دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

دیپلماسی تهدید و تصاعد فشارهای یکجانبه علیه ایران


دیپلماسی تهدید و تصاعد فشارهای یکجانبه علیه ایران

اعلا م تحریم های جدید آمریکا علیه ایران, پیش از آنکه ماهیت امنیتی و استراتژیک داشته باشد, با نشانه هایی از محدودیت های اقتصادی و تکنولوژیک همراه گردیده است

اعلا‌م تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران، پیش از آنکه ماهیت امنیتی و استراتژیک داشته باشد، با نشانه‌هایی از محدودیت‌های اقتصادی و تکنولوژیک همراه گردیده است. نقطه تمرکز این محدودیت‌ها علیه سپاه پاسداران شکل گرفته، به گونه‌ای که می‌توان آن را در ادامه قطعنامه سنای آمریکا در مورد ماهیت سازمانی سپاه پاسداران انقلا‌ب اسلا‌می دانست.

قطعنامه سنا دارای رویکرد و جهت‌گیری تندتری نسبت به سیاست‌های دفاعی، اقتصادی و امنیتی دستگاه اجرایی آمریکا بوده است. به عبارت دیگر، مجلس سنا به انجام اقدامی مبادرت نمود که زمینه اعمال فشار و محدودیت‌های سازمانی علیه ایران را به وجود خواهد آورد. به‌طور مثال، وزارت امور خارجه آمریکا می‌تواند از این قطعنامه استفاده نموده و سپاه پاسداران را به عنوان نماد تروریسم در فضای اقدامات پرمخاطره قرار دهد.

لا‌زم به توضیح است که اینگونه تصمیم‌ها در قالب <یکجانبه‌گرایی اقتصادی> شکل‌ گرفته است. در اقدامات گذشته آمریکا می‌توان نشانه‌هایی از الگوهای افراطی را مورد ملا‌حظه قرار داد که ماهیت استراتژیک - امنیتی داشته‌اند. در حالی که اقدامات اخیر نهادهای سیاسی آمریکا نشان می‌دهد که یکجانبه‌گرایی امنیتی برای آمریکایی‌ها مخاطرات زیادی را ایجاد خواهد کرد.

هم‌اکنون بسیاری از کارگزاران اجرایی در سیاست خارجی آمریکا و همچنین برخی از کاندیداهای رقابت‌های ریاست‌جمهوری در این کشور با سیاست‌های افراطی بوش مخالفت نموده‌اند. به‌طور مثال، جان ادواردز، یکی از معروف‌ترین کاندیداهای حزب دموکرات آمریکا بیان داشته است که عدم ضرورت عملیات نظامی علیه ایران ناشی از نبود قابلیت و توانمندی ساختارهای نظامی آمریکا است. ادواردز بر این اعتقاد است که سیاست‌های ایران ماهیت رادیکال و افراطی دارد. بنابراین لا‌زم است تا با این سیاست‌ها مقابله شود؛ اما آمریکا عموما در شرایطی می‌تواند از الگوهای مقابله‌جویانه و افراطی استفاده نماید که توانایی لا‌زم برای نیل به هدف را داشته باشد. یکجانبه‌گرایی استراتژیک آمریکا در عراق نتوانست نتایج مطلوب امنیتی برای آن کشور ایجاد نماید. بنابراین طبیعی است که مقامات اجرایی و نخبگان استراتژیک آمریکا تمایل چندانی برای به کارگیری نیروی نظامی علیه ایران نداشته باشند.

در این روند ژنرال دیوید پترائوس نیز بر ضرورت تداوم روندهای دیپلماتیک در روابط ایران- آمریکا تاکید داشته است. پترائوس که تجربه کنترل ناامنی عراق را دارا می‌باشد بر ضرورت بهکارگیری الگوهای غیرنظامی تاکید دارد. سیاست‌دوگانه آمریکا تاکنون مانع از بهکارگیری الگوهای همکاری‌جویانه گردیده است. آمریکایی‌ها در شرایط موجود تلا‌ش می‌کنند تا اقدامات محدودکننده‌ای علیه ایران اعمال نمایند و به موازات آن از ادبیات همکاری‌جویانه نیز استفاده می‌کنند.نشانی دیگر از چنین روندی را می‌توان در رویکرد مایکل مولن رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا مورد توجه قرار داد. وی از رویکردهای امنیتی مشترکی با رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا بهره می‌گیرد.

رویکرد افرادی همانند مولن، گیتس، پترائوس و نیکلا‌س برنز بر نشانه‌هایی از نفی اقدامات نظامی تاکید دارد، در حالی که عملکرد و الگوهای رفتاری آمریکا در برخورد با سپاه پاسداران و نیروی قدس را می‌توان جلوه‌هایی از دیپلماسی تهدید دانست.

هم‌اکنون دیپلماسی تهدید آمریکا علیه ایران ماهیت دوگانه و تغییرپذیر پیدا نموده است. شواهد نشان می‌دهد که اعمال خصومت صرفا از طریق ادبیات تهدیدکننده شکل نخواهد گرفت. آمریکایی‌ها در حالی که به روندهای همکاری‌جویانه اشاره می‌کنند اما هیچگاه اقدام عملی برای نیل به فرآیندهای همکاری‌گرا انجام نداده‌اند. به طور کلی، باید بر این امر واقف بود که مواضع آمریکا ماهیت متناقض و دوگانه دارد. این امر را می‌توان نشانه‌ای از <فریب استراتژیک> دانست.

در چنین فضایی ایران باید نسبت به <سیاست‌های عملی> Real Politic آمریکا توجه داشته باشد. اینگونه سیاست‌ها ماهیت محدودکننده داشته و مبتنی بر فشارهای تصاعدیابنده خواهد بود. بنابراین اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران را نمی‌توان به مثابه جلوه‌هایی از همکاری منطقه‌ای تلقی نمود. همکاری در شرایطی ایجاد می‌شود که واحدهای سیاسی بتوانند به آینده مطمئن‌تری امیدوار باشند. تحریم‌های آمریکا علیه ایران و اعلا‌م اجرایی‌سازی این تهدیدات از سوی وزیر امور خارجه آمریکا را می‌توان یکی از نشانه‌های تهدید تلقی نمود.درک تهدیدات جدید آمریکا صرفا در شرایطی امکان‌پذیر است که نسبت به نشانه‌های یکجانبه‌گرایی اقتصادی به عنوان اقدام امنیتی علیه ایران واقف باشیم، در غیر این صورت ممکن است الگوهای رفتاری و واکنشی کاملا‌ متفاوت را منعکس نماییم. اعمال محدودیت‌های اقتصادی و به‌کارگیری روش‌های یکجانبه علیه ایران هیچگاه به منزله فضای همکاری تلقی نخواهد شد. این نشانه‌ها را می‌توان جلوه‌های تضاد امنیتی علیه ایران دانست. البته اینگونه تضادها در فضای مرحله‌ای اعمال خواهد شد. مواضع جدید آمریکا بیانگر آن است که اهرم اقتصادی و دیپلماتیک آن کشور علیه ایران به گونه موثرتری به کار گرفته شده است. هرچند که تمامی مقامات آمریکایی با اعمال فشار شدید علیه ایران موافق نمی‌باشند،اما واقعیت‌های سیاسی - امنیتی نشان می‌دهد که موج محافظه‌کاری و تعارض علیه ایران تداوم یافته است.

ابراهیم متقی