شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اسباب بازی گران قیمت «هاپ»


اسباب بازی گران قیمت «هاپ»

پیروزیهای باورنکردنی پدیده ناشناس بوندس لیگا

قصه تیم کوچکی که تازه به دسته اول بوندس لیگا راه یافته و صدر جدول فوتبال آلمان را به تسخیر خویش درآورده، برای هیچکس تازه نیست. ولی اگر به این فکر کنیم که درباره تیمی حرف می زنیم که در دهه نود میلادی در دسته هشتم فوتبال این کشور حضور داشت و تنها دو سال بعد جواز صعود به دسته سوم را پیدا کرد، شاید قضیه کمی جدی تر به نظر رسد و از حالت یک قصه تکراری و کلیشه ای خارج شود.

«دیتمار هاپ» روی این تیم سرمایه گذاری بی نظیری کرد. هوفنهایم حالا یک رؤیا نیست. زیباترین واقعیتی است که می توانست بعد از اقتدار چندین ساله و یکنواخت بایرن مونیخ تحولی عمیق در فوتبال نسبتاً تک قطبی ژرمنها ایجاد کند و این اتفاق اتفاد. اگرچه برای تعریف قصه هوفنهایم نمی توان از افسانه هاپ حرفی نزد. هوفنهایم همه این اعتبار و شهرت امروز را مدیون مردی است که البته به هیچ وجه در ورزشگاههای فوتبال آلمان محبوب نیست و حتی از همراهی تیمش در دیدارهای خارج از خانه خودداری می کند، برای اینکه هواداران تیمهای مقابل با فحش و ناسزا از او که در تریبون ورزشگاه نشسته، استقبال می کنند.

باشگاه همین تاریخ کوتاه مدت ولی غنی خود را مدیون مردی است که وقتی بیست ساله بود در تیم محله اش فوتبال بازی می کرد. حضور در دسته هشتم صرفاً جنبه سرگرمی و پرکردن اوقات و یا ورزش کردن را پیدا می کرد. اما سرنوشت این گونه خواست که هاپ آن قدر پولدار شود که ناگهان در زمره میلیاردرهای دنیا قرار گیرد. آن قدر زیاد که بتواند همان تیم کوچک محلی را بخرد و به اندازه ای با این تیم بتازد و بتازد و بتازد تا اینکه صدر جدول بوندس لیگا را به اشغال خود دربیاورد.

این قصه دیتمار هاپ و هوفنهایم اوست. باشگاه کوچکی که حالا اروپا را دیوانه و شیفته خود کرده و در آلمان هیچ رقیبی نمی تواند سد راه آن شود. در هفته نهم بوندس لیگا اتفاقی افتاد که باعث شد هوفنهایم روی همه شک و تردیدها و نظریاتی که این صدرنشینی و اقتدار را به بخت و اقبال بلند و عدم آمادگی حریفان دیگر ربط می دادند، خط بطلان بکشد. تیم رانگنیک در خانه، هامبورگ صدرنشین بوندس لیگا را له کرد.

مارتین یول که به قهرمان بی همتای این فصل تبدیل شده بود فقط شکست سه برصفر تیمش را مقابل جوانان بی ادعای هوفنهایم تماشا کرد. تیم ناشناس کوچک به صدر جدول پرواز کرد تا به زیرکشاندن آن به دغدغه اصلی مدعیانی تبدیل شود که حالا یک میهمان ناخوانده ناشناس را کنار خود می بینند. سه روز بعد از آن دیدار در نبرد با بوخوم زمانی که تیم رانگنیک با یک گل از حریف عقب افتاد، همه منتظر بودند تا خستگی بازی با هامبورگ در ساقهای بازیکنان این تیم نمایان شود، ولی جوانان هوفنهایم کاری کردند که تنها از تیم آنها برمی آمد و بس. تنها هفت دقیقه برای آنها کافی بود تا سه گل وارد دروازه بوخوم شود. یک تیم فوق العاده، بی نقص و البته خوش آتیه. گرچه بسختی می توان از حالا در مورد اینکه آنها در انتهای فصل در کجای جدول رده بندی می ایستند، حرف زد، ولی در این بوندس لیگا، جایی که سالهاست تنها حریف جدی بایرن مونیخ است که آنها هم به خاطر بازیهای لیگ قهرمانان فرصت استراحت هوفنهایم را در طول هفته ندارند، همه چیز امکان دارد، حتی قهرمانی!

● مسیر غیرممکن

برای باشگاهی که تنها سه سال قبل در فکر ادغام با آستوریا والدورف و زاندهاوزن بود، مسیری که تا امروز برای تکیه زدن به صدر جدول سرزمین ژرمنها طی شده، ضعیف و ناامید کننده نیست. سال ۱۹۹۰ هوفنهایم کاملاً یک تیم ناشناخته بود؛ ولی یک روز دیتمار هاپ تصمیم گرفت تا دستش را درجیب کند و کنترل این باشگاه را در اختیار گیرد. از آنجا این سیرصعودی شروع شد. هوفنهایم به دسته پنجم رسید و سال ۲۰۰۰ در این رقابتها به مقام قهرمانی دست یافت تا سال بعد جواز حضور در دسته چهارم را پیدا کند. چهارسال پیاپی حضور در این دسته ادامه یافت و سال ۲۰۰۷ صعود به دسته بالاتر مقدور شد و سپس ضربه نهایی و پرش دوگانه. سال ۲۰۰۸ در رقابتهای بوندس لیگا ۲، آنها در مکان دوم جای گرفتند تا به بوندس لیگای یک صعود کنند.

● جادوی رانگنیک

سرعت دو سال اخیر هوفنهایم را باید مدیون یک نفر دانست، رالف رانگنیک. برای اینکه شاید اگر یک تیم، با پشتوانه مالی خوب بتواند در دسته های پایین تر هم از بازیکنان باتجربه بوندس لیگا بهره ببرد، ولی نیاز به یک مربی عالی دارد تا این پروژه را تکمیل کند، در همه حال غیرقابل اجتناب به نظر می رسد. رانگنیک که او را پروفسور فوتبال می دانند و چهره ای شبیه روشنفکرها دارد، یک مربی آماده است که ارزشهای خود را قبلاً زمانی که هدایت «شالکه ۰۴» را برعهده داشت، نشان داده بود. عطش برای یک رقابت تازه و پولهای هاپ او را متقاعد کردند تا حرفه خود را از دسته سوم آلمان با هوفنهایم ادامه دهد و نتایج کسب شده از سوی او امروز مقابل چشم همه هستند.

● قدرت نرم افزار

ولی دیتمار هاپ این همه پول را از کجا به دست آورد؟ خیلی راحت. او بعد از رهاکردن فوتبال تصمیم گرفت نقش یک سرمایه گذار را در زندگی ایفا کند. هاپ که یک مهندس بود مدتی برای IBM کار کرد و سپس همراه چندتن از همکاران خود، در سال ۱۹۷۲ تصمیم گرفت شرکتی را تأسیس کند که قصد آن ساخت بزرگترین کمپانی نرم افزار در سراسر اروپا(SAP) بود. او در فوتبال هم همان راهبردی را که در کمپانی خود به اجرا می گذاشت، بکار برد و امروز در ۶۸ سالگی یک پروژه چهل میلیون یورویی برای ساخت یک استادیوم سی هزار نفری در «سینشایم» را طرح ریزی کرده است. در این فاصله زمانی تیم او در «مانهایم» بازی می کند و در بوندس لیگا به پرواز درآمده است.

امروز در فوتبال آلمان همه از ایبیسویچ، آقای گل رقابتها با ۱۱ گل در ۱۰ بازی و زوج سنگالی خط حمله او «با» و دو هافبک برزیلی کارلوس ادواردو و لوییس گوستاور حرف می زنند. دیتمار هاپ آنها را تشویق می کند و با این اسباب بازی گران قیمت خود به وجد می آید. ستاره های کوچک او حالا در همه اروپا طرفدار دارند. منچستریونایتد، ایبیسویچ را می خواهد، اوباسی را چلسی تعقیب می کند و یوونتوس هم کارلوس ادواردو را می خواهد. وردربرمن هم که مدتهاست برای «با» نقشه کشیده است.

فرستاده های ویژه باشگاههای بزرگ اروپایی بارها با مسؤولان باشگاه تماس گرفته اند و هربار فقط پاسخ منفی شنیده اند. آنها دنبال استعدادهای ناب امروز فوتبال هستند که یک گروه موفق آنها در هوفنهایم دورهم جمع شده اند. ولی رانگنیک تحت تأثیر این جوسازیها قرار نمی گیرد. شعار اصلی مربی صدرنشین بوندس لیگا هنوز این است: «هدف اصلی ما جنگیدن برای سقوط نکردن خواهد بود!»

دانیال صدقی



همچنین مشاهده کنید