پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

ماه بنی هاشم


ماه بنی هاشم

چهارمین روز از شعبان سال ۲۶ ه ق عیدی دیگر بر اعیاد شیعه اضافه شد مردم مدینه به خانه علی ع رهسپار بودند تا بهترین تبریك ها را به پدر و مادر طفل نو رسیده بیان كنند امّ البنین, مادر مهربان كودك, قنداقه «ماه» را در آغوش علی ع گذارد و آن حضرت نخست الماس لبان را با بلور پیكر فرزند عزیزش آشنا نمود

● طلیعه

چهارمین روز از شعبان سال ۲۶ ه .ق. عیدی دیگر بر اعیاد شیعه اضافه شد. شادی و سرور صحن دلهای بسیاری را روشنایی عشق بخشید. مردم مدینه به خانه علی علیه‏السلام رهسپار بودند تا بهترین تبریكات خود را به پدر و مادر طفل نو رسیده بیان كنند.

امّ‏البنین، مادر مهربان كودك، قنداقه «ماه» را در آغوش «خورشید ولایت» علی علیه‏السلام گذارد و آن حضرت نخست الماس لبان را با بلور پیكر فرزند عزیزش آشنا نمود. سپس با چسبانیدن او به سینه خود، نخستین سخنان خویش را كه نغمه توحید و نبوّت و سرود ولایت بود، در گوش راست و چپ او بیان كرد. پس از اذان و اقامه، نام وی را «عبّاس» نهاد.۱ عبّاس؛ یعنی شیر بیشه شجاعت و قهرمان میدان نبرد، خشمگین در برابر دشمنان و شادمان در مقابل دوستان.۲

ناگاه دستان عبّاس از قنداقه نمایان شد و امام آنها را بوسید و بر چشمان خود گذارد. گویی دو دست كوچك این طفل، انقلاب بزرگی در درون حضرت به پا كرد كه اشك از دیدگان او جاری شد و با غمی جانكاه و آهی سوزان، در برابر چشمان لبریز از تعجّب اطرافیان فرمود:

«گویا می‏بینم كه این دست‏ها یوم الطّف۳ در كنار شریعه فرات در یاری برادرش حسین از بدن جدا خواهد شد.»۴

● نامگذاری به عبّاس، چرا؟

واژه عبّاس به اصطلاح ادبی، صیغه مبالغه است و علاوه بر معانی بیان شده آن در این مقاله، «با صلابت» هم، معنی می‏دهد. از آنجا كه حضرت علی علیه‏السلام با بصیرت ملكوتی خود، عبّاس را نسبت به دشمنان و معاندان، قاطع و خشن می‏دانست و از مصداق‏های روشن «اشدّاءُ علی‏الكفّار»۵ می‏شمرد، نام او را به مناسبت ساختار وجودی‏اش، «عبّاس» نامید. این نام از همان عصر، نشانگر شهامت و شجاعت عبّاس بود.۶

مرحوم علاّ مه حایری می‏گوید: «وسمّاه امیرالمؤمنین علیه‏السلام بالعبّاس، لعلمه بشجاعته و سطوته و صولته و عُبوسته فی‏قتال الأعداء؛ امیر مؤمنان علی علیه‏السلام او را از این روی عبّاس نامید كه به شجاعت، شكوه، صولت و خشم او در پیكار با دشمنان، آگاهی داشت.»۷

● سنّتی زیبا

روز هفتم میلاد عبّاس، حضرت علی علیه‏السلام فرزند دلبندش را طلبید. او را در آغوش پرمهر خود گرفت و پس از ترنّم یاد خدا، بنا به سنّت پسندیده اسلام، موهای سر كودك را تراشید و هم وزن آنها، طلا یا نقره به مستمندان صدقه داد. سپس گوسفندی به عنوان «عقیقه» ذبح كرد تا آن صدقه و این قربانی، پیكر پاك عبّاس كوچك را از سلامتی بهره‏مند ساخته و برای فردای زندگانی او بركاتی بیافرینند.۸

● قامت بلند و جمال رعنا

سیره‏نویسان در مورد چهره زیبا، قامت بلند و چالاك و بازوهای ستبر عباس علیه‏السلام چنین نوشته‏اند: «كان عبّاس ابن امیرالمؤمنین رجلاً جمیلاً وسیماً یركب الفرس المُطَهّم و رِجْلاهُ یَخُطّان فی‏الأرض؛ عبّاس پسر امیر مؤمنان علی علیه‏السلام مردی زیبا، خوش سیما و بلند قامت بود به طوری كه وقتی بر اسب قوی و بلند سوار می‏شد، پاهایش در زمین كشیده می‏شد.»۹

و در تعبیر دیگر آمده:

«وقتی سوار بر اسبهای قوی و چالاك می‏شد و پاهایش را بر ركاب می‏نهاد، زانوهایش به كنار گوش‏های اسب می‏رسید.»۱۰ لذا امّ‏البنین علیهاالسلام از چشم‏زخم حسودان در مورد عباس علیه‏السلام هراس داشت و برای حفظ وی از گزند، به خدا پناه می‏برد.۱۱ او در این راستا، اشعار زیر را سرود:

اُعیذُهُ بالواحِدِ مِن عینِ كلِّ حاسِدِ

قائمهم و القاعِدِ مُسْلِمهِم و الجاحِدِ

صادِرِهم و الوارِدِ مَولِدِهم و الوالِدِ

فرزندم عبّاس را در پناه خداوند یكتا و بی‏همتا قرار می‏دهم؛ از گزند چشم حسودان از ایستاده و نشسته، مسلمان و غیر مسلمان، حاضر و مسافر، پدر و فرزند.۱۲

● شخصیت حضرت عباس علیه‏السلام

به گفته روان‏شناسان، سه موضوع وراثت، تربیت و محیط در پیدایش شخصیت انسان نقش به سزایی دارند. حضرت عباس علیه‏السلام به عنوان انسان كامل از این سه عامل برخوردار بود.

در مورد عامل اوّل (وراثت) عباس علیه‏السلام عالی‏ترین ارزش‏ها را از پدر ارجمند و مادر بافضیلتش به ارث برد. در مورد عامل دوم (تربیت) آن حضرت در محضر پدری مانند علی علیه‏السلام ، و مادری همچون امّ‏البنین علیهاالسلام تربیت گردید و در خانه علی علیه‏السلام در كنار فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام ، (حسن، حسین، زینب و امّ‏كلثوم علیهم‏السلام ) از عالی‏ترین درجه‏های تربیتی برخوردار بود. به ویژه در شجاعت و دلاوری در میدان‏های نبرد، حضرت عباس علیه‏السلام در مكتب تربیتی پدر آنچنان رشد كرد كه فارغ‏التّحصیل كامل شد.

آری، عبّاس در زیر سایه پدری بزرگ شد كه آن پدر می‏فرمود:

«السَّیفُ و الخنجر ریحاننا ـ اُفٍّ علَی النّرجِسِ و الیاسُ

ـ شرابنُا من دمِ اَعدائِنا ـ و كأسُنا جمجمهٔ الرَّأس؛ شمشیر و خنجر، شاخه گل ما است. اف بر گل نرجس و گل یاس، نوشیدنی ما خون دشمنان ما است و جام آن نوشیدنی، جمجمه سر است.»۱۳

فرزندان علی علیه‏السلام به خصوص نور چشمش عباس علیه‏السلام این درس را از پدر آموخته بود، از این رو با كمال دلاوری با صورت، گلو و سینه‏اش از تیر، شمشیر و نیزه دشمن استقبال می‏كرد؛ گویی هر یك از تیرها، شاخه گلی است كه از معشوق به عاشق می‏رسد.

در عامل سوم (محیط) نیز می‏توان گفت:

او در محیطی كه فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام به وجود آورده بودند و بنی‏هاشم و تربیت‏یافتگان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و علی علیه‏السلام وجود داشتند، رشد و نمو نمود؛ محیطی كه سراسر نور، صفا و اسلام ناب بود و در آن محیط جز اخلاق نیك اسلامی، شیوه‏های ارجمند و ارزش‏های والای انسانی، چیز دیگری مطرح نبود.

به این ترتیب، شخصیت ابوالفضل العبّاس علیه‏السلام از همان آغاز زندگی بر اساس این سه پایه مهم و صحیح، تكوین یافت و با زمینه‏های بسیار عالی در حدّ نزدیك «عصمت» كه در وجود مباركش ریشه یافته بود، بزرگ شد و با چنین شكل‏گیری بسیار عالی به بالندگی رسید.۱۴

● علم و معرفت در كودكی

عبّاس كوچك هر روز گوهری گرانقدر از معارف بی‏كران پدر و برادران به دست می‏آورد و همراه با سخنان تشویق‏آمیز مادر، سعی بیشتری در فراگیری آموزه‏های آسمانی می‏نمود، به گونه‏ای كه امیرمؤمنان علی علیه‏السلام جلوه‏های پرورش فرزند خود را در علم و معرفت، این‏گونه توصیف می‏نمود:

«اِنَّ ولدی العبّاس زُقَّ العلم زُقّاً؛ همانا فرزندم عبّاس در كودكی علم آموخت و به سان كبوتری كه بچّه خود را آب و غذا می‏دهد، این گونه از من معارف را فرامی‏گرفت.»۱۵

این بیان، حاكی است كه حضرت عباس علیه‏السلام در دوران خردسالی، از سینه مادر علم، معرفت و حكمت را نوشیده و در دامان علم و حكمت رشد كرده و دارای علم لدنّی بوده است.۱۶

روزی علی علیه‏السلام در دوران كودكی عباس علیه‏السلام به او فرمود:

فرزندم! بگو یك (واحد). و او گفت: یك (واحد). حضرت ادامه داد: بگو دو (اثنین). اما عبّاس خودداری كرد و گفت: پدر جان! شرم می‏كنم با زبانی كه خدا را به یگانگی خوانده‏ام، دو بگویم!

در این هنگام لبخند رضایت و شكوه عشق بر رخسار علی علیه‏السلام نمایان شد و او با علاقه بسیاری، پیشانی عبّاس عزیزش را بوسید.۱۷

● اسوه ادب

حضرت عباس علیه‏السلام از همین مكتب درخشان، درس «ادب» را نیز آموخته بود و این ویژگی در تمام مراحل زندگی‏اش ادامه داشت. در اینجا به چند نمونه از سیره ملكوتی آن حضرت بسنده می‏شود.

۱) عبّاس بدون اجازه در كنار امام حسین علیه‏السلام نمی‏نشست و پس از اجازه نیز مانند عبد خاضع دو زانو در برابر مولایش می‏نشست.۱۸

۲) روایت شده در طول ۳۴ سال عمر حضرت عباس علیه‏السلام آن بزرگوار هرگز به برادرش امام حسین علیه‏السلام «برادر» خطاب نكرد، بلكه با تعبیراتی مانند: سیّدی، مولای، یابن رسول‏اللّه آن حضرت را صدا می‏زد، جز در لحظه شهادت كه صدا زد: «برادر! برادرت را دریاب.» این گفتار پایانی او نیز یك نوع ادب بود، زیرا بیانگر آن بود كه برادرت رسم برادری را با بهترین وجه ادا كرد و تو ای برادر، اكنون با مهر برادری به من بنگر.۱۹

۳) روزی امام حسین علیه‏السلام در مسجد آب خواست. عباس علیه‏السلام كه در آن هنگام كودك بود، بی‏آنكه به كسی بگوید، با شتاب از مسجد بیرون آمد. پس از چند لحظه دیدند ظرفی را پر از آب كرده و با احترام خاصّی آن را به برادرش امام حسین علیه‏السلام تقدیم كرد. روز دیگری، خوشه انگوری را به او دادند. او با اینكه كودك بود، با شتاب از خانه بیرون آمد، پرسیدند: كجا می‏روی؟ فرمود: می‏خواهم این انگور را برای مولایم حسین علیه‏السلام ببرم.۲۰

● نوجوانی و جوانی

حضرت ابوالفضل العبّاس حدود ۱۵ سال از زندگانی بابركت خویش را در كنار پدر بزرگوارش حضرت علی علیه‏السلام گذرانید و بعد از آن هم در سایه لطف و مرحمت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام زندگی كرد و همچون عبدی فرمان‏بردار، در خدمت این دو بزرگوار بود. آری، پدر و مادر گرانقدرش او را این‏چنین تربیت كرده‏اند كه باید در برابر امام خود، متواضع و مطیع باشد. و چه خوب عباس علیه‏السلام این معنا را درك نمود! همدلی و همراهی عباس علیه‏السلام با برادران و شیفتگی او نسبت به سخنان و دستورات پدر و مادرش، نشانه‏ای صریح از شعور و درك والای او بود، كه هر روز بیشتر از گذشته، شهد دانش و دانایی را در كام اندیشه‏اش شیرین‏تر می‏كرد و با آداب و اخلاق اسلامی آشناتر می‏گشت.

بی‏شك همراهی حضرت ابوالفضل علیه‏السلام با پدر، فرصتی زرّین در بهره‏گیری از صفات و فضائل علی علیه‏السلام در سفر و وطن، حرب و محراب برای او پدید آورد تا در حوادث آینده یكایك این اندوخته‏های ارزشمند را به كار گیرد و در لحظه‏های خطر استفاده نماید.

مهم‏ترین رشادت ابوالفضل علیه‏السلام در این دوران، به خاك افكندن هفت پسر ابوشعثا و پدر خیره‏سر آنان در نبرد صفّین بود، كه نمونه‏ای از انبوه فضایل وی به حساب می‏آید؛ لحظه‏هایی كه برق عشق و شوق از سیمای سپاه علی علیه‏السلام می‏درخشید و سنگینی و شرمندگی معاویه و همراهانش را در صفّین سر بزیر ساخت.۲۱

● ازدواج و فرزندان

پیوند مقدّس حضرت عباس علیه‏السلام با لُبابه دختر عبیداللّه بن عبّاس بن عبدالمطلّب، نقش به سزایی در شخصیت او داشت؛ ایمان نهفته در اعماق قلب وی را استحكام بیشتری بخشید، بركاتی ارزشمند به جای گذارد و فرزندانی كوشا و شكیبا كه هر یك صحیفه‏ای از فضیلت ابوالفضل علیه‏السلام بود، پدید آورد.۲۲

«عبیداللّه» نخستین پسر او، قاضی مكه و مدینه شد و فرزندان او همگی از عالمان برجسته شیعی گردیدند. رهبری مسلمانان را در مناطقی چون: قم، شیراز، مصر، یمن و حرّان عهده‏دار شد. عظمت عبیداللّه چنان چشمگیر بود كه امام سجّاد علیه‏السلام او را تربیت نمود، سپس دخترش خدیجه را به ازدواج او درآورد.۲۳

«فضل» دیگر فرزند قمر بنی‏هاشم علیه‏السلام است كه گستره دانش و ولایتش، وی را زبانزد ساخته بود، به گونه‏ای كه برخی از خردورزانِ نكته‏سنج، كنیه «ابوالفضل» را برای حضرت عباس، برخاسته از وجود این فرزند بافضیلت دانسته‏اند.

دیگر پسر عباس علیه‏السلام ، «محمّد» بود كه در كربلا و در پانزده سالگی جام شهادت را عاشقانه نوشید.۲۴

نویسنده: مهدی سلطانی رنانی

پی‏نوشت‏ها:

۱. روزنامه رسالت (۵ / ۲ / ۱۳۷۸)، ص ۱، مقاله «سپهسالار عشق» جرعه‏ای از فرات فضائل حضرت ابوالفضل۷، دكتر احمد لقمانی.

۲. ر. ك: منتهی‏الارب، كلمه عبّاس؛ تنقیح‏المقال، ج ۲، ص ۲۸.

۳. منظور، «روز عاشورا» است.

۴. خصائص‏العبّاسیه، آیت‏اللّه شیخ ابراهیم كلباسی نجفی، ص ۱۱۹.

۵. فتح / ۴۸.

۶. خصائص‏العبّاسیه، ص ۱۱۸

۷. معالی‏السّبطین، آیت‏اللّه حائری مازندرانی، ج ۱، ص ۴۳۷.

۸. ر. ك: العبّاس‏بن‏علی علیه‏السلام ، باقر شریف قرشی، ص ۲۵؛ مقاله «سپهسالار عشق»، ص ۱.

۹. بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۳۹.

۱۰. فرسان‏الهیجاء، ج ۱، ص ۱۹۰.

۱۱. پرچمدار نینوا، محمّدی اشتهاردی، ص ۳۲.

۱۲. سردار كربلا، ترجمه كتاب العبّاس، سیّد عبدالرّزاق مقرّم، ص ۱۶۴.

۱۳. دیوان منسوب به حضرت علی علیه‏السلام .

۱۴. ر. ك: پرچمدار نینوا، ص ۳۵ و ۳۶.

۱۵. ثمرات‏الأعواد، ج ۱۰، ص ۱۰۵؛ مولد العبّاس بن علی علیه‏السلام ، محمّدعلی النّاصری البحرینی، ص ۶۲.

۱۶. اقتباس از «فرسان الهیجاء»، ج ۱، ص ۱۹۲.

۱۷. همان، ص ۱۹۱.

۱۸. معالی‏السّبطین، ج ۱، ص ۴۴۳.

۱۹. پرچمدار نینوا، ص ۴۳.

۲۰. شخصیت ابوالفضل علیه‏السلام ، عطایی خراسانی، ص ۱۱۶ و ۱۱۷.

۲۱. جهت مطالعه تفصیلی این واقعه، ر. ك: وسیلهٔ‏الدّارین، موسوی، ص ۲۶۹؛ مولدالبّاس بن علی علیه‏السلام ص ۶۴؛ الكبریت‏الاحمر، علاّمه بیرجندی، ج ۳، ص ۲؛ پرچمدار نینوا، ص ۹۶ ـ ۹۰.

۲۲. ر. ك: مقاله «سپهسالار عشق»، ص ۱.

۲۳. بطل‏العلقمی، عبدالواحد المظفّر، ج ۳، ص ۴۲۹.

۲۴. حضرت اباالفضل علیه‏السلام ، سید حسن صدر، ص۳۸.

منبع:ماهنامه كوثر، شماره ۵۹