شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

پیش رو از پشت سر


پیش رو از پشت سر

چند سال پیش در «اتاق شعر» یکی از من درباره اهمیت شعر «رویایی» پرسید. پاسخ من این بود: «رویایی اگر حرف هم بزند، حرف‌هایش اهمیت شعر دارند». بازگویی این خاطره علتی دارد. «در جست‌وجوی آن …

چند سال پیش در «اتاق شعر» یکی از من درباره اهمیت شعر «رویایی» پرسید. پاسخ من این بود: «رویایی اگر حرف هم بزند، حرف‌هایش اهمیت شعر دارند». بازگویی این خاطره علتی دارد. «در جست‌وجوی آن لغت تنها» کتاب تازه «یدالله رویایی» را شکلی از به یاد آوردن خاطره می‌دانم. اگر هر کتاب شعر منتشر شده از رویایی را به مثابه بیان خاطره‌ها (شعرها) در نظر بگیریم، و شعرهای کتاب نشده را به مثابه تعریف نکردن خاطره‌ها یا فراموشی آن‌ها، آن‌وقت «در جست‌وجوی آن لغت تنها» به یاد آوردن خاطره‌ها است و از این نگاه کتاب با اهمیتی هم هست.

وقتی خاطره‌ای را بیان می‌کنیم، ممکن است جزییات آن را عوض کنیم. در عوض، جزییات تازه‌ای برای آن می‌سازیم. نقص‌هایش را برطرف می‌کنیم و با توجه به شرایط حال، سویه‌های معنایی جدیدی برای آن قائل می‌شویم. رویایی هم در نقل این شعرها نسبت به زمان نوشتن آن‌ها احتمالاً بازنویسی‌هایی صورت داده که به برخی هم اشاره کرده است. پس با شعرهایی (خاطره‌هایی) جدید شده سروکار داریم و لزومی ندارد مثل نسخه‌ای قدیمی یا سندی تاریخی آن‌ها را بررسی کنیم. اما سوالی که با دیدن کتاب از خودم پرسیدم این بود، چرا رویایی شعرهایی را کتاب کرده است که چهار دهه از کتاب‌های چاپ شده‌اش جا مانده بودند و چرا چاپ نشده‌ها را با شعرهای تازه‌تری همراه کرده است؟ خودش در همین کتاب می‌گوید: آن‌قدر پیش را به پیش راندم/ که هر چه پیش بود پس شد/ و، سپس از پس افتاد. شوالیه شعر حجم، در کتاب کردن شعرهایش آدم نکته‌سنجی است، برای هر کدام از کتاب‌هایش حدودی را در نظر گرفته که عبور از آن‌ یا نرسیدن به آن، معیار حضور در آن کتاب شعر بوده است. پس شاید شعرهایی که از حافظه کتاب‌های رویایی جا مانده‌اند به معیار مورد نظر نرسیده بودند و امروز رویایی آن‌قدر شکل مورد نظرش را تجربه کرده و با آن‌ها پیشروی کرده که از برابر شعر به گذشته شعرش رسیده است. در مثل قطعاً مناقشه هست ولی می‌گویم، در تئوری نسبیت اینشتین اگر جسمی با سرعت نور در امتداد خاصی در خلا حرکت کند می‌تواند شروع حرکت خودش را از پشت سر ببیند. انگار شعر رویایی دارد خودش را یا شروع حرکت‌اش را در شعر حجم، از پشت سر غافلگیر می‌کند. طی چهار دهه در مسیر خاصی حرکت کرده و باز به جایی رسیده است که بعضی از رفتارهایی را که در حال حرکت ندیده بود، از پشت سر تماشا می‌کند. و این تماشا گذشته و خاطره را تغییر می‌دهد اما حاشا نمی‌کند. در همین کتاب شعری هست با نام « پشت نگاه» که می‌تواند استعاره‌ای از حرکت شعری رویایی باشد و در سال ۲۰۰۳ در نورماندی نوشته شده است:

در پشت سر نگاه من از دوردست می‌آید/ و در کنار راه توقف می‌کند/ کنار راه، توقف/ جایی برای نگاه من است/ میان راه و من روی راه/ حدیث حذف من و فاصله است/ و راه/ در برابر من چیزی است / چیز است/ تمام زندگی چیز را / حدیث حذف فاصله می‌سازد/وقتی کنار راه نگاه من/ جایی برای توقف چیزی است ساکن/ که دوردستی از پیش رو/ در پشت سر/ دارد. رویایی با یادآوری شعرهایی که روزگاری رها شده بودند و با جدید کردن و همنشین کردن آن‌ها با کارهای جدید، در مسیر تجربه شعری‌اش توقف کرده است تا گذشته شعرش را به خودش نزدیک‌تر کند. نظریه‌پرداز شعر حجم که در شعرش از حذف فاصله حرف می‌زند، در ارایه شعرش هم حذف فاصله کرده است تا تمام مسیر حرکت شعرش را در کتابی به یاد آورد. راهی را، که در جست‌وجوی آن لغت تنها، طی کرده است. و نام کتاب از همین جا آمده است، از همین مکث کردن از همین توقف. از همین دیدن خود از پشت سر.

شعرهای این کتاب از آن‌جا که خاطره‌های زمان‌های مختلف‌اند، کتاب را از یک‌شکلی دیگر کتاب‌های رویایی متمایز می‌کنند. می‌توان گفت این کتاب مجموعه شعرهایی است که مجموعه نشده بودند. و همین جمع نشدن در کتاب‌های قبلی از آن‌ها کتاب ساخته است. «در جست‌وجوی آن لغت تنها» برای کتاب‌های رویایی، کتاب یادآوری است.

محمد آزرم

http://tafavot.blogfa.com/۸۶۰۹۳.aspx