یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

در شکنجه گاه فتح


در شکنجه گاه فتح

سلول ها کوچک و شاید وسعتشان دومتر در دومتر بیشتر نباشد و تنها از طریق روزنه ای در سقف کمی نور به این دخمه ها وارد می شود پشت یک دیوار کوچک و کوتاه سوراخی در زمین تعبیه شده که از آن به عنوان توالت استفاده می شده است

سلول‌ها کوچک و شاید وسعتشان دومتر در دومتر بیشتر نباشد و تنها از طریق روزنه‌ای در سقف کمی نور به این دخمه‌ها وارد می‌شود‌. پشت یک دیوار کوچک و کوتاه سوراخی در زمین تعبیه شده که از آن به عنوان توالت استفاده می‌شده است‌.

روی دیوارها نوشته‌های زندانیان به چشم می‌خورد: «القاعده در اورشلیم»‌، «جهاد اسلامی» و «مادر‌، ‌ای مادرم» برخی از نوشته‌های کسانی است که در این دخمه‌ها از خود به یادگار گذاشته‌اند‌.

این بچه‌ها توجهی به این نوشته‌های روی دیوارها ندارند و همراه با مادر و خاله‌شان برای بازدید آمده‌اند‌. ۹ نفر از اعضای این خانواده تا همین چند روز پیش در این دخمه‌ها زندانی بودند و حال برای دیدن این سیاهچال آمده‌اند‌، سیاهچالی در غزه که همان شکنجه‌گاه فتح بوده است‌.

اینجا ساختمان مرکزی اداره اطلاعات و امنیت، سابقا تحت کنترل جنبش فتح است که حالا یعنی پس از اشغال غزه توسط جنبش حماس‌، بازدید از آن برای عموم آزاد اعلام شده است‌.

این مجموعه که سال‌ها نمادی از رعب و وحشت بود توسط ماموران اطلاعاتی جنبش فتح که مستقیما تحت امر محمود عباس بودند اداره و برای به بند کشیدن مخالفان از آن استفاده می‌شد‌. مردان حماس نیز پس از به اسارت درآمدن به این محل مخوف آورده می‌شدند‌.

برخی از آنها که آزاد شدند حکایت‌هایی از شکنجه‌های انجام گرفته در این ساختمان گفتند و برخی دیگر هم البته برای همیشه خاموش شدند‌.

سازمان عفو بین‌الملل و برخی دیگر از سازمان‌های حقوق‌بشری از سال‌ها پیش نسبت به نقض سیستماتیک حقوق بشر در زندان‌های اداره اطلاعات و امنیت فتح در غزه و کرانه باختری اعتراض داشتند‌. اشغال مرکز اطلاعات و امنیت فتح در غزه به‌دست نیروهای حماس بیش از آنکه اقدامی استراتژیک باشد عملی نمادین است‌. «این ساختمان تجلی خشنی از ظلم و بی‌عدالتی است.»

این جمله را «ابومحمد» می‌گوید‌. او یکی از افسران گردان‌های شبه‌نظامی قسام (وابسته به حماس) است که فرماندهی حمله به این مجموعه را برعهده داشته و در حال حاضر همراه با واحد تحت امرش در این محل مستقر شده است‌. ابومحمد یکی از اتاقک‌های نگهبانی را به عنوان دفتر کار خود انتخاب کرده و می‌گوید: «به اینجا آمدیم چون می‌خواستیم محلی را که برادرانمان در آن به قتل رسیدند، ببینیم‌.»

ابومحمد با حالتی خسته توضیح می‌دهد که سربازانش چهار جسد را از گورهای واقع در زیرزمین این ساختمان بیرون کشیده‌اند، اما تنها یکی از آنها که از شبه‌نظامیان گردان‌های قسام بوده‌، احراز هویت شده است‌.

به گفته وی، این فرد از قرار معلوم به تازگی کشته شده بود اما سه نفر دیگر مدت‌ها از قتلشان می‌گذرد‌. دیوار به دیوار آن اتاقک نگهبانی محلی است که بر دیوارهای آن جای گلوله و لکه‌های خون خشک شده به چشم می‌خورد و به گفته این افسر جنبش حماس: «نیروهای فتح از این محل برای تیرباران افراد استفاده می‌کرده‌اند‌.»

با این وصف مشخص نیست که چرا نیروهای فتح در فضایی که دو پنجره آن درست در کنار اتاقک نگهبانی آن هم در مجموعه‌ای که در وسط منطقه‌ای مسکونی قرار دارد مبادرت به تیرباران افراد می‌کرده‌اند‌. در غزه این شایعه دهان به دهان می‌چرخد که احتمالا افراد ابومحمد به نگهبانان این ساختمان که قصد تسلیم خود را داشته‌اند تیراندازی کرده‌اند‌.

برخی شاهدان عینی گزارش داده‌اند که محافظان این ساختمان در حالی که پیراهن‌هایشان را درآورده بودند یکی یکی با دست‌های بالا گرفته به نشانه تسلیم از ساختمان بیرون آمده‌اند و همانجا از سوی سربازان ابومحمد از ناحیه سر هدف گلوله قرار گرفته‌اند، اما ابومحمد ضمن تکذیب این شایعه می‌گوید: «ما هیچ‌کس را نکشتیم‌، این کار خلاف اسلام است‌.»

روی میزتحریر مقابل ابومحمد یک قبضه دوشکا با مهمات و یک کتاب با عنوان «تجربیاتی از جنگ ویتنام» قرار دارد‌. هر دو آنها هم به تازگی تحویل داده شده‌اند‌. حماس طی فراخوانی از مردم خواسته که اموال دزدیده شده تشکیلات خودگردان فلسطینی را بازگردانند و مردمی که در همسایگی این ساختمان زندگی می‌کنند نیز دقیقا همین کار را انجام می‌دهند‌.

ابومحمد لیست بلندی را با صدای بلند می‌خواند:«اسلحه و باز هم اسلحه، سی‌دی، خشاب، مین ضدنفر، کامپیوتر، بی‌سیم دستی‌. همه اینها به تازگی بازگردانده شده‌اند‌. لحظه به لحظه مردمی به اینجا می‌آیند که در کمال شرمندگی می‌خواهند چیزهایی را که دزدیده‌اند تحویل دهند‌.» این مساله به نظر چندان باورکردنی نیست اما چند دقیقه بعد وقتی مردی به نام ابواحمد با لباس کاملا عربی در آستانه در ظاهر می‌شود ما هم به باور می‌رسیم‌.

او با صدایی آهسته به کیسه‌ای که در دست دارد اشاره می‌کند و می‌گوید که به دلیل فراخوان حماس اشیایی را که دزدیده است می‌خواهد پس دهد: «کاغذ چاپ، یک صندلی، یک ساعت دیواری، یک هواکش، یک دستگاه ویدئو با کنترل از راه دور و یک رادیو‌.» ابو‌ احمد با شرمندگی می‌گوید که افراد فتح حین جنگ برادرش را کشته‌اند و به همین خاطر او هم دست به این دزدی زده است‌. در حین صحبت‌های ابو احمد ناگهان الاغی در چارچوب در نمایان می‌شود که بارش چند لنگه در و تخته و پوشه‌دان شکسته و لوله فاضلاب است و توسط صاحب موقتی‌اش بازگردانده شده است‌. ابومحمد در آن لباس فرم آبی رنگ نیروهای حماس می‌گوید:«خودتان شاهدید که به محض فراخوان حماس برای بازگرداندن اموال دزدیده شده‌، مردم داوطلبانه اقدام به این کار کرده‌اند‌.»

«عماد ا‌العقاد» چهار سال پیش مدتی در این ساختمان زندانی بوده است‌. او می‌گوید که با چشمانی بسته از راهرویی بلند عبور داده شده و تازه زمانی که به سلولی پر از زندانی هل داده می‌شد چشم بند را از روی صورت او برداشتند‌.

دلیل دستگیری العقاد پرتاب سنگ به یکی از افسران فتح بوده است‌؛ افسری که ظاهرا به یک کودک تجاوز کرده بود‌. العقاد که در آن زمان ۱۸ سال داشته به شدت از آن محیط وحشت داشت، اما به هر حال پس از ۱۱ روز آزاد می‌شود و به گفته خودش آن سلول‌های انفرادی معروف را هرگز ندیده است‌.

امروز العقاد به همراه چند تن از دوستانش برای دیدن مکانی آمده که به گفته خودش دشوارترین روزهای زندگی را در آن گذرانده است‌. وی حوصله شوخی هم دارد و با ماموران حماس در ورودی ساختمان مزاح می‌کند، اما به گفته ماموران محافظ، برخی دیگر از ساکنان سابق این ساختمان با به یاد آوردن روزهایی که در اینجا گذرانده‌اند دیگر اصلا حوصله شوخی ندارند‌.

مردانی هستند که با دوباره دیدن سلول‌هایشان یک‌باره به گریه می‌افتند. برخی دیگر هم زنان بیوه‌ای را همراهی می‌کنند که می‌خواهند قتلگاه مردان کشته شده خود را ببینند‌. حماس بالاخره قدرت را در نوارغزه به طور کامل در اختیار گرفت‌، اما حالا می‌خواهد چکار کند؟ آیا قرار است دولت و حکومتی اسلامی در اینجا برقرار شود؟

ابومحمد در حالی که پشت میزتحریر اتاق نگهبانی نشسته است، می‌گوید: «این کار، امری و دستوری نیست و تنها خداوند قادر است ما را به آن سو هدایت کند.» اما حال که همه چیز در غزه تحت فرمان حماس است چه چیز بهتر شده است؟

ابومحمد در جواب می‌گوید:«همین که روزنامه‌نگاران خارجی می‌توانند بدون آنکه ربوده شوند در اینجا باشند نشانه برقراری امنیتی است که حتی افراد فتح نیز می‌توانند از آن بهره‌مند شوند‌.» یادآوری می‌شود که جنبش حماس دستور آزادی همه افراد فتح را صادر کرده حتی کسانی که دستشان به خون‌آلوده است‌.

ابومحمد در حالی که لبخند می‌زند می‌گوید:«امنیت مردان فتح نیز تضمین شده است. حال دیگر در اینجا نظم و قانون حکمفرماست.»

اولریكه پوتز

ترجمه:‌محمدعلی فیروزآبادی

منبع: اشپیگل