته این مساله در مورد خود شعرا و فیلمسازان شاید صدق نکند. آنها می اندیشند و اندیشه تصویری تولید می کنند.

● به هر حال یکی از عواملی که باعث به وجود آمدن و گسترش این پدیده بوده، مجاز بودن و اسطوره یی بودن آن است. خود این فیلم «جنسی شبه پورنو» همراه با شایعات و افسانه ها در جامعه پخش شده است. این نکته یی است که نباید نادیده گرفته شود. ولی آنچه که در وهله اول نظر مرا به خود جلب کرد و بیش از فرضیه «محرومیت و محدودیت جنسی در جامعه ما» اهمیت دارد و بسیاری از خانم ها را به وحشت انداخته بود، این بود که چطور افرادی به خود اجازه داده اند که از رابطه خصوصی زن و مردی فیلم بگیرند و بدون اجازه آن زن، فیلم را تکثیر و پخش کنند و این مهمترین مساله یی است که باید به آن بپردازیم. حدود امر خصوصی کجاست؟ «حریم شخصی» چیست؟ و چرا در جامعه یی اینگونه به حریم شخصی و خصوصی افراد تجاوز می شود؟ و اینکه چرا برای حریم شخصی افراد احترام قائل نیستیم؟

▪ به همین جهت از آنها که برای من آن را تعریف کردند این سوال را پرسیدم، سوالی که از شما هم خواهم پرسید، که اگر می دانستید لااقل بدون اطلاع و رضایت یکی از آن دو نفری که در این فیلم هستند، فیلم تکثیر شده و به فروش رسیده، شما چرا آن را دیدید؟ به خصوص وقتی اعتراض دارید به فردی که به هر دلیل این فیلم را بدون اجازه آن خانم هنرپیشه پخش کرده است.

● شما خودتان این فیلم را ندیده اید؟

▪ نه، ندیدم.

● فکر می کنید از دوستان و آشنایان شما چند درصد این فیلم را دیده اند؟

▪ دوستان من محدود هستند و نشنیدم که فیلم را دیده باشند، ولی همانطور که گفتم بعضی از مراجعان من و تعدادی از دانشجویان دیده اند و به من گفته اند حتی به مدارس هم رسیده است.

● این عطش مردم برای نزدیک شدن به زوایای خصوصی زندگی همدیگر به خصوص افراد مشهور از کجا نشات می گیرد؟

▪ اگر با یک عبارت ساده قرار است بگویم، عوامل زیادی سبب ساز این پدیده است. ولی شاید بیش از همه عطش برای امر ممنوع است. عطش برای امر خلاف. زندگی در سطح غریزی. عدم رشد فردیت و به رسمیت نشناختن حریم خصوصی و حقوق فردی.

یعنی نداشتن یک جامعه مدنی است که تجاوز به حریم خصوصی را ممکن می سازد- منظور من البته از «امر ممنوع» و «امر خلاف» ممنوعیت روابط زن و مرد، خارج ازقیود و تعهدات زناشویی یعنی سکس نامشروع نیست - گرچه مشاهده روابط جنسی، خودش نوعی «چشم چرانی» و از نوع «VOYERISM» است، مثل نظربازی که در جامعه ما بسیار رایج است.

نگاه از سوراخ کلید یا با دوربین و دیدن رابطه جنسی افراد - از رابطه پدر و مادر گرفته تا افراد کاملاً غریبه و دور - ولی این میل لزوماً به خاطر محرومیت جنسی یا سرکوب امیال جنسی به معنای رایج کلمه نیست. بلکه می تواند به معنای واپس زدن امیال جنسی کودکی، به خصوص از نوع محرم آمیزانه (INCESTOUS) آن باشد. این تعبیر روانکاوانه کلاسیک آن است که ربطی به محرومیت از رابطه جنسی در بزرگسالی ندارد.

گفت و گو با دکتر محمدصنعتی روان پزشک

شبنم رحمتی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.