سه شنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۴ / 29 April, 2025
مجله ویستا

شیفتگی به طالع بینی در ایران و جهان


از دهه ۱۹۹۰ تقریبا شاهد تحولاتی در زمینه گرایش های ضد علمی هستیم این جریانات بیشتر به دنبال این هستند كه در روش های علمی تشكیك كنند وقتی یك تفكر علمی پذیرفته شد, پذیرش چند شاخه دیگر نیز الزامی است

از دهه‌ ۱۹۹۰ تقریبا شاهد تحولاتی‌ در زمینه‌ گرایش‌های‌ ضد علمی‌ هستیم‌.این‌ جریانات‌ بیشتر به‌ دنبال‌ این‌ هستند كه‌ در روش‌های‌ علمی‌ تشكیك‌ كنند.وقتی‌ یك‌ تفكر علمی‌ پذیرفته‌ شد، پذیرش‌ چند شاخه دیگر نیز الزامی‌ است‌.مهم‌ترین‌ آنها «قرارگرفتن‌ در چارچوب‌ علت‌ و معلول‌، و «ابطال‌ پذیری‌»است‌.تفكر علمی‌ می‌گوید:وقتی‌ ما چند متغیر داریم‌ و می‌خواهیم‌ یك‌ متغیر را با آن‌ بسنجیم‌، ابتدا باید متغیرهای‌ مزاحم‌ را كنترل‌ كنیم‌ و سپس‌ آن‌ متغیر را دستكاری‌ كنیم‌ تا ببینیم‌ بر متغیر ؤانوی‌ یا وابسته‌ چه‌ تاؤیری‌ خواهد گذاشت‌.تفكر جدید همه‌ اینها را به‌ زیر سوال‌ برد، و بحث‌ «خلق‌ كردن‌» را پیش‌ كشید. بدین‌ معنی‌ كه‌ وقتی‌ ذهن‌تان‌ تمركز پیدا می‌كند، شما خلاق‌ می‌شوید خلق‌ می‌كنید، درنتیجه‌ جریانی‌ به‌ راه‌ افتاد كه‌ همه‌ علوم‌ را به‌ چالش‌ دعوت‌ كردأ چنان‌ كه‌ روانشناسی‌ را نیز دربر گرفت‌. بخشی‌ از این‌ تفكر، تحت‌ تاثیر «پست‌ مدرنیسم‌» قرار دارد كه‌ می‌گوید چیزی‌ به‌ اسم‌ واقعیت‌ وجود ندارد . هرچه‌ هست‌، همان‌ است‌ كه‌ ما ادارك‌ می‌كنیم‌. این‌ تفكر چند ویژگی‌ دارد كه‌ مبنای‌ كهن‌ را به‌ هم‌ می‌ریزد كه‌ از این‌ میان‌ خاصیت‌ «ساختارشكنی‌» و «مطلق‌شكنی‌» آن‌ مهمتر است‌. در روانشناسی‌ و پزشكی‌ نیز مقوله‌هایی‌ مطرح‌ شد كه‌ قبلا سابقه‌ نداشت‌. این‌ بحث‌ كه‌ در سمت‌ راست‌ مغز انسان‌، قسمتی‌ است‌ كه‌ قدرت‌ «شهود» دارد، از آن‌ جمله‌ است‌، بدین‌ معنی‌ كه‌ بدون‌ كمك‌ و استفاده‌ از علم‌ تجربی‌ می‌توان‌ واقعیت‌هایی‌ را كشف‌ كرد. افرادی‌ هم‌ بودند كه‌ سعی‌ داشتند با آزمایش‌های‌ متعدد حقانیت‌ این‌ روند را نشان‌ دهند. «پرورنده‌» از آن‌ جمله‌ بود: برای‌ مثال‌ به‌ فردی‌ آرامش‌ ریلكس‌ كامل‌ می‌داد و در آن‌ حالت‌، به‌ او كمك‌ می‌كرد تا كشف‌ كند یا خودش‌ كشف‌ می‌كرد كه‌مثلا دركبد آن‌ فرد یك‌ تومور فعال‌ وجود دارد. پزشكان‌ هم‌ پس‌ از آزمایش‌ درمی‌یافتند كه‌ واقعا در كبد آن‌ فرد تومور وجود داشته‌ است‌.

تبیین‌ خرافه‌پذیری‌ بر اساس‌ روانشناسی‌ علمی‌

در دهه‌ ۱۹۷۰ علم‌ در برابر دین‌ موضع‌گیری‌ داشت‌. لیكن‌ از دهه‌ ۱۹۹۰ این‌ وضعیت‌ دگرگون‌ شده‌ ونوعی‌ گرایش‌ به‌ دین‌، جای‌ آن‌ موضع‌گیری‌ منفی‌ را گرفته‌ است‌. تحقیقات‌ جدیدی‌ كه‌ در روانشناسی‌ در خصوص‌ دین‌ انجام‌ شده‌ اغلب‌ در فاصله‌ ۹۵۱۹۹۰ صورت‌ گرفته‌ است‌. این‌ وضعیت‌ در جامعه‌ ما شكل‌ دیگری‌ یافته‌ .این‌ پدیده‌ها كه‌ الزاما دینی‌ هم‌ نیستند، شكل‌ دین‌ به‌ خود می‌گیرند. «مراقبه‌ متعالی‌» از موضوعاتی‌ است‌ كه‌ در روانشناسی‌ امروز هم‌ پذیرفته‌ است‌. در یك‌ مكان‌ خلوت‌، بمدت‌ مثلا بیست‌ دقیقه‌ می‌نشینید و ذهن‌ تان‌ را روی‌ یك‌ كلمه‌ مقدس‌ متمركز می‌كنید و آن‌ كلمه‌ را همراه‌ با بازدم‌ تكرار می‌كنید.اتفاقی‌ كه‌ در اینجا می‌افتد این‌ است‌ كه‌ ذهن‌ از سطح‌ «بتا» به‌ سمت‌ «آلفا» حركت‌ می‌كند و فرآیند و آرامش‌ تحقق‌ پیدا می‌كند. همین‌ امر در جامعه‌ ما شكلی‌ دینی‌ به‌ خود گرفته‌ است‌ و عده‌یی‌ دكان‌ ودستگاه‌ برای‌ آن‌ درست‌ كرده‌اند.«مكتب‌ اسكینر» در روانشناسی‌ بر آن‌ است‌ كه‌ هر رفتاری‌ كه‌ بطور تصادفی‌ از فرد ظاهر شود و بطور تصادفی‌ به‌ هدف‌ بخورد، تقویت‌ می‌شود و به‌ یكی‌ از پایدارترین‌ نوع‌ رفتارها تبدیل‌ شود. برای‌ مثال‌ چنانچه‌ فردی‌ گربه‌ سیاهی‌ را مشاهده‌ كند و مقارن‌ با آن‌ عدم‌ توفیق‌ بدشانسی‌ بیاورد، این‌ اعتقاد كه‌ دیدن‌ گربه‌ سیاه‌ بدشگون‌ است‌ تقویت‌ می‌شود.

كسانی‌ كه‌ تمایل‌ ندارند مسوولیت‌ رفتار و اعمال‌ خود را بپذیرند، سریع‌تر به‌ خرافه‌ گرایش‌ پیدا می‌كنند.اصولا انسان‌ها مایلند افراد وعوامل‌ دیگری‌ پیدا شوند و مسوولیت‌ های‌ اعمال‌ و پاسخگویی‌ را به‌ عهده‌ بگیرند. همین‌ گریز از مسوولیت‌، عاملی‌ است‌ تا افراد مستعد بتوانند به‌ كواكب‌ و ارواح‌ دیگر موجودات‌ توجه‌ و «تقدیرگرایی‌»شان‌ را بدین‌ وسیله‌ ارضا كنند.

گونه‌شناسی‌ خرافه‌گرایان‌

گروندگان‌ به‌ خرافات‌ را با توجه‌ به‌ شاخاهایی‌ چون‌ جنسیت‌ و فرهنگ‌ و اقتصاد می‌توان‌ بدین‌گونه‌ نیز تقسیم‌ كرد:

۱ افراد طبقات‌ فرودین‌ جامعه‌ كه‌ از نظر اقتصادی‌ در تنگنای‌ بیشتری‌ بسر می‌برند، در برخورد با خرافات‌ آسیب‌ پذیرترند.

۲ افرادی‌ كه‌ اعتمادبه‌نفس‌ پایین‌تری‌ دارند در قبال‌ خرافه‌ سریعا آسیب‌ می‌بینند.

۳ كسانی‌ كه‌ از هوش‌ بالایی‌ برخوردارند ولی‌ هوش‌ آنها در سطح‌ عمل‌ كاربرد ندارد، در برابر خرافات‌آسیب‌پذیرند از جمله‌ خانم‌ها به‌ این‌ دلیل‌ كه‌ هوش‌ هیجانی‌ آنها بیشتر است‌ و معمولا میدان‌ تخلیه‌ و عمل‌ پیدا نمی‌كنند، پیش‌ از آقایان‌ خرافه‌پذیرترند.

۴ افرادی‌ كه‌ بین‌ سنین‌ ۱۸ تا ۲۵ سالگی‌ بسر می‌برند،آسیب‌پذیرتر از دیگرانند از ۱۲ تا ۱۸سالگی‌ فرد آزادانه‌ به‌ این‌ حیطه‌ وارد نمی‌شودأ از ۲۵ سالگی‌ تا ۳۰ سالگی‌ نیز حالت‌ برزخ‌مانندی‌ وجود دارد كه‌ مانع‌ تسلیم‌ می‌شود.

۵ كسانی‌ كه‌ گرفتار یك‌ مشكل‌ لاینحل‌ از قبیل‌ بیماری‌ لاعلاج‌، ورشكستگی‌ اقتصادی‌ یا بدهكاری‌ و مانند آن‌ هستند به‌ سمت‌ خرافات‌ كشش‌ پیدا می‌كنند.واقعیت‌ این‌ است‌ كه‌ تمام‌ كسانی‌ كه‌ گرد افراد خرافه‌گرا جمع‌ می‌شوند از چاله‌های‌ عمیق‌ وجودی‌ رنج‌ می‌برند و به‌ محض‌ آگاه‌ شدن‌، نجات‌ پیدا می‌كنند.

شیفتگی‌ به‌ طالع‌بینی‌ در جهان‌ مدرن‌

«گونترساش‌» میلیاردر آلمانی‌، موؤلف‌ یك‌ كتاب‌ طالع‌بینی‌ است‌ كه‌ در سال‌ های‌ ۹۹۱۹۹۸ در آلمان‌ پرفروش‌ترین‌ كتاب‌ شناخته‌ شد. در جریان‌ معرفی‌ ترجمه‌ فرانسوی‌ كتاب‌ مزبور جشنی‌ در یكی‌ از ساختمان‌های‌ شهرداری‌ پاریس‌ برپا شد كه‌ اقشار مختلف‌ مردم‌ در آن‌ شركت‌ داشتند. در این‌ مراسم‌ كه‌ در شامگاه‌ هفتم‌ نوامبر سال‌ ۲۰۰۰ برگزار شد،«پی‌یر كریستیان‌ تنینژه‌» وزیر اسبق‌ كشور در كابینه‌ «ژیسكاردستن‌» و شهردار وقت‌ پاریس‌ سخنانی‌ ایراد كرد كه‌ به‌ تعبیر نشریه‌ اكسپرس‌ ،شاید هیچ‌ شخصیت‌ رسمی‌ دیگر جرات‌ اظهارچنین‌ سخنانی‌ را در برابر دوربین‌ها نداشته‌ باشد»! سخنان‌ این‌ «شخصیت‌ رسمی‌» زمانی‌ اهمیت‌ بیشتری‌ پیدا می‌كند كه‌ بدانیم‌ اكنون‌ در آغاز قرن‌ بیست‌ویكم‌ و در آستانه‌ هزاره‌ سوم‌ میلادی‌ ایستاده‌ایم‌ و نامبرده‌ به‌ كشوری‌ منسوب‌ است‌ كه‌ از طلایه‌داران‌ مدرنیته‌ است‌ و دویست‌ واندی‌ سال‌ پیش‌ اصحاب‌ دایره‌۰۳۹;المعارف‌ را در دامن‌ خود پرورده‌ است‌. ما در مورد مسائلی‌ مثل‌ جنون‌ گاوی‌ و توفان‌ها با متخصصان‌ و كارشناسان‌ مشورت‌ می‌كنیم‌ و نظرات‌ آنها را جویا می‌شویم‌. نظرات‌ این‌ كارشناسان‌ ضد و نقیض‌ هستندأ یكی‌ نظری‌ را مطرح‌ می‌كند و دیگری‌ عكس‌ آن‌ را می‌گوید.به‌ نظر من‌ ستاره‌شناسان‌ و طالع‌بینان‌ هم‌ می‌توانند درباره‌ چنین‌ مسائلی‌ نظرات‌ خود را مطرح‌ سازند. خود من‌ فردا یكی‌ از این‌ طالع‌بینان‌ را ملاقات‌ خواهم‌ كرد و نظر او را جویا خواهم‌ شد.این‌ اظهارنظر شیفتگی‌ و علاقه‌ شدید سیاستمداران‌ بزرگ‌ دنیا را به‌ طالع‌بینی‌ و پیشگویی‌ نشان‌ می‌دهد. رهبران‌ سیاسی‌ دنیا از «بوریس‌ یلتسین‌» گرفته‌ تا «فرنسوا میتران‌» و «خوان‌ كارلوس‌» تقریبا همگی‌ به‌ طالع‌بینان‌ و پیشگویان‌ متوسل‌ می‌شده‌اندأ به‌ عنوان‌ مثال‌ «فرانسوا میتران‌» در خصوص‌ جنگ‌ خلیج‌فارس‌ و همه‌پرسی‌ «پیمان‌ ماستریخت‌» با طالع‌بینی‌ به‌ نام‌ «الیزابت‌ تیسه‌» به‌ مشورت‌ پرداخته‌ بود.امروز كتاب‌ها و مجلات‌ زیادی‌ كه‌ در زمینه‌هایی‌ مثل‌ طالع‌بینی‌ نوشته‌ و منتشر می‌شوند، در تیراژهای‌ بسیار بالا به‌ فروش‌ می‌رسند. به‌ این‌ كتاب‌ها و نشریات‌، سایت‌های‌ متعدد اینترنتی‌ را هم‌ باید اضافه‌ كرد كه‌ ویژه‌ طالع‌بینی‌اند. طبق‌ یك‌ نظرسنجی‌ اینترنتی‌، ده‌ درصد مردم‌ فرانسه‌ حداقل‌ یك‌ بار با یكی‌ از ده‌ هزار طالع‌بین‌ رسمی‌ كه‌ در این‌ كشور فعالیت‌ دارند، مشاوره‌ كرده‌اند. بر اساس‌ نظرسنجی‌ تابستان‌ سال‌ ۲۰۰۰ از میان‌ زنان‌ فرانسوی‌ ۴۷ درصد آنها به‌ توصیه‌های‌ فالگیران‌ و طالع‌بینان‌ بیش‌ از توصیه‌های‌ همسران‌ خود اعتماد دارند.

نقش‌ بی‌اعتقادی‌ به‌ خدا و مذهب‌ در گرایش‌ به‌ خرافات‌

نحوه‌ گرایش‌ به‌ خرافات‌ را چگونه‌ می‌توان‌ توجیه‌ كرد؟ چرا و چگونه‌ خرافاتی‌ مثل‌ طالع‌بینی‌ به‌ تمامی‌ مظاهر و ابعاد زندگی‌ مردم‌ در بعضی‌ از كشورها راه‌ پیدا كرده‌ است‌ ؟


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.