یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

امروز با سعدی ـ دوشنبه ۲۸ شهریور


امروز با سعدی ـ دوشنبه ۲۸ شهریور

جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال،
شب فراق نخفتیم لاجرم ز خیال
بدار یک نفس ای قائد، این زمام جمال
که دیده سیر نمی‌گردد از نظر به جمال
دگر به گوش فراموش عهدِ سنگین دل
پیام ما که رساند …

جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال،

شب فراق نخفتیم لاجرم ز خیال

بدار یک نفس ای قائد، این زمام جمال

که دیده سیر نمی‌گردد از نظر به جمال

دگر به گوش فراموش عهدِ سنگین دل

پیام ما که رساند مگر نسیم شمال؟

به تیغ هندی دشمن قتال می ‌نکند

چنانکه دوست به شمشیر غمزه قتّال

جماعتی که نظر را حرام می‌گویند

نظر حرام بکردند و خون خلق حلال

غزال اگر به کمند،‌ اوفتد عجب نبود

عجب فتادن مرد است در کمند غزال

تو بر کنار فراتی، ندانی این معنی

به راه بادیه دانند قدر آب زلال

اگر مراد نصیحت‌کنـان ما این است

که ترک دوست بگویم، تصوّری است محال

به خاک پای تو داند که تا سرم نرود

ز سر به در نرود همچنان امید وصال

حدیث عشق چه حاجت که بر زبان آری؟

به آب دیدهٔ خونین نبشته صورت حال

سخن دراز کشیدیم و همچنان باقی است

که ذکر دوست نیارد به هیچ گونه ملال

به ناله کار میسّر نمی‌شود سعدی

ولیک ناله بیچارگان خوش است، بنال