پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سفر چیست و مسافر کیست


سفر چیست و مسافر کیست

در زمینه ی درمان اعتیاد سال های سال به علت مشخص نبودن مبدا و نقطه اغازین بسیاری به ناچار راه به بیراهه رفته و هرگز به مقصد که درمان اعتیاد بود نمی رسیدند واز ناکجا آبادی سر در می آوردند که نگو و نپرس

سفر یعنی حرکت از نقطه ای معلوم به مجهول .به شر ط انکه مبدا مقصد ومسیر مشخص شده باشد .

در زمینه ی درمان اعتیاد سال های سال به علت مشخص نبودن مبدا و نقطه اغازین بسیاری به ناچار راه به بیراهه رفته و هرگز به مقصد که درمان اعتیاد بود نمی رسیدند واز ناکجا آبادی سر در می آوردند که نگو و نپرس .

اما با طرح صورت مسئله اعتیاد و نظریه هوشمندانه استاد دژاکام مبنی بر اینکه اعتیاد جایگزینی مزمن مواد مخدر به جای سیستم تولید کننده مواد شبیه افیونی است مبدا مشخص شد و مسیر نیز راه اندازی سیستم تولید کننده مواد شبه افیونی در قالب کاهش تدریجی مواد مخدر تعیین گردید .با رعایت این دو بود که کنگره ۶۰ به گامی فراتر از مقصد که همان درمان اعتیاد بود رسید یعنی تعادل .مقوله ای فراتر و متعالی تر از درمان .

فردی پرخاشگر، به هم ریخته ، روان پریش با جسمی بیمار و مرکبی لنگ با نوع نگاهی منفی و در یک کلام نا متعادل باید تبدیل به فردی شود آرام ، با نشاط ، با جسمی سالم و نگرشی مثبت ودر یک کلام متعادل و این یعنی تغییر و تحول به معنای واقعی در همه سطوح رفتاری و شخصیتی . درون وبرون . بطوری که هیچ نشانه ای از گذشته و بیماری اعتیاد در این فرد مشاهده نشود .

بسیارند افرادی در کنگره ۶۰ که با این کیفیت درمان شده اند و امروزه باید برای اثبات این که روزی معتاد بوده اند دلیل و برهان بیاورند .

این همه تحول جز با حرکت از آن چیزی که هستی و به آن چیزی که باید باشی امکان پذیر نیست این یعنی سفر . تبدیل سئیات به حسنات . و به راستی کدام واژه کاملتر از مسافر شایسته این فرد است ؟

مسافری که هرگز نمی ایستد ، درنگ را جایز نمی داند چرا که او میداند زندگی بسان دوچرخه سواری است که اگر رکاب نزند سقوط می کند . صعود یا سقوط .

چرا که زندگی راه به سوی گذشته ندارد و او ایمان دارد " صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است " و او می خواهد که در جریان و تکاپو باشد .رودی خروشان و چشمه ای جوشان در راه رسیدن به دریای ارامش ماندگار .

واز همین منظر است که هرگز از واژه منفور معتاد برای خود استفاده نمی کند .او رو به سوی آینده دارد پس لزومی ندارد این صفت گذشته را با خود همراه بسازد تا بواسطه آن بخاطر آورد در کجا بوده ،او به این می اندیشد به کجا باید برود و هدف نهایی او یعنی تکامل انقدر رفیع و در دوردست هاست که او را لحظه ای از این جوش و خروش وا نمیدارد و در این مسیر برایش ذره ای اهمیت ندارد عده ای قلیل او را سرزنش کرده و به سخره بگیرند .

او ایمان دارد " حقیقت در ادامه نقاب از رخ بر می دارد " .او با کسی طرف نمی شود ولی کوتاه هم نمی آید و براستی کدام واژه کامل تر از مسافر ،شایسته این فرد است ؟

او در سفری است از خواستن به شدن ، حال در سفر اول باشد که همان کاهش تدریجی مواد مخدر است خواه در سفردوم یا سفر درون که هم سخت است و هم سهل . که در هر دو حالت مصائبی دارد شیرین ،جاودان ودر خاطر ماندنی ،هر لحظه نو شدن و تازه شدن است .

مسافر انسان برگزیده ای است که قدم در راه تحول می گذارد و از قدرت لا یزال الهی توکل می جوید .آرمانهایی بس بزرگ و ایده هایی شگفت در سر می پرواند . او هر روز به دنبال بهترین ها و برگزیده هاست و به کمتر از این هرگز قانع نیست و این چیزی است که به سفر او معنا ،مفهوم ، غنا و تداوم می بخشد .

او به واسطه حرکت در این مسیر انچنان به عظمت وجودی خویش پی میبرد و به درکی از خویشتن واقعی خود می رسد که با شکوه ترین های هستی را می خواهد با این دیدگاه او دیگر کسی نیست که به هر شرطی تن بدهد و فریب وسوسه های نازل مواد را بخورد .چه که در این جهانبینی نو جایی برای عرضه اندام مواد مخدر نیست .

او اکنون انسانی است که تحول الهی ارکان وجودش را دگرگون ساخته ،با رقه ای از نور یزدان پاک در دلش گرم و فروزان است ،او از اعماق تاریکی ها اوج گرفته و عرو جی بسوی نور آغاز کرده است او همواره در اندیشه است که کامی به پیش بردارد محکم و استوار ،او در سفری است از ظلمت به نور ، از نادانی به دانائی ، از حقارت به سر افرازی ، از ترس به شجاعت ، از کفر به ایمان ، از قهر به مهر و از نفرت به طرف عشق و براستی کدام واژه کامل تر از مسافر ،شایسته این فرد است ؟

بواسطه این تحول به یکباره افق های پیش رویش واسمان بالای سر دیگر ، زمین دیگر ، نگاه دیگر ، جهان ، هستی ، و خدا دیگر می شود و تولدی دیگر و زندگی دیگر .سفر چنین صاعقه ای است بر سر مسافر.

و اما تو دوست عزیز : هوس سفر نداری ز غبار این بیابان .......