سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
با استدلال سخن بگوییم و رفتار کنیم
مستند و مستدل حرفزدن، یعنی بدانیم چه میگوییم و همچنین برای هر جمله و کلام ابرازشدهی خود، دلیلی قانعکننده تحت پوشش علم، تجربه و مشاهدات عینی و ذهنی داشته باشیم...
● استدلال گفتاری
مستند و مستدل حرفزدن، یعنی بدانیم چه میگوییم و نیز بدانیم چرا میگوییم و همچنین برای هر جمله و کلام ابرازشدهی خود، دلیلی قانعکننده تحت پوشش علم، تجربه و مشاهدات عینی و ذهنی داشته باشیم. اینگونه حرفزدن، نهتنها ذهن و درون گوینده را آزرده نمیسازد، بلکه شنونده را نیز ترغیب مینماید تا هم به کلام گفتهشدهی گوینده، خوب و دقیق گوش فرادهد و هم اعتماد درونیاش به شخصیت گوینده و نه کلام او جلب شود. آرامش ایجادشده در سایهی این اعتماد، باعث میشود شنونده به یک حس نزدیکی دستیافته و خود را در آرامشی خوشایند و دلخواه ببیند و سعیکند بین درونیات پرسشگر خود و گفتههای فرد، ارتباطی منطقی برقرارنماید. در سایهی همین استدلال گفتاری، دانشپذیری و علمآموزی بهشکلی سادهتر و مناسبتر، تجلی مییابد.
برای بهرهگیری کافی از قدرت بیان، علاوهبر مستند و مستدل بودن گفتار، گوینده باید از اعتمادبهنفس و قدرت و خودباوری بالا نیز برخوردار باشد تا شنونده را در حفاظ محکم اطمینان و اعتماد، قراردهد. همچنین صداقت گفتار، رنگ و لعاب اثرپذیری را پررنگتر نموده و داشتن آرامش در هنگام بیان مطالب، علاوهبر بالابردن سطح اثرپذیری، به شنونده اعتمادبهنفس، حس مهمبودن و دیدهشدن و نیز آرامش و تمرکز حواس خارقالعادهای را هدیه مینماید.
منظم و با احترام به وقت و حوصلهی شنونده حرفزدن، هنری منحصربهفرد است. به درازا کشیدن کلام، آفتی است که گاه تمام زحمات گوینده را در ثانیهای از بین میبرد. اینجاست که طراحی مدلِ گفتن و مهندسی زمان، باید دست به دست هم داده تا محیطی زنده، پویا و شاد را برای بهرهگیری از ثانیههای پیشرو مهیا نماید.
عامل صداقت، گاهیاوقات میتواند عامل زمان را به کنترل خود درآورده و گوینده را حاکم تصمیمگیریهای شنونده نماید. با دسترسی به این مهم، این گوینده است که حتی زمان خستهشدن مخاطب را در زمانی که خود نیز از گفتن اشباع شده است، تعیین مینماید.
پرهیز از بیان جملههای تکراری، شمرده و در عین حال موزون و هماهنگ بیانکردن کلمات و نیز کنترل شدید تن صدا، اعم از بلندی و کوتاهی آن و انتخاب الحان بهجا، از هنرهایی است که باید فراگرفته شود.
مهم است که: آرام و متین حرف بزنیم؛ اعتمادبهنفس را چاشنی تکتک واژههایی کنیم که آنها را مهمان گوش شنوده مینماییم؛ بهشدت از بیان جملهها و واژههای خستهکننده و آزاردهنده پرهیز نماییم؛ صداقت و صراحت بیان را تا جای ممکن رعایت کنیم؛ در هرحال و وضعیت، سعیکنیم تسلط روانی بر سخن خود را از دست ندهیم و نیز مهم است برای گفتارمان در هر زمان که مطالبهی دلیل شد، آمادگی بیان آنرا در سریعترین زمان ممکن، دارا باشیم و مهمتر اینکه برای دلایل خود نیز اسناد و مدارکی داشته باشیم که بدبینترین و بهانهگیرترین افراد را بر مدار قبول و آرامش قراردهد.
یکی از ابزار تربیتی، چه در بعد کوچک و محدود به نام خانه، و چه در بعد وسیع و بزرگ به نام اجتماع، «گفتار به شیوههای گوناگون» میباشد. ابزار برقراری ارتباط بین پدر و مادر و فرزندان، ابزار ارتباطی در محیطهای کوچک مانند کوچه و محله و نیز ابزار ارتباطی در جامعههای عمومی و آموزشی، چیزی نیست جز کلام. این کلام، بهطور حتم نباید در قالب یک سخنرانی بزرگ جلوهگر باشد تا خود را مجبور به رعایت اصول و قواعد و قوانین مخصوص به خود نماید بلکه در اولین ارتباط کلامی با کودک خردسال خود نیز باید تابع قوانین خاصی باشیم تا او زبان گفتار ما را بهخوبی درک نماید. برای نمونه وقتی کودکی، براساس ذات طبیعی خود مرتکب اشتباهی میشود که شاید از دید پدر و مادرش، بزرگ و نابخشودنی باشد، خطرناکترین نوع برخورد در قالب شیوهی گفتار، این است که او را در میان جمعی از حاضران، مورد مؤاخذه و تنبیه قراردهیم. شاید در برخی موارد، دادن یک تذکر جدی و محکم، لازم و ضروری نماید اما باید شرایط حاکم بر محیط و روحیات فرد خاطی را بهطور کامل درنظر داشته باشیم. این اشتباه ممکن است از زن، شوهر، فرزند، دوست و هریک از وابستگان ما سر بزند. در اینگونه موارد، دیده شده عصبانیت از انجام و بروز آن خطا در قالب خشونت، خود را در کلام، پدیدار میسازد بهنحوی که آهنگ صدا را پرخاشجویانه، غیرمؤدبانه و در عینحال، بلند و گوشخراش مینماید. معنای این نوع برخورد این است که فرد برخوردکننده، عصبانی است و هیچچیز جز بروز و بیان این عصبانیت، برایش اهمیت ندارد.
وقتی در قالب استدلال گفتاری به مسائل نگریسته شود، گوینده که هماکنون در جایگاه پرخاش و برخورد با یک فرد خاطی نشسته، اگر خود را مسؤول گفتار خود بداند، پرخاش نمیکند، داد نمیزند (با صدای بلند حرف نمیزند)، با کلماتی تحکمآمیز بر سر مخاطب خود آواری از اضطراب و تشویش و نگرانی فرونمیریزد، بهشدت از توهین و بهکارگیری کلماتی خارج از ادب و احترام، پرهیز مینماید و بهجای جستوجوی راهی برای تنبیه کلامی فرد خاطی، بهدنبال راهی میگردد تا در بدو امر، خود را آرام سازد چراکه آرامنمودن خود، یعنی حل نیمی از مشکل.
در بیشتر موارد، دیده شده که عدم برخورد آنی و شدید، بیشترین کمکها را به حل مشکل نموده است. فردی که در میان جمع بر سر کسی فریاد میزند، توهین و جسارت میکند و از دایرهی ادب و احترام خارج میشود، فاقد صلاحیت بوده و از پیشپاافتادهترین قوانین و قواعد استدلال گفتاری نیز برخوردار نیست.
بیندیشیم، باز هم بیندیشیم، پس از آن اگر ضرورتی احساس گردید، با حفظ حریم اشخاص، با نگاهی احترامآمیز و در خورِ شأن یک انسان، به زیباترین شکل ممکن، به گفتن بپردازیم که آن هم بزرگی میگوید: «چیزی بگو که ارزش آن بیش از خاموشی باشد.»
● استدلال رفتاری
مستند و مستدل رفتار کردن، یعنی با بروز و ظهور هر عملی بدون توجه به میزان اهمیت آن، نشانههای منطقی، رنگ و بویی قابل هضم به شیوهی رفتاری ما بدهد. اینکه ندانیم چه میکنیم، فاجعهای اسفناک است، حال اگر ندانیم که چرا نمیدانیم و یا این عمل چرا و چگونه از ما سر زد، باید یک بازبینی کلی در حالتها و رفتارمان از بعد روانشناسی داشته باشیم. دانستن اینکه چرا میخواهیم انجامدهندهی عملی باشیم، اولفایدهی آن این است که کنترل عمل بهطور کامل در دستمان است یعنی تمام جزئیات عمل مورد بحث، از پیش طراحی شده و اتفاق و تصادف، کوچکترین نقشی در بروز یا عدم بروز آن عمل ندارد؛ درنتیجه، خطرات و مشکلات احتمالی که ممکن است در حین انجام عمل، بروز نماید را خوب میشناسیم و در برخورد با آن، دچار یأس و سردرگمی نخواهیم شد و درصد موفقیت آن نیز بهنحو امیدوارکنندهای بالامیرود.
وقتی انجام کاری را بهعهده میگیریم، در ابتدا باید نقشهی راه، با بینهایت دقت و همهجانبهنگری ترسیم شود و سپس با ایمانی محکم که نشأتگرفته از اعتمادبهنفس است، پیشبرویم. این برای ما مانند حل مسألهای است که از قبل حل شده و در نتیجهی این کار، تشویش و حس ناخوشایند ترس و تردید، از بین میرود چراکه قدم در راهی ناشناخته نگذاشتهایم.
این، یک چرخهی قانونمدار و نظمپذیر است که نتیجهبخشبودنش، چیزی کمتر از صددرصد نیست چراکه تصمیمی اتخاذ شده و تمام مواردی که باید بررسی شود، انجام گرفته است.
گریز از استدلال، یک نوع نظمگریزی و رویگردانی از پاسخگوبودن است. اگر قرارباشد هرکسی به هر دلیلی که تنها میتواند برای خودش قابل قبول باشد، دست به انجام هر عملی، طبق میل و خواستهی خودش بزند که میشود داستان تکراری هرجومرج. وقتی قرارباشد مسؤولیت حرفهایمان و تبعات انجام اموری که از ما سرمیزند را بپذیریم و صادقانه پاسخگو باشیم، تبعیت از این دو مقوله، نباید زیاد سخت و سؤالبرانگیز باشد. اگر بر پایهی استدلال و استناد رفتار نماییم، گاهیوقتها همین مقوله بهخودی خود، یاریگر جوابگویی برخی اشتباههای ما میشود چراکه اشتباه، از سر بیبرنامگی یا انجام کار از روی باریبههرجهت، نبوده است زیرا دلایل و استناداتی برای انجام این کار داشتهایم با وجودی که نتیجهاش، اشتباه بوده است. اینک تنها و تنها، تحلیل اشتباهمان را میپذیریم و چون عمل ما بر پایهی یکسری دلایل و استنادات بوده، این خود کمک شایانی برای رهایی از حجم وسیعی از تنشهای فردی و روحی بعدی بین ما و فرد معترض به عمل میگردد.
وقتی انجام عملی را بهعهده گرفتهایم که نتیجهای غیر از آنچه باید، حاصل شده است، جویای علت که میشوند اگر بگوییم: «نمیدانم چرا این کار به نتیجهی دلخواه نرسید»، برای هیچکس قابل قبول نیست اما اگر با ذکر دلایلی که نشاندهندهی مستندانجامدادن آن کار باشد، جویای ریشهی عدم نتیجهگیری شویم، نهتنها خود را از سختی شکست و عدم نتیجهگیری رهاندهایم بلکه همراهانی داریم که در بهبود نسبی اوضاع، یار و همراهمان خواهند بود.
«نمیدانم چرا اینطور شد»، یعنی من یک انسان مستبد و خودرأی هستم که تابع هیچ قاعده و قانونی نمیباشم، درنتیجه دیگران نیز برای تنبیه این خودرأی مستبد، بار گناهان او را سنگینتر میکنند یعنی چندین اشتباه دیگر که منشأ بروز آنها ارتباطی اندک با اشتباه او دارد را بهطور مستقیم به آن عمل او نسبت میدهند.
انجام یک کار اشتباه که در سایهی استدلال و تحلیل، صورتگرفته باشد، قابل قبولتر از عملی است که باریبههرجهت و بر پایهای غیرعلمی و منطقی انجام شده باشد چراکه کاری که باریبههرجهت و بدون هیچگونه دلیل و مدرکی انجام پذیرفته باشد، غیرقابل دفاع میباشد.
استدلال رفتاری و گفتاری، خود دلیلی محکم بر شأن و شخصیت افراد میباشد. نپذیرفتن مسؤولیتِ حرف و عمل، خوشایند ذهن بشرِ استدلالگرا نبوده و نیست. حجم وسیع وقایعی که تفسیر دقیق ناهنجاری میباشند، نتیجهی طبیعی و روشن اعمالی است که کوچکترین فکری در بروز آنها نقش نداشته است. تصادفاتِ گاه فاجعهآمیز جادهای که سالیانه تعداد بسیاری را از سلامتی و زندگی محروممیسازد، ترافیک، حجم وسیع پروندههای ورودی به مراکز قضایی، معضلات اقتصادی و اجتماعی و... را نیز میتوان از این دیدگاه بررسی و تحلیل نمود.
تنها و تنها حرفی بزنیم که توان پذیرش تبعات بعدی آنرا داشته باشیم و همچنین، تنها و تنها دست به انجام اموری بزنیم که کارشناسانه، دقیق و علمی تمامی جوانب آن، بررسی و تحلیل موشکافانه شدهباشد.
تهیه شده توسط: مجله شادکامی و موفقیت - رضا بردستانی
www.seemorgh.com/lifestyle
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست