پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

ترجمه کتاب درس های نبرد ایران و عراق اثر آنتونی کردزمن بخش سیزدهم


ترجمه کتاب درس های نبرد ایران و عراق اثر آنتونی کردزمن بخش سیزدهم

در جنگ ایران و عراق, در سطح وسیعی از پدافند هوایی, بالگرد و سیستمهای موشکی استفاده شد همچنین اولین جنگ در تاریخ معاصر بود که در آن سلاحهای شیمیایی درحجمی گسترده , مورد استفاده قرار گرفت بر خلاف درگیری اعراب و اسرائیل در سال های ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۲, ایران و عراق , تاکتیک و استراتژی خاصی برای بهره گیری از تکنولوژی در میدان نبرد نداشتند

۱۳) جنگ موشکی و نبرد هوایی؛ تسلیحات کشتار جمعی:

۱۳-۰) جنگ موشکی و هوایی:

در جنگ ایران و عراق، در سطح وسیعی از پدافند هوایی، بالگرد و سیستمهای موشکی استفاده شد. همچنین اولین جنگ در تاریخ معاصر بود که در آن سلاحهای شیمیایی درحجمی گسترده ، مورد استفاده قرار گرفت. بر خلاف درگیری اعراب و اسرائیل در سال های ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۲، ایران و عراق ، تاکتیک و استراتژی خاصی برای بهره گیری از تکنولوژی در میدان نبرد نداشتند.

نکات اساسی و آموزه های این جنگ را می توان در این موارد خلاصه نمود:

۱) نیروی هوایی نقش مهمی در جنگ دارد، اما هرگز به عنوان تاکتیک و استراتژی اصلی جنگ نمی توان به آن چشم دوخت. بلکه میزان و کیفیت تسلیحات دو طرف است که نقش اصلی را بازی می کند.

۲) هیچیک از دو کشور نتوانستند از تجهیزات هشدار دهنده و سیستمهای موشکی سطح به هوای خود به خوبی استفاده کنند. هر دو کشور موشکهای با برد نزدیک را بکار می گرفتند، چرا که با مشکل کمبود دانش فنی و انتقال تکنولوژی مواجه بودند.

۳) ایران و عراق از توپ ها و مسلسلهای ضد هوایی خود برای ایجاد آتش پشتیبانی و به عنوان سلاحی برای مقابله با پیاده نظام بهره می گرفتند. این مورد در تمام کشورهای جهان سوم الگوی مشابهی دارد که مطالعۀ آن ضروری به نظر می رسد.

۴) هر دو کشور از موشکهای سبک و دوش پرتاب سطح به هوا درسطحی گسترده استفاده می کردند. عراق بیشترین تمرکز و اعتماد خود را معطوف به این موشکهای سبک کرده بود، به این دلیل که استفاده از آنها بسیار ساده بود و نیازی به هماهنگی خاصی با سیستمهای هشدار دهنده و مدیریت جنگ نداشتند و هر لحظه قابل استفاده بودند.

۵) نبرد هوایی نیز تحت تأثیر تکنولوژی قرار داشت، اما فاکتور اصلی در این مورد بازهم انتقال تکنولوژی و دسترسی دو طرف به حمایت های خارجی بود.

۶) تلاشها برای جلوگیری از بمباران ها و پیشروی نیروهای زمینی نیز با موفقیت نسبی همراه بود. اما مشکل همیشگی در پشتیبانی هوایی، بار دیگر خود را نمایان می ساخت.

۷) موشک های سطح به سطح تا سالهای پایانی جنگ نیز کاربرد و تأثیر چندانی نداشت، تا اینکه عراق با استفاده ازحملات موشکی پیوسته، تلاش کرد تا روحیۀ مردم ایران را تضعیف کرده و حمایت های آنها از جنگ را کاهش دهد.

۸) استفادۀ عراق از سلاح های شیمیایی در سال آخر جنگ، در سطح نظامی و سیاسی به ابزاری قدرتمند و البته بحران زا تبدیل گشت.

۹) هیچ یک از دو طرف از سلاح هسته ای استفاده نکردند، اما همواره برای دستیابی به آن تلاش می کردند.

۱۳-۱) موشک های سطح به هوا:

مؤثرترین پدافند هوایی در طول جنگ ایران و عراق، توپ های ضد هوایی و موشک های با برد کوتاه بودند. اگرچه هر دو کشور موشکهای با برد میانه و دور برد نیز در اختیار داشتند، اما هرگز بهرۀ مؤثری از آنها نبردند.

عراق با موشکهای دور برد SA-۲ و میان برد SA-۶ جنگ را آغاز کرد و تا پایان جنگ نیز سامانه های موشکی خود را فعال نگاه داشت. توان موشکی عراق در طول جنگ نیز به تدریج افزایش یافت و در سال پایانی درگیری ها، انواع موشک های دوربرد و میان برد و نهایتاً موشک SA-۱۴ را در اختیار گرفت. البته عراق در بکار گیری این موشک ها مشکلاتی نیز داشت که جزئیات آن در دست نیست. مسائل سیاسی نیز در این عدم کارایی دخیل بود. عراق بدون دکترین خاصی در این زمینه پا به عرصۀ جنگ گذاشت و دانش فنی لازم برای بهره گیری از پتانسیل موشکی خود را نداشت. در سالهای آخر جنگ نیز کارشناسانی از اسرائیل به کمک عراق آمدند تا این کشور بتواند سیستم های کنترل و ارتباط و همچنین سامانه های موشکی خود را فعال نگه دارد.

حملات هوایی ایران نیز پس از سالهای ابتدایی جنگ ، بسیار پراکنده دنبال شد و نمی توان بطور دقیق در مورد آن قضاوت کرد.

ایران جنگ را با پدافند مناسبی از موشکهای هاوک آغاز کرد. این موشکها برای دفاع از تجهیزات و تأسیسات ثابت نظامی این کشور تدارک دیده شده بود. اما در طول جنگ، ایران نتوانست بخوبی از این موشکها بهره گیرد. عدم توانایی ایران ناشی از آشفتگی بوجود آمده از سقوط شاه بود. پشتیبانی فنی از سیستمهای ایران بسیار ضعیف بود و لوازم مورد نیاز این تجهیزات نیز عمدتاً در دسترس نبود. پشتیبانی فنی سامانۀ موشکی هاوک در دست آمریکا بود که پس از سرنگونی شاه، این حمایتها قطع شد.

روی هم رفته تجربۀ ایران و عراق در مورد موشکهای میان برد و دور برد، مشکلات آنها برای انتقال سیستمهای با تکنولوژی بالا به کشورهای جهان سوم را برجسته تر می سازد. اغلب این کشورها در بکارگیری سامانۀ مدرن موشکهای سطح به هوا توانایی لازم را ندارند و نیاز به پشتیبانی مداوم کشورهای غربی دارند. در این میان، تنها مصر توانست در جنگ ۱۹۷۰ تا حدودی از این موشک ها و سیستمهای پدافند موشکی، بهره گیرد.

توجه به این نکته ضروری است که بسیاری از موشکهای شلیک شده به هدف برخورد نمی کرد و تلفات این موشکها انهدام یک هدف به ازای هر ۲۰ تا ۳۰ موشک بود واغلب هدف گیری ها، دقیق بسیار دشوار بود.

۱۳-۲) توپخانۀ پدافند هوایی:

هر دو طرف در طول جنگ به این نکته پی بردند که استفادۀ گسترده از توپخانۀ ضد هوایی، از عملیات بالگردها و جنگنده های طرف مقابل جلوگیری می کند. ایران و عراق متوجه این نکته شدند که پدافند هوایی مؤثر، منجر به کاهش کارایی و خنثی کردن عملیات های هوایی دشمن می شود.

همچنین هر دو کشور متوجه شدند سلاح های ضد هوایی، می توانند به عنوان توپخانۀ بسیار کارآمدی مورد استفاده قرار گیرند. از این رو تعداد قابل توجهی از این تجهیزات را در خط مقدم جبهه مستقر کردند. مسلسل های ضد هوایی نیز قابلیت بسیار خوبی در مقابله با تهاجم جنگنده ها داشتند و این امکان را داشتند تا در خارج از تیر رس موشک ها و راکت های دشمن قرار گیرند.

اهمیت این توپهای ضد هوایی از آنجا مشخص می شود که عراق در سال ۱۹۸۰، ۱۲۰۰ توپ ضد هوایی در اختیار داشت اما در سال ۱۹۸۵این رقم به ۴۰۰۰ توپ افزایش یافت. پس از این تاریخ نیز دائماً بر تعداد این توپ ها افزوده می شد و با اضافه کردن موشکهای با برد کوتاه، از ترکیب آنها علیه نیروهای پیاده نظام ایران استفاده می کردند.

ایران نیز در ابتدای جنگ، ۱۸۰۰ توپ در اندازه های مختلف از ۲۳ تا ۸۵ میلی متری و مسلسلهای ضد هوایی در اختیار داشت.اما در سال ۱۹۸۵ این تعداد به ۲۵۰۰ و در سال ۱۹۸۸ به ۲۸۰۰ توپ و مسلسل افزایش یافت.

۱۳-۳) قدرت و قابلیت های هوایی:

تاریخ جنگ های هوایی شامل چندین فاز متفاوت می شود. این فاز ها عبارتند از:

۱) حملۀ غافل گیرانۀ عراق در سپتامبر ۱۹۸۰، که با درگیری های کوتاه مدت در هوا و حملات زمینی همراه بود و در نهایت با برتری ایران در اواخر مارس ۱۹۸۱ پایان یافت.

۲) بن بست در جنگ از آوریل ۱۹۸۱ تا سپتامبر ۱۹۸۳ با دفاع نیروهای زمینی؛ شکست تدریجی ایران و از دست دادن قوای هوایی و توان پدافند هوایی.

۳) سپتامبر ۱۹۸۳ تا اواسط ۱۹۸۵ ، برتری هوایی عراق و افزایش کارآمدی عملیاتهای هوایی این کشور.

۴) اقدام عراق به بمباران های استراتژیک با هدف ایجاد وقفه در صادرات نفت ایران.

۵) افزایش تهاجمات هوایی عراق و حملات این کشور پس از شکست در فاو در اوایل ۱۹۸۶. ۶- ادامۀ جنگ شهرها در آگوست ۱۹۸۷ و در پی آن جنگ موشکی در سال ۱۹۸۸.

مسیر کلّی نبرد هوایی بین ایران و عراق را عواملی تعیین می کرد که در ادامه آمده است:

۱) عدم آگاهی کافی عراق از نقاط ضعف ایران در آغاز جنگ که باعث شد عراق – در برنامه ریزی حملات خود دقت کافی را بکار نبندد و حملات هوایی ناموفقی را انجام دهد.

۲) نیروی هوایی ایران نیز توانایی قابل توجهی از خود نشان داد و بویژه در حملات زمینی بسیار پر قدرت ظاهر می شد که نتیجۀ سالها آموزش نیروهای آمریکایی در ایران بود.

۳) درصد بالای فرسودگی تجهیزات نیروی هوایی بدلیل کمبود لوازم یدکی و مشکلات خدماتی، بویژه پس از حملات ایران در سال ۱۹۸۲، نهایتاً به برتری نیروی هوایی عراق انجامید.

۴) تغییر رویۀ عراق به سمت استفاده از هواپیماها و مهماتی که تأمین و پشتیبانی آنها تماماً بعهدۀ کشورهای غربی بود.

۵) عدم موفقیت ایران در جایگزینی جنگنده های روسی و چینی ساخت کرۀ شمالی با جنگنده های آمریکایی.

در زمان آغاز جنگ، برتری نیروی هوایی با ایران بود. این کشور ۴۴۵ جنگنده و عراق ۳۷۲ جنگنده داشتند و کیفیت هواپیماهای ایران نیز بسیار بهتر از عراق بود. اما با گذشت زمان اندکی از آغاز جنگ، توان هوایی ایران بشدت کاهش پیدا کرد و از ۲۰۰ هواپیمای عملیاتی ایران، تنها ۸۰ فروند آن باقی ماند. جنگنده های عراق نیز به ۵۰۰ فروند افزایش یافت.

۱۳-۴) نبرد هوایی جنگنده ها:

نبرد هوایی ایران و عراق بیش از مسائل تاکتیکی و فنّی، تحت الشعاع مشکلات فرماندهی، سازماندهی ضعیف نیروها، کمبود قطعات هواپیما و خطاهای انسانی بود. هردوکشور سعی در حفظ هواپیماهای خود داشتند و تا حد ممکن از درگیری خودداری می کردند. عراق بدلیل مشکلات ایران در تأمین قطعات و نگهداری از هواپیماها، برتری هوایی زیادی نسبت به این کشور پیدا کرد.

تنها در فاز اول جنگ، نبرد رو در روی جنگنده ها اتفاق افتاد. در این مرحله نیروی هوایی ایران، نیروی برتر بود. اما این برتری بیش از هر عاملی بدلیل بی کفایتی وعملکرد ضعیف جنگنده های عراقی بود. عراقی ها در مورد توانایی ایران انقلابی، قضاوت درستی نداشتند و در مورد کارایی خود نیز ، دچار خود بزرگ بینی شده بودند.

با این حال عراق در دوران جنگ ،توانایی های هوایی خود را افزایش داد و از موشکها و هواپیماهای جدید فرانسوی به خوبی بهره گرفت. پس از سال ۱۹۸۲ فاصلۀ آنها با جنگنده های ایرانی کمتر شد و در حتی در مواردی بر آنها غلبه می کردند. همزمانی پیشرفت عراق و رو به اضمحلال رفتن قدرت هوایی ایران، اطلاع از کمّ و کیف پیشرفتهای عراق را دشوار می سازد.

پس از سال ۱۹۸۳، ایران بیشتر نبردهای هوایی خود را با شکست پشت سر گذاشت، مگر در مواردی که بسیار حساب شده و با تشخیص مسیر حملات جنگنده های عراقی، ضرباتی به آنها وارد می آوردند. در این زمان ایران نه تنها از لحاظ فنی برتری خود نسبت به عراق را از دست داد، بلکه پروازهای جنگنده های این کشور نیز به ۳۰ تا ۶۰ سورتی پرواز در روز کاهش یافت.

عراق بر خلاف ایران از سال ۱۹۸۳ به بعد قادر بود تا ۱۵۰ سورتی پرواز را در روز انجام دهد. در سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۸ این رقم به ۲۵۰ سورتی پرواز و بر اساس ادعای مقامات عراقی در زمان اوج عملیات به ۶۰۰ سورتی در روز می رسید. البته این میزان پرواز تنها برای نشان دادن آمادگی نیروها و هواپیماهای این کشور بود.

۱۳-۵) بکارگیری بالگردها:

هر دو طرف از بالگردهایشان در انجام عملیات نظامی، جابجایی نیروها و ترابری در زمان بحرانی استفاده می کردند. پس از آغاز جنگ ایران در این مورد نیز با مشکل تأمین قطعات و نگهداری روبرو شد و هرگز نتوانست از بالگردهای فراوان خریداری شده در زمان شاه، بهرۀ لازم را بگیرد. هر دو کشور پس از مدتی به این نتیجه رسیدند که استفاده از بالگرد در عملیات های پشتیبانی، بسیار مؤثرتر از هواپیما می باشد.

استفاده از بالگرد در بسیاری از موارد، اهمیت تاکتیکی فراوانی داشت. به عنوان مثال در حملۀ نیروهای عراقی به مهران، بالگردهای ایرانی حرکت آنها را متوقف و از ورود نیروهایشان به شهر جلوگیری کردند. همچنین در زمان محاصرۀ آبادان نیز بالگردهای ایران نقش غیر قابل انکاری داشتند. در آغاز حملات ماه مارس ۱۹۸۲ نیز هر دو کشور بالگردهای خود را جایگزین هواپیماهای جنگنده کردند و در عملیات پشتیبانی نیز از همین بالگردها استفاده می کردند.

بکارگیری بالگردهای کبری از سوی ایران از اوایل سال ۱۹۸۱ نیز در عملیات پشتیبانی بسیار کارامد بود و این بالگردها با استفاده از تاکتیک های پرواز در ارتفاع پایین، نیروهای عراق را غافل گیر می کردند. این تاکتیک نشان می داد که ایرانی ها راه فرار از پدافند هوایی عراق را یافته بودند و از تیر رس آنها خارج می شدند. هرچند ایران در حمله به فاو در سال ۱۹۸۶ می توانست از بالگردهای خود بیشتر از آنچه انجام داد، بهره بگیرد.

هیچ یک از دو طرف نتوانستند در عملیات جابجایی نیروها در حین عملیات، از بالگردهای خود بهره گیرند. دراین صورت نیروهای آنها می توانستند به راحتی موانع دفاعی دشمن را پشت سر گذاشته و حرکت خود را سرعت بخشند. مانند آنچه در افغانستان رخ داد، بالگردهای ایران و عراق نیز می توانستند با انجام عملیات، اهدافی را که شناسایی و هدف قرار دادن آن برای جت ها نا ممکن بود، منهدم نمایند.

هر دو طرف می توانستند از بالگردهای خود بهرۀ بسیار بیشتری ببرند اگر:

۱) سیستم کنترل و فرماندهی مناسبی جهت انجام عملیات مشترک داشتند

۲) هدف گیری و سامانۀ اطلاعاتی قوی تری داشتند

۳) پیشتیبانی اطلاعاتی و کنترل و راهبری بهتری از پایگاه های زمینی داشتند.

۱۳-۶) نقش سلاح های شیمیایی ـ بیولوژیکی :

هر دو کشور ایران و عراق در طول جنگ از سلاحهای شیمیایی و گازهای سمّی استفاده کردند. اگرچه این حملات شیمیایی نقش تعیین کننده ای در سرنوشت جنگ نداشتند، اما در این میان، عراق بیشتر از سلاح های شیمیایی استفاده کرد و دستاوردهایی نیز داشت. پس از استفادۀ گستردۀ عراق از این گازها، روند جنگ را از نظر تلفات تحمیلی به نیروهای ایران و تضعیف روحیۀ مردم بسیار تحت تأثیر قرار داد. باید این نکتۀ مهم را بخاطر داشت که بکارگیری سلاحهای شیمیایی در جنگ ایران و عراق این درس را به سایر کشورها می دهد که گسترش سلاحهای کشتار جمعی، خطرات بسیاری را به همراه خواهد داشت که نمونه ای از فجایع آن در طول ۸ سال جنگ ایران و عراق، مشاهده شد.

هر دو کشور ایران و عراق پروتکل ۱۹۲۵ ژنو در منع استفاده از گازهای سمّی و کنوانسیون ۱۹۷۲ در ممنوعیت تولید، تکثیر و استقرار سلاحهای بیولوژیکی را امضا کرده اند. با این وجود عراق از سال ۱۹۶۰ تلاش برای دستیابی به سلاح های بیولوژیکی را آغاز و مواد شیمیایی مورد نیاز را از مصر و شوروی سابق دریافت می کرد. عراق اولین آزمایشهای خود در این راه را در اواسط دهۀ ۱۹۶۰ انجام داد. در سال ۱۹۷۳ عراق تأسیسات تولید سلاحهای شیمیایی را در خاک خود احداث کرد. در همین زمان این کشور تعداد محدودی سلاح شیمیایی از شوروی سابق خریداری کرد و در تولید و ذخیرۀ این تسلیحات از کارشناسان مصری نیز استفاده

می کردند. سپس در بین سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۵ عراق این سلاحها را بر ضد کردهای این کشور بکار برد. پس از آن با کمک متخصصان آلمانی و آمریکایی ،کارخانه های تولید این تسلیحات به سرعت در خاک عراق راه اندازی شد و تولیدی در حدود ۳۰ تن گاز سمّی در سال داشتند.

در آغاز جنگ به نظر نمی رسید که عراق ذخیرۀ قابل توجهی از این سلاحها داشته باشد، بلکه با گذشت زمان به این سلاح ها دست پیدا کرد. در ابتدای جنگ عراق تنها مقداری گاز خردل و عامل اعصاب در اختیار داشت که در اطراف بصره و برای جلوگیری از پیشروی نیروهای ایران در سال ۱۹۸۲ استفاده می کرد. اما هیچگاه در سطح وسیعی این سلاحها را بکار نگرفت. در مجموع ، استفادۀ این کشور از گازهای سمّی تنها محدود به مناطق کرد نشین و مرزی بود.

در سال ۱۹۸۳ عراق در تولید گاز خردل به حدی رسیده بود که مقدار کافی از این گاز را در اختیار توپخانه ها، جنگنده ها و بالگردهای Mi-۸ قرار داد. زمان دقیق بکارگیری گازهای سمّی در بمبهای عراق مشخص نیست، اما این کشور ۲۵۰ کیلوگرم مواد سمّی را که از اسپانیا دریافت کرده بود، در بمباران های خود به کار گرفت. گاز خردل در تأسیسات شیمیایی واقع در شهر سامرا تولید می شد.

در سال ۱۹۸۴، عراق تولید عامل اعصاب را نیز آغاز کرد. این عامل نیز در تأسیسات سامرا تولید می شد. در سال ۱۹۸۵ عراق هر ماه ۱۰ تن انواع گاز سمّی را تولید می کرد. در اواخر ۱۹۸۶ این میزان به ۵۰ تن در ماه افزایش یافت. و در سال ۱۹۸۷ میزان تولید گازهای سمّی عراق تا مرز ۷۰ تن در ماه نیز بالا رفت.

تا سال ۱۹۸۹ عراق ۵ کارخانۀ بزرگ تولید عوامل شیمیایی و مرکز تحقیقاتی داشت. عراق همچنین تولید سلاح های بیولوژیکی را آغاز کرد و از آنها در موشک های سطح به سطح استفاده می کرد. بر اساس اعلام برخی منابع، مرکز "سلمان پاک" عراق برای توسعه و تولید سلاح های بیولوژیکی راه اندازی شده بود.

در مورد ایران، تنها حدس و گمان هایی مطرح است که چندان نمی توان به آنها استناد کرد. در بدبینانه ترین حالت، ایران تنها در ۲ تا۴ مورد از سلاحهای شیمیایی و آن هم در مناطق غیر مسکونی استفاده کرد. اصولاً شرایط آن زمان ایران به گونه ای نبود که قادر به دستیابی به تجهیزات وتکنولوژی تولید این گازها باشد. رهبران ایران نیز بارها استفاده از این سلاحها را

غیر انسانی اعلام کرده و از آن بیزاری جسته بودند. همچنین مجلس ایران نیز بارها هرگونه استفاده از گازهای سمّی را ممنوع و محکوم کرده بود. اگرچه بر اساس برخی گزارشها، رفسنجانی با اعلام شرایط جنگی و پایبند نبودن عراق به مسائل انسانی تقاضای استفاده از سلاحهای شیمیایی را مطرح ساخته بود، اما هیچگاه منجربه صدور دستور رسمی برای بکارگیری گازهای شیمیایی نشد.

در مورد تأثیر کلی سلاحهای شیمیایی در جریان جنگ، واضح است که عراق در این زمینه پیروزی های بیشتری را بدست آورد. بیشترین استفادۀ عراق از این سلاحها از سال ۱۹۸۷ به بعد بود. تلفات شیمیایی ۴۵۰۰۰ نفر تخمین زده شده که در مقابل تلفات بیش از یک میلیونی نظامیان و غیر نظامیان در طول جنگ، بسیار اندک به شمار می رود. سلاح های شیمیایی تأثیر عمده ای بر نیروها ومردم ایران داشت و روحیۀ آنها را بسیار تضعیف می کرد. این نیروها که در برابر حملات شیمیایی احساس بی دفاعی می کردند، بدون کمترین مقاومتی پا به فرار می گذاشتند. اذهان عمومی نیز بدلیل ترس از حملات شیمیایی ، از حمایتهای خود برای ادامۀ جنگ دست بر می داشتند. تمام این نکات، درس هایی است که بسیاری از ملت ها و کشورها در مورد استفاده از سلاح های شیمیایی و بیولوژیکی به خاطر سپرده اند و در آینده نیزاحتمال بکارگیری این تسلیحات در درگیری ها، محتمل خواهد بود.

محسن داوری

مترجم:حسن سلیمانی