پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ژانرهای فرح بخشیسم


ژانرهای فرح بخشیسم

نگاهی به کارنامه سینمایی حسین فرح بخش

در سینمای تجاری ایران، چه در پیش از انقلاب و چه پس از آن، سینماگرانی بوده‌اند که نام‌شان حتی برای بسیاری از عامه تماشاگران نیز آشناست و می‌توانیم ردپایشان را در فیلم‌هایی که در تولید یا ساخت‌ آنها مشارکت کرده‌اند، پیدا کنیم. چنین سینماگرانی که نبض گیشه را در دست دارند، می‌دانند که چگونه با زمان پیش بروند که سودی سرشار نصیب‌شان شود و جدا از آن، سلیقه روز عامه سینماروها را هم تامین کنند.

در حقیقت قدرت اینان در عرصه سینمای بدنه‌ای ایران نتیجه هوشمندی‌شان در به‌دست‌داشتن رگ خواب تماشاگران ایرانی است. در سینمای پس از انقلاب «حسین فرح‌بخش» بی‌اغراق یکی از همین سینماگران است که در دهه ۷۰ خورشیدی آرام‌آرام نام خود را به‌عنوان یک تهیه‌کننده قدرتمند تثبیت کرد و اکنون در مناسبات سینمای تجاری به جایگاهی رسیده که کارشناسان برای فیلم‌هایش از همان زمان کلیدخوردن فروشی خوب را پیش‌بینی می‌کنند. او و شریکش، عبدالله علیخانی که «پویافیلم» را در اختیار دارند، بی‌آنکه نگران کیفیت هنری و سینمایی آثارشان باشند یا بخواهند رضایت منتقدان و مخاطبان خاص سینما را جلب کنند، هر سال فیلم می‌سازند و فیلم می‌سازند تا چرخه اقتصادی شرکت‌شان بچرخد و البته کمکی کوچک باشند برای چرخه اقتصاد ضعیف سینمای ایران. فرح‌بخش کار خود را در سال‌های میانی دهه ۶۰ به‌عنوان مدیر تولید آغاز کرد و از همان سال‌ها آرام‌آرام به تهیه‌کنندگی نیز روی آورد. البته در این میان فرح‌بخش فیلم «غریبه» (رحمان رضایی، ۱۳۶۶) را همراه با امیر توسل تهیه کرد که فیلم چندان موفقی نبود.

دوره دوم حضور حسین فرح‌بخش در سینمای ایران با آغاز همکاری او با عبدالله علیخانی و یدالله شهیدی همراه شد. فرح‌بخش در «پویافیلم» که نام پیشین‌اش «پریدورفیلم» بود، شریک علیخانی شد و شهیدی نیز برای چند سال با آنها همکاری می‌کرد. «تیغ آفتاب» (مجید جوانمرد، ۱۳۶۹) با حال و هوای کهنه داستان‌های ظلم فئودال‌ها به رعیت‌ها، نخستین تجربه مهم فرح‌بخش در جایگاه تهیه‌کنندگی را با شکست روبه‌رو کرد. فرح‌بخش و همکارانش، «شانس زندگی» (شهریار پارسی‌پور، ۱۳۷۰) را با نگاهی به فیلم هندی «قانون» تهیه کردند و با اینکه فیلم پایین‌ترین درجه کیفی را از شورای نظارت بر نمایش فیلم‌ها دریافت کرد اما کارکرد بدی در گیشه نداشت. «آواز تهران» (کامران قدکچیان، ۱۳۷۰) نشان داد که فرح‌بخش علاقه ویژه‌ای به سینمای پیش از انقلاب دارد و هنوز هم می‌توان ردپای آن را در تولیدهای «پویافیلم» دید.

«آواز تهران» در زمانه‌ای که سینمای ایران می‌رفت سیستم ستاره‌سالاری را تجربه کند، ادای دینی به فیلم‌های تین‌ایجری دهه ۵۰ خورشیدی بود و با مضمون مهاجرت به شهر، فروش خوبی در گیشه داشت. از همان زمان بود که فرح‌بخش و علیخانی و شهیدی به ساخت فیلم‌هایی با مضمون قاچاق موادمخدر روی آوردند که در تمامی این آثار ویژگی‌های مشترکی همچون نقش‌آفرینی جمشید هاشم‌پور با سری طاس و صدای منوچهر اسماعیلی (یادآور تیپ معروف زینال بندری در «تاراج» ساخته ایرج قادری)، باندهای موادمخدر و درگیری در کویر و در قلعه‌ها و کاروانسراهای متروک به چشم می‌آمد و در حقیقت گردانندگان پویافیلم توانستند نوع جدیدی از مولف‌بودن در سینما را به نام خود ثبت کنند! «قافله» (مجید جوانمرد، ۱۳۷۱)، «نیش» (همایون اسعدیان، ۱۳۷۳)، «گروگان» (اصغر هاشمی، ۱۳۷۴)، «عقرب» (بهروز افخمی، ۱۳۷۵) و «زخمی» (کامران قدکچیان، ۱۳۷۷) از جمله این فیلم‌ها بودند که در تمامی‌شان می‌توانستیم مولفه‌های موردنظر فرح‌بخش را پیدا کنیم. ضمن آنکه در زمان ساخت «عقرب» و کناره‌گیری افخمی از کارگردانی آن، برای نخستین‌بار زمزمه‌هایی مبنی بر دخالت مستقیم فرح‌بخش در روند تولید و ساخت فیلم‌ها به گوش می‌رسید. در این میان فرح‌بخش «دو روی سکه» (محمد متوسلانی، ۱۳۷۲)، «تحفه هند» (رحمان رضایی، ۱۳۷۳) و «بهشت پنهان» (کامران قدکچیان، ۱۳۷۳)، «پاک‌باخته» (غلامحسین لطفی، ۱۳۷۴) را در پویافیلم تهیه کرد که هیچ‌یک به فروش بالایی دست پیدا نکردند. ضمن آنکه در پایان این دوره، یدالله شهیدی از فرح‌بخش و علیخانی جدا شد و خود به‌صورت مستقل تهیه‌کنندگی در سینما را ادامه داد.در نیمه دوم دهه ۷۰ خورشیدی، دور جدیدی از تولیدات دفتر فرح‌بخش و علیخانی آغاز شد. در آن برهه که دست فیلمسازان برای سرک‌کشیدن در موضوع‌های اجتماعی بازتر شد و سینمای تجاری ایران به‌ ساخت آثاری جوان‌پسند روی آورد، فرح‌بخش شروع به تهیه فیلم‌هایی گیشه‌‌ساز کرد که با جریان روز همخوان بودند. «دوستان» (علی شاه‌حاتمی، ۱۳۷۸)، «تکیه بر باد» (داریوش فرهنگ، ۱۳۷۹)، «شب‌های تهران» (داریوش فرهنگ، ۱۳۸۰)، «آواز قو» (سعید اسدی، ۱۳۸۰)، «رز زرد» (داریوش فرهنگ، ۱۳۸۱) از جمله این فیلم‌ها بودند و همگی به فروشی بالا دست پیدا کردند.

فرح‌بخش پس از رویکرد نسبتا مثبت منتقدان به «آواز قو» آن را از بهترین فیلم‌های عمرش نامید و در همان دوره و پس از اختلاف با قاسم جعفری در ساخت «عطش» (۱۳۸۱)، خود کارگردانی این فیلم را که بازسازی «خداحافظ رفیق» (امیر نادری) بود برعهده گرفت و از آن به‌عنوان فیلمی که بسیار دوست دارد، نام برد. «عطش» که همانند بسیاری از فیلم‌های اکران سال ۱۳۸۲ فروش بالایی در گیشه نداشت، واپسین فیلم از تولیدات تین‌ایجری «پویافیلم» به‌شمار می‌آمد. فرح‌بخش «کما» (آرش معیریان) را در سال ۱۳۸۳ روانه پرده سینماها کرد که به فروشی غیرقابل پیش‌بینی دست پیدا کرد. فیلم که تلفیقی از سینمای جوان‌پسند و کمدی‌های سبک ایرانی بود، گردانندگان پویافیلم را واداشت که از آن پس با نگاهی به فیلمفارسی‌های قدیمی، کمدی‌های بفروش بسازند. «شارلاتان» که بازسازی یکی از کمدی‌های رضا صفایی بود، «عروس فراری» که از «همسفر» برداشت شده بود، «سوغات فرنگ» و «مهمان» که با نگاهی به «عروس فرنگی» و «ممل آمریکایی» ساخته شدند و «کلاغ‌پر» که پس از موفقیت «آتش‌بس» و با حال و هوای آن فیلم و حضور ستاره‌های آن ساخته شد، از جمله آثار تولیدی فرح‌بخش در دوره سوم تهیه‌کنندگی‌اش بودند که اتفاقا همگی به فروش‌هایی بالا در گیشه دست پیدا کردند. این روزها «آقای هفت‌رنگ» (شهرام شاه‌حسینی) بر پرده سینماهاست که به‌نوعی بازسازی فیلم «سازش» (محمد متوسلانی) است.

فروش ناامیدکننده این فیلم می‌تواند پایانی باشد بر دوره کمدی‌سازی‌های حسین فرح‌بخش و شریک‌اش. بی‌شک اگر چنین اتفاقی هم بیفتد، باز هم فرح‌بخش می‌داند که چه بسازد تا فیلم‌هایش در گیشه خوب بفروشند. در تقسیم‌بندی زمانی فیلم‌هایی که فرح‌بخش تهیه کرده، می‌توان گفت این آثار در پیروی از سلیقه روز مخاطبان ساخته شده‌اند و با در نظر گرفتن زمان تولیدشان همگی در ژانرهای موردعلاقه فرح‌بخش تعریف و طبقه‌بندی می‌شوند.

امیررضا نوری‌پرتو