سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

اخوان الصفا و جمع عقل و ایمان


اخوان الصفا و جمع عقل و ایمان

درآمیختن فلسفه یونانی با شریعت اسلامی دغدغه اصلی اخوان الصفا بود

قرن چهارم هجری قرنی سرنوشت‌ساز در تاریخ جهان اسلام است. گسترش فرهنگ یونانی در بلاد اسلامی و التقاط آن با اندیشه‌های فیلسوفان اسلامی از یک‌سو و ظهور نحله‌ها و مکاتب فکری مختلف همگی نشان از نوعی پویایی فرهنگی و تکریم اندیشه‌ورزی در قلمرو اسلامی داشت.

در میان مکاتب و نحله‌های نوپا گروه اخوان الصفا که در واقع نام اصلی آن «اخوان الصفا و خلّّّان الوفا» است از اهمیتی خاص برخوردار است. حناالفاخوری از نویسندگان کتاب تاریخ فلسفه اسلامی در جهان اسلامی ظهور این گروه را نتیجه تطور اوضاع سیاسی و اجتماعی می‌داند و معتقد است که بنیانگذاران این گروه اهداف سیاسی و خاصی را دنبال می‌کردند. این جمعیت مخفی که توسط ایرانیان در بصره و بغداد شکل گرفت به ترویج نوعی مشرب دینی و فکری می‌پرداختند که به زبان امروزی تسامح دینی و تعامل با سایر ادیان و فرق نامیده می‌شود. در واقع می‌توان چنین استنباط کرد که اخوان الصفا مروج نوعی «پلورالیسم دینی» در قرن چهارم بودند.

● شکل‌گیری گروه

هر چند آوازه گروه اخوان الصفا به قرن چهارم هجری (دهم میلادی) باز می‌گردد ولی اطلاع دقیقی از زمان شکل‌گیری و محل این جمعیت وجود ندارد. هر چند برخی مورخان عراق را محل اصلی تشکیل اخوان الصفا دانسته‌اند ولی جز تعداد معدودی از تشکیل‌دهندگان این گروه بقیه ناشناخته باقی مانده‌اند.

در واقع تشکیلات این گروه مخفی بوده و بنیانگذاران و اعضای آن در گمنامی به سر می‌بردند. باوجود این، افراد این جمعیت در یک هدف اشتراک داشتند: در آمیختن فلسفه یونانی با شریعت اسلامی. به اعتقاد این افراد شریعت به جهت آلوده شدن به انواع گمراهی‌ها و نادانی‌ها نیازمند پالایش بود و این امر نیز تنها به‌وسیله فلسفه که در بردارنده «حکمت اعتقادی و مصلحت اجتهادی»است امکان تحقق داشت. به همین دلیل اعضای این جمعیت مخفی نظرات خود را در قالب ۵۲ رساله و در ۲ حوزه فلسفه نظری و فلسفه عملی تحت عنوان «رسائل اخوان الصفا» به نگارش و در میان عموم مردم منتشر کرده‌اند.

محققان مبانی اندیشه‌های این گروه را در فرقه اسماعیلیه جستجو می‌کنند و معتقدند که به دلیل برگزاری سری و مخفی جلسات این گروه از یک‌سو و عدم ذکر نام نویسندگان رساله‌ها از سوی دیگر شائبه وجود اغراض سیاسی در ورای این فعالیت‌ها وجود دارد، چنان‌که دکتر طه حسین می‌نویسد: «رسائل اخوان الصفا بیان‌کننده درست‌ترین و قوی‌ترین نمونه این دو پدیده متناقض است: از یک‌سو فساد زندگی سیاسی اسلام در آن روزگار، به این طریق کسانی که به تالیف رسائل پرداخته‌اند به علت آن‌که مجبور بوده‌اند در پشت پرده به کار پردازند همچنان برای ما ناشناخته مانده‌اند و قبل از هرچیز یک غرض سیاسی را دنبال می‌کردند. از سوی دیگر مخالفت با نظام سیاسی بغداد، به این معنی که با بغداد مخالفت می‌ورزیدند همچنان که نظام سیاسی قاهره را هم با خلوص نیت یاری نمی‌کردند.... اینان از غلات شیعه بودند و شاید هم از اسماعیلیان.»«نقل از حناالفاخوری،۱۳۵۸،ص ۱۹۱»

در حوزه فلسفه و دین، دغدغه اخوان الصفا ایجاد و پیوند میان فلسفه یونان و شریعت اسلامی بوده زیرا معتقد بودند که هر دوی آنها جلوه‌هایی از یک حقیقت واحد هستند. با وجود این باید دانست که اخوان الصفا برای رسیدن به هدف خویش تفسیری از اسلام ارائه می‌کردند که متمایز از تبیین قرآن کریم و سنت اسلامی بود. در واقع این افراد برای نیل به هدف خویش اندیشه‌های فرق و مذاهب مختلف را درآمیختند به‌گونه‌ای که مذهب آنان در برگیرنده سایر مذاهب نیز بود. هر چند تفسیرها و برداشت‌های گروه اخوان الصفا متمایز از برداشت‌های رایج بود ولی انتقادات بسیاری را به دنبال داشت.

بدون شک صحت این ادعا که در پس تشکیل گروه اخوان الصفا اغراض سیاسی وجود داشته آن‌گاه مشخص می‌شود که وضعیت سیاسی حاکم بر جهان اسلام در آن مقطع تاریخی را مورد بررسی قرار دهیم. شکل‌گیری گروه اخوان الصفا مقارن با ضعف دولت عباسی و تحرکات علویان برای به دست آوردن حکومت بوده است. در واقع عدم ثبات سیاسی و اجتماعی در آن زمان موجب شد که گروه‌های مخفی بسیاری شکل گیرند که از معروف‌ترین آنها می‌توان به اخوان الصفا اشاره کرد. در یکی از رسائل اخوان الصفا هدف از تشکیل این گروه چنین بیان شده است:

(هدف) دولت نیکان بود که متشکل از گروه‌های شایسته و با فضیلتی باشد که در سرزمینی گرد هم آیند، براندیشه و دین و مذهبی واحد اتفاق نظر کنند، با یکدیگر پیمان ببندند که یاور هم باشند و ذلت نپذیرند، به یکدیگر کمک کنند و از پای ننشینند، در تمام کارها چون انسانی واحد و در تمام تدبیرها و نیز در کمک به دین و آخرت‌طلبی چون روحی یگانه باشند و جز رحمت و رضای خداوند را طلب نکنند «نقل از نجاتی، ۱۳۸۵، ص ۱۰۳.» در باب رساله‌های اخوان الصفا باید به این نکته اشاره کرد که تعداد آنها ۵۲ عدد بوده است که شامل شاخه‌های مختلف علوم بوده و در واقع شبیه به دائره‌المعارف‌های امروزی به نگارش درآمده است.

سبک نگارش این رساله‌ها به زبان ساده ولی با دلایل روشن و آشکار است و عاری از پیچیدگی و دشواری است. برای درک روح حاکم بر رسائل اخوان الصفا بخشی از یکی از رسائل را در اینجا ذکر می‌کنیم:«ای برادر، بدان که ما علم خاصی را عادت خود قرار نمی‌دهیم، بر مذهب خاصی تعصب نمی‌ورزیم، هیچ کتابی از کتاب‌های حکیمان و فیلسوفان را که در فنون علم، تالیف نموده و با عقول و تحقیقات خویش در معانی لطیف استخراج کرده‌اند، ترک نمی‌گوییم اما تکیه‌گاه و زیربنای کار ما همان کتاب‌های پیامبران که درود خداوند بر همه آنها باد و پیام‌های نازل شده و اخبار و وحی و الهامی است که از فرشتگان دریافت کرده‌اند.» «همان منبع، ص ۱۰۴.»

منابع:

۱ـ حناالفاخوری خلیل الجر، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، ترجمه آیتی،۱۳۵۸.

۲ـ نجاتی محمدعثمان، روان‌شناسی از دیدگاه دانشمندان مسلمان، ترجمه سعید بهشتی،انتشارات رشد، ۱۳۸۵.

۳ـ ایت ویکی پدیا.

۴ـ سایت کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت.

محمدمهدی میرلو



همچنین مشاهده کنید