یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
شجاعتِ بودن
همه ما وابسته متولد میشویم. ما انسانها نمیتوانیم بدون مراقبتهای اولیه پدر و مادرمان به زندگی ادامه دهیم و برای تامین نیازهای بیولوژیک مانند خوردن غذا به آنان وابسته هستیم. اما جدا از این قبیل نیازها، برای برآورده کردن نیازهای روانی خود هم محتاج والدین و اطرافیانمان هستیم. هر کودکی به اینها نیاز دارد. این گونه است که کودک به اعتماد و اطمینان خاطر میرسد، عزت نفس پیدا میکند و خودش را احساس میکند.
ما اوایل زندگی خود، سبک پیوندجویی در ارتباط و اتصال با دیگران را میآموزیم. میآموزیم که با دیگران چگونه ارتباط برقرار سازیم. در این مرحله ژنتیک نقش چندان زیادی بازی نمیکند و به جای آن، بخش اعظم چگونگی برقراری ارتباط ما با دیگران به طرز برخورد و آموزشهای پدر و مادر و کسانی بستگی دارد که در کودکی از ما مراقبت میکنند. وابستگی سالم یعنی این که بدانید چگونه تقاضای کمک کنید. وابستگی سالم، در ضمن به این معناست که بدانید در چه زمانی تقاضای کمک کنید و بدانید در چه زمانی مناسب است به دیگران تکیه کنید. وقتی اشخاص تماس خود با وابستگی سالم را از دست میدهند، معمولا اسیر یک یا دو سبک ارتباطی علیه خود میشوند و به طرق مختلف وابستگی بیش از اندازه و مخرب یا فاصله گرفتنهای بد عملکردی را به نمایش میگذارند.
در وابستگی بیش از اندازه که یک نوع وابستگی ناسالم محسوب میشود، فرد برای فرار از چالشهای زندگی به دیگران میچسبد. اشخاص بیش از اندازه وابسته خود را ضعیف و آسیبپذیر ارزیابی میکنند و معتقدند که بدون یک حمایتگر قدرتمند نمیتوانند به بقای خود ادامه دهند. نگرانی اصلی آنها این است که ترک شوند و در این دنیای خصمانه بدون یار و یاور و به حال خود رها گردند. اشخاص بیش از اندازه وابسته به قدری برای تکیه کردن به دیگران مشغله ذهنی دارند که زندگیشان به وابستگی به عشاق و دوستان، همکاران، والدین، روسا، پزشکان و... خلاصه میشود و این هرگز پایانی ندارد. اشخاص بیش از اندازه وابسته حتی در صورت بدرفتاری دیگران نیز نمیتوانند و برایشان دشوار است که از وابستگیشان دست بکشند و از این شرایطی که در آن دارند، فاصله بگیرند. هر چه وابستگی آنها بیشتر باشد، احساس برتری نسبت به خود پیدا میکنند و هر چه احساس بدتری نسبت به خود پیدا کنند، بر شدت وابستگیشان افزوده میشود.
● شکلگیری وابستگی بیش از اندازه
تکرار«من به تنهایی نمیتوانم این کار را بکنم» سرانجام به وابستگی بیش از اندازه منجر میشود که این وابستگی در ۴ مرحله صورت میگیرد.
۱) باور ناتوان بودن: نمایشنامه «نمیتوانم به تنهایی این کار را بکنم» سبب میشود کودک خود را موجودی ضعیف و ناتوان ارزیابی کند. روانشناسان این را «باور ناتوانی» نام دادهاند.
۲) میل به حمایت و ترس از ترک شدن: ذهنیت ناتوان بودن سبب میشود کودک مترصد حمایت و حراست شود. او بشدت میترسد که ترک شود و به حال خود رها گردد. در اینجا کودک به عدم احساس امنیت خاطر و اضطراب دچار میشود.
۳) رفتار دیگران محور: میل و نیاز کودک به حمایت شدن و ترس از به حال خود رها شدن رفتاری را سبب میشود که پژوهشگران آن را رفتار دیگرانمحور نامیدهاند. در این مرحله کودک تمام انرژی خود را متوجه بیرون از خود میکند. مایوسانه میخواهد دیگران را راضی کند و به هر قیمتی که شده، از تعارض و اختلاف بپرهیزد.
۴) فاصله گرفتن از خود: به مرور زمان رفتار دیگرانمحور کودک سبب میشود او از خود فاصله بگیرد و عملا با آنچه میخواهد و احساس میکند، تماسش قطع شود. علتش این است که او به خواستهها و احساسات دیگران بشدت توجه دارد.
روانشناسان به ۴ نوع وابستگی بیش از اندازه پی بردهاند که در نوجوانی ظهور میکنند و طی دوران بلوغ و بزرگسالی تکامل مییابند:
۱) وابستگی بیش از اندازه ناتوان: انگاره عدم بلوغ
وابستههای بیش از اندازهای که احساس ناتوانی میکنند با به مبالغه گرفتن آسیبپذیری خود، خود را به دیگران متصل میکنند، خودشان را ضعیف و محتاج معرفی میکنند و اغلب رفتاری کودکانه و نابالغانه را به نمایش میگذارند. اغلب براحتی ناراحت میشوند و بسرعت گریه میکنند. میتوان این اشخاص را درمانده و وابسته بیش از اندازه در نظر گرفت که رفتاری انفعالی و شکستنی را به نمایش میگذارند، اما در واقع این طور نیست. ابراز درماندگی ابزاری است که آنها برای جلب نظر دیگران از آن استفاده میکنند تا به این وسیله نیازهای وابستگی ناسالم خود را مرتفع کنند.
۲) وابستگی بیش از اندازه خصمانه: انگاره کنترلکردن
اشخاص بیش از حد وابسته خصمانه با ترساندن دیگران میخواهند با آنها در پیوند و ارتباط باشند. در ظاهر امر این وابستههای بیش از اندازه حالتی خشمگین دارند، اما این یک فریب است. واقعیت این است که این وابستهها زمام امور را در دست دارند و در موقعیتی کنترلی هستند و گاه این کنترل از طریق تهدید است: «اگر مرا ترک کنی، خودم را میکشم» که هدف آنان ایجاد احساس گناه در دیگران است تا بر رابطه خود با او پایان ندهند.
۳) وابستگی بیش از اندازه پنهان: انگاره موذیانه
وابستههای بیش از اندازه که رفتار پنهانی دارند. رفتاری وابسته را به نمایش میگذارند، اما اغلب اوقات این وابستگی شکل غیرمستقیم دارد. به طوری که اصولا ممکن است وابستگی آنها شناسایی نشود. وابستگی بیش از اندازه پنهانی میتواند به انواع مختلف پدیدار شود از بیماری ساختگی بگیرید تا آلرژیهای خیالی، اما در هر صورت این بیش از حد وابستگی هم مانند سایر وابستگیها، دیگران را وادار میکند تا در روابط نامطلوبی باقی بمانند.
۴) وابستگی بیش از اندازه متعارض: انگاره غیرقابلپیشبینی
در این نوع وابستگی، رفتارهای ناسازگاری به نمایش گذاشته میشوند. شخص زمانی وابستگی بیش از اندازه و زمانی خودمختاری و داشتن استقلال را به نمایش میگذارد. اصولا برخورد با این نوع وابستگی دشوار است و علتش نیز غیرقابلپیشبینی بودن آن است.
● وابستگی ناسالم در خانواده
نشانههای وابستگی بیش از اندازه در روابط میان والد و فرزند، اغلب واضح و روشن هستند. اگر شما به عنوان فرزند برای هر کاری باید از پدر و مادر خود اجازه بگیرید، اگر برای انجام دادن هر کاری به تایید و تصدیق آنها احتیاج دارید و بدون پرسش از آنها جرات حرکت ندارید و برای سادهترین چیزها باید اجازه بگیرید یا اگر درباره کوچکترین بیماری و ناراحتی خود به مبالغه حرف میزنید، نقش بیش از اندازه وابستهای را پذیرا شدهاید و نشانههای غیرمستقیم وابستگی بیش از اندازه به پدر و مادر را به نمایش میگذارید. اگر احساس میکنید که وابسته بیش از اندازه هستید، گوش به زنگ باشید، چرا که ممکن است پدر، مادر یا هر دوی آنها آگاهانه این وابستگی را به وجود آورده باشند.
بسیاری از مردم گمان میکنند دوران پیری دوران زوال و تباهی است و آنقدر این موضوع را باور دارند که پیشگویی آنها درست از کار درمیآیداغلب اوقات پدر و مادر برای این که مورد توجه باشند تلاش زیادی میکنند و مایل نیستند براحتی از این نقشها کنار بروند. ممکن است بدون این که متوجه باشید به یک والد یا هر دوی آنها وابسته باشید. زود از دست دادن یکی از والدین، از عوامل موثری است که زمینهساز وابستگی بیش از اندازه فرزند است، مرگ زودهنگام والد احتمال وابستگی بیش از اندازه کودک به والد دیگر را میافزاید. میتوان گفت، اگرچه از دست دادن والد بسیار مهم است، اما بسیاری از کودکانی که پدر یا مادر خود را از دست میدهند، وابسته ناسالم نمیشوند. طلاق و جدا شدن والدین نیز از عوامل وابستهسازی بیش از اندازه است.
جدا شدن پدر و مادر بر احتمال وابستگی بیش از اندازه کودک به والد باقی مانده میافزاید اما بررسیها نشان میدهند که این طلاق نیست که همیشه آزار میدهد، گاه تعارضها و اختلافات قبل از طلاق اثربخشی بیشتری دارد. اگر طلاق و جدایی در زمانی اتفاق بیفتد که کودک هنوز کمسال است، وابستگی بیش از اندازه با احتمال بیشتری ایجاد میشود اما اگر جدا شدن پدر و مادر از هم در حول و حوش دوران نوجوانی فرزند صورت گیرد، فاصله گرفتن و وابستگی کمتر از اندازه بیشتر میشود. به طور کلی وجود وابستگی سالم در خانواده از اهمیت زیادی برخوردار است. وابستگی سالم در خانواده به افزایش علاقه و کاهش اختلاف افراد خانواده منتهی میشود.
همچنین در خانوادههایی با وابستگی سالم، عملکرد بچهها در مدرسه بهتر و افسردگی در آن خانواده، کمتر است. وابستگی سالم، عامل بسیار قدرتمندی است چرا که شرایطی فراهم میکند که روابط ما با پدر و مادر و برادران و خواهرانمان بهتر شود. پس افراد باید سعی کنند با وابستگی بیش از اندازه برخورد کنند و در روابط خود (برای دریافت کمک یا حمایت از دیگران) انعطافپذیر باشند. به این ترتیب نه تنها برخی عادتهای ناسالم گذشته از میان برداشته میشود، بلکه به طور همزمان مهارتهای وابستگی سالم نیز افزایش مییابد.
● وابستگی ناسالم در دوران پیری
اغلب ما انسانها وقتی پا به سن میگذاریم، اتکایمان به دیگران بیشتر میشود. در بسیاری از فرهنگهای شرقی، این امر طبیعی به نظر میرسد اما در اغلب جوامع غربی وابستگی در دوران پیری، نشانه شکست و ناکامی تلقی میشود؛ چیزی که باید آن را پنهان کرد و منکر شد. در این مورد تردیدی نیست که وقتی پا به سن میگذاریم، بیشتر به کمک احتیاج داریم. مساله این نیست که آیا در پیری باید به کسی وابسته شویم یا نشویم، موضوع بر سر چگونگی این وابستگی است. میتوانیم با دوران کهولت برخورد ناسالم داشته باشیم یا میتوانیم در این دوران بیش از حد وابسته شویم. از سوی دیگر، میتوانیم با اشخاص و کسانی که قرار است به ما کمک کنند، رابطه معقول و حسابشده داشته باشیم.
۲ مانع مهم بر سر راه وابستگی سالم در دوران کهولت، اسطوره و کلیشه است. بسیاری از مردم گمان میکنند دوران پیری، دوران زوال و تباهی است و آنقدر این موضوع را باور دارند که پیشگویی آنها درست از کار درمیآید، یا بیش از اندازه وابسته میشوند یا فاصله میگیرند و در خود فرو میروند.
تنها علتش هم این است که احساس میکنند چارهای جز این ندارند. تحقیقات نشان داده است که نقشهایی که در اوایل زندگی ایجاد میکنیم، تا سالها دوام میآورد. قالب شخصیتها ممکن است تغییر کند، اما سبک رابطه بدون تغییر باقی میماند. کسانی که زمانی به پدر و مادرشان وابسته بودند و بعد به همسرشان وابسته شدند، حالا به فرزندانشان یا کسانی که از آنها مراقبت میکنند، وابسته میشوند و آنهایی که یاد گرفتند با فاصله گرفتن با مشکلات کنار بیایند به این نتیجه میرسند که با افزایش سن و سال، جدایی آنها ادامهدار میشود.
در حقیقت، وقتی به دوران کهولت میرسیم، رفتارهایمان تشدید میشوند که این ناشی از تغییرات قابل ملاحظهای است که در مغز صورت خارجی پیدا میکند. در نتیجه، سبک و طرز رابطههای ما که از اول به آن خو گرفتهایم نه تنها ادامهدار میشود، بلکه در دوران کهولت شکل حادتری به خود میگیرد. کسی که در دوران کودکی و نوجوانی تا حدودی وابسته بود، در دوران کهولت وابستهتر میشود و کسی که در کودکی و نوجوانی فاصله میگرفته است، حالا بیشتر فاصله میگیرد. برای شخص بیش از اندازه وابسته که به تواناییهای خود تردید فراوان دارد، چالش پیر شدن میتواند بشدت کلافهکننده باشد و نیاز متکی شدن به دیگران افزایش مییابد. ما نهایتا به این نتیجه میرسیم که وقتی از وابستگی سالم در پیوند و ارتباط با اطرافیانمان استفاده کنیم به توانمندی درونی میرسیم، دوستیها و رابطهمان عمق جدیدی پیدا میکنند، مهارتهای شغلی و حرفهای و نیز مهارتهای مربوط به تربیت فرزندان در ما بیشتر میشود و سلامت جسمانی ما نیز افزایش مییابد و در نتیجه شادی و خوشبختی ما نیز بیشتر میشود.
معصومه اسدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست