چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
همه چیز درباره «خسته نباشید»
همکاریام با «رضا میرکریمی» در فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیک» باعث شد که بعدها ارتباطمان بیشتر شود و همین رفتوآمدها به همکاری بعدی انجامید و آن فیلم «یه حبه قند» بود. بعد از همکاری دوم بود که پیشنهاد کارگردانی بخشی از فیلم «خسته نباشید» به من سپرده شد و آن را قبول کردم. به گمانم همه بازیگران ـ با درصدی از خلاقیت- تصویری از فیلم دارند که یک روز میسازند. من هم همینطور. و این البته راهی بود که در تئاتر هم رفته بودم. نمایشهایی بودند که میدانستم بلدمشان و میتوانم آنها را روی صحنه بیاورم. راجع به فیلم هم همین بود، ولی گمان نمیکردم به این زودی برایم پیش بیاید؛ آن هم به تهیهکنندگی یکی از بهترینهای سینمای ایران. برایم کارگردانی مشترک و همکاریام با محسن قرائی مزیتهایی داشت. هم بار از دوش یک نفر برداشته میشود،هم ایدههای خلاقانه بیشتری به کار سرازیر میشود.
اما از سویی دیگر لزومن زیباییشناسی شخصیات اجرا نمیشود. حتما باید به یک تصمیمِ مشخص نهایی رسید و در جاهایی از سلیقه شخصی گذشت. خوشبختانه زیباییشناسی ما از هم دور نبود و تجربه همکاریهای قبلی و گپهای فراوانمان راجع به سینما در شب و روزهای متمادی (بدونِ اینکه فیلمی در کار باشد)، کمک میکرد تا از این بخش گذر کنیم. از ابتدا قرار داشتیم، همه دکوپاژمان را به «رضا میرکریمی» نشان بدهیم بعد فیلمبرداری را شروع کنیم. سه سکانسِ اول را که دید، گفت بقیهاش لازم نیست. سه بار هم آمد کرمان سرِ فیلمبرداری.
اول، وسط و تقریبن آخر. خیلی کم پیشمان بود اما همان عالی بود. از توجهش به جزئیات ـ چیزی که استاد آن است ـ و پیشنهاداتش درباره صحنه بگیر تا بررسی راشها و ارائه پیشنهادات جذاب. یک تهیهکننده واقعی. دخالت سلیقهای نمیکرد، اما اجازه هم نمیداد برای خودمان لفت بدهیم. در عین حال با دیدن راشهای گرفته شده، چند روز فورجه داد تا چند پلان که به نظرش لازم بود را بگیریم. چندتاییاش را گرفتیم، آنهایی که موافق نبودیم را هم اصرار نکرد. دکوپاژ دوجای فیلم هم برای رضا میرکریمی است: «آشپزخانه» و «پلان شروعِ فیلم». بازی حسین در سکانسی که از کودکیاش برای ماریا میگوید هم توسط ایشان گرفته شد. همان حضور کوتاه و البته کنترلِ از راه دورشان بسیار ارزشمند بود. - هیچ کاری در این فیلم به تنهایی انجام نشد.
همهچیز با همفکری و توافق کارگردانها، و در نهایت تایید تهیهکننده. برای نقشهایمان بهدنبال بازیگرانِ مناسب بودیم؛ فرقی نمیکرد تئاتر یا سینما. حسام و فرزاد (بازیگران نقشهای مرتضی و حسین) هردو در آزمون بازیگری انتخاب شدند. خانم بیات تقریبا پیشنهاد همه آنهایی بود که ازشان مشورت گرفتیم؛ آتیلا پسیانی، رضا کیانیان، مهتاب کرامتی و... میدانم که پیشتر هم پیشنهاد بازیگری داشتهاند و انگار نپذیرفتهاند. فیلمنامه ما را خیلی دوست داشتند. و این در حد یک حرف نبود؛ واقعن عاشقانه «یارمان» بودند و نه فقط بازیگرمان.
افشین هاشمی
کارگردان و بازیگر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست