سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

سقوط اخلاقی کاپیتالیسم


سقوط اخلاقی کاپیتالیسم

کاپیتالیسم امروزه با آنچه ادام اسمیت در ذهن داشت فرسنگ ها فاصله گرفته است قطب نمای اخلاقی سرمایه داری معیوب و به همین دلیل به زمان مرگ کاپیتالیسم نزدیک می شویم

چند سال پیش اکونومست اخطاری را با این مضمون منتشر کرد .«کاپیتالیسمی که ما آن را می شناسیم مرده است». مرگ کاپیتالیسم. شاید اگر چند سال پیش بانک های وال استریت این جمله را به صورت تابلو نئون چشمک زن هم در میدان تایمز مورگان استنلی می آویختند چندان مهم نبود .

چرا؟ وال استریت روح خود را از دست داده است. احساس مسئولیتی در قبال عموم ندارد در حالی که آدام اسمیت در کتاب « ثروت ملل»کاپیتالیسم را با صورت اخلاقی در رفتار اقتصادی پایه گذاشت.

کد اخلاقی افراد و ملت ها و کاپیتالیسم به وسیله سیستم های بانکی طماع تحریف ودستکاری شده است و افرادی مانند مورگان ها و گلدمن ها امروز بدون توجه به منافع امریکا به عنوان یک کل، فقط به منافع کوتاه مدت تعداد معدودی سهامداران وکارکنان فکر می کنند.

وال استریت اینک منافع کلانی را فقط برای کارکنان و سهامداران بزرگ تامین می کند. چندی پیش در یک مقاله در تایمز اقتصادی بیان شده بود که وال استریت به دوران سود های کلان باز می گردد.

اما به چه قیمتی؟ به قیمت ثابت ماندن دستمزد ها در طول سه دهه و به خطر افتادن آمریکا. این شیوه کار شبه سرمایه داری جدید است : منافع کوتاه مدت یک درصد افراد جامعه در برابر منافع بلند مدت اکثر افراد جامعه .

● احیای امریکا یا افزایش قدرت انحصاری بانکداران

۳ سال پیش « کاپیتالیسمی که ما می شناسیم مرده است» جمله کلیدی برای تبلیغات کتابی بود که توسط سردبیر مشهور مجله اکونومیست به چاپ رسید. این کتاب که « جاده ای از ویرانه ها : چطور کاپیتالیسم را احیا و آمریکا را دوباره در اوج قرار دهیم » بود در واقع نقشه راهی بود برای جبران ضررها و صدماتی که بانک های وال استریت به بدنه اقتصاد آمریکا زدند و بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ را به امریکا تحمیل کردند.

اینک بعد از ۳ سال از چاپ این کتاب بر همه معلوم شد که نه تنها این نقشه راه شکست خورد بلکه امریکا اینک درآستانه بحران هایی به مراتب بزرگتر از بحران های سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۸ است، قرار دارد.

«متیو بیشاپ » سردبیر بخش بازرگانی اکونومیست و همکار او «مایکل گرین» در سال ۲۰۱۰ اعتراف کردند که « کاپیتالیسمی که ما می شناختیم در ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۸ یعنی زمانی که برادران لهمن ورشکست شدند مرد .»

چیزی که ما در آن زمان نمی دانستیم این بود که چه چیزی جایگزین آن خواهد شد و اینکه آیا این جایگزین از قبلی بهتر خواهد بود یا نه؟

امروز همه می دانیم که آنچه دوباره به اوج بازگشت بانکهای وال استریت بودند نه آمریکا و نه ۹۹ درصد اکثر مردم بلکه فقط یک درصد اقلیت به اوج بازگشتند. در واقع اوضاع آمریکا رو به وخامت است . اما اجازه دهید قبل از اینکه قضاوتی کنید مروری اجمالی بر چند سال گذشته داشته باشیم.

● قطب نمای اخلاقی وال استریت معیوب و در حال نابودی کاپیتالیسم است

در حقیقت بعد از بحران سال ۲۰۰۸ زندگی در آمریکا در حال سخت تر شدن است و بیماری سرطان در میان بانکهای وال استریت در حال پیشروی است. علی رغم تغییرات مالی پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸، بر اساس نظر سنجی های یک موسسه مالی و قانونی به نام «لاباتون سوچارو» هنوز فعالیت های غیر قانونی و نا مناسبی در بین معامله گران، کارگزاران ، مدیران و بانکداران وجود دارد.

بیش از نیمی یعنی حدود ۵۲ درصد افرادی که در این نظر سنجی شرکت داشتند معتقد بودند که به احتمال زیاد رقبای آنها برای برتری جستن درگیر کارهای غیر اخلاقی و غیر قانونی شده اند. ۲۴ درصد آنها احساس می کردند که برخی همکاران خودشان مشغول کارهای غیرقانونی هستند و حدود ۲۴ درصد دیگر نیز بیان کردند چنانچه بتوانند شاید برای به دست آوردن ۱۰ میلیون دلار دست به کارهای غیر قانونی بزنند.

اوضاع زمانی بدتر می شود که بدانید حتی وال استریت گاه علیه کارکنان خود عمل می کند. ۲۸ درصد کارکنان وال استریت معتقدند که وال استریت برای منافع کارکنان اولویتی قائل نیست و ۲۹ درصد هم اعتقاد دارند که سرویس های اقتصادی وال استریت گاهی برای موفق شدن نیاز به انجام فعالیت های غیر اخلاقی و غیر قانونی دارد.

● شکست اخلاقی وال استریت، تیک تاک بمب ساعتی در آمریکا

«کوین مک کوی» در این مورد می گوید:رهبران آینده وال استریت و افراد حرفه ای جوان که روزی کنترل میلیارد ها دلار را دردست خواهند گرفت قطب نمای اخلاقی خود را گم کرده اند. آنها انجام کارهای خلاف و غیر اخلاقی شرکت های اقتصادی را به مثابه شر لازم می پندارند و سوء رفتارهای پائین دستی ها را نادیده می گیرند و این یک بمب ساعتی در اقتصاد آمریکا است که باید خنثی شود.در واقع وال استریت تبدیل به زمینی حاصلخیز برای رهبران و روسای بی اخلاق شده است.

● چهار ایده برای بازگرداندن اخلاق به وال استریت

آیا به نظر شما برای اصلاحات دیر است؟ آیا دیگر نمی توان از نقشه راه مورد نظر بیشاپ و گرین استفاده کرد؟ آیا می توان قطب نمای اخلاقی وال استریت را دوباره تنظیم کرد؟

در اینجا باید نگاهی داشته باشیم به ۴ راهکاری که بیشاپ و و گرین در کتاب جاده ای از ویرانه ها : چطور کاپیتالیسم را احیا و آمریکا را دوباره در اوج قرار دهیم ارائه داده اند.

۱. تجدید نظر اقتصادی:

امروز متاسفانه اقتصاد بیش از سیاست درگیر هوی و هوس های حزبی و لابی گری و حمایت از منافع خاص شده است. همانطور که «جوزف استیگلیتز» برنده نوبل اقتصاد و نویسنده کتاب « بهای نابرابری » بیان می کند: اعداد نشان می دهند که رویای آمریکا افسانه است. امروزه در امریکا برابری فرصت ها وجود ندارد. یعنی در هیچ یک از کشورهای پیشرفته صنعتی وجود ندارد و فاصله طبقاتی نیز میان مردم به سرعت رو به عمیق شدن است . بر اساس یک بررسی در آمریکا در آمد یک درصد از افراد جامعه برابر است با در آمد کل ۹۹ درصد بقیه مردم . بله اقتصاد در آمریکا از سال ۲۰۰۸ به بعد بسیار بد شده است.

۲. طراحی مجدد مدیریت جهانی:

بیشاپ و گرین معتقدند که بازیابی مجدد کاپیتالیسم باید شامل کاهش دلارهای ذخیره شده به منظور ایجاد سیستم مدیریت مالی جهانی پایدار تر و با ثبات تر نیز باشد.

۳. کاپیتالیسم باید روح خود را باز یابد:

گرین و بیشاپ معتقدند که سرمایه داری از اصول اولیه خود بازگشته است و اینک زمان آن است تا روح خود را باز یابد. سرمایه داری باید کسب و کار و خدمت راستین را به عنوان ارزش در نظر گیرد نه سهامداران و تامین منافع خودی ها. کاپیتالیسم امروزه تبدیل به بیماری شده است که در حال نابود کردن ارزش های اخلاقی است. سود در وال استریت انحصاری است و منافع عمومی در نظر گرفته نمی شود و خلاصه اینکه سرمایه داری دیگر شباهتی به آنچه آدام اسمیت در نظر داشت ندارد.

۴. ارتقای سواد اقتصادی و مالی

امروزه داشتن سواد اقتصادی در بین سرمایه گذاران و سیاست گذاران وال استریت شبیه یک شوخی است. در وال استریت بهترین برنامه ها هم ناکارآمد هستند چرا که توسط افراد مغرض و فقط در جهت منافع خود وال استریت طراحی شده اند. آنچه در وال استریت حاکم است دانش نیست و امروزه وال استریت بیشتر شبیه به یک قمارخانه شده است.

در بررسی این چهار راهکار باید بیان کنم که منافع حاکم بر اقتصاد در آمریکا حاضر به تجدید نظر اقتصادی نیست چه رسد به تجدید نظر در مدیریت جهانی. پس هیچ شانسی نیست. محافظه کاران خواستار نظارت کمتر بر بازار هستند. از دید آنها از بین بردن ارز ذخیره دلار هم کاری علیه آمریکا است. حال در این شرایط چطور می توان از بازیابی روح کاپیتالیسم صحبت کرد؟

نقشه راهی که گرین و بیشاپ در کتاب خود ارائه داده بودند در زمانی که وال سرمایه داری دچار بحران شده بود بسیار مناسب بود اما متاسفانه هیچگاه مورد استفاده قرار نگرفتند و سرمایه داری نقشه راهی را پیش روی خود قرار داد که نتیجه آن قرار گرفتن آمریکا در اوج نبود بلکه قرار گرفتن وال استریت در اوج بود.

از سال ۲۰۰۸ به این طرف وال استریت اقتصاد و حکومت را در آمریکا تحت انقیاد خود گرفته و به دموکراسی، سرمایه داری و بقیه آمریکا را مورد اهانت قرار داده است.

منبع: سایت اصفهان امروز

نویسنده: پائول بی فارل

مترجم:آرین پورقدیری