جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

ریاست طلبی و دین زدایی


ریاست طلبی و دین زدایی

ریاست طلبی را می بایست بخشی از دنیاطلبی انسان دانست زیرا قدرت و ثروت از زینت های دنیاست و کسانی که به این سمت و سو کشیده می شوند, کسانی هستند که دنیا, چشم و دل ایشان را بسته و هواهای نفس, راه آخرت را بر آنان سد کرده است

● هواهای نفسانی، ریشه ریاست طلبی

ریاست طلبی را می بایست بخشی از دنیاطلبی انسان دانست؛ زیرا قدرت و ثروت از زینت های دنیاست و کسانی که به این سمت و سو کشیده می شوند، کسانی هستند که دنیا، چشم و دل ایشان را بسته و هواهای نفس، راه آخرت را بر آنان سد کرده است.

کسانی که به دنیا علاقه و دوستی شدیدی پیدا کنند، چنان گرفتار دنیا می شوند که به هیچ چیزی نمی توان ایشان را از خواب غفلت بیدار کرد.

هنگامی که هواهای نفسانی از طریق وسوسه های شیطانی بر اشخاص چیره شود، آنان را نسبت به حقایق هستی و فلسفه وجودی آفرینش، کور وکر می کند. این گونه است که جز اندیشه پاسخ گویی به خواسته های نفسانی به چیز دیگری نمی اندیشند.

در این دنیا که از آن به جهان آزمون و گرفتاری ها یاد می شود، هر کسی را به چیزی می آزمایند. بسیاری از مردم به قدرت و ثروت آزموده می شوند و نشان می دهند که معبود و خدای ایشان بر خلاف گفتار و ظاهرشان، همان قدرت و ثروت است. از این رو طوق بندگی قدرت و ثروت بر گردن می افکنند و در معبد قدرت و ثروت، بیتوته کرده و به عبادت و پرستش آن می پردازند.

شاید بزرگ ترین ضربه ای که اسلام و امت خورده، از سوی کسانی باشد که گرفتار قدرت و ثروت شده اند. البته برخی، قدرت و ثروت را می خواهند و به آن گرایش دارند ولی برخی دیگر آن چنان دلبسته و عاشق جنونی قدرت و ثروت می شوند که جز عشق آن دو، چیزی ایشان را اشباع نمی کند.

● عاشقان قدرت، بدترین های امت

در میان امت اسلام، کسانی که عاشق قدرت هستند، بدتر از عاشقان ثروت می باشند. از این رو در روایات، بدترین امت را عاشقان قدرت دانسته اند. از امام صادق(ع) روایت است که فرمود: اتری لااعرف خیارکم من شرارکم؟ بلی والله و ان شرارکم من احب ان یوطا عقبه انه لابد من کذاب او عاجز الرای؛ آیا گمان می کنی من خوبان و بدان شما را نمی شناسم؟ چرا به خدا که آنان را می شناسم. بدترین شما کسی است که ریاست را دوست دارد و دوست می دارد تا مردم پشت سرش راه بروند. این شخص به ناچار باید دروغ بگوید و یا ناتوان در رای و پاسخ به مردم باشد. (اصول کافی، کلینی، ج۳، ص۴۰۷)

در این روایت برخی از افراد به ظاهر اهل ایمان که در پس پرده ریا و توجیهات شرعی و دینی قرار می گیرند تا حب ریاست خویش را پوشیده نگه دارند، معرفی شده اند. اینان هر چند که برخلاف باطن خویش رفتار می کنند و اسم ریاست طلبی و ریاست خواهی را بر زبان نمی آورند، ولی در دل هایشان دوست می دارند که از سوی مردم مدح و ستایش شوند و مردم برای احترام و تکریم ایشان در پشت سرشان گام بردارند و اینان در جلو حرکت کنند تا به نوعی برتری و قدرت طلبی خود را نشان دهند. این افراد چون خودشان از قدرت و عزت واقعی بهره ای نبرده اند و چیزی در ایشان نیست تا مردم به سبب آن فضایل، به دنبال ایشان بروند، به ناچار به دروغگویی رو می آورند تا افراد را جذب خود کنند و با آن که از توان نظریه پردازی و رای صائب برخوردار نمی باشند می کوشند خود را صاحب نظریه و رای نشان دهند. این گونه است که در پس چهره های ظاهر الصلاح، چهره قدرت طلب خویش را می پوشانند و ریا و دورویی باطن خویش را نهان می سازند.

امام رضا(ع) نسبت به افرادی که حب ریاست دارند، به شدت هشدار می دهد؛ زیرا این افراد تنها موجب از میان رفتن دنیای مردم نمی شوند بلکه دین آنان را نیز از بین می برند و خسارت های جبران ناپذیری به آنها وارد می سازند.

معمر بن خلاد نزد امام رضا(ع) نام مردی را می برد و می گوید: انه یحب الریاسه؛ آن شخص دوست دار ریاست است.

امام رضا(ع) فرمود: ما ذئبان ضاربان فی غنم قدتفرق رعاها باضر فی دین المسلم من الریاسه؛ اگر دو گرگ درنده به یک گله گوسفند که چوپان آن حاضر نباشد حمله کند خسارتی که می زنند کم تر از خسارتی است که یک انسان ریاست طلب به دین مسلمانان وارد می سازد. (اصول کافی، ج۳، ص۴۰۵)

می گویند روزی مورچه ای به حضرت سلیمان(ع) عرض کرد: می دانی چرا باد، تحت فرمان توست؟

حضرت(ع) فرمود: نه.

مورچه گفت: برای این که بدانی ریاست و حکومت تو ثبات و استواری اش بر پایه باد است.

به هر حال ریاست و قدرت طلبی، نه تنها خود هواهای نفس و بادی است که می بایست از آن پرهیز کرد بلکه از کسانی که ریاست دوست هستند باید به شدت هراسید که اینان دین و دنیای امت را بر باد می دهند و نابودی جامعه را رقم می زنند.

● مرید بازی

برخی از کسانی که اهل قدرت و ثروت هستند، در پی این هستند که برای خود مرید و هوادار و پیرو درست کنند.این بیماری بسیار خطرناک است. اینان برای که در جامعه اسلامی مردم از انسان های قدرت طلب و ریاکار بدشان می آید، رفتاری را در پیش می گیرند که در ظاهر خوب است ولی باطن آن دوزخی است. حضرت امیرمومنان در وصف ایشان می فرماید: ما اقبح بالانسان باطنا علیلا و ظاهرا جمیلا؛ چه قدر زشت است که ظاهر انسان زیبا و باطنش بیمار باشد. (غررالحکم، آمدی، ص۷۴۹)

خداوند به حضرت موسی(ع) وحی کرد: یا موسی من کان ظاهره ازین من باطنه فهو عدوی حقا و من کان ظاهره و باطنه سواء فهو مومن حقا و من کان باطنه ازین من ظاهره فهو ولیی حقا؛ ای موسی! هر کسی که ظاهرش از باطنش بهتر باشد او به حقیقت دشمن من است و کسی که ظاهر و باطنش یکسان است او مومن واقعی است و کسی که باطنش از ظاهرش بهتر باشد او به حقیقت ولی و دوست من است. (جامع الاخبار، ص۱۸۵)

بنابراین کسانی که به ظاهر دنبال خدمت مردم هستند ولی در باطن در اندیشه ریاست بر ایشان می باشند، جز منافق و ریاکار نمی توان نامی بر آنان نهاد که بدترین مردمان و اشرار امت می باشند.

برخی از مومنان ناخواسته در دام افرادی می افتند که مرادپرور هستند. این افراد می کوشند تا درگوش مومنان و اهل ایمان بخوانند تا آنان را مراد خود و دیگران قرار دهند. بنابراین اهل ایمان باید مواظب این دسته افراد باشند؛ زیرا اینان اندک اندک حب ریاست را در دل هایشان می افکنند و گمراهی را برای آنان رقم می زنند.

به هر حال ریاست طلبی و حب ریاست، عامل مهمی در دین زدایی از جامعه است. از این رو لازم است از این گروه پرهیز کرد و اجازه نداد تا ریاست طلبان با ظاهرسازی های دروغین به اهداف خود برسند.

علی جواهردهی