جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سبک های زندگی متفاوت در جامعه ایرانی


سبک های زندگی متفاوت در جامعه ایرانی

در همین ابتدا باید به صراحت بگویم، متاسفانه تمام تصور ما ازteenagerها آن دسته شان هستند که از پارک وی به بالا زندگی می کنند. یا در ایران زمین و مجتمع گلستان پرسه می زنند. باز هم به صراحت …

در همین ابتدا باید به صراحت بگویم، متاسفانه تمام تصور ما ازteenagerها آن دسته شان هستند که از پارک وی به بالا زندگی می کنند. یا در ایران زمین و مجتمع گلستان پرسه می زنند. باز هم به صراحت بگویم این دسته اتفاقا اقلیت هستند. اما اقلیتی که همیشه جای اکثریت دیده شده اند، تا آن جایی که حتی خود اکثریتteenager ها نیز سعی می کنند برای دیده شدن و وجود داشتن خود را شبیه بچه پول دار ها بکنند.

teenager ها نسلی هستند که بر خلاف نسل های پیشین خود خیلی چیزها برای دیگر ارزش ندارد. تمام پدیده ها برای آنان از آسمان به زمین آمده است. در قاموس این نسل " هر آنچه که سخت و استوار است ناگهان دود می شود به هوا می رود". این نسل ارزش های گذشتگان ش را دود شده و به هوا رفته می بیند و برای خود ارزش های نوینی تعریف کرده است. در این بین ارزشمند ترین ارزش ها و محور و تسمه اتصال این نسل به زندگی " پول" است.

تصور این نسل از پول در آوردن نیز با نسل های گذشته اش متفاوت است. اگر در گذشته "عرق ریختن" برای کسب پول نه تنها ارزش که یک امر بدیهی بود. اکنون پول بدون عرق ریختن در آوردن برایteenagerها ارزش است. برای همین دیگر در بین این نسل بر خلاف گذشتگان اش در این سن و سال "کویت، دبی و ژاپن " رفتن برای کسب در آمد آرمان و آرزو نیست. اکنونteenagerها پای اینترنت در جهان مجازی در گلد کوئست و فارکس و... دنبال کسل مال و منان بدون زحمت و بدون عرق ریختن هستند. البته هستند کسانی هم که حتی زحمت خیال بافی های های طلایی گلد کوئستی را نیز به خود نمی دهند چون انان به واقع "بهترین شغل دنیا " را که همانا داشتن "پدر پولدار" است را دارند.

اما این حکایت تمامteenagerها نیست. این حکایت همان اقلیتی است که به خاطر دسترسی به منابع اطلاع رسانی بیشتر دیده شده است. اقلیتی که به خاطر تحمیل هژمونی سبک زندگی اش اکثریت را نیز دنباله روی خود کرده است. اما اکثریتteenager ها از "پول" فقط رویایی دست نیافتنی مد نظر دارند. شاید آنان تحت تاثیر هژمونی سبک هم سن و سال های خوشبخت ترشان که دارای " ددی پولدار" هستند، قرار گفته و تیپ و قیافه ی ظاهری شان به "بچه پولدار " ها بخوردو در ایران زمین و گلستان و پیاده رو های چهار راه پارک وی به تجریش قدم بزنند. اما شب به شب به خانه های چند ده متری شان در جوادیه، نازی آباد، افسریه، نظام آباد و... بر می گردند تا شاید در رویا های شبانه ی خود روزگاری در پناه یک "ددی پولدار" که لزوما قرار نیست پدر خونی شان باشد قرار بگیرند.

اکثریتteenagerها پائین شهری برای دیده شدن مجبورند بالاشهری جلوه کنند. این افراد افق بلند مدتی برای تغییر جایگاه اجتماعی و طبقاتی خود متصور نیستند. از آن بدتر افقی برای تغییر این مناسبات نا برابر نیز متصور نیستند. در نتیجه صرفا می خواهند در "لحظه" خوش باشند. در "لحظه" خود را همرنگ جماعت کنند. شاید برای آن حاضر باشند به هر نا هنجاری اجتماعی نیز تن بدهند که یک دست لباس شیک و به قولteenagerهاامروزی ""مارک دار " هم بخرند. شاید برای رسیدن به این هدف ضبط ماشین بچه پولدار بغل دستی خودشان را نیز بدزدند. متاسفانه واقعیت آن چنان سیاه است که شاید بیان اش اندکی نور بر این سیاهی بتاباند. حقایقی از این دست که شاید یک teenager دختر پائین شهری به قیمت پوشیدن یک لباس زیبا، چند قلم لوازم آرایش و رفتن به یک رستوران بالا شهری حتی حاضر باشد "تن " اش را نیز به عرصه ی فروش بگذارد.

اینteenagerهانادیده گرفته شده ترین اقشار جامعه ما و حاشیه ترین شان هستند. نمود هایی از شورش های آنان بر ضد کل متن در جامعه به اشکال گوناگون بروز ناهنجاری های فردی و اجتماعی دیده می شود. اینteenagerها بی افق هستند بی آینده و بی آرمان و همین ها زنگ خطرهای بزرگی برای آینده جامعه ای است که قرار است آینده سازان اش این افراد باشند. افرادی که به خاطر نداشتن " بهترین شغل دنیا" از داشتن یک آینده معمولی و داشتن شغل، تحصیلات، آموزش، رفاه، بهداشت، مسکن، تشکیل خانواده و.... محروم مانده اند. باید هر لحظه منتظرشان ماند که روزگاری شاید نه چندان دور بر ضد تمام " ددی (پدر) های پولدار " بشورند.

برگرفته از یکی از ترانه های گروه کیوسک از گروه های محبوب این روزهایteenagerها

نویسنده : فواد شمس