جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

ارتباط عملكرد والدین و افزایش اضطراب در كودكان


بین خُلق حساس و زودرنجی دوران نوزادی و بروز اختلالات اضطرابی در بزرگسالی دو عامل بسیار مهم قرار دارد و آن پدر و مادر هستند

شاید كودكان در بدو تولد در پاسخ به محرك ها گرایش به تحریك پذیری فوق العاده داشته باشند ، اما این نحوه برخورد و تربیت والدین است كه تعیین می كند ، آیا چنین نوزادانی بعدها در دوران كودكی نسبت به افراد و رویدادهای ناشناخته احساس ترس می كنند یا خیر؟ اكنون محققان در حال بررسی نحوه تداخل وراثت و تجربه اولیه در شكل گیری عملكرد در زندگی آینده هستند.

به لحاظ این كه واكنش ذاتی نوزاد بشدت در اختلالات اضطرابی بعدی او موثر است ، ایجاد اضطراب به ندرت اجتناب ناپذیر است.

عملكرد والدین بر احتمال اختلال اضطراب در كودك تاثیر می گذارد. در میان والدینی كه محدودیت هایی را بر رفتار كودكانشان اعمال می كنند ، هیچیك از نوزادان تحریك پذیر آنها در سن دو سالگی از ترس رهایی ندارند.در مقایسه در آن سن ، بیش از ۴۰ درصد نوزادان بشدت واكنش گر ، مشخصا در برخورد با چهره ها و موقعیت های ناآشنا از لحاظ انجام فعالیت و عملكرد منع می شوند، دوری می كنند ، از فعالیت بازمی ایستند, گریه می كنند و معمولا ناراحت اند.

در حقیقت تحقیق فوق بیانگر این است كه محافظت و مراقبت بیش از حد ، بدترین اثرات را بر كودك می گذارد. حتی گفته می شود تعداد زیادی از مبتلایان به حملات اضطرابی و پانیك در دوران كودكی بیش از حد تحت مراقبت والدینشان قرار داشته اند.كودكانی كه از لحاظ رفتاری منع می شوند ، در موقعیت هایی كه برای دیگران تهدیدكننده نیست دچار استرس می شوند. اما محافظت آنها از موقعیت های استرس زا راه حل مناسبی نیست.این گونه پدر و مادرها برای رفتار خود دو نوع توجیه دارند: یكی این كه می گویند كودكشان حساس و آسیب پذیر است و بنابراین باید او را از استرس حفظ كنند. چنین والدینی اگر كودك خود رادر حالی بیابند كه با سطل آشغال آشپزخانه بازی می كند ، با یك تاكید قاطع به صورت «این كار را نكن» با او برخورد نمی كنند ، بلكه حواس كودك را پرت می كنند. در نتیجه طفل فرصت پیدا نمی كند پاسخ ترس را فرونشاند.فلسفه دیگر كه آمرانه تر است ، داشتن نظم و ترتیب را به عنوان آموزش مدنظر می گیرد و نیازمند آن است كه كودك خود را با جهان اطراف سازگار نماید. این والدین در گفتن «نه، آشغال نه» ، كمتر تردید دارند و دست كودك را از سطل آشغال می كشند ، پیش از آن كه حواس او را با چیز دیگری پرت كنند. این یك تفاوت ریز و دقیق اما مهم است.آموزش كودكان برای مقابله با تجربه استرس حائز اهمیت است. والدینی كه به فرزندان خود اجازه می دهند با مشكلات روزمره زندگی مواجه شوند ، به آنها كمك می كنند انعطاف پذیری بیشتری پیدا كنند و راهكارهای بهتری را برای كنار آمدن با دشواری ها بیابند. والدینی كه بیش از اندازه از فرزندان خود حفاظت می كنند ، گرایش به اختلال اضطراب را در آنان عملی می سازند.تحقیقات نشان می دهند الگوهای خلقی نوزادان به وسیله سنجش ضربان قلب در رحم قابل تشخیص است. واكنش های اولیه نوزاد ، سطوح تهییج پذیری ارثی سلول های عصبی در آمیگدالا را منعكس می سازد.كودكانی كه عملكرد آنها متوقف می شود میزان بیشتری اختلال نقص توجه را نسبت به سایر كودكان نشان می دهند. و بالاخره این كه والدینی كه كودكان خود را منع رفتاری می كنند ، به میزان قابل ملاحظه ای دچار اختلال اضطراب و پانیك ، ترس اجتماعی و اختلال است اضطراب عمومی دوران كودكی و بزرگسالی بوده اند.