جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تا ۵۰ سال دیگر, چیزی از زبان فارسی نمی ماند


تا ۵۰ سال دیگر, چیزی از زبان فارسی نمی ماند

امروزه, مساله جهانی شدن برای هر کشوری, مساله ای مقدر و ناگزیر به شمار می آید در این رویه, تداخل, تقابل و تعامل زبان ها نیز امری ناگزیر به نظر می رسد و ما نیز در این روند, مستثنی نیستیم

امروزه، مساله جهانی شدن برای هر کشوری، مساله‌ای مقدر و ناگزیر به شمار می‌آید. در این رویه، تداخل، تقابل و تعامل زبان‌ها نیز امری ناگزیر به نظر می‌رسد و ما نیز در این روند، مستثنی نیستیم. اما در مقابل، حفظ زبان فارسی نیز دغدغه‌ای ارزشمند و توجیه شده است؛ مقوله‌ای که کارشناسان فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در دوره‌های مختلفی از تاریخ معاصر با معادل سازی کلمات و واژه‌های بیگانه، در صدد محقق کردن آن بوده. در این راستا و پیرو مباحث، نقدها و دفاع‌هایی که چندی پیش حول محور عملکرد شورای واژه‌گزینی فرهنگستان در برخی مطبوعات و رسانه‌ها به جریان افتاد، گفت‌وگویی داشتیم با یدا... منصوری؛ زبان‌شناس، استاد دانشگاه شهید بهشتی و عضو سابق فرهنگستان زبان و ادب فارسی، و نظرات ایشان را در این‌باره جویا شدیم:

در ابتدا بفرمایید ضرورت معادل‌سازی کلمات و واژه‌های بیگانه در زبان فارسی چیست؟ آیا هجمه کلمات بیگانه، استقلال و ماهیت زبان فارسی را تهدید می‌کند؟

امروزه واژه‌گزینی در زبان فارسی یک نیاز است. تاخت و تاز فناوری و صنعت در جهان پیشرفته همراه خود انبوهی از واژگان بیگانه را وارد زبان فارسی کرده و می‌کند که این امر آسیب بزرگی برای زبان فارسی به‌شمار می‌آید. اگر جلوی این تاخت و تاز واژه‌های بیگانه را نگیریم تا ۵۰ سال آینده از زبان فارسی چیزی برجای نخواهد ماند. بنا به گفته کارشناسان واژه‌گزینی بیش از صد هزار واژه بیگانه (بیشتر انگلیسی) در زبان فارسی داریم که باید برابریابی و معادل گزینی بشوند. فرهنگستان در مدت زمانِ بیست و اندی سال، تاکنون توانسته است برای سی هزار واژه بیگانه برابرسازی و واژه‌گزینی کند. اگر این روند همچنان ادامه داشته باشد، کمابیش ۵۰ سال زمان خواهد برد که همه واژه‌های بیگانه برابریابی شوند و معادل فارسی برای آنها برگزیده شود و این کار زمانی شدنی است که ورود واژه‌های بیگانه صورت نگیرد و وضعیت همچنان ثابت بماند، در حالی که این‌گونه نیست.

با این حساب، عملکرد فرهنگستان زبان را چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا بودجه‌هایی که طی بیست سال اخیر صرف پروژه معادل‌سازی در این فرهنگستان شده، مثمرثمر بوده است؟

کارکرد فرهنگستان از سر ناچاری است. یعنی فعلاً تنها راه چاره، گرچه گذرا و موقتی، انجام چنین کاری در فرهنگستان است. در توان نهادی به نام فرهنگستان با توجّه به امکانات مالی و نیروی انسانی محدودی که در اختیار دارد، نیست همه کارها را به تنهایی انجام دهد، بیش از این هم نباید چشمداشت دیگر داشت. اگرچه کار فرهنگستان کافی و وافی نیست ولی نمی‌توان دست روی دست گذاشت و بیکاره نشست.

روش‌هایی که کارشناسان این فرهنگستان در معادل‌سازی به کار می‌گیرند، تا چه حد مورد قبول شماست؟

شیوه‌نامه واژه‌گزینی پیشاپیش نوشته شده و در دسترس دوستداران و پژوهندگان از طریق سایت فرهنگستان و جزوه چاپی قرار گرفته است و پیشنهاد دیگران را هم در نظر گرفته‌اند و کمابیش درِ پیشنهاد هم باز است. امّا بازهم برخی کاستی‌هایی هست که باید رفع شود. مثلاً کارشناسان برای این که بتوانند بر برخی محدودیت‌های واژه‌گزینی چیره شوند، گاهی کارهای برخلاف قواعد عادی دستور زبان فارسی هم انجام می‌دهند. مانند این واژه‌ها: اکسیدن، اکسایش، یونیدن، یونش، یونیده، قطبیدن، قطبش و پرونجا (به جای زونکن) و جز اینها.

شما خود چه روش‌هایی را در معادل‌سازی مطلوب می‌دانید؟

واژه‌گزینی کار گروهی و بلکه ملی است. و یک راه و روش به تنهایی پاسخگوی کار نیست. بلکه ترکیب و تلفیقی از راه‌ها و روش‌ها را می‌خواهد. برگردان و ترجمه، گرته‌برداری، برابرسازی، مفهوم‌یابی از داشته‌های سرشار زبان فارسی و گویش‌ها و زبان‌های دیگر ایرانی شاید بتواند بخشی از دشواری را آسان نماید. در این راه باید داده‌هایی از همه گویش‌ها و زبان‌های ایرانی گردآوری شود و در اختیار کارشناسان قرار گیرد. مثلا از طریق پایان‌نامه‌های دانشجویی می‌توان بیشتر لغات و اصطلاحات گویش‌ها و لهجه‌های ایرانی را در زمان کوتاه گردآوری کرد و گنج‌واژه از آنها درست کرد و در دسترس کارشناسان قرار داد. چه بسا واژه‌های خوش‌آوا و معادل‌های مناسب را در همین گویش‌ها و لهجه‌ها می‌توان یافت.

برخی منتقدان معتقدند کارشناسان فرهنگستان، بهتر است در پی جمع‌آوری کلماتی که در زبان‌های کهن ایرانی و فارسی (مثل پهلوی، اوستایی و...) باشند و بیشتر از این واژه‌ها کمک بگیرند. نظر شما در این باره چیست؟

من یکی از این آدم‌ها هستم. زبان فارسی واژگان بسیار غنی در متون تاریخی و ادبی خود دارد. یکی از کارهای که برای واژه‌سازی اولویت دارد گردآوری واژگان و لغات و اصطلاحات همه متون زبان فارسی از آغاز سده سوم و چهارم تاکنون دارد. چنانچه این داده‌های سرشار گردآوری شود گنجینه واژگانی بزرگی فراهم می‌شود که اگر در اختیار واژه‌گزینان قرار گیرد دست آنها را در واژه‌گزینی و برابریابی باز خواهد گذاشت. برخی با این کار مخالفت دارند و می‌گویند آن لغات متروک و مطرود شده است؟ ولی از دیدگاه من فراخوانی و بازخوانیِ واژه‌های متون زبان فارسی از گذشته دور تاکنون بسیار لازم و ضروری است. برای این که ما در برابر زبانی چون انگلیسی از دایره واژگانی محدود برخوردار هستیم و نیاز به دایره واژگانی گسترده داریم. در کنار زبان‌های کهن ایرانی، زبان پهلوی (فارسی میانه) به زبان فارسی نزدیک‌تر است، حکم زبان لاتین را برای انگلیسی و فرانسه دارد؛ و همچنین دیگر زبان‌های باستانی و کهنِ ایرانی هم در برخی موارد می‌توانند در این باره راهگشا باشند.

به نظر شما معادل‌سازی برای چه کلماتی باید برای فرهنگستان زبان در اولویت باشد؟

نخست واژه‌های علمی و فنی است که در اولویّت‌اند. و این کار نیز بهتر است در دانشگاه‌ها انجام گیرد. فرهنگستان می‌تواند در این زمینه ناظر باشد تا از هرج و مرج جلوگیری کند.

اکثر کلمات بیگانه مرسوم در میان مردم، به قدری جا افتاده که جایگزین کردن آنها ممکن نیست. به نظر شما آیا سعی فرهنگستان در این خصوص، بی‌نتیجه نخواهد بود؟

چرا معادل ساختن برای واژه‌هایی مانندِ رادیو و تلویزیون و فلاکس و امثال آن تلاشی بیهوده است. در واقع واژه‌های همگانی و عمومی که کاربرد همگانی دارند و تخصصی هم نیستند، اتلاف وقت است. مگر این‌که جلوی واژه بیگانه را پیش از ورود به کشور، در گمرک، گرفته و همان دم، واژه فارسی برای آن برگزید. شایان یادآوری است که فرهنگستان چندان به این کار نپرداخته است، شاید درصدِ اندکی از واژه‌های برگزیده شده مربوط به حوزه عمومی باشد.

آیا کشورهای توسعه یافته نیز دغدغه معادل‌سازی برای واژه‌های بیگانه را دارند؟

آری. بیشتر کشورهای پیشرفته و صنعتی هم با این پدیده روبه‌رو هستند. مانندِ کشور آلمان که به زبان‌شان حساس‌اند و دوست دارند واژه‌های بیگانه، حتّی انگلیسی که از دیدگاهِ زبان‌شناسی با آلمانی هم‌خانواده است، وارد زبان‌شان نشود.

در پایان راهکار پیشنهادی شما در موارد مطرح شده چیست؟

کارشناسان راه‌های گوناگونی در این باره پیشنهاد کرده‌اند. از دیدگاه من واژه‌گزینی، کار یک فرد یا یک نهاد نیست که بتواند کسی، گروهی یا نهادی از عهده آن برآید. یکی از روش‌های دراز مدت ولی کارساز این است که آموزش «واژه‌سازی» و «واژه‌گزینی» و «برابریابی» از آغاز، از دبستان در کتاب‌های درسی گنجانده شود. مانندِ درس دستور زبان، و جز آن، دانش‌آموز اگر از زمان دبستان تا پایان دبیرستان در این زمینه بطور جدّی آموزش ببیند، زمانی که وارد دانشگاه شود، هر دانشجویی می‌تواند بالقوّه توانایی واژه‌سازی را داشته باشد، هر کسی در رشته علمی و تخصصی خود می‌تواند با ساماندهی و رهبری مدیر گروه آن رشته خاصّ، به واژه‌سازی و واژه‌گزینی برای اصطلاحات و واژه‌های تازه‌واردِ بیگانه اقدام کند و در نهایت دستگاهِ فرهنگی چون فرهنگستان می‌تواند نظارت داشته باشد تا از آشفته‌بازاری پیشگیری کند.

هادی حسینی‌نژاد