سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

سیمرغ سینمای ایران


سیمرغ سینمای ایران

نگاهی به فیلم «عیار۱۴»

فیلم سینمایی «عیار ۱۴» ساخته پرویز شهبازی کارگردان نسبتا جوان سینمای ایران است. البته شهبازی غیر از کارگردانی، مسئولیت‌های دیگری را هم پذیرفته که عبارتند از تهیه‌کنندگی، ‌نویسندگی و طراحی صحنه. کارگردانی و نویسندگی یک نفر تا حدودی طبیعی است و فیلمسازان صاحب سبک از این روش استفاده می‌کنند چون از این طریق به موضوع فیلم اشراف کامل یافته و می‌توانند خواسته خود را دقیقا جلوی دوربین ببرند و هدف و نظر و دیدگاه خود را به مخاطب القا کنند.

شهبازی تا به حال چهار اثر بلند ساخته که عیار ۱۴، آخرین آن است. آثار دیگر وی عبارتند از: مسافر جنوب، نجوا، نفس عمیق. بسیاری معتقدند که کارگردان با نفس عمیق تبدیل به یک فیلمساز صاحب سبک شد و از جرگه کارگردانان خام و تازه کار خارج گردید. می‌شود نفس عمیق را خط‌کش آثار شهبازی دانست و هر اثر او را با آن مقایسه کرد و اگر این سبک نقدنویسی را در نظر بگیریم آن وقت برای حاتمی‌کیا باید آژانس شیشه‌ای، برای کیمیایی، قیصر، برای مهرجویی، اجاره‌نشین‌ها (گاو) و برای فریدون جیرانی، قرمز را ملاک و شاخص در نظر بگیریم و آن وقت کارگردان سعی می‌کند به روش‌های مختلف آن دوران اوج را با همان مولفه‌ها تکرار کند و این معنایی جز پسرفت ندارد و آن‌وقت کارکرد هنر که باید رو به تعالی و پیشرفت باشد مخدوش می‌شود.

اصولا به ترکیب برنده دست نزدن فقط در فوتبال معنا دارد و نه در هنر صنعت سینما؛ و اصولا در قامت و سایز یک اثر ماندن با فیلم نساختن، مساوی است حتی همان بهتر که فیلم ساخته نشود و آن در اوج ماندن به تعبیری ماندگار شود.

دیدگاه دیگر این است که به هر صورت نباید تفاوت آثار هنرمندان تا این حد زیاد باشد و مصداق بارز قیاس مع‌الفارق باشد و اصولا حرکت زیگزاگی آثار هنری چندان جالب نیست و حرکت هنر و هنرمند باید رو به تعالی و جلو باشد، نه اینکه منتقدان مجبور شوند به آثار او زرشک‌ زرین اهدا کنند.

هرچند در فضای فرهنگی هنری ایران به دلیل برخی ملاحظات هیچ انتقادی به صراحت عنوان نمی‌شود و نتیجه این رویکرد رشد یک جریان فکری خاص است که می‌پندارد هر آنچه جلوی دوربین رفت ارزش دیدن و نقد کردن دارد، به هر روی نکته‌ای که در عیار ۱۴ قابل درک می‌باشد این است که شهبازی با آخرین اثر خود هرچه را رشته بود پنبه کرد و نتوانست انتظارات مردم را برآورده کند. قصه فیلم از این قرار است که مردی به سرقت متهم است و پس از پایان دوران محکومیت به جامعه باز می‌گردد و همدستش که او را به قانون معرفی کرده در صدد است که یا فرار کند یا اینکه از تیررس او در امان باشد.

در حالی که او یعنی نقش اول فیلم قصد بازیابی نقش اجتماعی خود را در اجتماع دارد و سعی می‌کند برای جامعه فرد مفیدی باشد و اصلا گذشته برای او اهمیت چندانی ندارد اما مشکل دقیقا از همین جا شروع می‌شود که اگر یک نفر سابقه‌دار شد اگرچه قصد اصلاح خود و امور را داشته باشد جامعه نمی‌تواند نقش دیگری برای او قائل شود و اصولا این نکته از ضعف‌های ساختاری اجتماع است که حتی در صورت هدایت شدن فرد به راه راست هم نمی‌تواند او را بپذیرد و این در حالت کلی نمی‌تواند برای جامعه مفید باشد.

اگر از نظر علمی به این موضوع و رویکرد، نظری داشته باشیم به این نتیجه می‌رسیم که جامعه باید برای یک سابقه‌دار نقش هرچند کوچکی را تعریف کند و اگر رویکردی غیر از این اتخاذ شود به دلیل اینکه ممکن است فرد به روش قبلی خود ادامه دهد نمی‌تواند برای جامعه، ارزشمند باشد. عیار ۱۴ موضوع خوبی را انتخاب کرده اما در پرداخت مشکل داشته است.

این اثر به لحاظ رویکرد موضوعی توانسته به آنچه می‌خواهد برسد اما از نظر پرداخت موضوعی به دلیل همان نگاهی که ابتدا بدان اشاره شد یعنی بررسی تطبیقی آثار و قیاس با بهترین اثرش یعنی نفس عمیق و معیار قرار گرفتن آ‌ن، نتوانسته به هدف خود برسد. البته دلیل دیگر این رویکرد می‌تواند انجام دادن نقش‌های گوناگون و بعضا متضاد یک نفر یعنی شهبازی باشد و حاصل تلاش عوامل این است که تمام اجزای فیلم شکل کاریکاتوری به خود گرفته‌اند و اگر به سیر داستانی آن هم نگاهی داشته باشیم نه از تعلیق و کشش مناسب خبری است و نه از لوکیشن و میزانسن درستی برخوردار است و نه اینکه آن هویت واقعی عناصر سینمایی توانسته‌اند ایفاگر نقش خود باشند.

کارگردان هم برای جبران این کمبود از یک فاکتور شناخته شده سینما بهره برده و آن استفاده از نام‌ها و بازیگران مشهور است و حتی او برای سکانس پایانی هم که معمولا نقش مفیدی در فیلم ندارد از آهنگسازی کارگردان ناراضی سینمای ایران بهره برده است. بیشتر بخش‌های این فیلم سر هم بندی شده است و برای این کار روش خاص خود را پیاده کرده و پخش صحنه‌هایی از فیلم به روش سیاه و سفید از جمله آنها است. به هر روی شهبازی با این اثر یک گام به عقب رفته و این عقب گرد آن‌قدر واضح است که بهتر است عیار ۱۴ را جزء آثار او به حساب نیاوریم.

به نظر می‌رسد مصداق گزیده کاری و گزیده گویی از تولید انبوه آثار هنری و سینمایی بهتر است و خوب است سینماگران به سبک صنعتگران عمل نکنند. نکته دیگری که می‌توان بدان اذعان کرد این است که این روزها فیلم خوب تبدیل به سیمرغ سینمای ایران شده است!

احمد عراقی