چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
۵۰۰ میلیون برای یک متر مربع

املاک تجاری و مغازهها همیشه گرانقیمتترین املاک هستند و توجه زیادی را به خود جلب میکنند. فرقی هم نمیکند که در کجا باشد. به هر حال در هر منطقه یا شهری، تجاریها گرانقیمتترین املاک هستند. گاهی اوقات، اما قیمت این املاک از نرخهای متعارف و جاافتاده فاصله زیادی میگیرد، به شکلی که باور آن برای خیلیها شاید دشوار باشد. یکی از گران ترین املاک تجاری طلافروشیها هستند مخصوصا آنها که در راسته یا بازار اصلی طلافروشی قرار دارند.
کنجکاوی در این خصوص باعث شد تا راهی بازار تهران بخصوص بازار طلافروشها شوم، بازاری که قلب اقتصادی شهر است و هر روز میلیاردها تومان پول رایج کشور در آن جابهجا می شود، پس مغازهها و حجرههایش به واقع ارزشمند هستند.
در بررسیهای ابتدایی متوجه شدم که هیچ بنگاه معاملات ملکی مسئول قیمتگذاری و البته فروش و اجاره ملکی در این بازار نیست. بلکه این ریشسفیدان بازار هستند که ملک را ارزشگذاری و معاملات را میان خریدار و فروشنده برقرار میکنند، البته اگر فروشندهای باشد و خریدار هم پیدا شود، چراکه بیشتر این مغازهها به صورت اجارهای رد و بدل میشود. معیارهای مورد نظر این افراد معمولا به پاخور یا همان شلوغی مغازه مربوط میشود؛ اگرچه دیگر امکانات مغازه مثل آب و سرویس بهداشتی در این موضوع دخیل است، در واقع تاثیر چشمگیری ندارد؛ بلکه میزان مشتری عبوری از جلوی مغازه مبنای اصلی قیمتگذاری اجاره یا خرید و فروش آن در بازار است؛ بنابراین در این بازار مکاره هرگز مبنای قیمت اجارهبها یا خرید و فروش مغازهها با معیارهای معمول یکی نیست و همه چیز به سلیقه آدمها مربوط میشود.
هر سرا یا راهرو در این منطقه قیمت خاص خود را دارد که زیاد نامتعارف نیست، اما وضع بعضی راستهها متفاوت است؛ لذا باید برای شناسایی این راستهها سری به بازار طلافروشها یعنی فروردین و پاساژ تازه تاسیس خرداد زد، چون در این منطقه قیمتگذاری واقعا متفاوت است و ارقام نجومی به سراغتان خواهد آمد و گاهی اوقات حتی برای نوشتن این ارقام دچار مشکل خواهید شد و تعداد صفرهایش را اشتباه میکنید.
از کسبه محل پرسیدم کدام منطقه گرانترین مغازههای طلافروشی را در خود جای داده که خیلیها نشانی پاساژ خرداد را دادند. با شنیدن قیمت فروش مغازه در این محل در جای خود میخکوب شدم. این افراد قیمت خرید و فروش مغازه در این پاساژ جدیدالتاسیس را متری ۵۵۰ میلیون تومان عنوان کردند بله درست دیدید. کمی بیشتر از نیم میلیارد تومان برای هر مترمربع مغازه در پاساژ خرداد. یکی از آنها گفت برای این که این پاساژ به بازار اصلی راه پیدا کند صاحبان پاساژ یک باب مغازه در بازار اصلی را به قیمت بیش از ده میلیارد تومان خریدند تا به عنوان درب ورودی پاساژ از آن استفاده شود. لذا این عدد یعنی متری ۵۵۰ میلیون تومان برای پاساژ خرداد زیادهم غیرواقعی نیست.
بسیاری از طلافروشهای بازار فروردین عنوان میکنند به دلیل گران بودن مغازههای پاساژ خرداد مدتهاست که معاملهای در آن صورت نگرفته است و به گفته آنها صاحبان فعلی مغازههای پاساژ خرداد، این مغازهها را به متری ۳۰۰ میلیون تومان پیش خرید کردهاند و برای جلوگیری از افت قیمت مغازها به دلیل معامله نشدن، گاهی اوقات دست به معاملههای صوری بین خود میزنند تا قیمت را در حد مورد نظرشان حفظ کنند.
حالا که قیمت خرید اینقدر غیرقابل تصور است به دنبال اجاره بهای این مغازهها رفتم و به این نتیجه رسیدم که کمترین قیمت اجاره داخل بازار ماهانه سه میلیون تومان است و برای سقف آن هم واقعا قیمتی قابل تصور نیست، اما به طور معمول در بازار طلافروشها ماهانه بین ۱۲ تا ۳۰ میلیون تومان اجارهبها برای مغازهها با شرایط متفاوت پرداخت می شود. برای اطمینان سری هم به نیازمندیهای یکی از روزنامهها زدم تا ببینم این اعداد و ارقام در این روزنامه نیز قید شده است.
به قسمت نیازمندیها و قسمت اجاره مغازه رسیدم. اولین موردی که در محدوده بازار بود قیمت اجاره یک مغازه ساندویچی بود که در آن قید شده بود با تمامی امکانات این مغازه با ۲۰ میلیون تومان ودیعه و ماهانه یک و نیم میلیون تومان اجاره داده میشود و خب طبیعی بود که از اعداد نجومی داخل بازار طلافروشها در این آگهی اثری دیده نشود. هر چه بیشتر گشتم کمتر نتیجه گرفتم و نهایتا مطمئن شدم که این ریشسفیدان بازار طلافروشها هستند که قیمتگذاری املاک را انجام میدهند و هیچ دفتر یا موسسهای در آن دخیل نیست.
در حالی که تصور میکردم پاسخ کنجکاوی خود را گرفتهام، ناگهان در خیابان تکیه دولت به خود آمدم و با موضوعی تازه روبهرو شدم. پاساژ آینه واقع در این خیابان راسته اصلی سنگفروشان (نگین) است و در واقع محل اصلی داد و ستد سنگهای قیمتی برای استفاده روی جواهرات ساخته شده داخل بازار و کارگاههای طلاسازی به شمار میرود. حضور افرادی با کیفهای کمری در این پاساژ خیلی به چشم میآمد. وارد یکی از مغازهها شدم، کمی طول کشید تا افراد داخل مغازه با من ارتباط برقرار کنند، اما در نهایت با خوردن یک فنجان چای سر صحبت را با آنها باز کردم.
یکی از آنها به نام بهروز به من گفت: «این بازار محل رفت و آمد حرفهایهاست و افراد عادی کاری اینجا ندارند. اگرچه یکی دو مغازه طلافروشی هم در اینجا دیده میشود، اما معمولا مشتریان طلا، بازار اصلی را برای خرید انتخاب میکنند و آن را میشناسند. با این حال مغازههای اینجا برای خرید و فروش یا اجاره خیلی ارزانتر از راسته طلافروشها نیست. مغازههای این پاساژ بستگی به متراژ و واحد میتوانند حتی بیش از یکصد میلیون تومان هم فروخته شوند، اما درباره اجاره بها باید بگویم که اجاره این مغازهها بسیار سنگین است و با توجه به نوع فعالیت ما که نیاز به فضای زیادی نداریم، بهتر است به صورت اشتراکی مغازه را اجاره کنیم.»
پرسیدم اشتراکی؟ گفت: بله یک مغازه را معمولا با توجه به فضای آن دو یا سه نفر اجاره میکنند و هر کدام در گوشهای از مغازه برای خود یک میز یا ویترین به همراه صندوق، ترازو و ماشین حساب و صندلی میگذارند و کار میکنند. بنابراین اجاره مثلا هشت میلیونی مغازه را در ابتدای هر ماه به طور مشترک پرداخت میکنند و هر کدام مالک میزکارشان یا ویترین خود هستند. در واقع یک میز یا ویترین اجاره داده شده نه کل مغازه، گاهی اوقات ممکن است حتی یک ویترین تا ماهی چهار میلیون تومان هم اجاره داده شود. در بین این صحبتها به نکته جالبتری رسیدم که ممیزان مالیاتی هم که پی به این موضوع بردهاند و میدانند یک مغازه فقط یک مالک ندارد و چند نفر در آن مشغول انجام فعالیتهای اقتصادی هستند، مالیات هر مغازه را متناسب با تعداد ویترین یا میز داخل آن تعیین میکنند.
اما سنگفروشان برای این موضوع نیز راهکاری یافتهاند؛ سنگهای قیمتی کمحجم هستند و فضای زیادی اشغال نمیکنند؛ بنابراین بسیاری از افراد تمام دارایی خود را داخل یک کیف کمری قرار میدهند و به قول معروف روی دست معامله میکنند. از بهروز پرسیدم که این موضوع واقعیت دارد؟ که دست به کمر شد و کیفش را باز کرد. به من گفت کل زندگی من که حدود صد میلیون تومان است، داخل این کیف خلاصه شده است. درون کیف و لای کاغذهای تا شده که داخل آنها چند قیراط نگین بود، دیده میشد. اینجا نه میزی در کار است و نه ترازویی، فقط فروشنده و خریدار هستند که با هم روبهرو میشوند.
هرچند پاساژ آینه و سنگفروشان آن از دور نظارهگر جنب و جوش بازار طلافروشها هستند و نگران نوسانات قیمت نیستند، اما به هر حال فعالیت اقتصادی آنها نیز رنگ و بوی طلا گرفته و با این موضوع گره خورده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست