چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
فردوسی و شاهنامه در آلمان
"هانس هاینریش شِدِر"، ایران شناس نامدار آلمانی، در ۲۷ سپتامبر سال ۱۹۳۴ میلادی (پنجم مهرماه ۱۳۱۳ خورشیدی) بهمناسبت هزاره فردوسی و در مراسمی که در گرامیداشت شاهنامه و بزرگداشت سراینده آن در شهر برلین بر پا شده بود، خطابهای بلند ایراد کرد که نخستین بار در هفتاد سال پیش از این، با عنوان "فردوسی و آلمانیها" در مجله "جامعه شرق شناسان آلمان" منتشر شد.٭
● ترجمه متن خطابه ۰۳۹;در سکوت تنهایی فردوسی
"شدر" در خطابه خود نخست از زندگی و شخصیت فردوسی و چگونگی آفرینش شاهنامه و نیز ویژگیهای آن میگوید. در بخش دوم، پس از اشاره به آشنایی آلمانیها با ادبیات مشرق زمین، نخستین ترجمههای شاهنامه به آلمانی را برمیشمارد و سپس به معرفی و بررسی چند ترجمه مهم از شاهنامه که تا آن زمان به زبان آلمانی صورت گرفته بود، میپردازد.
او در سخنان خود، سال ۱۸۱۹ میلادی را نقطه عطفی در تلاش آلمانیها برای درک فرهنگ مشرق زمین می داند. در این سال "دیوان غربی - شرقی" "وولفگانگ گوته" منتشر میشود و "فریدریش روکرت" تحت تاثیر غزلیات مولانا جلالالدین، کتاب "رُزهای شرقی" را که مجموعه ای از زیباترین غزلیات آلمانی است منتشر میکند و همزمان با این آثار، "گراف پلاتن" نیز، افزون بر ترجمهای که "یوزف هامر - پورگشتال" در سال ۱۸۱۴ میلادی از دیوان حافظ به دست داده بود، ترجمهای دیگر از غزلیات حافظ را انتشار میدهد.
در بهار همین سال بود که "یوزف فون گورِس" در شهر "کوبلنز" پیشگفتار خود را بر ترجمه شاهنامه اندکی پیش از آنکه ناگزیر شود آلمان را به مقصد استراسبورگ ترک کند، بهپایان میبرد.
"گورس" که بهخاطر تالیف کتاب "آلمان و انقلاب" و طرفداری از انقلاب فرانسه و مخالفت با دولت و کلیسا تحت فشار فزاینده قرار داشت، ناگزیر به ترک آلمان میشود و در تنهایی تبعید استراسبورگ، بخشهایی از شاهنامه را با ترجمهای آزاد بهپایان میرساند. این اثر بهسال ۱۸۲۰ میلادی در دو مجلد در برلین منتشر میشود.
"شدر" پس از آنکه شرحی تاریخی از پیدایش و سرایش شاهنامه به دست میدهد، به تحولات زبان و شعر فارسی پس از حمله اعراب به ایران اشاره میکند و از جایگاه فردوسی و نقش شاهنامه میگوید و سپس به موضوع اصلی گفتار خود که تلاشهای آلمانیها برای ترجمه شاهنامه و تاثیر این حماسه بر فرهیختگان آلمانی و نیز به پژوهشهای گستردهای که درباره شاهنامه در سرزمینهای آلمانی زبان صورت گرفته است، میپردازد.
اما نکتهای که در خطابه "شدر" بیش از همه جلب توجه میکند، تشابهی است که او در اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران در زمان سروده شدن شاهنامه از یک سو و وضعیت انقلابی آلمان در زمان ترجمه شاهنامه از سوی دیگر میبیند.
او گمان دارد که انگیزه اولین مترجم شاهنامه، نشان دادن این تشابه بوده است؛ به ویژه که "گورس" ترجمه خود از شاهنامه را به "هاینریش فریدریش فون اشتاین"، دولتمرد نامدار پروسی در دوران جنگهای ناپلئون تقدیم میکند و او را با شخصیت اسطورهای کاوه آهنگر مقایسه میکند.
خطابه "شدر" با بررسی کوتاه ترجمههای دیگری که از شاهنامه فردوسی تا آن زمان صورت گرفته بود، ادامه مییابد؛ از آن جمله ترجمهای که "آدولف فریدریش فون شاک" در سال ۱۸۵۱ میلادی بهانجام رساند و نیز ترجمه فریدریش روکرت که پس از مرگش انتشار یافت و یکی از بهترین ترجمههای شاهنامه به زبان آلمانی است؛ اما متأسفانه این ترجمه هم چون دیگر آثاری که روکرت از زبانهای شرقی به دست داده است، کامل نیست.
اینک به بهانه فرارسیدن روز بزرگداشت فردوسی، ترجمه بخش نخست این خطابه با عنوان "در سکوت تنهایی فردوسی" انتشار مییابد. ترجمه بخش دوم سخنان شدر با عنوان "فردوسی و آلمانیها" در فرصتی مناسب منتشر خواهد شد.
● در سکوت تنهایی فردوسی
▪ نوشته هانس هاینریش شِدِر
آورده اند که به هنگام حمل تابوت فردوسی، حماسهسرای بزرگ ایران از دروازه شهر زادگاهش توس، کاروانی از دیگر دروازه شهر وارد شد که هدایایی برای شاعر بههمراه داشت.
فرستنده هدایا، سلطان محمود غزنوی، فرمانروای قدرتمند و بنیانگذار نخستین امپراتوری بزرگ ترک در سرزمینهای شرقی اسلام بود که شرق ایران و افغانستان را زیر سلطه خود داشت و میرفت تا بر هندوستان نیز حکمروایی کند.
فردوسی، ده سال پیش از مرگ، یعنی زمانی که هفتاد و پنج سال داشت، شاهنامه را که در سرودنش سی و پنج سال رنج برده بود به سلطان محمود پیشکش کرده بود. اکنون پس از گذشت سالها، سلطان محمود حاضر شده بود با پاداشی شایسته و در خور مقام شاعر، از زحمات او قدردانی کند. اما این پاداش دیرهنگام به مقصد میرسید و نوش دارویی بود پس از مرگ سهراب.
این دیرهنگامی، پایانی طنزآمیز است بر زندگی آرام و سرشار از شعر شاعری که عمر خود را در راه اثری عظیم قربانی کرده بود. اما پاداشی که شاعر در حیات خود آرزومند آن بود، ولی هرگز بدان دست نیافت، اکنون پس از مرگش، بیش از آنچه تصور میکرد، به یاد و خاطره او تعلق میگرفت.
چنین بود که به رغم حجم عظیم سرودههای فردوسی که هفت جلد کتاب را در بر میگرفت، شهرت شاهنامه در زمانی کمتر از عمر یک نسل به تمام سرزمینهای فارسی زبان گسترش یافت. این خود در زمانی رخ میداد که ملت ایران، پس از یک قرن بازیابی توان ملی خود، بار دیگر تحت سلطه حاکمیت بیگانگان قرار میگرفت و زمام امور را برای قرنها به ترکان و مغولان واگذار میکرد.
این شکست سبب شد که ملت ایران هویت از دست شده خود را در سرودههای فردوسی بازیابد و آن را باور کند.
سرایندگان بسیاری کوشیدند شاهنامه را الگو و سرمشق خود قرار دهند و افسانه یلانی را که فردوسی به آنها شخصیتی معتبر و جاودانی بخشیده بود، دستمایه سرودههای خود ساختند و حماسههایی تازه از رشتههای این افسانهها بافتند. اما آثار این حماسهسرایان همه به دست فراموشی سپرده شده است؛ در حالی که سرودههای فردوسی در شاهنامه، نسل به نسل به حیات جاودانه خود ادامه میدهد.
شاهنامه فردوسی از همزمانی فرخنده لحظه تاریخی پربار و خلاقیت شاعری شایسته پا بهعرصه وجود گذاشت. قرن دهم میلادی که فردوسی در نیمه نخست آن دیده به جهان گشود، برای زادگاه این شاعر که در شمال شرقی ایران قرار دارد و در آن زمان تحت فرمانروایی خاندان سامانیان بخارا بود، دورانی تازه از آرامش و بیداری ملی را به ارمغان آورد.
به رغم درگیریها و جنگ و جدالهای مدام، خاندان سامانیان بخارا و دولتمندان آن نشان دادند که از این شایستگی نیز برخوردارند تا خودآگاهی ملی پارسیان، خاطرات افسانههای حماسی و نیز گذشته بزرگ تاریخی سلسله ساسانیان را زنده نگاه دارند و در استواری و پایداری آن بکوشند.
زبان فارسی که از زمان سلطه اعراب برای مدتی نزدیک به سه سده از زندگی اجتماعی مردم ایران و از ادبیات فارسی طرد شده و جای خود را به زبان عربی داده بود، جایگاه از دست رفته خود را بهعنوان زبان تاریخ نگاری و شاعری بازیافت.
در این میان، شعر نوشکفته فارسی، چه از نظر سبک و چه به لحاظ گزینش موضوع، به شعر درباری عرب گرایش پیدا کرد. شعر فارسی به سبب این گرایش نه تنها آزادی و سبکباری تازهای برای قالببندیهای شعری بهدست آورد، بلکه این گرایش موجب تنوع و توازن بیان نیز گردید.
مقایسه این گونه اشعار با سرودههایی که از دوران ساسانیان به جامانده است، گواه این ادعاست. اما این تحولات تازه با گرایشی افراط آمیز به تصنع و تظرف نیز همراه بود و بر بیگانگی زبان فارسی که لغات عربی را بهعاریت گرفته بود، میافزود.
حتی سرودههای شعرای پیش از فردوسی نیز نشان میدهد که شعر فارسی در معرض خطر این گرایش افراطی قرار داشت.
اکنون مردی میبایست پا بهعرصه وجود میگذاشت تا با درک و دریافتی اصیل و بکر از زبان، بار دیگر به فارسی ناب سخن براند و سخن گفتن بیاموزد. نام این مرد فردوسی بود.
بهراستی او خالق راستین زبان ادبی فارسی است، زبانی که از آن زمان تا کنون سیرت و سیمایی را که فردوسی به آن داده، حفظ کرده است و همواره از چشمه پاک و پایان ناپذیر سرودههای او سیراب میشود.
زندگی فردوسی زندگی مردی است که در راه آفرینش این شاهکار بزرگ به تنهایی و انزوا کشانده شد. او دهقان زادهای بود با ثروتی ناچیز که در اوج خلاقیت ادبی و پس از مرگ زودهنگام سلف خود دقیقی، بر آن شد تا روایات و داستانهای ملی به هم پیوستهای را که به نثر نگاشته شده و از گذشتههای دور به جا مانده بود، در قالب اشعاری حماسی بسراید.
فردوسی بیش از یک عمر در سرودن شاهنامه سپری کرد. پادشاهان و پهلوانان کهن که سرنوشت شان قدرت داستان پردازی و قوه تخیل فردوسی را برانگیخت، رفته رفته به دوستان و همراهان او تبدیل شدند و مونس و همدم او گشتند.
فردوسی غروب عظمت و فرود آزادی سرزمینش را خود تجربه کرده بود و اینک انعکاس آن را در افول دوران حماسهآفرینی ایران بازمییافت.
٭ Firdosi und die Deutschen. Von Hans Heinrich Schaeder. Festrede, gehalten bei der Jahrtausendfeier zum Gedächtnis Firdosis. Zu Berlin am ۲۷. September ۱۹۳۴. In: Zeitschrift der Deutschen Morgenländischen Gesellschaft. Neue Folge. Band ۱۲ - Heft ۲ (Band ۸۸) Leipzig ۱۹۳۴.
خسرو ناقد
برگرفته از: بی بی سی فارسی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست