جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

حیات فرازمینی از دیدگاه علم


حیات فرازمینی از دیدگاه علم

در سال ۱۹۶۱ ستاره شناس فرانك درك معادله ای را ارائه كرد كه جست وجو برای یافتن موجودات فرازمینی را در مسیری علمی قرار داد و پروژه مدرن سنتی را بنا نهاد امروز اعداد و ارقام این معادله چگونه به نظر می رسند

در سال ۱۹۶۱ ستاره شناس فرانك درك معادله ای را ارائه كرد كه جست وجو برای یافتن موجودات فرازمینی را در مسیری علمی قرار داد و پروژه مدرن سنتی را بنا نهاد. امروز اعداد و ارقام این معادله چگونه به نظر می رسند؟

جست وجو برای یافتن حیات فرازمینی به موضوعی جذاب در ستاره شناسی و زیست شناسی تبدیل شده است اما كمتر كسی به یاد دارد كه چگونه این موضوع در حدود چهل سال قبل ارائه شد.در سپتامبر ۱۹۵۹ دو فیزیكدان به نام های فیلیپ موریسون و جوزف كوكونی مقاله ویژه ای را در هفته نامه انگلیسی نیچر به چاپ رسانیدند تحت عنوانی تحریك كننده به این مضمون «تحقیقات جهت ارتباطات بین ستاره ای».كوكونی و موریسون ادعا كردند كه رادیوتلسكوپ ها به اندازه كافی حساس شده اند كه موارد ارسالی از تمدن هایی در اطراف ستارگان دوردست را دریافت كنند.

آنان اشاره كردند كه این گونه پیام ها به احتمال زیاد باید در طول موجی معادل ۲۱ سانتی متر ارسال شوند. این همان طول موج ویژه ای است كه از هیدروژن خنثی (معمول ترین ذره موجود در عالم) ساطع می گردد.موجودات فرازمینی احتمالاً این طول موج را به عنوان یك مشخصه منطقی در طیف رادیویی قلمداد می كنند، در جایی كه محققانی مانند ما علاقه مند به بررسی آن هستند.

هفت ماه بعد یعنی در آوریل ۱۹۶۰ رادیو اخترشناسی به نام فرانك درك برای اولین بار تحقیقی دقیق را برای ردیابی سینگال های هوشمند از اقصی نقاط كیهان انجام داد.وی از یك آنتن با بشقابی به قطر ۲۵ متر كه در رصدخانه ملی رادیو اخترشناسی واقع در گرین بنك (ویرجینیای غربی) قرار داشت استفاده كرد و به دو ستاره نزدیك كه به خورشید شباهت داشتند گوش فرا داد و یا به عبارتی به استراق سمع رادیویی پرداخت.دو ستاره مذكور عبارت بودند از تاوقیطس (اول النعامات) و دیگری ستاره اپسیلون از صورت فلكی نهر (لازم به ذكر است كه منظور از اپسیلون پنجمین ستاره از هر صورت فلكی از لحاظ قدر است) پروژه وی به نام ازما، پروژه ای كم ارزش، ساده و ناموفق بود.

به دنبال تجربه ازما، درك نشستی را با حضور جمعی از دانشمندان ترتیب داد تا درباره چشم انداز و البته موانع و مشكلات پیش روی جست وجو برای هوش فرازمینی بحث و تبادل نظر شود. در نوامبر سال ۱۹۶۱ ، ۱۰ كارشناس فنی مسائل رادیویی، ستاره شناس و زیست شناس به مدت ۲ روز در گرین بنك گردهم آمدند.كارل ساگان جوان نیز به همراه ملوین كالوین (شیمی دان دانشگاه بركلی) در آنجا حضور داشت، كسی كه در طول زمان برگزاری نشست خبری دریافت كرد مبنی بر اینكه برنده جایزه نوبل شیمی شده است.همه چیز برای برگزاری نشست فراهم شده بود كه درك با فرمول مشهور خود از راه رسید. این فرمول عبارت بود از:

L*fc*fi*f۱*ne*fp*N= R

امروزه این رتبه از حروف و نشانه ها را می توان بر روی پیراهن ها، سپر اتومبیل ها و بسیاری جاهای دیگر یافت كرد.این معادله بیان كننده عدد (N) است كه برابر است با تعداد «تمدن های قابل رویت» كه در كهكشان راه شیری واقع است.R عبارت است نرخ سالیانه تولد ستارگان در راه شیری.fp كسری از این ستارگان است كه دارای سیاره هستند. ne متوسط تعداد سیارات «زمین گونه» است (سیاراتی كه به طرز قانع كننده و مستدلی برای زندگی مناسب اند) كه در منظومه هایی از سنخ منظومه شمسی قرار دارند.f۱ كسری از این سیارات است كه فی الواقع حیات بر روی آن ها شكل می گیرد.fi كسری از سیارات است كه علاوه بر اینكه محل زندگی هستند تكامل زیستی موجب ایجاد گونه ای هوشمند از حیات می گردد.fc كسری از گونه های هوشمند مذكور است كه قابلیت ارتباط رادیویی بین ستاره ای را داشته باشد.و L برابر است با عمر متوسط تمدن های قابل ارتباط. معادله درك به همان میزانی كه ساده است جذاب نیز است. معادله مذكور با طبقه بندی یك مجهول بزرگ و تبدیل آن به دسته ای از پرسش های كوچك تر و بیش از پیش قابل تحلیل، تحقیق در زمینه موجودات فرازمینی را هرچه بیشتر محتمل و در ضمن واقع بینانه می كند.

معادله درك پروژه ستی را به یك تلاش ملموس تبدیل كرد و به این پرسش كه آیا در نقطه ای دیگر از جهان هستی حیات وجود دارد یا خیر مبنایی عملی بخشید.

ستاره شناسان و زیست شناسان هر دو به یك میزان از زمان ارائه فرمول درصدد حل آن برآمده اند.

در نگاه اول استنتاج یك مقدار تخمینی مناسب برای معادله نسبتاً ساده به نظر می رسد ولی در واقع محاسبه تعداد هوش های فرازمینی كه برقراری ارتباط با آنان ممكن باشد به سادگی میسر نیست.در سال های اخیر برخی از این متغیرها وضعیت مشخصی پیدا كرده اند اما اغلب آنها بسیار ناشناخته باقی مانده اند. سرعت شكل گیری و یا به عبارت دیگر نرخ تولد ستارگان در كهكشان ما تقریباً برابر است با یك ستاره در سال و نتیجتاً ۱= Rخواهد بود.

مولفه بعدی (fp) احتمالاً باید از اولین مورد كوچك تر باشد به این دلیل كه همه ستارگان همراه خود سیاره ندارند.از سوی دیگر هنگامی كه یك ستاره دارای سیستم سیاره ای باشد به احتمال حداقل ۲ یا ۳ سیاره و قمر از این سیستم به طور بالقوه شرایط اینكه سرچشمه حیات باشند را دارا هستند. با این اوصاف احتمالاً مقادیر fp و nc خیلی از یك كوچكتر نیستند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.