جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
اجرای عملی نظریه «ولایت فقیه » در یک قرن پیش
● زندگینامه:
«آیتالله حاج سید عبدالحسین لاری »، در شب جمعه، سوم ماه صفر سال ۱۲۶۴ هجری، در نجف اشرف به دنیا آمد. خانوادهی او، از علما و روحانیون دزفولیالاصل ساکن نجف اشرف بودند که قرنها پیش، به عراق، مهاجرت کرده بودند و نسب آنها، به عارف نامی قرن نهم، رکنالدین دزفولی میرسد. شجرهی طیبهی نسب او را با نوزده نسل، به امام موسی کاظم (ع) رسانیده است.
از میان استادان سید، چهرهی دو تن بیش از همه جلب توجه میکند؛ آیت الله میرزای شیرازی و آخوند همدانی. دلیل اصلی این توجه، مبارزات سیاسی آنان و تأثیری است که بر رفتار سیاسی سید داشتهاند. شخصیت و فعالیتهای سیاسی آیت الله میرزای شیرازی، برای جامعهی علمی ایران، آشنا است و فقط به این نکته اشاره میشود که سید، یکی از شاگردان شاخص او بوده و از معدود علمایی است که از ایشان اجازهی اجتهاد گرفتهاند. متن اجازهی اجتهاد سید که از طرف میرزای شیرازی نوشته شده، به تاریخ چهاردهم ربیع الاول سال ۱۳۱۰ هجری است. سید، ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با استاد خود داشته است؛ به گونهای که به توصیه و سفارش او، به مهاجرت دست میزند و این ارتباط، پس از هجرت، تا سالها بعد نیز تداوم داشته است. نامههای متعددی بین طرفین رد و بدل شده که برخی از آنها موجود است. آنچه که از شواهد تاریخی پراکنده به دست میآید، نشان از ارتباط نزدیک سید با آیت الله میرزای شیرازی است.
از دیگر استادان سید که به احتمال بسیار، تأثیر عمدهای بر نظریات سیاسی و فقهی او داشته، آیت الله شیخ حسینقلی همدانی است. اگرچه اطلاع اندکی از حیات و فعالیتهای سیاسی او در دست است، اما از اشارات اندک منابع برمیآید که ایشان، تأثیر بسیاری بر شاگرد معروفش سید جمال الدین اسدآبادی داشته است و بعضی از محققین، رفتار سیاسی سیدجمال را متأثر از آموزههای آخوند همدانی دانستهاند. از طرز تفکر ایشان، شرح نسبتاً روشنی در «دوحهی احمدیه» موجود است: در این رساله آمده است: آیت الله حسینقلی همدانی، از کلیهی محبوبات از بلاد کفره اجتناب میفرمود و استعمال قند و چای و دخانیات نمیکرد؛ حتی آن که از اطعمه و اشربهی بازار احتراز میکرد. آیت الله همدانی گفته است که «راضی نیستیم که کسی به حوزهی درس من حاضر شود مگر آن که متقی باشد یا مجاهد» . این اشارات، نشان میدهد که این مرد بزرگ، در مبارزه علیه استعمار و استثمار و در مجاهدهی نفس، مصمم و قاطع عمل میکرده و احتمالاً این سلوک، تأثیر بسیاری بر شاگردان او ـ و از آن جمله آیت الله لاری ـ داشته است.
سید، دوران جوانی خود را در محضر استادان بزرگ حوزهی علمیهی نجف گذرانید و به درجهی اجتهاد رسید و پیش از مهاجرت به ایران، در حوزهی علمیهی نجف تدریس میکرده است. در حالی که سید مشغول تدریس در حوزهی علمیهی نجف بود و استعداد و توانایی او، به تدریج، وی را در محافل علمی و سیاسی مطرح نمود، حوادثی در جنوب فارس و بخشهای پس کرانهای خلیج فارس به وقوع پیوست که با حیات سیاسی سید گره خورد و او را به ترک زادگاه و مهاجرت به ایران وادار نمود. در سال ۱۳۰۹ هجری قمری، انجمن تجار لارستانی، هیئتی به سرپرستی حاج علی وکیل، به نجف اشرف و کربلا اعزام نمود تا جهت زعامت روحانی و سیاسی منطقه، نسبت به اعزام یک عالم فرزانه، اقدام نمایند. این هیئت، در همان سال، وارد عتبات عالیات شدند و تلاش خود را برای شناسایی و دعوت عالم روحانی آغاز نمودند. تلاش آنها، در شهرهای نجف و کربلا به نتیجهای نرسید و آنان به سامره و نزد آیت الله میرزای شیرازی رفته، تقاضای خود را مطرح نمودند. سرپرست تجار لارستانی، از آیت الله میرزای شیرازی تقاضا میکند تا «نسبت به اعزام عالمی که برائت از ظلمه داشته باشند» ، آنان را یاری نماید. این عبارت، نشان میدهد که هیئت، در جستجوی یک عالم و روحانی است که بتوانند با اتکا به رهبریت او، علیه حاکمان و قدرتمندان محلی، دست به اقدام بزنند. تأکید سرپرست هیئت در ملاقات با آیت الله میرزای شیرازی، مؤید این مطلب است. میرزای شیرازی نیز با توجه به مذاکرات خود با هیئت لارستانی و با شناختی که از علمای عراق داشت، توصیه کرد که آنان به سراغ آیت الله سید عبدالحسین بروند و او را برای انجام چنین مقصودی، مناسب دانست. این انتخاب آگاهانه، نشانگر این مطلب است که احتمالاً فعالیتهای سیاسی و علمی سید، تا آن دوره، از چنان وسعت و شهرتی بهرهمند بوده که میرزای شیرازی، او را برای مبارزه و برائت از ظلمه توصیه کرده است. از طرفی دیگر بیانگر آشنایی کامل استاد، از روحیهی شاگرد و دستپروردهاش نیز هست.
ورود سید به لارستان، بتدریج موجب تغییرات اساسی در ساختار قدرت اجتماعی و سیاسی منطقه گردید. او توانست با اقدامات خود، لار را به عنوان پایگاه اصلی مبارزات ضد استعمار و استبداد قرار دهد و با حمایت بیدریغ تجار لارستانی که در آن دوره، در شهرهای مهم بندر لنگه، بندر عباسی، بندر دبی و «بندر بمبئی» دفاتر تجاری و بازرگانی داشتهاند، نهضت بزرگی را پیریزی نماید و از همان ابتدای ورود، نسبت به جریانات و رویدادهای سیاسی، واکنش نشان داده و از این رهگذر، حمایتهای گستردهی اقشار مردم جنوب ایران را به دست آورد.
● اقدامات سید در لارستان:
نخستین اقدام سید در سال ۱۳۰۹ هجری، تأسیس حوزهی علمیه در شهر لار بود. طلاب از حوزههای جغرافیایی مختلف ایران و از آن جمله از داراب، جهرم، شیراز، بوشهر، بندر لنگه، حاجیآباد، فیروزآباد و بعدها حتی از طلاب شیعه هندوستان به لار وارد میشدند و با حضور خود در کلاسهای درس آیتالله لاری با نظریات فقهی ـ سیاسی او آشنا شدند. در این مباحث موضعگیریهای صریح سید با اشکال مختلف «ظلم» و مصادیق آن مطرح میشد و به صورت دست نوشته و کتاب چاپ میشد. نخستین رسالهی سیاسی سید که نشانگر موضعگیری فکری او در قبال جریانات سیاسی آن دوره است در سال ۱۳۱۴ هجری و با عنوان با مسمای «آیات الظالمین» به چاپ رسید. سید در این رساله با استناد به آیات و روایات و احادیث اشکال مختلف ظلم و مصادیق آن را مشخص نموده است. از دیدگاه او حکومت قاجارها نماد ظلم در جامعه است و همکاری و همراهی با آن حرام است.
با توسعهی حوزهی علمیه و جذب شاگردان مختلف از نواحی جنوب ایران نمایندگان آیتالله لاری در مراکز مختلف شهری مستقر شدند و با ایجاد شبکهی گسترده و منسجم باعث شکلگیری قدرت جدیدی در منطقه شدند که در رأس آن آیتالله لاری قرار داشت. اسامی بسیاری از شاگردان سید و محل استقرار آنان در منابع ذکر شده است که مشهورترین آنان شیخ زکریای دارابی در داراب، سید محمد حقشناس در جهرم، زائر محمدخان اشکنانی در اشکنان، سید محمد بحرانی در فیروزآباد و سید محمد شُبّر در بندر لنگه را میتوان نام برد.
بسیاری از شاگردان او در هنگام آرامش به عنوان مبلغین مذهبی و در موقع درگیری به عنوان نیروهای نظامی در خدمت او قرار داشتند. یک شاهد عینی از ورود سید و نیروهایش به شیراز گزارش داده است که در بخشی از آن آمده است:
«نزدیکی ظهر بود که همهمهی ورود سید بلند شد آقا سوار بر الاغ در جلو و اطراف او عدهای آخوند ژولیده تحت الحنک انداخته سوار بر اسب تفنگ به دوش عبای سفید که آن را چقه میگفتند در بر قطارهای فشنگ را روی عبا بر کمر بسته بودند.»
تربیت نیروهای مؤمن و وفادار از نخستین اقدامات سید بود که با موفقیت به انجام رسید و موجب تقویت مبانی اقتدار سید و روحانیون گردید و در آستانهی انقلاب مشروطیت او و یارانش به عنوان قدرتمندترین نیروهای اجتماعی و مذهبی فارس شناخته شدند. منشأ اقتدار سید تواناییهای فردی، باورهای عمیق مذهبی، سرسختی در مبارزه با ظلم و حمایت گستردهی مادی و معنوی تجار و مردم از ایشان بوده است. اطمینان و اعتماد و اقتدار فوقالعاده سید در اعلامیهی ضد یهودی او که احتمالاً بین سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۰ هجری به طور گسترده در سطح منطقه توزیع گردیده است میتوان مشاهده نمود. شهرت و قدرت او در فارس را میتوان از بیانات یک شاهد عینی دریافت نمود که در این مورد مینویسد:
«سید در پیشوایی و ترویج احکام دین و در زهد و تقوی و پرهیزگاری در سراسر فارس شهرتی بسزا داشت و لاریها در هر کجا که بودند نسبت به مقام او طوری با ایمان و علاقمند بودند که در راه اجرای احکامش از بذل جان و مال دریغ نداشتند. خصوصیتی که سید را از سایر پیشوایان دینی ممتاز ساخته بود سرسختی عجیب و دشمنی آشتیناپذیری بود که با حکام و خوانین محلی و دار و دستههای آنان داشت و این صفت در او ساختگی نبود. نشست و برخاست و معاشرت و حتی دیدن شکل و قیافه آنان را کفر و گناه میدانست. مساعدتی که به مشروطه طلبان نمود قصدش قیام بر ضد ظلم، جور و استبداد بود.» روزنامهی حبل المتین در سال ۱۳۲۷ هجری ضمن چاپ عکس سید در صفحهی اول خود از او به عنوان «بلندکنندهی بیرق مشروطیت و متحرک سازنده حس ملیت در ممالک جنوب حضرت مستطاب سیدالاعلام حجةالاسلام» یاد کرده است.
● آیت الله لاری و مشروطیت
آیت الله لاری، سالها پیش از وقوع انقلاب مشروطیت، با تربیت شاگردان زیاد و تکیه بر حمایت مردم، اقتدار خود را در فارس جنوبی تثبیت نمود. اقدامات انقلابی او، با مبارزهی ضد میسیونری و ضد یهودی و تألیف رسایل سیاسی، به اوج خود رسید. وی با انتشار رسالهی سیاسی «آیات الظالمین» در سال ۱۳۱۴ هجری، موضع خود را در قبال رژیم قاجار مشخص نمود. محتوای این رساله، بیانیهای تند علیه مظالم و حکومتهای محلی است و میتوان دریافت که او، در اجرای احکام فقهی خود، حاضر به انجام هرگونه اقدام خطرناکی بود. ثبات قدم و سخت کوشی او در مبارزه علیه ظلم، بر همگان، روشن شده بود.
حاج علی اکبر فال اسیری، روحانی مشهور و سردمدار جنبش تنباکو در فارس، گفته است:«من فکر میکردم که خودم تندرو هستم، اما میبینم آقا سید عبدالحسینی، از من جلوتر است.»
یکی از معاصرین او که در جناح مخالف سیاسی ـ عقیدتی سید قرار داشت، مینویسد: «سید، به عمال دولت و حکام دیوانی اعتنایی نداشت و آنان را اهل ظلمه میدانست.»
از سید حاج سید میرزا نورالدین شیرازی نقل شده است که بعضی از علمای شیراز، از سید عبدالحسین لاری پرسیدند که این که شما میگویید باید جهاد کرد، در چه شرایطی واجب است و ایشان گفته بود: «الجهاد من المهد الی اللحد». این خصیصه، بارزترین ویژگی شخصیتی او در سالهای مبارزهی تا آخرین روزهای حیات به شمار میرود. بر این اساس، «سید»، طی سالهای بیش از انقلاب مشروطیت، با تأسیس حوزهی علمیه، تربیت شاگردان، تشکیل نیروهای مردمی و ایجاد ارتباط بین قدرتمندان محلی جنوب فارس، توانست به عنوان قدرتمندترین نیروی سیاسی جنوب شناخته شود.
با اعلام پیروزی انقلاب مشروطیت، آیت الله لاری، دستور تشکیل انجمنهای محلی با عنوان انجمن اسلامی را صادر نمود. اعضای انجمن اسلامی لار دوازده نفر بودند که به ریاست حاج علی لاری برگزار گردید. به دستور آیت الله لاری، انجمنهای مشابهی در شهرهای بندر لنگه، بندرعباس اِوَز، اشکنان، بستک، داراب و جهرم تشکیل شد و به طور عملی، ادارهی امور سیاسی این مناطق را برعهده گرفتند. احکام صادره از سوی آیت الله لاری، در این ایام، با امضای «سردار مختار ملت» و مُهر عبده عبدالحسین موسوی موجود است و نشان دهندهی انضباط اداری در تشکیلات انقلابی آن دوره است.
شواهد امر نشان میدهد که انجمنهای فارس جنوبی، با یک شبکهی ارتباطی قوی، با هم در ارتباط بودهاند و دستورات لازم، از مقر آیتالله لاری در شهر لار، به اعضا، ابلاغ میشده است. مهمترین وجه مشخصهی این دستورات، لزوم رعایت موازین شرعی و اسلامی است که در تمامی دستورالعملها به چشم میخورد.
ارتباط انقلابیون جنوب فارس با شیراز و تهران، بهوسیلهی خط تلگراف برقرار میشد. خط تلگرافی لار و بندر لنگه و بندر عباس، در دورهی مشروطیت، در اختیار انقلابیون قرار داشت. انجمنهای اسلامی بنادر عباس و لنگه، تحت نظر آیتالله لاری فعالیت مینمود و دستورالعملها، بهواسطهی تلگراف و پیک ارسال میشد.
اقتدار بیچون و چرای آیتالله لاری در فارس جنوبی و شهرت اقتدار و انضباط و هماهنگی نیروهایش، به شیراز و تهران رسید و انقلابیون، او را با عنوان رهبری مقتدر و تسلیمناپذیر و مردمی میشناختند و احترام خاصی برای او قائل بودند. انقلابیون شیراز که توان رویارویی با زیادهخواهیهای محمدرضا خان قوام الملک را نداشتند، در یک جلسهی مشورتی، تصمیم گرفتند که آیتالله لاری و نیروهایش را به شیراز دعوت کنند.
یکی از اعضای انجمن مشورتی شیراز، در این باره مینویسد: «زعمای انجمن اسلامی، برای اولین بار، حضرت آیتالله لاری و آقای حاج سید عبدالحسین طاب ثراه را از لار به شیراز دعوت کردند. سبب این دعوت این بود که انجمن اسلامی، در برابر نیروی استبداد که در نهایت قدرت بودند، به پشتیبانی یک روحانی بزرگ بنا داشت و چون با هیچ حیله و تزویری نتوانسته بودند حضرت آیتالله محلاتی که بزرگترین و بانفوذترین و عاقلترین روحانی عصر خود بود، را وارد معرکهی مشروطه خواهی کنند و در زیر نفوذ خود بگیرند و مرحوم آیتالله اصطهباناتی، آقای شیخ محمدباقر، از نظر شیخوخیت و سادگی، مرد چنان میدانی نبود و آیت الله لاری، در خصومت با عوامل استبداد و دستگاه جور، شهرت زیادی داشت، او را به این مناسبت طلبیدند که از وجود او و نفوذ کلمهی او، در راه پیشرفت مشروطیت و تقویت جبههی آزادی، استفاده نمایند.»
دعوت انجمن اسلامی از سید، فرصت جدیدی را برای او و یارانش فراهم آمد تا بتواند نهضت ضد ظلم خود را به نواحی دیگر فارس گسترش دهد. سید، به دعوت انقلابیون شیراز پاسخ مثبت داد و با تدارک نیروی پنج هزار نفری از چریکهای عشایری و شبه عشایری جنوب فارس، به طرف شیراز حرکت کرد. نیروهای نظامی همراه او، از عشایر دولخانی، کوهستانی، بیخهای، بیرمی، اشکنانی، بنارویی، و شرفویی، و تفگچیان لاری تشکیل میشد. ورود او و یارانش به شیراز، با هیاهوی بسیار و استقبال فراوان روبهرو شد.
یک شاهد عینی در این باره مینویسد:
«روز ورود سید به شیراز، در شهر، هیجانی به پا بود؛ مردم، دسته دسته، هم برای تجلیل از پیشوای با آوازه و هم برای طرفیت او با قوامیها و این که حالا به کمک مشروطهخواهان آمده برای استقبال خود را آماده نموده و در دروازهی سعدی که سید و همراهان از آن راه وارد میشدند، اجتماع کردند. سید، بر الاغی سوار بود، تحت الحنکی انداخته و عمامهی سیاهی بر سرداشت. از حیث قیافهی ظاهری، دارای قامتی متوسط، چهرهای گندمی، بلکه مایل به تیرگی و محاسن معمولی داشت. از هیکل و قیافهی سید، چیزی که جلب توجه میکرد، چشمان او بود. بعدها در نماز جماعت و در بلوای شاهچراغ که آن هم داستانی دارد، شخصاً و مکرر در مکرر او را دیدم که چشمان وی، جذابیت و گیرندگی خاصی داشت و روی هم رفته، در تأثیر چشمان سید جمال الدین افغانی، آنچه که خوانده بودم، در دو چشم سید دیدم. من تا آن روز، آخوند تفنگی و عمامه به سر ندیده بودم. روز ورود سید به شیراز، آخوندهای تفنگی عمامههای بزرگ و سیاه خود را بر سر، تحتالحنک انداخته، عباهای سفید نازک (چقه) به دوش، یک قطار فشنگ به کمر بسته و تفنگهای پنج تیر خود را مهیای نشانهگیری و تیراندازی کرده بودند. رییس ملازمین که اسب سفید او، دنبال الاغ سید بود،و اسمش شیخ زکریا و برادرش شیخ عبدالحسین بود. کلیهی اهالی سرکوه، از مجاهدین و فداییان سید به شمار میرفتند. غیر از تیپ آخوند و عمامه به سر، دو سه نفر کاکاسیاه در رکاب سید بودند که میگفتند در شب تاریک، پای مور را با تیر میزنند و تیرشان خطا نمیکند.»
سید و یارانش، بلافاصله پس از ورود به شیراز، در منزل یکی از تجار لاری ساکن شدند و نخستین نماز جماعت، با حضور جمع کثیری از همراهان، برگزار گردید. حضور او در شیراز، توازن قوا را به نفع مشروطه خواهان به هم زد و انقلابیون را برای رویارویی مستقیم با قوامالملک شیرازی و نیروهای مستبد، آمادهتر ساخت. با استقرار نیروهای سید در شیراز، صف آرایی مشروطه خواهان و مستبدین آغاز شد و هر دو طرف، حداکثر توان خود را برای یک رویارویی جدی و خصمانه به کار گرفتند.
سید، بهمنظور حفظ انضباط جمعی و منظم کردن تشکیلات نظامی و سیاسی خود، در نخستین اقدام، به تأسیس انجمنی جدید با نام انصار مبادرت نمود. تشکیل این انجمن و تدوین اساسنامهی آن با حمایت جدی انجمن اسلامی شیراز و انقلابیون همراه شد.
● انجمن انصار
سید که با دعوت انجمن اسلامی به شیراز آمده بود، بلافاصله پس از ورود، خود، به تأسیس انجمنی به نام «انصار» اقدام نمود. این انجمن، از تمامی مهاجرین لارستانی و جنوب فارس و از مشروطه خواهان آن نواحی تشکیل شده بود.
ورود سید به شیراز و شرکت مؤثر او در تحولات فارس، برای نخستینبار، در مذاکرات روز نهم رمضان سال ۱۳۲۵ ه .ق مجلس شورای ملی انعکاس یافت. در مذاکرات یکماههی مجلس، مباحث موافق و مخالفی علیه سید مطرح گردید. در شیراز نیز مستبدین بیکار نشستند و برای نخستینبار، در صدد ترور سید برآمدند. نقشهی قتل سید، با هوشیاری محافظین او خنثی گردید. اعضای «انجمن انصار»، در اعتراض به این اقدام، در صحن شاهچراغ متحصن شدند. نظامالسلطنه مافی، والی فارس، امکان مقابله با این حوادث را نداشت و در روز هفتم رمضان سال ۱۳۲۵ه.ق، از مقام خود استعفا داد و بلافاصله به طرف اصفهان حرکت کرد. دو روز بعد، امام جمعهی شیراز که مایل نبود سید لاری در مسجد نماز جماعت به جای آورد، پیشدستی کرده و برای ادای نماز، به مسجد نو رفت. تفنگچیان لاری و کواری مسجد را محاصره کردند و درگیری بین نیروهای حامی امام جمعه و سیدلاری آغاز شد و به مدت چند روز ادامه یافت و هر دو طرف برای تصرف تلگرافخانه به حملهی نظامی دست زدند. نیروهای قوامالملک توانستند پیش از نیروهای مشروطهخواه، در تلگرافخانهی شیراز مستقر شوند. درگیری تمام عیاری بین نیروهای سید و قوامالملک به وقوع پیوست. در یک نامهی شخصی، سید، تعداد نیروهای خود را ۵ هزار تن ذکر کرده است. نیروهای مستبدین، در هنگام استقرار خود در تلگرافخانه، تلگرافات متعددی به شکایات از معتمد دیوان کواری و نصیر الملک مخابره نمودند. انجمن ایالتی فارس نیز به حمایت از مشروطهخواهان وارد صحنه شد و سیل تلگرافات، به تهران، سرازیر شد. سید عبدالحسین لاری که خود را در موقعیتی خطرناک احساس میکرد، طی نامهای، از اسماعیل خان صولتالدوله، رییس ایل قشقایی، تقاضای کمک نمود. نیروهای کمکی قشقایی، در بیست و نهم ماه رمضان، وارد شیراز شدند. تعداد این نیروها، تا ۶ هزار نفر برآورد شده است .از سوی دیگر محمد رضا خان قوام الملک نیز از نیروهای عشایری ایل خمسه استمداد طلبید و نیروهای خمسه نیز در یک لشکرکشی تمام عیار، وارد شیراز شدند. مشروطهخواهان توانستند تلگرافخانه را از تصرف مستبدین خارج کنند. در همان حال، سید عبدالحسین لاری که از حمایت کنسول بریتانیا در شیراز از مستبدین مطلع شد، مکتوبی به قنسول اعلیحضرتی انگلیس نوشت و در آن نامه تهدید کرد که چنانچه پسران قوامالملک از تهران وارد شیراز شوند، جنگی بزرگ به وقوع پیوسته و جان اروپاییان در معرض خطر جدی واقع خواهد شد.
پژوهشگر: دکتر باقر وثوقی
منبع: "آیت الله لاری و جنبش مشروطه خواهی" نوشته "دکتر باقر وثوقی"
انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بهار ۱۳۸۳
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست