سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا

معنی لفظی ایرانی و سکایی نام شهر آلما آتا پایتخت قزاقستان


معنی لفظی ایرانی و سکایی نام شهر آلما آتا پایتخت قزاقستان

وقتی نامهای شهر آلماآتا یعنی آلماآتا, ورنی و نام کوه آن یعنی آلاتائو را در رابطه با هم مورد بررسی قرار دهیم پرده از راز کهن نام این شهر کنار میرود مشکل و معضل عدم حل معما در همین بوده است که این اسامی در رابطه با هم مورد بررسی قرار نگرفته اند

وقتی نامهای شهر آلماآتا یعنی آلماآتا، ورنی و نام کوه آن یعنی آلاتائو را در رابطه با هم مورد بررسی قرار دهیم پرده از راز کهن نام این شهر کنار میرود. مشکل و معضل عدم حل معما در همین بوده است که این اسامی در رابطه با هم مورد بررسی قرار نگرفته اند. در نام کوه این شهر یعنی آلاتائو جزء "تائو" به وضوح با همان کلمه "تی" (به معنی کوه که سید احمد کسروی به شم قوی خود با مقایسه اسامی کوههای سمت غرب دریای خزر آن را دریافته است) به زبان سکایی و سانسکریت به معنی کوه است. جزء آلا هم در نام این کوه در این رابطه بیش از هر مفهوم دیگر نشانگر کلمه فارسی و سکایی آله (عقاب) یعنی پرنده سنتی شکاری صحراگردان ای نواحی است. بنابراین نام آلماآتا در اصل زبان سکایی-ایرانی آلوه آتاو (یعنی کوه عقاب) بوده است که علی القاعده به صورت آلما آتا در آمده است. چون می دانیم که حرف "و" در گروه زبانهای ایرانی (از جمله سغدی و خوارزمی) قابل تبدیل به "م" بوده است. چنانکه پسوند "وند" به صورت "مند" هم بیان میگردد. حتی اسم روسی کهن این شهر یعنی وارنی هم در گروه زبانهای ایرانی تلفظ کلمه وارغنی ایرانی (عقاب؛ اوریلو روسی که به صورت اورال نام کوهستان معروف بین شمال آسیا و اروپا است) در لهجه های زبان ترکی بوده است که در آنها حرف "غ" در میان کلمه علی القاعده به صورت "ع" یا "ء" (که در ترکیه آن را "غ" نرم نامیده اند) ادا میگردد. معنی ظاهری ترکی این کوه یعنی پدر سیب مناسبتی با این شهر سردسیری و استپی شمالی ندارد. (آلماآتا جلد: ۲ ،شماره مقاله:۴۶۱. (دانره المعارف بزرگ اسلامی))

آلْماآتا، پایتخت جمهوری شوروی قزاقستان و مرکز استانی به همین نام. جمعیت شهر آلماآتا در ۱۹۷۶م درحدود ۰۰۰‘۸۵۱ نفر (BSE۳, I/۴۴۹) و جمعیت استان آلماآتا تا اول ژانویۀ ۱۹۷۲م درحدود ۰۰۰‘۵۲۶‘۱ نفر بود (همان، XI/۱۴۶). مساحت استان آلماآتا را را ۷۰۰‘۱۰۴ کم‍ ۲ نوشته‌اند(همانجا)، ولی در کتاب «جمهوری شوروی قزاقستان» این رقم ۰۰۰‘۱۰۸ کم‍ ۲ آمده است (ص ۴۷۵). این داستان دارای ۵ شهر و ۶ قصبۀ بزرگ است (BSE۳, XI/۱۴۶).

● وجه تسمیه

در سده‌های میانه، نام این شهر آلمالیغ بود (بارتولد، II(۲)/۵۳۸). آلمالیغ در بعضی نوشته‌ها به صورت آلمالیق نیز آمده است. مآخذچینی، هنگام بحث دربارۀ این شهر، آن را آلماتی نامیده‌اند (همو، IV/۸۵). جهانگردان اروپایی که در عصر فرمانروایی مغولان به این سرزمین گام نهادند، آلمالیغ را به صورت آرمالک نوشته‌اند (همو، III/۳۷۸). در بابُرنامه که متعلق به آغاز سدۀ ۱۰ق/۱۶م است این شهر به صورت آلماتو و آلماتی آمده است (بابُر، ۶۲). آلمالیغ یا آلماتی را قرقیزان «آلمالو» (یا آلمالی) می‌نامیدند که به معنای سرزمینِ دارای سیب یا دارای باغهای سیب است (بارتولد، II(۱)/۸۳). در ۱۲۷۱ق/۱۸۵۵م سپاهیان اتش روسیۀ تزاری در محل آلماتی استحکاماتی بنا نهادند و آن ناحیه را ورنی نامیدند. استحکامات ورنی به سبب گسترش به صورت شهر درآمد و همچنان ورنی نامیده شد که بخشی از استان سِمیرِچیه (هفت آب) بود (همو، II(۱)/۳۴۱). از ۱۳۴۰ق/۱۹۲۲م نام ورنی از این شهر برداشته شد و آلماآتا نام گرفت (BSE۳, I/۴۴۹)، بارتولد بر این عقیده است که نام کنونی شهر، به صورتی تحریف شده، از نام پیشین گرفته شده است.((II(۱)۸۳در مورد آلماآتا معنای دقیق و روشنی ارائه نشده است؛ حتی در مآخذ رسمی شوروی پیرامون معنای آلماآتا اختلاف وجود دارد. در دائره‌المعارف بزرگ شوروی، چ ۲، آلماآتا به معنای «پدر سیب» آمده است (II/۱۲۴)، ولی در چاپ ۳ همین دائره‌المعارف آلماآتا به معنای «باغ سیب» یا «سیبستان» است (I/۴۴۹). معنای اخیر با نام نخست این ناحیه «آلمالیغ»مطابقت دارد.

● سیمای طبیعی

آلماآتا در دامنۀ کوه آلاتائو در ناحیۀ زائیلیسک قرار گرفته است و ارتفاع آن از سطح دریا ۶۵۰-۹۵۰ متر است. ۲ رود به نامهای آلماآتای بزرگ و آلماآتای کوچک که از حوضۀ رود ایلی سرچشمه گرفته‌اند از شهر آلماآتا می‌گذرند. بارتولد به نقل از حافظ ابرو در ذکر حدود ماوراءالنهر از آلمالیغ چنین یاد می‌کند: «حد شرقی ماوراءالنهر آن طرف که مایل به شمال است بلادِ کاشغر و ختن تا حدود مغولستان و بعد از آن زمین اویغور، اما حدود آن طرف از غرب که متصل به شمال است دشت قپچاق و دیار ازبک و ترکستان است، اما شمال ماوراءالنهر اقلیم ششم می‌شود، آلمالیغ و بلاسغون و آن مجموع بلاد ترک است» (VIII/۸۴-۸۵). ابن بطوطه شهر آلمالیغ (آلمالیغ) را سر حد بین بلاد ماوراءالنهر و چین نوشته است (۱/۴۱۲). وی در جای دیگر آلمالیغ را پایتخت مغولان می‌نامد (۱/۴۲۳). جوینی آلمالیغ را از نواحی سرزمین قراختای می‌داند (۱/۴۸). بنابر نوشتۀ قزوینی آلمالیغ شهری بوده بر روی رود ایلی که به دریاچه بالکاش می‌ریزد (۱/۳۱، حاشیه).

مجموع اراضی استان آلماآتا حدود ۴٪ کل اراضی قزاقستان را تشکیل می‌دهد(«جمهوری شوروی قزاقستان»، ۴۷۵). آلماآتا یکی از زیباترین و خوش منظره‌ترین شهرهای قزاقستان و اتحاد شوروی است. این شهر در عهد مغولان اقامتگاه تابستانی جغتای بود و بنا بر نوشتۀ جوینی «در بهار و تابستان با بستان اِرَم مشابهت داشتی» (۱/۲۲۶، ۲۲۷). در بخش جنوبی شهر انبوهی از باغهای سیب، گلابی، آلبالو، آلو و تاکستانها قرار دارد. آلماآتا شهری است سبز و خرم که به هر نفر از اهالی ۵۰ م‍ ۲ فضای سبز تعلق می‌گیرد (BSE۲, II/۱۲۵). در جنوب آلماآتا قله‌های معروف تالگار به ارتفاع ۰۱۷‘۵ متر و کومسومولسک به ارتفاع ۳۷۶‘۴ متر از سطح دریا دیده می‌شوند (همانجا). دمای متوسط هوای آلماآتا در ژوئیه ْ۳/۲۲ و در ژانویه ْ۸- سانتی‌گراد است (BSE۳, I/۴۴۹). شهر آلماآتا از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب به تقریب تا حدود ۲۰ کم‍ گسترش دارد. آلماآتا چندین‌بار دچار زمین لرزه شده که عمده‌ترین آنها در ۱۳۰۵ق/۱۸۸۸م و ۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م بوده است. از این‌رو اکثر بناهای جدید آن با محاسبۀ خطر زمین لرزه احداث شده‌اند (همان، I/۴۵۰).

● سابقهٔ تاریخی

در سدۀ ۶م در سرزمین قزاقستان از جمله استان آلماآتا، خاقانات (خاقان‌نشین) تورگش بنیان یافت. از ۱۴۹-۳۲۹ق/۷۶۶-۹۴۱م خاقانات قارلوق بر این خطه فرمانروایی داشت. طی سده‌های ۲-۴ق/۸-۱۰م دین اسلام به مناطق جنوبی قزاقستان که ناحیۀ آلماآتای کنونی جزئی از آن به شمار می‌رفت، راه یافت. طی سده‌های ۳-۵ق/۹-۱۱م این سرزمین تابع غُزان شد. در نیمۀ نخست سدۀ ۴ق/۱۰م ترکان به این ناحیه حمله‌ور شدند و دولت قراختاییان در آنجا تشکیل شد که پس از گذشت یک قرن محدودۀ فرمانروایی آن تا کاشغر، هفت آب (هفت رود) و ماوراءالنهر گسترش یافت. در سدۀ ۶ق/۱۲م کیدانها که از اقوام کوچندۀ ساکن شرق منچوری بودند، به این سرزمین حمله بردند و تا عهد مغولان (۶۱۶-۶۱۸ق/۱۲۱۹-۱۲۲۱م) فرمانروایی داشتند (BSE۳, XI/۱۴۹). مآخذ اسلامی نخستین بار در سدۀ ۷ق/۱۳م از آلمالیغ یاد کرده‌اند. جوینی «اوزار» را نخستین فرمانروای این سرزمین نامیده است (۱/۵۷). بارتولد به نقل از جمال‌الدین قرشی او را بوزار نیز نوشته است. وی عنوان طغرل‌خان داشت و تختگاه او آلمالیغ بود (III/۴۷۰). جمال‌الدین قرشی که پدرش حافظ قرآن بود و در ۶۲۸ق/۱۲۳۱م در آلمالیغ تولد یافت، شرحی پیرامون این ناحیه نوشته است (همو،III/۳۵۷, V/۱۲۲, ۱۵۵, VIII/۱۰۱) .به هنگام تأسیس دولت قراختاییان پس از ۵۲۵ق/۱۱۳۱م خان‌نشینهای مسلمان تابع خان بلاساغون بودند و گروهی از آنان از جمله مسلمانان قارلوق در آلمالیغ سکنی داشتند (همو، V/۵۹۰). ارسلان‌خان فرمانروای قارلوق پس از ۶۱۳ق/۱۲۱۶م بر آلمالیغ فرمان می‌راند (همو، V/۶۲۲). در ۶۱۵ق/۱۲۱۸م در اردوی مغولان واحدهای مسلمان وجود داشتند که عمدتاً از نواحی قایالیغ و آلمالیغ بودند (همو، V/۱۳۱). آلمالیغ در اوایل سدۀ ۷ق/۱۳م مدتی در محاصرۀ کوچلک (کوشلوک) خان نایمان فرمانروای قراختاییان قرار داشت. ولی او نتوانست بر این شهر دست یابد. سرانجام لشکریان مغول این شهر را تصرف کردند (جوینی، همانجا). چنگیزخان که قصد انتقامجویی از سلطان محمد خوارزمشاه را داشت، نخست تصمیم گرفت کار کوچلک را که متحد خوارزمشاه بود، بسازد. وی سردار خود جبه‌نویان (یمه نویَن) را مأمور پیکار با او کرد. جبه‌نویان نخست حاکمیت مغولان را بر آلمالیغ تثبیت کرد و فرزند یوزار به نام سوکنک تکین را که پدرش کشته شده بود، به فرمانروایی آلمالیغ گمارد. بارتولد تاریخ این واقعه را حدود ۶۰۸ق/۱۲۱۱م همچنان در تصرف مغولان بود. در ۶۵۱ق/۱۲۵۴م ارگن خاتون بر آلمالیغ فرمانروایی داشت (همو، I/۵۶۵). در جامع‌التواریخ رشیدی ضمن بحث از لشکرکشی هولاکو به ایران، آمده است که وی به همراه زنان و فرزندان بزرگ‌تر خود اباقاآن و یشموت چون به حدود آلمالیغ رسید اورغنه (ارگن) خاتون به استقبال آمد (صص ۲۴-۲۵).

جوینی نیز به این نکته اشاره کرده است، ولی بانوی مذکور را «اورقینه خاتون» نوشته است (۳/۹۷). جومقور پسر دوم هولاکو نیز مدتی فرمانروای آلمالیغ بود (رشیدالدین فضل اللـه، ۳/۹). چان ــ چون (چانگ ــ چون) سیاح چینی که در ربیع‌الآخر ۶۲۰ق/مه ۱۲۲۳م، در عهد فرمانروایی جغتای، از دشت ایلی (ایلا) گذشته است، از وجود شهر بزرگ آلمالیغ در آن دشت یاد کرده است (بارتولد، IV/۸۲, ۸۴, ۱۰۳). آلمالیغ در روزگار فرمانروایی مغولان در دهۀ اول و دوم سدۀ ۸ق/۱۴م یکی از مراکز فعالیت مبلّغان مسیحی کاتولیک اروپا بود. کاتولیکها در آلمالیغ کلیسایی زیبا و اسقف داشتند. فعالیت کاتولیکها در ۷۴۰-۷۴۱ق/۱۳۳۹-۱۳۴۰م به روزگار فرمانروایی علی سلطان با سرکوبی خونین مسیحیان پایان گرفت (همو، IV/۷۹). احتمال می‌رود بنای کلیسایی که مسیحیان پایان گرفت (همو، IV/۷۹). احتمال می‌رود بنای کلیسایی که مسیحیان پایان گرفت (همو، IV/۷۹). احتمال می‌رود بنای کلیسایی که مسیحیان در آلمالیغ ساختند متعلق به نیمۀ اول سدۀ ۸ق/۱۴م باشد (همو، V/۱۶۳). در روزگار فرمانروایی مغولان راه بازرگانی جدیدی میان اروپا و آسیا پدید آمد که از سواحل ولگا، اورال، اورگنج، اُتْرار و آلمالیغ می‌گذشت (همو، III/۵۴). پس از ضعف مغولان از سدۀ ۹ق/۱۵م نواحی جنوبی قزلقستان از جمله آلمالیغ زیر فرمان خاندانهای ازبک قرار گفت. در اواخر سدۀ ۹ق/۱۵م و اوایل سدۀ ۱۰ق/۱۶م خان‌نشین قزاقها تأسیس شد که رفته رفته در سدۀ ۱۱ق/۱۷م استقلال یافت (BSE۳، همانجا). در سدۀ ۱۲ق/۱۸م اختلاف میان خانهای قزاقستان بالا گرفت. در این زمان برجسته‌ترین خان آن سرزمین شخصی به نام ابوالخیر بود که در نتیجۀ جنگهای داخلی در ۱۱۶۲ق/۱۷۴۹م کشته شد و پسرش نورعلی جانشین وی گردید. در اواخر سدۀ ۱۲ق/۱۸م نواحی جنوبی قزاقستان تابع خان خوقند شد. در ۱۲۳۷ق/۱۸۲۲م اهالی جنوب قزاقستان علیه خان خوقند به شورش برخاستند، ولی شورش مذکور بیرحمانه سرکوب شد. دولت روسیۀ تزاری نفوذ خود را در نواحی مختلف آسیای مرکزی گسترش داد.

طی سالهای ۱۲۵۳-۱۲۶۴ق /۱۸۳۷-۱۸۴۸م مردم قزاقستان بر ضد روسها که در آسیای میانه نفوذ کرده بودند، به شورش برخاستند (بنیگسن، ۲۱). در ۱۲۷۰ق/۱۸۵۴م واحدهای ارتش روسیه به استحکامات خان خوقند در اق مسجد حمله بردند و آن را به تصرف آوردند. در ۱۲۷۷ق/۱۸۶۰م خدایراخان، خان خوقند، سپاهی شامل ۰۰۰‘۲۰ نفر به آلماآتا اعزام داشت تا استحکامات ورنی را تصرف کند، ولی در ربیع‌الآخر/اکتبر همان سال نیروهای خدایارخان دچار شکست شدند. متعاقب این شکست همۀ اراضی هفت آب به تصرف ارتش روسیه درآمد و قزاقستان به عنوان بخشی از امپراتوری روسیه اعلام گدید. در ۱۲۸۴ق/۱۸۶۷م منطقۀ مذکور به عنوان استان «هفت رود و سیر دریا» اعلام و و فرماندار کلی برای ادارۀ آن تعیین شد. متعاقب آن روسها در این منطقه بالغ بر ۵۰۰ پایگاه نظامی پدید آوردند (BSE۳, XI/۱۵۰) از ۱۳۰۸ق/۱۸۹۱م آلماآتا به یکی از تبعیدگاههای محکومین سیاسی روسیه بدل گشت. در ۱۳۳۵ق/۱۹۱۷م اهالی آلماآتا به رهبری اَمان گَلْدی ایمانف، علیه دولت روسیۀ تزاری به شورش برخاستند (BSE۲, II/۱۴۶) آلماآتا در دوران جنگهای داخلی به یکی از مراکز سیاسی منطقۀ سمیرچیه بدل گشت. طی سالهای ۱۳۲۲-۱۳۳۷ق/۱۹۰۴-۱۹۱۹م مسلمانان ساکن دشتهای قزاقستان، به‌ویژه منطقۀ آلماآتا، جمهوری بالنسبه مستقلی پدید آوردند. یکی از مشخصات این نهضت تمایل مردم به حفظ اسلام بر پایۀ اصول و مبانی ملی بود (بنیگسن، ۲۱).

● جمعیت

شهر الماآتا در ۱۳۴۵ق/۱۹۲۶م حدود ۶۰۰‘۴۵ نفر و در ۱۳۵۸ق/۱۹۳۹م ۰۰۰‘۲۲۲ نفر جمعیت داشت. در دوران جنگ دوم جهانی گروه کثیری از روسها و دیگر اقوام ساکن اتحاد شوروی به این شهر کوچ کردند. در ۱۳۷۹ق/۱۹۵۹م شمارۀ جمعیت آلماآتا به ۰۰۰‘۴۵۶ نفر رسید (BSE۳, I/۴۴۹) در دهۀ ششم و هفتم سدۀ ۲۰م کوچ اهالی برای کشت زمینهای بکر و بایر قزاقستان شدت گرفت. از این‌رو شهر آلماآتا به عنوان مرکزی اداری از اهمیت بیش‌تری برخوردار گشت. در ۱۹۶۹م شمارۀ سکنۀ این شهر به ۰۰۰‘۶۸۴ نفر رسید (همانجا) و در ۱۹۷۶م به بیش از ۰۰۰‘۸۵۱ نفر افزایش یافت (همان، XI/۱۴۶). جمعیت استان آلماآتا تا اول ژانویۀ ۱۹۷۲م ۰۰۰‘۵۲۶‘۱ نفر بود. مردم بومی آلماآتا قزاق هستند. دیگر اقوام ساکن این سرزمین، روسها، که اکثریت اهالی را تشکیل می‌دهند، اوکرائینیها، تاتارها، ازبکها، بلوروسها و اویغورها هستند (همان، XI/۱۴۸). مردم بومی قزاقستان از جمله اهالی آلماآتا مسلمان و حنفی مذهبند. پیروی از طریقت قادریّه نیز در آلماآتا رایج است (بنیگسن، ۶۳). قادریه گروهی از صوفیه و منسوب به عبدالقادر جیلانی هستند.

از شمارۀ مسلمانان شهر و استان آلماآتا به سبب فقدان آمار، اطلاع دقیقی در دست نیست. طبق آمار در اول ژانویۀ ۱۹۷۶م کل جمعیت جمهوری شوروی قزاقستان را ۰۰۰‘۳۳۷‘۱۴ نفر نوشته‌اند (BSE۳, XXIV, (۲)/۵۱۸) این تعداد در ۱۹۷۹م افزایش یافت.از مجموع سکنۀ این سرزمین تا ۱۹۷۹م شمارۀ مسلمانان را ۰۰۰‘۵۵۶‘۶ نفر ذکر کرده‌اند که به‌طور نسبی ۷/۰٪ مجموع اهالی را تشکیل می‌دهند (بنیگسن، ۶, ۹). مسلمانان تنها بومیان این سرزمین نیستند، بلکه اقوام مسلمان از آسیای مرکزی و قفقاز به‌ویژه تاتارها، ازبکها و اویغورها نیز در آنجا زندگی می‌کنند. قزاقستان تنها جمهوری شوروی در اسیای مرکزی است که در آن شمارۀ روسها و اهالی غیرمحلی بیش از مردم بومی است. گرچه در تاشکند، دوشنبه و عشق‌آباد شمارۀ مسلمانان از روسها افزون‌تر است، ولی در آلماآتا تعداد مسلمانان کمتر از روسهای مهاجر شده است (همانجا). جمعیت قزاقستان را در ۱۹۷۹م حدود ۲۸۳‘۶۸۴‘۱۴ نفر و شمارۀ قزاقهای ساکن این سرزمین را، ۳۴۹‘۲۸۹‘۵ نفر نوشته اند (آکینر، ۲۹۴). بنابراین نسبت قزاقها به افراد غیرمحلی در سرزمین خودشان ۳۶٪ است (همانجا). این نسبت دست کم در مورد شهر آلماآتا نیز صادق است.

● اقتصاد و مراکز علمی

تاریخ اول سدۀ ۲۰م، اهالی استان آلماآتا همانند سایر نواحی جمهوری قزاقستان به کشاورزی و دامپروری اشتغال داشتند و به تقریب فاقد صنعت بودند، اما آلماآتا رفته رفته به شهری بالنسیه صنعتی تبدیل شد. عمده‌ترین تأسیسات صنعتی آلماآتا در زمینۀ صنایع را مواد خام کشاورزی و دامپروری محلی تشکیل می‌دهد. گوشت، شیر و دیگر فرآورده‌های دامی، گندم، توتون، چای، انگور و سیب از جمله محصولات عمدۀ آلماآتا به شمار می‌رود. کشبافی، نخ‌ریسی و پارچه‌بافی بخش عمده‌ای از صنایع سبک آلماآتا است. خط آهن نووسیبیرسک ــ تاشکند و نیز جادۀ فرونزه ــ سمی پالاتینسک که تا مرز جمهوری خلق چین امتداد دارد، از شهر آلماآتا می‌گذرد (BSE۳, I/۴۵۰). آلماآتا دارای تأسیسات برق آبی است که بر روی رود ایلی بنا شده است این شهر دارای کارخانه‌های تولید فلز، ماشین‌سازی، تولید کفش، تهیۀ کشباف، روغن‌کشی و تهیۀ کنسرو است (همان، XXIV/۴۵۱).

آلماآتا بزرگ‌ترین مرکز فرهنگی جمهوری قزاقستان است. فرهنگستان علوم جمهوری شوروی قزاقستان که در ۱۹۴۶م تأسیس گردید، در این شهر واقع است. این فرهنگستان دارای ۲۰ انستیتو و ۴۰ مؤسسۀ پژوهشی است («جمهوری شوروی قزاقستان»، ۴۸۷). از دیگر مراکز فرهنگی این شهر، آکادمی کشاورزی با ۸۰ مؤسسۀ پژوهشی است (همان، ۴۸۸). آلماآتا دارای ۱۲ دانشکده، ۱۳ آموزشگاه و ۶۴ دبیرستان کامل و ۷ کلاسه است. در این شهر ۴۰ کتابخانه و ۳ موزه فعالیت دارند. در قزاقستان چند روزنامه و مجله به زبانهای روسی و قزاقی و اویغوری منتشر می‌شود (همان، BSE۳, I/۴۵۰; ۴۸۶).

علی مفرد

مآخذ:

ابن بطوطه، سفرنامه، ترجمۀ محمدعلی موحد، تهران، ۱۳۴۸ش؛ جوینی، عطاملک، تاریخ جهانگشای، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، ۱۹۱۱-۱۹۳۷م؛ رشیدالدین فضل اللـه، جامع التواریخ، به کوشش عبدالکریم علی اوغلی علی‌زاده، باکو، ۱۹۵۷م؛ قزوینی، محمد، حاشیه بر تاریخ جهانگشای جوینی، لیدن، ۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م؛ نیز:

Akiner, Shirin, Islamic Peoples of Soviet Union, ۱۹۸۶; B۲۵۷;bur P۲۵۷;dsh۲۵۷;h Ghazi, Zahiru۰۳۹;d din Muhammad, B۲۵۷;bur-N۲۵۷;me (Memoirs of Babur), V. V., Sochineniia, Moskva, ۱۹۶۰-۱۹۷۷; Benigsen, A., Musulmane v SSSR, Paris, ۱۹۸۳; BSE۲; BSE۳; Kazakhskaia SSR, ed N. N, Baranskii, Moskva, ۱۹۵۷.

عنایت‌اللـه رضا