یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

ساركوزی در مقابل شیراك


صحنه سیاست داخلی فرانسه طی ماههای گذشته شاهد تحولات مهمی بود كه نتیجه و برآیند این تحولات می تواند طی سالهای آینده منجر به اتخاذ رهیافتهای جدید در زمینه سیاست داخلی و همچنین سیاست خارجی این كشور بود

اولین نتیجه مستقیم تحولات مزبور آن است كه رهبری حزب حاكم فرانسه (ائتلاف برای حركت مردمی) كه تاكنون در دست «آلن ژوپه» دوست و متحد سیاسی «ژاك شیراك» رئیس جمهوری فرانسه بود، به «نیكلا ساركوزی» رقیب شیراك منتقل شد. نیكلا ساركوزی وزیر اقتصاد سابق فرانسه در یك گردهمایی حزبی با بیش از ۸۰درصد آرا هواداران حزب ائتلاف برای حركت مردمی فرانسه، به عنوان رئیس جدید آن انتخاب شد.نظام سیاسی فرانسه، ریاست جمهوری است و مجلس ملی فرانسه در مقابل رئیس جمهور از قدرت كمی برخوردار است و سمت ریاست حزب یك شغل حاشیه ای به حساب می آید، ولی ریاست حزب حاكم، ساركوزی را در موقعیتی قرار می دهد كه بتواند از حزب به عنوان یك ماشین تبلیغاتی برای شركت در انتخابات ریاست جمهوری سال۲۰۰۷ استفاده كند و در عین حال، طرحها و سیاستهای جدید خود را به فرانسویان عرضه كند.ساركوزی در شرایطی به عنوان جانشین ژوپه انتخاب شد كه او در ژانویه ۲۰۰۴ به اتهام فساد مالی محاكمه و به ۱۰سال حبس محكوم شد. دادگاه تجدیدنظر پاریس حكم ژوپه را بعداً به ۱۴ماه حبس تعلیقی كاهش داد. ژوپه معاون شیراك در اواخر دهه ۱۹۸۰ در زمان تصدی او بر شهرداری پاریس بود. ژوپه بعداً متهم شد با سندسازی، بخشی از بودجه شهرداری پاریس را تحت عنوان مشاغل ساختگی به دوستان مشترك خود و شیراك داده است.شیراك و ساركوزی هر دو سیاستمدارانی محافظه كار و متعلق به جناح راست میانه فرانسه هستند، ولی دیدگاهها و نظرات متفاوتی در خصوص مسائل سیاسی و اقتصادی فرانسه دارند. بخشی از دیدگاههای این دو سیاستمدار فرانسوی از نظر می گذرد:شیراك، سیاستمداری محافظه كار و طرفدار نظریات ژنرال «دوگل» است. وی معتقد است: قدرت و نفوذ فرانسه باید از طریق اروپای متحد كه مبتنی بر اتحاد فرانسه با آلمان است، تجسم یابد. شیراك از نظام تأمین اجتماعی پرهزینه، ولی فراگیر فرانسه حمایت می كند. شیراك معتقد است مسلمانان فرانسه كه با ۵میلیون نفوس پرجمعیت ترین اقلیت مسلمان اروپا هستند، باید در جامعه فرانسه ادغام شوند. وی معتقد به جدایی مطلق دین از دولت است و اینكه همه مردم فرانسه قطع نظر از آیین و اعتقادات خود باید تحت سیطره قوانین یكسانی باشند. مطابق نظر شیراك، چون بحرانی در فرانسه وجود ندارد، نیازی نیز به اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در كشور نیست.در مقابل، ساكوزی اعتقادی به سنتهای گذشته فرانسه ندارد. ساركوزی معتقد است در اتحادیه اروپا، فرانسه دیگر نمی تواند صرفاً متكی بر محور فرانسه آلمان باشد، بلكه فرانسه علاوه بر آلمان نیازمند اتحاد با چهار دولت انگلیس، اسپانیا، ایتالیا و لهستان است. ساركوزی كه طی سفرهای خارجی خود به آمریكا از «ثروت و قدرت» آن كشور ستایش می كند، اعتقاد به برقراری پیوندهای قوی میان اروپا و آمریكا دارد و خواستار اتخاذ رهیافت معتدل تری نسبت به آمریكا است. البته وی مراقب است تا در فرانسه به عنوان یك شخصیت طرفدار آمریكا معرفی نشود.

در عین حال ساركوزی خواهان تجدیدنظر اساسی در نظام تأمین اجتماعی فرانسه و درصدد كاهش مقررات دولتی و كاهش تصدی دولت بر امور و نیز بازار كار منعطف است. الگوهای اجتماعی موردنظر ساركوزی، الگوهای موجود در كشورهای انگلیس و اسپانیا هستند و نه آلمان كه با مشكلات قابل ملاحظه ای برای تأمین مالی نظام تأمین اجتماعی خود روبرو است. وی سیاست فرانسه برای ادغام مسلمانان این كشور را شكست خورده می داند و خواستار اجرای الگوی مهندسی اجتماعی مطابق روش های آمریكا است تا زمینه كمك به اقلیتها فراهم شود.به طور خلاصه، در جایی كه شیراك توصیه به محافظه كاری و احتیاط می كند، ساركوزی درصدد نوسازی و تغییر است. یكی ازمشاوران ساركوزی اظهار می دارد: فرانسه ابدی نیست و اگر درصدد اصلاح برنیاید، قدرت فرانسه رو به افول خواهد رفت.دیدگاههای متمایز شیراك و ساركوزی، در حقیقت، منعكس كننده دو نوع شخصیت سیاسی متفاوت هستند. شیراك فعالیت سیاسی خود را از مناطق روستایی فرانسه آغاز كرد. اولین سمت او، وزارت كشاورزی بود و وی هنوز علاقه وافری به امور كشاورزی دارد. شیراك با دختری از خانواده اشراف فرانسه ازدواج كرد و در اجتماع فرانسه بیشتر از آنكه نماینده طبقه بالای جامعه باشد، نماینده طبقه متوسط است.وی فارغ التحصیل دانشكده ملی مدیریت است كه بسیاری از شخصیتهای سیاسی فرانسه از آن فارغ التحصیل شده اند. شیراك مدارج قدرت را بی وقفه طی كرده است.با وجود آنكه اتهاماتی به شیراك در دوران تصدی وی بر شهرداری پاریس وارد شد، ولی از تعقیب قضایی مصون ماند و علی رغم این اتهامات، مردم فرانسه وی را شخصیتی قابل اطمینان در اداره امور كشور می دانند. ۷۶درصد مردم فرانسه از چهره ای كه وی در جهان از كشورشان ارائه داده است راضی هستند. در مجموع، فرانسویان از نحوه ریاست وی بر كشور خرسندند.ساركوزی برخلاف سایر سیاستمداران فرانسه، شخصیتی متفاوت دارد. پدر وی از مهاجرین مجارستانی بود و مادرش یك یهودی یونانی تبار است. همسر وی دارای پدر و مادر اسپانیایی و روس است. شاید همین ویژگی های شخصیتی ساركوزی است كه باعث می شود وی در مقایسه با دیگر سیاستمداران فرانسوی دارای نقاط ضعف است؛ زیرا فاقد اسم و رسم، شهرت و اعتبار خانوادگی است.ساركوزی برخلاف بسیاری از شخصیتهای سیاسی فرانسه از دانشكده ملی كشورداری فارغ التحصیل نشده است. او به شغل وكالت اشتغال داشته است و فعالیت حزبی خود را از یكی از حومه های پاریس به نام «نویی» به عنوان شهردار آغاز كرد. وی نماینده نسل متفاوتی است. وی خود را نماینده عموم مردم اعم از افراد نیروی انتظامی، آتش نشانان و فروشندگان مغازه ها می داند.او بسیار علاقه مند است تا موضوع دوربین های تلویزیونی و در حالات معمول زندگی مانند وقتی كه در حال ورزش است، قرار بگیرد. این درحالی است كه شیراك معمولاً دوست دارد در وضعیتی كه در باغ كاخ الیزه در حال تفكر سیاسی است، موضوع تصاویر مجله «پارچ مارچ» باشد و خود را نماینده كشاورزان قدیمی فرانسه می داند.به طور خلاصه، اگر ساركوزی بر شیراك و دیگر سیاستمداران محافظه كار فرانسه پیشی گرفته، به دلیل آن است كه شخصیت متفاوتی را ارائه می كند. رابطه میان فرانسویان و ساركوزی یك نوع رابطه انقیاد برخلاف آنچه در مورد شیراك صدق می كند، نیست بلكه یك نوع رابطه مبتنی بر تهییج است. مردم فرانسه تحت تأثیر اراده و انرژی زیاد ساركوزی در انجام امور قرار گرفته اند. در دوران ریاست جمهوری شیراك، فرانسه در حالت ثبات به سر می برد، درحالی كه ساركوزی قصد تغییر فرانسه را دارد.فعالیت سیاسی ساركوزی از سال ۱۹۷۵ و زمانی كه وی دانشجو بود، آغاز شد. شیراك نقش اصلی را برای ارتقای ساركوزی در هرم قدرت فرانسه ایفا كرد. ولی در سال ۱۹۹۵ به دلیل حمایت ساركوزی از «ادوارد بالادور» كه رقیب سیاسی اصلی شیراك بود، وی مورد غضب شیراك قرار گرفت، به نحوی كه بیش از ۳ سال از صحبت با وی خودداری كرد. ساركوزی در سال ۲۰۰۱ در مورد رابطه خود با شیراك نوشت: وی هیچگاه شیراك را به عنوان دوست خود محسوب نكرده، بلكه برعكس این موضوع صادق است. وی در سال ۲۰۰۲ مجدداً به صحنه فعالیتهای سیاسی فرانسه بازگشت و با ایفای سمت وزیر كشور فرانسه توانست در مدت كوتاهی محبوبیت زیادی كسب كند. برخی از صاحبنظران، انتقال ساركوزی از وزارت كشور به وزارت اقتصاد و انتصاب وی به عنوان وزیر اقتصاد را با توجه به مشكلاتی كه اقتصاد فرانسه در زمینه كسر بودجه، بیكاری و كاهش قدرت خرید مردم با آنها مواجه است، دامی توسط شیراك به منظور مخدوش نمودن چهره ساركوزی دانستند، ولی ساركوزی با فعالیت زیاد توانست از وزارت اقتصاد فرانسه به عنوان زمینه ای برای ارتقای موقعیت خود استفاده كند.استراتژی سیاسی وی بر دو رهیافت استوار است كه عبارتند از «اقدام» و «ارتباطات» كه از طریق انرژی فوق العاده وی عملی می شوند. وی اظهار می دارد آنچه را كه عملی است، انجام می دهد. وی «تونی بلر» و «بیل كلینتون» را به عنوان رهبرانی كه از ایدئولوژی عدول كردند، مورد ستایش قرار می دهد و طرفدار راه حل های مبتكرانه در مسائل سیاسی و اجتماعی است. ساركوزی از اینكه در انگلیس و آمریكا وی را لیبرال بنامند، خوشحال می شود ولی در فرانسه مطلقاً از اینكه وی را لیبرال بدانند، احتراز می كند، زیرا در این كشور، یك سیاستمدار نمی تواند با تبلیغ اقتصاد بازار آزاد، امید به موفقیت در انتخابات داشته باشد.ساركوزی معتقد است شفاف بودن، انعطاف پذیری و اجازه به شهروندان برای انتخاب كلید های موفقیت جامعه فرانسه است. در خلال هفت ماهی كه وی در وزارت اقتصاد فرانسه بود، سعی كرد قانون كار ۲۵ ساعت كار در هفته را تعدیل كند و كسر بودجه فزاینده فرانسه را به زیر ۳ درصد برساند كه مورد نظر كمیسیون اروپا است. وی مالیات برارث را كاهش داد و علی رغم مقاومت هایی كه در برخی مؤسسات دولتی مانند شركت برق فرانسه وجود داشت، سهام شركت های دولتی را در بازار بورس عرضه كرد.در عمل ساركوزی از روش اجبار به اندازه سیاست های اقتصاد بازار آزاد استفاده می كند تا به نتایج مورد نظر خود برسد. به عنوان مثال، وی با دعوت از صاحبان سوپرماركت ها، آنان را وادار كرد تا با كاهش قیمت های خرده فروشی موافقت كنند. ساركوزی برای ممانعت از تعطیلی یك كارخانه تولید موادغذایی فرانسه به نام «پرییر» از شركت سوئیسی «نستله» كه عرضه كننده محصول اصلی بود، خواست تا از توزیع محصولات دارای یارانه خود در فرانسه خودداری كند و برای آنكه فرانسه در زمینه صنایع دفاعی بتواند رقابت كند، زمینه را برای ادغام شركت های «تالس» و «ادز» فراهم كرد. در سمت وزیر كشور، وی توانست مهاجرت و فحشا را در فرانسه تحت نظارت درآورد. ساركوزی از سیاست صنعتی قوی حمایت می كند تا بتواند افكار خود در زمینه راه حل های مبتنی بر بازار آزاد را عملی كند.ساركوزی به عنوان یك سیاستمدار عملگرا شناخته می شود. او در سمت وزیر كشور به منظور نظارت دولت بر فعالیتهای اسلامی در فرانسه، شورای آیین اسلام را تأسیس كرد و اخیراً پیشنهاد كرد تا دولت به تأمین بودجه مساجد در فرانسه كمك كند.ساركوزی اعتقاد دارد فرانسویان در صورتی كه اصلاحات برای آنان به درستی توضیح داده شود و منافع اصلاحات برای آنان بازگو گردد، آن را قبول می كنند. وی از توانایی زیادی برای اقناع مردم برخوردار است. در عین حال، ساركوزی باید تجربه تلخ آلن ژوپه را كه در سال ۱۹۹۵ در اجرای اصلاحات شكست خورد، به خاطر داشته باشد.ساركوزی در خلال دوسال آینده سعی خواهد كرد خود را بیش از گذشته از شیراك متمایز نشان دهد، ولی هنوز مردم فرانسه، وی را به عنوان یك محافظه كار می شناسند. در عین حال، وی باید مراقب باشد تا به عنوان یك شخصیت سیاسی رادیكال اشتهار نیابد، زیرا در فرانسه رادیكال بودن یك فضیلت برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری به شمار نمی آید.در مقابل، ممكن است شیراك سعی كند از «دومینیك دوویلپن» وزیر كشور فعلی كه به عنوان یك نویسنده و روشنفكر از محبوبیت در میان فرانسویان برخوردار است، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۷ حمایت كند. دوویلپن در سمت وزیر خارجه فرانسه با مخالفت با حمله آمریكا به عراق به عنوان نماد صلح دوستی فرانسویان اشتهار یافت. حمایت از آلن ژوپه نیز گزینه دیگر شیراك برای مقابله با ساركوزی است، در عین حالی كه احتمال نامزدی شیراك در دور سوم انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۷ نیز وجود دارد.البته پیروزی جناح راست فرانسه، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۷ فرانسه قطعی نیست. همانگونه كه پیروزی سوسیالیست ها در انتخابات شوراهای استانی در اردیبهشت ماه و انتخابات پارلمان اروپا در خرداد سال ۱۳۸۳ نشان داد، جناح چپ فرانسه نیز از شانس پیروزی در انتخابات برخوردار است. رهبران حزب سوسیالیست فرانسه به منظور تعیین موضع حزب در خصوص رأی به قانون اساسی اروپا در همه پرسی سال آینده، انتخابات داخلی حزب را روز چهارشنبه یازدهم آذر (اول دسامبر) برگزار نمودند. در این همه پرسی موضع «فرانسوا هولاند» دبیر حزب سوسیالیست در خصوص رأی مثبت به قانون اساسی اروپا تأیید شد و موضع «لوران فابیوس» نخست وزیر اسبق و مخالف قانون اساسی اروپا مورد تأیید هواداران و اعضای حزب قرار نگرفت. به عبارت دیگر، حزب سوسیالیست نیز خود را برای معرفی نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۷ آماده می كند.