پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
استراتژی تدوین اهداف جهت توسعه سازمان
![استراتژی تدوین اهداف جهت توسعه سازمان](/web/imgs/16/141/24j3z1.jpeg)
توسعه اهداف سازمانی بیشتر هنر است تا علم. تدوین اهداف نیاز به ابتكارات و خلاقیت داشته و زنده نگاه داشتن آن مستلزم تعهد نسبت به آن هدف است. جهت مشخص نمودن روشهای توسعه سازمان بر مبنای هدف و ابراز عقیده نسبت به هر یك از طرق موجود، باید اهداف تفسیر گردند. اهداف سازمانی انگیزه و انرژی برای حركت بوده و راهنمایی برای رهسپار شدن سازمان به سوی اعمال موفقیتآمیز میباشد. مدیران بسیاری از سازمانها اهداف سازمانی را به صورت علمی پیاده میكنند و در مرحله اول این مدیران در پیشبینی برنامههای فروش و عایدی ناشی از آن بسیار كوشا هستند تا در مرحله بعد، اهداف سازمان را تدوین كرده و آنها را در جهت خطمشی سازمان هدایت كنند. در انتها در صورت عملی نشدن اهداف نهایی سازمان، مدیران، كارمندانی را كه به هر ترتیب مغایر با اهداف سازمان عمل كردهاند مورد مواخذه قرار میدهند در نتیجه كارمندانی كه با مدیران هماهنگ نیستند احساس میكنند كه مدیران از آنها قدردانی نمیكنند و یا در دادن پاداش به كوششهای آنها منصف نیستند.
در این خطمشی سازمانی، افراد مهم هستند اما افراد به طرفی هدایت میشوند كه تجارت به آن احتیاج دارد، بدون آنكه ارزش شخصیتی كاركنان اهمیت داشته باشد به عبارت دیگر از افراد فقط برای رساندن سود به سازمان استفاده میشود.
روگرهاریسون Roger Harrison در نوشتههای خود چهار نوع سازمان را توصیف میكند كه هركدام با فرهنگ ویژه خود كوشش میكنند به آهستگی اهداف را به كاركنان القاء كنند. اولین نوع از آنها سازمان با گرایش »قدرت« نامیده میشود در این سازمان یك رهبر بسیار قوی در ارتباط با كنترلهای كامل سازمانی وجود دارد و از نیروی انسانی انتظار دارد كه هرچه به آنها میگویند اجرا شود، نتیجتا سازمان فقط از بخش كوچكی از انرژی فوقالعاده كاركنان بهرهمند میشود.
نوع دوم از فرهنگ، سازمان با گرایش »مقررات« است كه در این فرهنگ كنترلهای سازمانی مطابق با قوانین و آییننامههاست در این نوع فرهنگ سازمانی، از استعدادها به وسیله طرحها و عوامل غیرسودمند استفاده بیش از اندازه میشود.
نوع سوم فرهنگ، سازمان با گرایش »موفقیت« است در این فرهنگ سازمانی از تمام كاركنان در مسیر رسیدن به اهداف استراتژیك سازمان استفاده میشود در صورتی كه پیشنهادات ارایه شده در عمل سودمند و رضایتبخش بوده و همچنین از درصد بالایی از اطمینان برخوردار باشند، در غیر این صورت تعدادی از اعضاء سازمان در موقع كار كردن گرایش و تاكید زیادی به خراب كردن و منهدم كردن دارند. البته در این فرهنگ سازمانی توجه كمی به آسایش و رفاه زندگی كاركنان وجود دارد.
چهارمین و آخرین نمونه فرهنگ، سازمان با گرایش »كمك و حمایت« است در این نمونه از فرهنگ سازمانی نیروهای انسانی بسیار مهمتر از سود هستند، یعنی این انسانها ارزشمندتر از شغل و كار و تجارت میباشند. كارمندان با یكدیگر روابط محكم و دوستانهای را ایجاد میكنند كه به بعد از ساعات محیط كار نیز منتقل میشود. هركدام از این فرهنگها دارای نكات مثبت و منفی هستند مسیری كه اهداف سازمانی را میسازد و شیوهای كه هدف سازمانی را به مورد اجرا درمیآورد مشخص نمودن هدف و ماموریت موسسه با استفاده از تمام امكانات مثبت چهار فرهنگ در شركت میباشد این وضعیت به عنوان تعادل فرهنگی سازمان مطرح است و موفقترین سازمانها این موازنه را رعایت مینمایند، مدیران موفق توانایی استفاده موثر از نیروی انسانی خود را دارند.
●توسعه یك رویاست
اولین گام در توسعه اهداف سازمانی، ساختن یك تصور ذهنی از آن است، موقعیت موسسه چیست؟ ما با جدیت و سعی و كوشش میخواهیم به كجا برسیم؟ سازمان به چه دلیلی وجود دارد؟ برای گسترش دادن و تكمیل این تصور مدیران باید به سوالات فوق جواب دهند اما مهمتر از آن باید این سوالات را با مشتریان خود مطرح كنند و به دقت به جواب آنان توجه داشته باشند، مشتریان باید بگویند كه آنها در حال حاضر و آینده به چه كالاهایی احتیاج دارند همچنین یك مدیریت هماهنگ باید یك نفر را در این ارتباط به كار گمارد تا مشتریان را ملاقات كرده و در این ارتباط به سخنان آنان گوش دهد. گوش كردن به سخنان مشتریان یك تجربه خوب و روشنفكرانه است هر فرد از افراد خارج از شركت میتواند از دید خود نقاط بی طرفانه خود را تهیه كند كه البته این عقاید را نباید پیش از تفكر و تفحص دقیق ابراز نمود.
●ملاقات با مشتری
هر مسئلهای را كه مشتری درباره آن آگاهی دارد احتمالا باید از میل و آرزوهای او منتج شده باشد این ملاقات و گوش فرا دادن به نظرات مشتریان باید دربرگیرنده همه مسایل و جوانب سازمان باشد آنچه كه میتواند مدیران را به سوی خط صحیح سازمانی هدایت كند، كه فرایند تشویق بین تمام ردههای سازمان در ارتباط با احتیاجات مشتری است، این فراید مانند ایجاد محدودیت و عیان نشدن انتقادات و نقاط ضعف سازمان از جانب كاركنان و افرادی كه از تولیدات بهرهمند میشوند میباشد، هركدام از كارهای تجاری با یكدیگر متفاوت هستند یكی دیگر از روشهایی كه در ارتباط با حل شكافها و اختلافها به كار گرفت میشود، دعوت از مشتری برای همكاری در ارتباط با برنامهریزیهای سازمان است در این روش توصیه میگردد كه مشتریان را ملاقات كرده و به سوالات آنان جواب دهید.همچنین همه كاركنان را نیز تشویق كنید كه به سوالات آنان پاسخ دهند گوش فرادادن به نظرات و پاسخها میتواند منبعی برای ساخت مصنوعات و كالایی جدیدتر و مدرنتر باشد.
●ایجاد یك دیدگاه، ساختن یك هدف است
تماس با مشتری شروع یك روند تصمیمگیری است كه شركت میخواهد به كدام جهت حركت نماید در حال حاضر یك فرایند قوی و سازنده برای توسعه این دیدگاه ایجاد شده كه با جواب دادن به تمام سوالات مشتریان، پس از اینكه دیدگاههای ارباب رجوع و احساس او در ارتباط با انتظاراتی كه در آینده از شركت دارد، مشخص شد روی كاغذ میآید ودر پی آن تعیین اهداف سازمان آغاز میشود، سپس شخصی كه مسئولیت فوق (مصاحبه با مشتریان و آگاه شدن از نظرات آنان) را به عهده دارد عقاید و پاسخها و آرا را كاملا ماهرانه و بی نقص جمعآوری میكند، آن چنان كه برای به دست آوردن اهداف، این فرایند باید وجود داشته باشد، صرف زمان زیاد نیز بر روی این چرخه و فرایند، موجب به دست آمدن نتیجه موثرتر از آن است. تلاش برای رسیدن به بالاترین و عالیترین درجات دیدگاههای سازمانی، بهترین وسیله برای رهسپار شدن به سوی اهداف و نتیجه آن، تولید یك كالا برای خریداران و مصرفكنندگان است كه كاركنان شركت سهم بزرگی از آن را به عهده داشتهاند وكلیه مشكلات و پیچیدگی درخواستهای مشتریان با مداخله و مشاركت كاركنان در این طرح از بین رفته است.
اظهارات مشتری در جهت درك بهتر از نیازهای سازمان است. مشاركت كاركنان در اهداف یك شركت بزرگ موجب قرار دادن اهداف در جای صحیح خویش است، با در نظر گرفتن كاركنان در فرایند تاسیس یك سازمان هدفمند و اعتقاد داشتن به تواناییهای افراد، درواقع استفاده از اثربخشی نیروی انسانی به این روند است این نوع رهبری بهترین روش در جهت رسیدن به اهداف است. دیدگاههای هر شركت با شركت دیگر در رسیدن به نتایج دلخواه متفاوت میباشد. به عنوان مثال در دیسنی لند كه یك مكان بازی و تفریح است كاركنان آن اعضای طرح و بازدیدكنندگان مهمان نامیده میشوند. این مهمانان، قدرت این را دارند كه با استفاده از كلمات، دیدگاههای خود را بیان كنند و از طرف دیگر برای ساختن این دیدگاهها مسئولان دیسنی لند و تمام كاركنان كه در شاد كردن مهمانان سهیم هستند، مشاركت مینمایند. دیدگاه شركتها و نمایندگیهای وابسته با دستورات و درخواستهای آن مشخص میشود این روش بسیار كارا و سودمند است زیرا آنان معمولا دیدگاههای جدید و دست نخوردهای دارند كه سبب دگرگونی در تمام سازمان خواهد شد.
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
ویزای تضمینی ایتالیا کانادا
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
انتخابات ریاست جمهوری مسعود پزشکیان سعید جلیلی انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 ایران انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم جلیلی مناظره مناظره انتخاباتی دولت ریاست جمهوری
هواشناسی پلیس تهران قتل اصفهان شهرداری تهران وزارت بهداشت قوه قضاییه حوادث خانواده آموزش و پرورش سازمان هواشناسی
خودرو مسکن تورم قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو قیمت خودرو قیمت سکه دلار دولت سیزدهم بازار سرمایه بورس
تلویزیون سینما محرم بازیگر تئاتر علیرضا قربانی سینمای ایران تخت جمشید سارا بهرامی رسانه ملی کنسرت دفاع مقدس
ماهواره کنکور ۱۴۰۳
رژیم صهیونیستی روسیه فلسطین جو بایدن ترکیه دونالد ترامپ غزه جنگ غزه آمریکا اسرائیل فرانسه چین
پرسپولیس فوتبال استقلال یورو 2024 سپاهان باشگاه پرسپولیس کریستیانو رونالدو باشگاه استقلال تیم ملی پرتغال جام ملت های اروپا لیگ برتر لیگ برتر ایران
هوش مصنوعی گوگل موبایل اینترنت نمایشگاه الکامپ سامسونگ اینستاگرام اپل عیسی زارع پور ایرانسل فیبرنوری ربات
تب دنگی کاهش وزن برنج خواب سرطان مغز گلابی دیابت مو بارندگی