دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

فیلم با طعم سیاست


فیلم با طعم سیاست

تحلیلی فلسفی از رابطه فیلم و جامعه

فلاسفه درباره تأثیرهای گوناگون فیلم در جامعه بحث کرده‌اند. بهترین راه برای درک ابتکارات فیلسوفان در مورد فیلم‌ها و این‌که به چه ترتیب فیلم‌ها را به جامعه مربوط می‌کنند این است که به دیدگاهی باز گردیم که چندین سال پیش در نظریه فیلم حکمفرما بود. بنابر آن دیدگاه، فیلم‌های روایی پرطرفدار خصوصاً آنهایی که توسط هالیوود تولید می‌شد به صورت انکارناپذیری پشتیبان بی‌عدالتی‌های اجتماعی بودند، به این ترتیب که اساساً وجود این بی‌عدالتی‌ها را به طرق مختلف انکار می‌کردند. چنین فیلم‌هایی قرار نبود چیزی جز داستان‌های غیرواقعی در مورد آدم‌های واقعی را به نمایش بگذارند به‌طوری‌که به نظر برسد آن داستان‌های تخیلی تصویر دقیقی از واقعیتند.

ویژگی واقعی سلطه‌گری اجتماعی که در جامعه معاصر آن دوره بیداد می‌کرد توسط چنین نگرشی به مرحمت ارائه تصویر پر آب و رنگی از انسان‌های اجتماعی واقعی موجود، تیره و مبهم می‌شد. این قبیل نظریه‌پردازان فیلم، همچنین به عنوان بخشی از استدلالشان می‌گفتند که فراتر از نقش فیلم‌های خاص، باید به نقشی که ساختار این قبیل فیلم‌های روایتگر در کمک به تثبیت عرف جامعه دارد توجه نمود. اگر قرار است فیلمی پرمخاطب باشد باید تأییدکننده باورهای عرفی جامعه باشد، چون اکثریت جامعه (یعنی کسانی که قرار است فیلم را ببینند) اینطور می‌پسندند. از این نقطه‌نظر، خودِ غلبه ویژگی روایتگری برای فیلم‌های اصیل و پیشرو ضروری است.

در مقابل چنین دیدگاه منفی‌ای به رابطه فیلم با جامعه، فیلسوفان فیلم اینطور استدلال می‌کنند که فیلم‌های پرمخاطب لزوماً نباید در جهت تحکیم سلطه اجتماعی یا عرف جامعه باشند، بلکه حتی می‌توانند گرایشات انتقادی نسبت به جامعه را القا کنند. این دسته از فیلسوفان برای پیشبرد استدلالشان، تمایل نظریه‌پردازان فیلم برای ارائه اظهارات کلی در مورد رابطه فیلم و جامعه که مبتنی بر تحلیل‌های دقیق راجع به فیلم‌های مشخصی نیست را اصلاح کردند. آنها در عوض بر ارائه تعبیرهای دقیقی از فیلم‌ها تمرکز کردند که نشان می‌دهند چگونه روایت‌های این فیلم‌ها انتقادات گوناگونی راجع به فعالیت‌های اجتماعی مختلف و مؤسسات را به تصویر می‌کشند.

طبقه اجتماعی،‌ نژاد، جنسیت و روابط عاطفی از جمله موضوعاتی هستند که فلاسفه فیلم معتقدند فیلم‌ها در ارتقای شعور اجتماعی و مداخله انتقادی در این مباحث اجتماعی نقش ایفا می‌کنند.

یک نمونه جالب توجه از فیلم‌هایی که موجب ارتقای وضعیت سیاسی شده‌اند نه این‌که صرفاً مدهای رایج عرف جامعه را پشتیبانی کنند آنهایی هستند که به موضوع زوج‌هایی با نژادهای متفاوت می‌پردازند. فیلم «حدس بزن چه کسی برای شام می‌آید» محصول ۱۹۶۷ و ساخته استنلی کرامر، سعی دارد مخاطب را مجاب کند که ازدواج‌های بین نژادی می‌توانند راه حلی برای حل مشکل نژادپرستی ضد سیاه در امریکا باشند. به این وسیله او در فیلمش پرتره‌ای از مشکلاتی که یک زوج دونژادی با آنها روبه‌رو هستند به تصویر می‌کشد.

حدود ۲۵ سال بعد، اسپایک لی در فیلم «تب جنگل» علیه فیلم‌های اخیر منطبق با برنامه‌های سیاسی، بار دیگر زوجی با نژادهای متفاوت را به تصویر کشید که با مشکلات گوناگون ناشی از رویکرد نژادپرستانه در جامعه رویارویی می‌کردند. فقط در این حالت است که فیلم، نژادپرستی سرسختانه امریکایی‌های سفیدپوست را بیان می‌کند و همچون نوشدارویی برای بیماری یک جامعه نژادپرست عمل می‌کند.

فیلم‌های بسیار دیگری نیز این شیوه از روایت را برای بررسی جنبه‌های دیگر نژادپرستی و امکانات غلبه بر آن بررسی می‌کنند.

به همین ترتیب، فلاسفه در جست‌و‌جوی فیلم‌هایی از فیلمسازان بزرگ غیر هالیوودی مانند جان سیلز بوده‌اند تا روشن کنند که اعتقادشان در مورد این‌که فیلم‌های روایتگر می‌توانند احکام پیچیده سیاسی را مد نظر قرار دهند درست است. فیلمی مانند «متیوان» درگیر بررسی بسیار پیچیده‌ای در مورد روابط بین طبقه اجتماعی و‌ نژاد به عنوان جنبه‌هایی از عرف جامعه است.

در نتیجه، به‌طور کلی می‌توانیم بگوییم که فیلسوفان فیلم با متهم کردن فیلم‌ها به عنوان یکی از عوامل پسرفت اجتماعی مخالفت کرده‌اند و ابزارهای متنوعی را در اختیار فیلمسازان قرار داده‌اند تا بتوانند رهیافت‌هایی انتقادی به حوزه‌های مختلف مقولات اجتماعی داشته باشند. آنها در حالیکه این نکته را نادیده نمی‌گیرند که روش‌هایی که روایت‌های معمول هالیوود اتخاذ می‌کنند بحث آگاهی اجتماعی و انتقادی را به قهقرا می‌برد، نشان داده‌اند فیلمِ روایتگر، وسیله مناسبی است برای بازتاب‌های اجتماعی در باب مقولات مهم اجتماعی روز.