سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

کتاب تلویزیون جهانی و سیاست خارجی


کتاب تلویزیون جهانی و سیاست خارجی

در کشورهایی که در آنها درک حمایت عمومی در ساختار سیاست خارجی ضروری به نظر می رسد, تلویزیون یکی از عوامل اصلی سیاستمداران است که می بایست مورد توجه قرار گرفته شود آنان می دانند که تلویزیون تا چه حد می تواند تأثیر زیادی درباره نحوه قضاوت سیاست های آنان و میزان شانس و مؤفقیت آنان بر افکار عمومی داشته باشد

ما مطالب زیادی درباره مدیریت اخبار و اینکه چگونه دولت می‎تواند تلویزیون را بطور ماهرانه کنترل کند شنیده‎ایم. و آن را در سخنرانی آقای گورباچف در دسامبر ۱۹۸۷ با رسانه‎هایABC CBS, CNN, NBC, دیدیم که تحت کنترل دولت درآمد. در کشورهایی که در آنها درک حمایت عمومی در ساختار سیاست خارجی ضروری به نظر می‎رسد، تلویزیون یکی از عوامل اصلی سیاستمداران است که می‎بایست مورد توجه قرار گرفته شود. آنان می‎دانند که تلویزیون تا چه حد می‎تواند تأثیر زیادی درباره نحوه قضاوت سیاست‎های آنان و میزان شانس و مؤفقیت آنان بر افکار عمومی داشته باشد.

پروفسور لارن روشنگری ارزشمندی را درباره این موضوعات و همچنین در بسیاری موارد دیگر انجام داده است که شامل تغییرات تکنیکی شگفت‎آوری که به تازگی اتفاق افتاده است می‎شود و تغییرات بیشتر دیگری هم در راه است. او برای ما درباره اهمیت روشی که از طریق آن تلویزیون اخبار را بیان می ‎ند صحبت کرد، کاملاً متفاوت با صرفاً انتشار خبر، زیر آن از حالت شناخته شده پرینت تیترهای خبری به همراه جزئیات آن خارج شده و در عوض، چیدمان حقایق و تفسیرها به صورتی که درخواست شده به طوری که منطقی و در صورت امکان به طور کامل مهیج باشد است. او مثالهایی مطرح کرد که مسئولان سیاست خارجی چگونه برای اطلاع رسانی وابسته به تلویزیون هستند و چگونه گاهی از آن برای مطرح کردن عقاید و تفاهمات نه چندان عادی خود استفاده می‎کنند.

تحول سریع اخبار تلویزیون از اوایل دهه ۱۹۷۰ با تغییرات بنیادین در نحوه اجرای سیاست خارجی و دیپلماسی بین‎المللی مصادف است. به گفته آبا ابان سیاستمدار و دیپلمات اسرائیلی: هر گونه بحثی در مورد تغییرات در سیستم سیاسی باید با بیشترین قدرت و دگرگونی همه جانبه و بصورت طولانی مدت شروع شود برچیده شدن سیاست سکوت و پنهان کاری در مذاکرات، سرکشیدن رسانه‎ها در هر مسئله‎ای و در هر مرحله‎ای از فرآیند مذاکرات، روح و طبیعت دیپلماسی را به طور کلی تغییر می‎دهد.

تغییرات همزمان رسانه‎ها و سیاست خارجی قابل گسترش می‎باشد، به طوری که فراتر از مرزهای ملی گسترش یافته و تقریباً همین معنا تمام ملتهای جهان را نیز در برداشته است. اگر چه این موضوع به طور خاص در ایالات متحده بخاطر نقش سلطه‎اش در روابط بین‎الملل، سیستم رسانه‎ای رقابتی و با پشتوانه تجاری و محیط سیاسی که تلویزیون در همه جا برجسته می‎باشد بیشتر مطرح است.

علاوه بر این، ایالات متحده شایسته توجه ویژه به علت نقش برتر آن در سیستم رسانه‎ای بین‎المللی می‎باشد. این برتری خودش را در دهه ۱۹۷۰ به عنوان یک موضوع بحث سیاست خارجی در مذاکرات بین‎المللی به طور خاص در میان ملتهای جهان سوم، با نام دستور جدید اطلاعات بین‎الملل ظاهر کرد.

در حالی که توافقی عمومی درباره اینکه تلویزیون و سیاست خارجی به طور اساسی تغییر یافته‎اند وجود دارد. توافق اندکی در مورد راههایی که چگونه این تغییر بر ساختار ارتباط ایندو مؤثر است وجود دارد لویک کاتلر که در زمان رئیس‎جمهور جیمی‎کارتر در طول بحران گروگان‎گیری ایران به عنوان یکی از مشاوران کاخ سفید انجام وظیفه می‎کرد، اظهار داشت هم اکنون اخبار تلویزیون تأثیر بسیار زیادی بر نحوه تصمیم‎گیری‎های سیاست ملی، و به طور خاص تصمیمات سیاست خارجی، در مقایسه با روزنامه‎نگاری دارد. طبق مقایسه به عمل آمده بسیاری از عالمان سیاسی معتقدند که، در مورد مسأله سیاست خارجی، تلویزیون تابع مدیریت اخبار دولت است و دیدگاههای گزینش شده آمریکایی‎ها را به آن سوی مرزها انتقال می‎دهد. که به تمام زمینه‎ها توجه دارد. با شرایط ویژه از این دیدگاه، پوشش خبری تلویزیون و تأثیر بالقوه آن بر افکار عمومی عواملی هستند که باید برای تحقق سیاست خارجی برنامه‎ریزی و کنترل شود. هدف این سری عناوین بیان اینگونه دیدگاههای ضد و نقیض و پیچیدگی‎های تغییرات رابطه رسانه سیاست خارجی در یک دوره تلویزیون جهانی می‎باشد.

در سال ۱۹۸۷ رسوایی خرید تسهیلات ایران کنترا تازه‎ترین نشانه در امور بین‎المللی دال بر تغییرات عمیق‎تر و طولانی مدت است که تلویزیون در رابطه رسانه‎ها و سیاست خارجی بوجود آورده است. شگفت آن که این موضوع در زمان زمامداری رئیس‎جمهور ریگان بازیگر سابق سینما که به علت مهارت او در بکارگیری تلویزیون به کرات از او به عنوان ارتباط‎گر یاد می‎شود انجام شده است. درگیری ایران شاید حادترین حادثه‎ای بود که در تمام مدت زمامداری او رخ داد.

در نوامبر ۱۹۷۹ سفارت آمریکا در ایران به تسخیر درآمد و آمریکایی‎ها برای مدت ۴۴۴ روز گروگان گرفته شدند. به این بحران طولانی مدت گروگان‎گیری به عنوان نقطه عطفی در انقلاب ارتباط رسانه‎ای و سیاست خارجی نگاه می‎شود. این موضوع افکار عمومی را بر شیوه کار تشکیلات اخبار اصلی تلویزیون و اندر کنش آنان با دولتمردان در داخل کشور و دیگر کشورها متمرکز کرد و بسیاری از افراد پیش‎بینی کرده بودند که این موضوع نقش اساسی در شکست کارتر در انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۸۰ داشته است.

آزادی گروگانها در روز شروع کار ریگان به عنوان رئیس‎جمهور نقطه تلاقی تاریخی و بی بدیلی را در سیاست خارجی و پوشش خبری تلویزیون بوجود آورد. شبکه‎های تلویزیونی آمریکا از تمام امکانات خود برای جمع‎آوری جهانی اخبار استفاده کردند تا تقارن این دو واقعه را با فاصله، نیمی از جهان را تحت پوشش قرار دهند.

رئیس جمهور ریگان به پایان دوره ریاست جمهوری خود با هاله‎ای از شکست در سیاست خارجی نزدیک می‎شد به گونه‎ای چرخه موضوع گروگان‎گیری را کامل می‎کرد. مانند بحران نخستین، این بحران در ایران که توجه آن درباره گروگانهای آمریکایی در خاورمیانه بود موجب توجه تداوم اخبار تلویزیون شد. زمانی که اخبار مربوط به وقایع پنهانی ایران کنترا علنی شد، این اعلان به طور مداوم، بصری و با دسترسی عمده جهانی به تلویزیون انجام گرفت. از آنجایی که موضوع در مورد سیاست ایالات متحده نسبت به ایران، اسرائیل، نیکاراگوئه، عراق و لبنان بود و به این علت که تعداد زیادی از کشورها روی این مسأله سرمایه گذاری کرده بودند بخصوص هم‎پیمانان ایالات متحده در خاورمیانه و اروپا، این موضوع نمونه بارزی از توانایی‎های جدید تلویزیون ماهواره‎ای را نمایان ساخت. در ۱۹۸۶ و ۱۹۸۷ اینگونه برنامه‎ها مانند اخبار شبانگاهی ای.بی.سی و برنامه نایت لاین، برنامه خبری مک‎نیل لهر در شبکه پی. بی. اس و افراد تراز اول سیاسی شامل بسیاری از ملتها را در گفتگوی زنده دور هم جمع کردند. از دیدگاه تلویزیونی موضوع ایران– کانترا یک مورد مناسب برای حضور سنگین رسانه‎ای بود که از سوی تشکیلات تجاری و مردمی تلویزیون در واشنگتن حفظ می‎شد.

کلنل الیور نورت عضو شورای امنیت ملی که عمدتاً درگیر فعالیت‎های مخفیانه بود در طول شهادت تلویزیونی خود در طی یک شب مشهور گشت. نظرسنجی‎هایی که در آن زمان صورت گرفت جهش آشکاری را در میزان پشتیبانی مردمی نسبت به نیکاراگوئه نشان داد. در مقایسه با شاهدانی که قبلاً در کمیته کنگره‎ حضور یافته بودند، نورت نمونه بارزی بود در مورد میزان قدرت عاطفی تلویزیون که به نمایش گذاشته شده بود و همچنین توانایی آن در نشان دادن ظاهر یا تصاویر به گونه‎ای که متضاد با محتوای شهادت و تفکر آرمانی (انتزاعی) باشد.

از دیدگاه سیاسی محکمه ایران – کانترا بیانگر تلاش کنگره برای جلب پشتیبانی عمومی در یک مبارزه طولانی کنگره در مقابل نفوذ ریاست جمهوری در سیاست خارجی را نمایان ساخت.

با همه این احتمالات، دلیل اصلی پخش تلویزیونی محاکمه موضوع تأثیر و کنترل بر سیاست خارجی بود. با انجام چنین کاری، کنگره می‎توانست به قسمت وسیعی از افکار عمومی از طریق یک رسانه که به طور معمولی بیشتر تحت تسلط رئیس‎جمهور و افراد شاخه اجرایی دولت می‎باشد دسترسی پیدا کند.

با وجود گستردگی پیامدهای موضوع ایران – کانترا برای سیاست خارجی ایالات متحده و وضوح تغییرات در حال انجام در رابطه با رسانه و سیاست خارجی موضوع ایران – کنترا تنها یکی از سری رویدادهایی بود که بر انقلاب اخبار تلویزیون جهانی تأثیر گذاشت. در واقع یکی از اثرات تلویزیون ارائه جلوه بصری عمیق‎تر بر حافظه جمعی تاریخ می‎باشد. دهه کنونی و گذشته هر دو با رویدادهایی که به طور بصری ضبط و اغلب در سطح وسیعی پخش تلویزیونی شده‎اند جلوه‎گر شده است. موارد فراوانی برای لیست کردن وجود دارد، وقایعی از قبیل: دیدا رئیس‎جمهور نیکسون از چین در ۱۹۷۲، آخرین سال جنگ ویتنام، دیدار رئیس‎جمهور از مصر انور سادات از اورشلیم در ۱۹۷۷، ترور او در ۱۹۸۱، قحطی در اتیوپی در ۱۹۸۴، هواپیما ربایی تی. دبلیو.ای پرواز ۸۴۷ توسط شعبه‎های لبنانی در ۱۹۸۵ و پیروزی کورازون. سی‎اکینو و تسلط مردم در فیلیپین در طول سال ۱۹۸۶.

وقایعی که پوشش خبری تلویزیونی نداشتند ممکن است به اندازه آن بحرانها اهمیت داشته باشند و یا به همان اندازه قسمتی از سیاست تلویزیون که پوشش خبری کامل را می‎طلبد باشند. وقایعی مانند کشتار وحشیانه در کامبوج از ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ یا تجاوز اندونزی به شرق تیمور در ۱۹۷۸ و کشتار سنگینی که روی داد از جمله وقایعی بودند که به ندرت در اخبار تلویزیون ایالات متحده ذکر می‎شدند.

چنین نقاط کوری در پوشش خبری اخبار تلویزیون نه فقط در تعدادی کشور بخصوص و یا در رابطه با رویدادهای خاصی بوجود می‎آید. بلکه بازتاب پوشش خبری گسترده‎تر طولانی مدت می‎باشد. برای مثال به طور هماهنگ توجه زیاد به ملتهای غربی اروپایی و توجه اندک به کشورهای جنوب صحرای آفریقا می‎تواند به خوبی نشانگر ارتباط تلویزیون با سیاست خارجی باشد به صورتی که تنها کشورها یا رویادهای خاص و در زمانهای بخصوصی تحت پوشش خبری قرار می‎گیرند. دیدگاه کلی مشابهی در مورد الگوهای پوشش خبری و ارتباط آنها با سیاست خارجی در رسانه‎های نوشتاری نیز به کار می‎رود.

▪ تغییرات همزمان و سریع تلویزیون و سیاست خارجی هر دو با هم، مستلزم تدوین دوباره نظرات سنتی درباره ارتباط کلی رسانه‎ها و سیاست خارجی به علت بسیاری از دلایل می‎باشد.

ـ اولاً بیشتر ادبیات تحقیقی درباره این موضوع قبل از اینکه ماهواره، ویدئو، الکترونیک و تکنولوژی حمل و نقل اخبار بین‎المللی تلویزیونی را به مرحله کنونی خود برساند نوشته شده بود. امروزه شرایط به طور فزاینده‎ای بینش متداول دهه ۱۹۶۰ که مطبوعات تراز اول اهمیت بیشتری از تلویزیون دارند را که به عنوان یکی از عوامل سیاست خارجی است تضعیف می‎کند.

ـ دوم آن که عالمان سیاسی مطابق انتظار سیاست خارجی را به عنوان محدوده‎ای جدای از نیروهای داخلی جامعه قلمداد می‎کردند. از طریق رسانه‎های گروهی، انتخابات و گروههای متشکل به عنوان عامل متغیر میان پدیده‎های داخلی و خارجی عمل می‎کند.

مفهوم ضمنی این دیدگاه، این است که رویدادهای خارجی در منطقه دوری اتفاق می‎افتند در حالی که رویدادهای داخل نزدیک خانه روی می‎دهد. ماهیت صنایع ارتباط بین‎المللی تا به آن حد تارشد که به چشم‎آمد.

با اینکه تلویزیون ماهواره‎ای به منظور کاهش فاصله میان ملتها و یا صاحب منصبان سیاسی آنان بوجود آمد، نزدیک ساختن نگرش‎های سنتی برای اجرا بسیار سخت استـ سوم اینکه نگرشی قدیمی و نسبتاً متداول می‎گوید، رسانه و سیاستمداران خود را در ارتباطی خصمانه خواهند یافت یا در بهترین شرایط یک فرد در همزیستی ناراحت کننده‎ای به سر می‎برد. با این وجود، سازمانهای مسئول پخش تلویزیونی معاصر از یک سو و سیاست خارجی از سوی دیگر معمولاً آنقدر در ارتباط نزدیک به هم فعالیت می‎کنند که به نظر می‎رسد نقش آنها در حال ادغام شدن است. وقتی اینگونه عمل می‎شود، مناسبتر آن است که هر دوی آنها را یک سازمان در نظر بگیریم.

این سری عناوین مفهوم ارتباط سیاست خارجی با رسانه‎ها را که توسط عالم سیاسی برنارد سی کوهن در عناوین مطبوعات و سیاست خارجی پیشنهاد شده بود گسترش می‎دهد. قبل از انجام این کار، ضروریست معنای عبارات سیاست خارجی و دیپلماسی را آنگونه که در اینجا استعمال می‎شوند و برای تأکید بر نیاز به اندکی دورنمای تاریخی توضیح داده و روشن سازیم.

نویسنده: جیمز . اف . لارسن


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.