یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا

منشأ دولت و چگونگی پیدایش آن


منشأ دولت و چگونگی پیدایش آن

منشأ و ریشه هر اجتماعی در نیازهای طبیعی بشر از جمله نیازهای مادی و نیازهای معنوی نهفته است و هر اجتماع و جامعه ای جهت تأمین این نیازها, به دولت و حاکمی مقتدر نیازمند است

منشأ و ریشه هر اجتماعی در نیازهای طبیعی بشر از جمله نیازهای مادی و نیازهای معنوی نهفته است و هر اجتماع و جامعه ‌ای جهت تأمین این نیازها، به دولت و حاکمی مقتدر نیازمند است. درباره این مسئله که دولت‌ها در چه برهه‌ای از تاریخ و زندگی بشر ایجاد گشته ‌اند، دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. تحقیقات اخیر در زمینه ‌های علوم انسان‌ شناسی، نژادشناسی و زبان شناسی تطبیقی تا حدودی به بیان این مسئله و منشأ دولت پرداخته است.‏

درباره منشأ دولت و چگونگی پیدایش آن، نظریات و تئوری ‌های مختلفی ارائه شده است که در این میان، چند نظریه معروف‌تر است. این نظریات عبارتند از:‏

۱. نظریه منشأ الهی دولت

۲. نظریه قرارداد اجتماعی

۳. نظریه‏ زور و غلبه‏

۴. نظریه‏ تاریخی یا تئوری تکاملی.‏

● نظریه منشأ الهی دولت

تاریخ این نظریه به قدمت تاریخ علم سیاست است. شواهد و اسناد تاریخی کافی بیان می‌دارد که دولت‌های اولیه بر پایه ادراک منشأ الهی دولت استوار بوده‌اند. فرمانروایان خیلی ابتدایی، ترکیبی از یک روحانی و یک شاه بودند. این نظریه بیشتر به قدرت سیاسی پرداخته تا منشأ دولت. دیدگاه اصلی در این نظریه آن است که دولت و حکومت دو موسسه‌ مشخص نیستند، بلکه یگانه‌اند و این دو در وجود شخص فرمانروا خلاصه می‌شود. مدافعین این نظریه معتقدند که دولت به وسیله‌ خداوند خلق شده است و به وسیله‌ جانشین یا خلیفه خداوند در روی زمین اداره می‌شود. با این حساب اطاعت از دستورات و فرمان‌ های او یک تکلیف الهی است.‏

در دوران قرون وسطی، این تئوری به شکل حقوق الهی پادشاهان تکامل یافت. پل قدیس در رساله‌ خود به تحلیل و تفسیر این نظریه به نفع قدرت امپراتوران روم پرداخته، در فرانسه بوسوئه (‏Bossuet‏) این نظریه را به نفع قدرت لویی چهاردهم بیان کرده است. در انگلستان سلسله استورات در پشت این تئوری موضع گرفتند. سیاستمدار و نویسنده‌ای مانند سر رابرت فیلمر (‏Sir Robert Filmer‏) از این دیدگاه با حرارت دفاع می‌کرد. جیمز اول، پادشاه انگلستان خود یکی از مفسران این نظریه شد.‏

هم اینک نظریه منشأ الهی دولت در فلسفه مدرن غرب جایی ندارد. اما این طرز تفکر و برداشت از منشأ دولت، در گذشته‌های دور منشأ خدماتی نیز در زمینه تکامل دولت بوده است. این در حالی است که در اندیشه سیاسی مدرن، دولت یک موسسه بشری است و هنگامی به وجود می‌آید که یک گروه از مردم که در سرزمینی معین سکونت دائم گزیده‌اند، تصمیم بگیرند برای نیل به هدف‌ های مشترک، خود را از لحاظ سیاسی سازماندهی کنند و حکومتی را برای انجام امور خود برگزینند.‏

● نظریه قرارداد اجتماعی

این نظریه بر این پایه بنا شده که انسان‌ها از ابتدا در حالت طبیعی محض زیسته‌اند. و بنا به دلایلی دور هم جمع شده‌ و داوطلبانه قراردادی بسته‌اند و به موجب آن دولت را به وجود آورده‌اند. طرفداران این تئوری، زندگی تحت سرپرستی دولت را "حالت مدنی" یا "حالت اجتماعی" و زندگی قبل از تشکیل دولت را ""حالت طبیعی" نامیده‌اند و آن قرارداد اولیه را هم "قرارداد اجتماعی" نام داده‌اند. به موجب این قرارداد هر فرد، قسمتی از آزادی طبیعی خود را به دولت تسلیم کرد و در مقابل، حمایت دولت را به دست آورد تا در مقابل افراد زورگو از او حفاظت و حراست کند.‏

افلاطون هم در کتاب جمهوری و هم در کتاب قوانین و قرارداد اجتماعی و هم در بعضی رسالات دیگر خود نظریه تأسیس دولت بر اساس توافق عمومی بحث نموده است. اما ارسطو اعتقاد داشته که دولت یک موسسه طبیعی است نه قرارداد اجتماعی. در دوران جدید یعنی حول و حوش رنسانس، نویسندگان زیردستی مانند" توماس هابس (‏Tomas Habbes‏) و جان لاک (‏John Locke‏) انگلیسی و ژان ژاک روسو (‏Jean Jacques Rousseau‏) فرانسوی نظریه قرارداد اجتماعی را در فلسفه سیاسی خود به اوج اعتلا رسانیدند.‏

● نظریه زور و غلبه

این نظریه یکی از نظریه ‌های مغالطه ‌آمیز درباره منشأ دولت است. مدافعین این نظریه معتقدند که ریشه و سرچشمه دولت تسلیم شدن ضعیف در مقابل قوی است. استفن لیکاک (‏Stephen Leacock‏) یکی از نویسندگانی است که به تحلیل و تشریح این نظریه پرداخته و معتقد است که دولت در نتیجه جنگ‌ های طولانی بین قبایل و غلبه قوی ترین قبیله بر سایر قبیله‌های همجوار و مطیع ساختن آن‌ها به وجود آمده است.‏

● نظریه تاریخی یا تئوری تکاملی

نظریه‌ای که درباره منشأ دولت امروزه مورد قبول علمای متجدد حقوق اساسی است، نظریه تاریخی یا تکاملی است. این نظریه می‌گوید که دولت ریشه در احتیاجات حقیقی بشر دارد و از تجمع عوامل گوناگون و طی یک دوره تکاملی بسیار طولانی شکل گرفته است و به تدریج و بسیار کند تحت چندین عامل به وجود آمده تا به این ساختار پیچیده‌ امروزی رسیده است. این عوامل عبارتند از: خویشاوندی و همخونی، دین، مال و مسئله حفاظت از مال، زور، بیداری سیاسی. بارگس (‏Burgess‏) نظریه ‌پرداز انگلیسی از جمله نویسندگانی است که این رویکرد را تشریح می‌کند.‏

● نقد

در باب این مسئله که پیدایش دولت‌ های اولیه منشأ الهی و معنوی داشته‌اند تردیدی نیست. استقرار ارزش‌ های اخلاقی اجتماعی و معنوی در جوامع اولیه، یک اصل اساسی محسوب می‌شد و معمولاً مردمان ابتدایی به آن پایند بودند، چنانکه وجود یک رهبر و پیشوای مذهبی در رأس دولت، در اکثر حکومت‌ها ابتدایی دیده می‌شد. اما در طول زمان این مسئله باعث سوء استفاده برخی از پادشاهان و امپراتوران گشت. به طوری که در قرون وسطی، جنگ‌ های داخلی و آشوب‌‌ها و نابسامانی‌ های اروپا، حاصل این مسئله بود.

نظریه قرار داد اجتماعی معتقد است که انسان‌ها داوطلبانه جوامع خود را از حالت ابتدایی به حالت اجتماعی تغییر دادند، اما دلایل و علل این تغییر را بیان نمی‌کند. چرا انسان‌ها دور خود جمع گشته و تصمیم به ایجاد دولت و وضع قرارداد اجتماعی نمودند؟ مواد و متن و محتوای این قرارداد چه بود؟ این نظریه از سوی برخی از نویسندگان سیاسی چون هیوم، بنتام و مین، مورد انتقاد قرار گرفته است. خلاصه انتقاد آنها چنین بوده است که اولاً برای اثبات این نظریه هیچ مدرک و یا قرینه تاریخی وجود ندارد. ثانیاً در عصر تمدن جدید، مفهوم و ضرورت وجود دولت برای بسیاری از مردم روشن نیست، با این وصف در دوران تمدن اولیه، مردمی که هرگز دولتی را ندیده‌اند، چگونه به ایجاد یک دولت قرارداد بسته‌اند.

در مورد نظریه زور و غلبه باید گفت که هر چند در طول تاریخ، عنصر زور در ایجاد دولت و بقای آن نقشی داشته اما تنها عنصر در پیدایش آن نیست. در واقع مهم‌ ترین عامل "رضایت و خواست جامعه به زندگی دسته‌ جمعی" است. عوامل و عللی که نظریه تاریخی یا تکاملی می‌شمارد، در پیدایش دولت کافی نیست، این نظریه تاریخ یا زمان خاصی را در پیدایش واقعی دولت‌ها بیان نمی‌کند.‏

رضا احمدیان راد