پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سوال هایی که بشر در مسیر شناخت باید از خود بپرسد


سوال هایی که بشر در مسیر شناخت باید از خود بپرسد

انسان در طول تاریخ , هرگاه فرصتی پیدا کرده نقبی به درون خود بزند , خود را با هزاران سوال از ناشناخته های درون و برون خود , روبرو دیده که هرچه بیشتر تلاش کرده کمتر به نتیجه رسیده است در این تلاش و جستجو بوده که همواره روی لبه تیغ سقوط یا صعود حرکت کرده و با کوچکترین خطا , از صراط مستقیم صعود تا بارگاه الهی ۱ به چاه ویل انحراف در افتاده است

انسان در طول تاریخ ، هرگاه فرصتی پیدا کرده نقبی به درون خود بزند ، خود را با هزاران سوال از ناشناخته های درون و برون خود ، روبرو دیده که هرچه بیشتر تلاش کرده کمتر به نتیجه رسیده است . در این تلاش و جستجو بوده که همواره روی لبه تیغ سقوط یا صعود حرکت کرده و با کوچکترین خطا ، از صراط مستقیم صعود تا بارگاه الهی (۱) به چاه ویل انحراف در افتاده است .

آنچه مسلم به نظر می رسد ، اگر انسان بتواند سوال های اساسیی که مسیر خلقتش را تحلیل می کند ، پیدا نماید ، اولین و مهمترین گام را در شناخت حقیقت این سیر برداشته و در ادامه ، اگر توفیق پیدا کردن پاسخ درست آنها را نیز داشته باشد می تواند مطمئن باشد که کوتاهترین راه به سمت هدف که جایی جز " عند ملیک مقتدر (۲) " نیست را یافته است .

اما آیا آن سوال های اساسی چیست ؟ و پاسخ درست آنها را در کجا باید جستجو کرد ؟

در ادامه سعی می شود با استفاده از سخنرانی استاد گرانمایه حسین الهی قمشه ای (۳) که از شبکه ۴ سیما پخش شد ، اجمالا به آن مبحث پرداخته شود :

▪ سوال های اساسی انسان در مرحله شناخت :

چه درآموزه های دینی ما مسلمانان و چه در ، یافت های انسان های حقیقت جو ، سه سوال زیر به عنوان اصول اساسی و مبنایی درک بشر در شناخت هدف ربانی از خلقت او بیان شده است :

۱) از کجا آمده ام ؟ ( من این ؟ ) (۴)

۲) در کجا هستم ؟ ( فی این ؟ )

۳) به کجا می روم ؟ ( الی این ؟ )

جمله ای که از امیرالمؤمنین... نقل شده است : " رحم الله امرء عرف من این وفی این والی این‏ " خدای رحمت کند کسی را که بداند از کجا و در کجا و به کجاست. (۵)

و یا آن گونه که کانت فیلسوف غربی بیان کرده است :

۱) من چه می توانم بدانم ؟

۲) من چه می توانم بکنم ؟ ( باید )

۳) من به چه می توانم امیدوار بشوم ؟

▪ پاسخ های اجمالی به سوالات فوق :

جواب سوال ۱ : و فی انفسکم ، افلا تبصرون (۶)

اولین گام " اندیشه در خود " است .

در این اندیشیدن است که انسان می فهمد ، وجود دارد . اما با وجود ناقص ؛ پس باید به کمال برسد .

و نهایتا این گزاره ، منتج به آن می شود که " کاملی در جهان هست که تصور و اندیشه من انسان به او تعلق دارد (۷) " . جمله " من عرف نفسه فقد عرف ربه " ، هر کس خود را شناخت خدا را شناخته است " ، (۸) که از پیامبر اسلام و امیرمومنان و دیگر ائمه اطهار(ع ) نقل شده است و بسیار معروف است و شیعه و سنی آن را نقل کرده اند .

از طرف دیگر ، هستی یعنی بودن ، و بودن از عدم بوجود نمی آید و نابود هم نمی شود . پس من همیشه بوده ام و جاودانه هم خواهم بود (۹) . و عالم امروزین ، یک از هزاران ( بقولی ۱۸۰۰۰ ) عالمی است که داشته و بعدا خواهم داشت ، تا به پیش پروردگار برسم (۱۰) و (۱۱) .

حتی انسان های کافر هم آخر کار به سرابی می رسند که متوجه خواهند شد راه به غلط رفته اند و تازه خدا را پیدا می کنند و به آن سو راه عوض می نمایند (۱۲) و (۱۳) . (۱۴)

نتیجه پاسخ سوال ۱ :

در جهان هستی یک کامل داریم و یک ناقص که شوق کمال دارد .

جواب سوال ۲ :

باید از نقصان بسوی کمال حرکت کنم .

حال هر کاری که انسان را از نقصان بکاهد ، صواب است و خوب ، و غیر آن گناه است و بد .

جواب سوال ۳ :

در تلاش برای رسیدن به کمال است که این کمال حاصل خواهد شد و رضایت از دخول در بهشتی که همنشین خداوند خواهد بود (۱۵) .

● اما کمال چه مفهومی داشته و چگونه ارزیابی می‌گردد؟

کمال در سه چیز خلاصه می شود : زیبایی ، دانایی و نیکویی

▪ زیبایی:

اینکه انسان از زیبایی لذت می برد ، نشان می دهد که انسان خاطراتی از قبل ، از زیبایی در وجودش هست (۱۶) .

( با تولد در این دنیا ، از قبل آورده است . )

یعنی زیبایی هایی را قبلا دیده و داشته است و الان معیار ارزیابی آنها را دارد که حالا محک می زند و مقایسه می کند و نمره می دهد .

▪ دانایی:

رفتن بسوی علم بیشتر و رسیدن به کمال بالاتر (۱۷) .

▪ نیکویی :

آنچه که با نام عمل صالح خوانده شده ، مانند " کارهای نیک " ، " خدمت به دیگران " ، " کاهش آلام مردمان " و .... که باعث رضایت درونی انسان شده و او را گام به گام به پله های بالاتر بسوی کمال رهنمون می کند . (۱۸)

محمد صالحی

http://mahsan.parsiblog.com

۱ و ۲ - فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر – سوره قمر – آیه ۵۵

۳- سخنرانی استاد از شبکه ۴ سیما – ۲۹/۶/۸۸

۴ – بقول مولوی :

روزها فکر من این است و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

به کجا میروم آخر ننمایی وطنم

مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا

یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم

۵ - زن در آئینه جلال و جمال، جوادی آملی ، عبدالله؛

۶ - سوره ذاریات – آیه ۲۱

۷ - شخصی نزد پیامبر گرامی اسلام (ص ) آمد و عرض کرد که راه شناخت حق چیست ؟ فرمود : شناخت خود ." فقال یا رسول الله کیف الطریق الی معرفه الحق ؟ فقال (ص ) معرفه النفس " ، (مستدرک الوسائل , ج ۱۱, ص ۱۳۸).

http://rss.nahad.ir/QAForm.aspx?ID=۱۰۴۶۴

۸ - (بحارالانوار, ج ۲, ص ۳۲)

۹ – انا لله و انا الیه راجعون – سوره های حج و نور و سجده و ص – آیات ۴۱ و ۱۱ و ۵ و ۲۵

۱۰ – الی ربک یومئذ المساق – سوره قیامت ، آیه ۳۰

۱۱ - الی ربک یومئذ المستقر.- سوره قیامت – آیه ۱۲

۱۲ – والذین کفروا اعمالهم کسراب بقیعه یحسبه الضمئان مائا حتی اذا جائه لم یجده شیئا و وجد الله عنده – سوره نور ، آیه ۳۹

۱۳ – ذلک متاع الحیات الدنیا والله عنده حسن ماب – سوره آل عمران – آیه ۱۴

۱۴ – به مطالب " نگاهی نو به نزول آدم به دنیا تا صعود او به بارگاه حق " و " تجسمی شماتیک از بهشت و جهنم تا جلوس در قرب الهی – ۲ " مراجعه شود . آدرس های :

http://mahsan.parsiblog.com/۸۴۹۷۴۱.htm و http://mahsan.parsiblog.com/-۸۴۹۹۹۴.htm

۱۵ – یا ایتهاالنفس المطمینه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی - سوره فجر- آیه ۲۷

۱۶ – و اذ اخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم الست بربکم قالوا بلی شهدنا – سوره اعراف – آیه ۱۷۲

۱۷ – انما یخشی الله من عباده العلما – سوره فاطر– آیه ۲۸

۱۸ – ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوالصالحات – سوره عصر – آیات ۱ تا ۳