یکشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 16 June, 2024
مجله ویستا

عدالت


عدالت

عدالت مقوله است که در جامعه امروزی با تبعیض و مقام و شخصیت اجرا می شود بدین صورت که عدالت از مقام و شٔن بالا اجرا می شود تا به مناطق محروم برسد این عدالت نیست و خلاف عدالت است

عدالت مقوله ای است که هر انسانی از به دست آوردن آن لذت می برد و دوستدار این است که این عدالت، در همه جهان و برای هر قشر از انسان، و حتی حیوانات و گیاهان، برگذار شود و برقرار باشد. همه از بی عدالتی رنج می برند، چرا که بی عدالتی، تبعیض، نفاق، دورویی، ریا، جنگ و خشونت و .... به بار می آورد. بدون شک هیچ انسانی حاضر نیست گرفتار چنین مقوله های غیر انسانی شود، مگر این که نفس انسانیتش، از هوای و هوس پیروی کند و تحت اختیار منفی و بد خود، دست به چنین اعمالی بزند.

عدالت از واژه عدل مشتق شده است و به معنی ترازو و برابری و تساوی است. وقتی به دنیای پیرامون خود متفکرانه نگاه اندازیم، متوجه می شویه که عدالت به گونه ی خاص و عجیبی بر این جهان حاکم است. عدالتی که طبق دستورات و کتب پیامبران (ص) و ائمه اطهار(ع) بیان شده است. تساوی بین حقوق بشر، تساوی بین زن و مرد و ... .

● عدالت بین زن و مرد :

به دقت که نگاه کنیم، متوجه می شویم که نوعی تضاد عجیب بین جنس چیزی که تساوی را برای آن قائل هستیم، وجود دارد. مثلاً زن و مرد، به ترتیب مؤنث و مذکر هستند، اما مطابق کتب آسمانی، زن و مرد با هم تساوی هستند. اما این تساوی مربوط به چه می باشد؟ تساوی زن و مرد در حقوق آن هاست، در نوع کار و مسئولیت ها و خصوصیات انسانی آن هاست. یعنی وقتی بیان می شود، حقوق زن و مرد یکسان است، از این نظر است که تمام مسئولیتی که بر دوش مرد است، برابر با تمام مسئولیتی است که بر دوش زن است. ارزش خصوصیات اخلاقی زن و مرد با هم برابرند، اگر مرد در بیرون از خانه کار و تلاش می کند، تا نانی سر سفره آورد، این عمل او برابر با اعمالی است که زن در برابر خانه داری و نظافت و نگهداری از بچه ها انجام می دهد.

پس به روشنی می بینید که عدالت، در چیزهای متضاد یک جنس بودن نیست، بلکه تساوی بین حقوق و اعمال و خصوصیات را بیان می کند.

● عدالت اجتماعی :

حال که به عدالت بین زن و مرد پرداختیم، بر می گردیم به جامعه و بحث را بر عدالت اجتماعی ادامه می دهیم.

شاید در جوامع امروزی بیشترین چیزی که نقض می شود، عدالت اجتماعی است. بی کاری های زیاد، بحران های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... که منجر به استثمار و جنگ و غارت و چپاول دیگر کشورها می شوند، و حتی سبب نسل کشی برخی رنگین پوستان می شود، همه و همه شاهد و ناظر بر این هستند.

وقتی به دقت در عدالت های اجرایی در جوامع بشری نگاه بیاندازیم، متوجه این نکته خاص می شویم که عدالت از بزرگ به کوچک شروع می شود، از غنی به فقیر شروع می شود، از مقام بالاتر و ارشدتر شروع و به مقام نازلتر ختم می شود.

منظور من این است که عدالت این گونه در اصل خود عدالت نیست، باز هم تبعیض منطقه ای و حوزه ای و شخصی و مقامی و ... است. یعنی وقتی برای اجرای عدالت اقدام می شود، اول از منطقه ی با اولویت بالا شروع می شود تا بعد از یک یا دو سال به مناطق محروم تر و پائین تر رود و اجرا شوذد. یا اگر قرار است طرحی عادلانه در ساسر کشور اجرا شود، این طرح ابتدا در شهرهای بزرگ و والامقام، بعد در شهرهای کوچک و بعد از یکی دوسال در شهرهای محروم و روستاها اجرا می شود.

● عدالت کاری :

شاید شما هم با این تناقضاتی که در برخی از اداره ها رخ می دهد، با بی عدالتی مواجهه شده اید. تناقضات عدم عدالت که ناشی از شخصیت، مقام و ثروت اشخاص می باشد. در اداره ای که شخصی فقیر باشد و شخصی ثروتمند یا دارای مقام و شخصیت، به عدالت پرونه های آن ها اجرا و تشکیل نمی شود. یعنی مقام و شخصیت و ثروت در راه اندازی و به جریان افتادن پرونده ها نقش بسزایی دارد که منجر به نقض عدالت می شود.

شخص پولدار و دارای مقام و شخصیت برای اداره خیلی هایز اهمیت است و به دلیل اهمیت مقام و شخصیت و ثروت او، کارش را زودتر از آدم فقیر انجام می دهند.

یا وقتی پیش دکتر و روانشناس و غیره می روید، ارجحیت بهترین نوع درمان و دارو و روش راه اندازی کاری شخص، بسته به مقام و ثروت و شخصیت او دارد و بهترین داروها و تجویزها و درمان ها، برای اشخاص دارای مقام و ثروت و شخصیت می باشد.

● عدالت در خصوصیات و مقام انسانی :

انسان هایی هستند که فقریند، ثروتمندند، عالم هستد، جاهل هستند و ... این اشخاص به نوبه ی خود به دلیل ضعفی که احساس می کنند، سعی دارند خود را به ترتیب ثروتمند، فقیر، دانا، جاهل و یا غیره تصور کنند. که این به دور از عدالت انسانی نسبت به خصوصیات و مقام اوست.

اما ... تأکید می کنم، اما عدالت به طور خارق العاده ای بین همن فقر و ثروت و عالم و جاهل رعایت شده است. درست اسات که هر کدام نسبت به دیگری تضاد دارد، اما مگر زن و مرد نسبت به هم تضاد ندارند، در صورتی که عدالت بین آن ها تساوی و برابری را در خصوصیات انسانی و ... بیان می کند، به همین ترتیب بین فقر و ثروت، و بین جاهل و عالم، تساوی خاصی از عدالت وجود دارد که نباید با ریا و رنگ به رنگی شدن آن ها را از حریم عدالت خارج کرد.

من این چند نمونه را بیان کردم، تا تلنگری باشد برای جامعه کنونی بشری. چرا که وارد جزئیات بشویم، کار دشوار و سختی است و گنجایش این مطلب شاید خودش کتابی شود. لذا به همین بسنده می کنیم.

سید احسان راستگو سوق