چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

بعثت در كلام خاندان رسالت


بعثت در كلام خاندان رسالت

در اولین خطبه نهج البلاغه, امیر مؤمنان, علیه السلام, درباره پیامبران و از جمله پیامبر خاتم می فرماید پس هر چند گاه پیامبرانی فرستاد و به وسیله آنان به بندگان هشدار داد تا حق میثاقِ اَلَست بگزارند, و نعمت فراموش كرده را به یاد آرند

در مورد بعثت نبی‏اكرم حضرت محمد بن عبدالله، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، سخنهای بسیاری گفته شده و شاعران، ادیبان، حكیمان و نویسندگان، هر یك به فراخور حال خود، این واقعه شگرف را به نظم و نثر كشیده‏اند.

اما شاید هیچ‏كس مانند خاندان پیامبر خاتم، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، كه در درك اسرار بعثت یگانه همه اعصار و در شیوایی و رسایی سخن سرامد روزگار بوده‏اند، نتوانسته است حق مطلب را ادا كند و چنانكه شایسته این رویداد عظیم است در مورد آن سخن گوید.

از این رو شایسته دیدیم كه به بهانه سالروز مبعث حضرت ختمی مرتبت، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، گزیده‏ای از بیانات دو گل سرسبد خاندان رسالت؛ امیر بیان مولا علی بن ابی‏طالب، علیه‏السلام، و سیده زنان سخنور حضرت فاطمه زهرا، علیهاالسلام، را تقدیم شما خوانندگان عزیز موعود كنیم.

ضمن تبریك این روز خجسته به پیشگاه بزرگ ثمره بعثت حضرت بقیهٔ‏الله الاعظم، ارواحناله الفداء، و همه شیعیان منتظرش، توجه شما را به گزیده‏ای از چند خطبه این بزرگواران جلب می‏كنیم.

ـ بعثت در كلام امیر مؤمنان علی، علیه‏السلام

در اولین خطبه نهج‏البلاغه، امیر مؤمنان، علیه‏السلام، درباره پیامبران و از جمله پیامبر خاتم می‏فرماید:

پس هر چند گاه پیامبرانی فرستاد و به وسیله آنان به بندگان هشدار داد تا حق میثاقِ اَلَست بگزارند، و نعمت فراموش كرده را به یاد آرند. با حجت و تبلیغ، چراغ معرفتشان را بیفروزند تا به آیتهای خدا چشم دوزند؛ از آسمانی بالا برده و زمینی زیرشان گسترده، و آنچه بدان زنده‏اند و چسان می‏میرند و ناپاینده‏اند، و بیماریهای پیركننده و بلاهای پیاپی رسنده. و هیچگاه نبود كه خدا آفریدگان را بی‏پیامبر بدارد، یا كتابی در دسترس آنان نگذارد، یا حجتی بر آنان نگمارد، یا از نشان دادن راه راست دریغ دارد. پیامبران كه اندك بودند و مخالفشان بسیار، و در دام شیطان گرفتار، در كار خویش در نماندند و دعوت حق را به مردم رساندند. گاه پیامبر پیشین نام پیامبر پس از خود را شنفته، و گاه وصف پیامبر پسین را به امت خویش گفته. زمان اینچنین گذری شد، و روزگار سپری. پدران رفتند و پسران جای آنان را گرفتند تا آنكه خدای سبحان محمد، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، را پیامبری داد تا دور رسالت را به پایان رساند و وعده حق را به وفا مقرون گرداند، طومار نبوت او به مُهرِ پیامبران ممهور و نشانه‏های او در كتاب آنان مذكور، و مقدم او بر همه مبارك و موجب سرور؛ حالی كه مردم زمین، هر دسته به كیشی گردن نهاده بودند، و هر گروه پی خواهشی افتاده، و در خدمت آیینی ایستاده؛ یا خدا را همانند آفریدگان دانسته، یا صفتی كه سزای او نیست بدو بسته، یا به بتی پیوسته و از خدا گسسته. پروردگار آنان را بدو از گمراهی به رستگاری كشاند و از تاریكی نادانی رهاند.

سپس دیدار خود را برای محمد، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، گزید ـ و جوار خویش او را پسندید ـ و از این جهانش رهانید. او را نزد خود برد تا در فردوس اعلی نشیند، و بیش سختی این جهان نبیند.

پس بزرگوارانه او را دیدار ارزانی داشت و او میراثی كه پیامبران می‏نهند برای شما گذاشت، چه آنان امت خویش را وانگذارند مگر با نشان دادن راهی روشن و نشانه‏ای معین:

كتاب پروردگار در دسترس شماست، حلال و حرام آن پیداست، واجب و مستحب آن هویداست، ناسخ و منسوخش روشن، رخصت و عزیمت آن معین، خاص و عامش معلوم، پند و مثلهایش مفهوم، مطلق و مقیّدش پدیدار، محكم و متشابهش آشكار، مجمل آن تفسیر شده، و نامفهومش تعبیر شده، از حكمی كه بدانند و انجام دادنی است، و آنچه ندانند و واگذاردنی است؛ حكمی است وجوب آن در قرآن معین، و نسخ آن در سنّت مبرهن؛ و حكمی كه سنّت گوید باید، و كتاب رخصت دهد كه ترك آن شاید؛ و حكمی كه در وقتی خاص بر مكلّف نوشته است، و چون وقتش سپری شد تكلیف هشته است؛ و حرامهایی ناهمسان، با كیفرهایی سخت و یا آسان؛ گناهی بزرگ كه كیفرش آتش آن جهان است، و گناهی خرد كه برای توبه كننده امید غفران است، یا آنچه مقبول، میان دشوار و آسان است.۱

آن حضرت در قسمتی از خطبه ۳۳ بعثت پیامبر اكرم، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، را چنین توصیف می‏كند:

خدا محمد را برانگیخت و از عرب كسی كتابی نخوانده بود و دعوی پیامبری نكرده بود. محمد، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، مردم را به راهی كه بایست كشاند، و در جایی كه باید نشاند، و به رستگاری رساند، تا آنكه كارشان استوار و جمعیتشان پایدار گردید.۲

در خطبه ۹۴ نیز در وصف سلسله پیامبران الهی می‏فرماید:

پس آنان را در بهترین ودیعت جای به امانت سپرد، و در نیكوترین قرارگاه مستقر كرد. از پشتی به پشت دیگرش داد، همگی بزرگوار، و زهدانهایی پاك و بی‏عیب و عار. چون یكی از آنان درگذشت، دیگری برای حمایت دین برخاست، و جانشین او گشت؛ تا آنكه تشریف بزرگواری از سوی خدای باری، به محمد، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، رسید، و او را از بهترین خاندان و گرامیترین دودمان بركشید. از درختی كه پیامبران خود را از آن جدا كرد، و امینان خویش را برگزید و بیرون آورد. فرزندان او بهترین فرزندانند، و خاندانش نیكوترین خاندان؛ و دودمان او بهترین دودمان. در گرداگرد مكه روییدند، و در كشتزار بزرگواری بالیدند. شاخه‏هایشان بلند و سر به آسمان كشیده است و دست كسی به میوه آن نارسیده.

او پیشوای كسی است كه راه پرهیزگاری پوید، و چراغ آن است كه راهنمایی جوید. چراغی است كه پرتو آن دمید، و درخشی است كه روشنی آن بلند گردید، و آتشزنه‏ای است، كه نور آن درخشید. رفتار او میانه‏روی در كار است، و شریعت او راه حق را نمودار. سخنش حق را از باطل جدا سازد، و داوری او عدالت است ـ و ستم را براندازد ـ او را هنگامی فرستاد كه پیامبران نبودند ـ و مردمان ـ به خطا كار می‏نمودند، و امّتان در گولی و نادانی می‏غنودند.

خداتان بیامرزاد! به كار پردازید، و نشانه‏های آشكار را پیشوای خود سازید تا كه راه گشاده است و راست، و شما را به خانه‏ای می‏خواند كه سلامت آنجاست. شما در خانه‏ای به سر می‏برید كه باید خشنودی خدا را در آن به دست آرید، در مهلت و آسایش خاطری كه دارید، كه نامه‏ها گشوده است و خامه فرشتگان روان، تن‏ها درست است و زبانها گردان. توبه شنفته است و كردارها پذیرفته.۳

امیر مؤمنان، علیه‏السلام، در خطبه ۹۵ به توصیف وضعیت مردمان تا پیش از برانگیخته شدن حضرت ختمی مرتبت، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، پرداخته می‏فرماید:

او را برانگیخت، حالی كه مردم سرگردان بودند، و بیراهه فتنه را می‏پیمودند. هوا و هوسشان سرگشته ساخته، بزرگی خواهی‏شان به فرودستی انداخته. از نادانی گرفتار. او كه درود خدا بر وی باد، خیرخواهی را به نهایت رساند، به راه راست رفت، و از طریق حكمت و موعظه نیكو مردم را به خدا خواند.۴

آن حضرت در قسمتی از خطبه ۹۶ نیز حضرت ختمی مرتبت را چنین توصیف می‏كند:

قرارگاه او بهترین قرارگاه است. و خاندان او را شریفترین پایگاه است، از كانهای ارجمندی و كرامت، و مهدهای پاكیزگی و عفّت. دلهای نیكوكاران به سوی او گردیده. دیده‏ها در پی او دویده. كینه‏ها را بدو بنهفت و خونها به بركت او بخفت. مؤمنان را بدو برادران هم‏كیش ساخت؛ و جمع كافران را پریش؛ خواران را بدو ارجمند ساخت و سالار، و عزیزان را بدو خوار. گفتار او ترجمان هر مشكل است و خاموشی او زبانی گویا برای اهل دل.۵

و سرانجام در خطبه ۱۱۰ در ذكر پیامبر اكرم، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، می‏فرماید:

دنیا را خوار دید، و كوچكش شمرد، سبكش گرفت و هیچش به حساب آورد؛ و دانست كه خدا دنیا را از او گرفت چون چنین خواسته بود، و دیگری را ارزانی داشت چون حقیر می‏بود. پس به دل از آن روی برگرداند، و یادش را در خاطر خویش میراند؛ و دوست داشت كه زینت دنیا از دیده‏اش نهان شود تا از آن رختی گرانبها نگزیند، و امید ماندن در آن به دلش ننشیند. رسالت پروردگار را چنان رساند، كه برای كسی جای عذر نماند؛ و امّت خود را اندرز گفت و ترساند؛ و مژده بهشتشان داد، و بدان خواند.

ما درخت نبوتیم و فرود آمد نگاه رسالت، و جای آمد شد فرشتگان رحمت، و كانهای دانش و چشمه‏سارهای بینش. یاور و دوست ما، امید رحمت می‏برد؛ و دشمن و كینه‏جوی ما، انتظار قهر و سطوت.۶

ـ بعثت در كلام فاطمه زهرا، علیهاالسلام

پاره تن رسول خدا، حضرت فاطمه زهرا، علیهاالسلام، كه در خانه وحی پرورده شده بود و صدای بال جبرئیل را شنیده بود پس از رحلت نبی‏اكرم، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، و در پی جفای بزرگی كه امت پیامبر در حق خاندان او روا داشتند، با قلبی پرخون به مسجد مدینه درآمده و رو به مردم غفلت‏زده خطبه‏ای ایراد می‏كند كه در تاریخ سخنوران عرب جاودانه می‏شود. آن حضرت در این خطبه به زیباترین بیان بعثت و رسالت نبی‏اكرم، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، به وصف می‏كشند و حال و روز مردم جزیرهٔ‏العرب را قبل و بعد از بعثت به تصویر در می‏آوردند.

پاورقیها:

. شهیدی، سید جعفر، ترجمه نهج‏البلاغه، ص۶ ـ ۷.

۰. همان، ص۱۳۰.

۱. همان، ص۱۳۰ ـ ۱۳۱.

۲. همان، ص۱۳۱.

. همان، ص۳۴.

. همان، ص۸۷.

. همان، ص۸۸.

. همان.

. همان، ص۱۰۶.

۷. شهیدی، سید جعفر، زندگانی فاطمه زهرا، علیهاالسلام، ص۱۲۶ ـ ۱۲۷.

. همان، ص۱۲۷ ـ ۱۲۸.

. همان، ص۱۲۸ ـ ۱۲۹.

صاحب اثر : ابراهیم شفیعی سروستانی

منبع : پایگاه سراج


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید