دوشنبه, ۲۸ خرداد, ۱۴۰۳ / 17 June, 2024
مجله ویستا

عاشق و معلم


عاشق و معلم

عطار یکی از مشاهیر ادب فارسی است که در نحله عرفان خراسانی قرار می گیرد. عرفانی که به ویژگی های خاصی شهرت دارد و به همین دلیل نوعی برجستگی و امتیاز ویژه به شعر عطار می بخشد.
عرفان …

عطار یکی از مشاهیر ادب فارسی است که در نحله عرفان خراسانی قرار می گیرد. عرفانی که به ویژگی های خاصی شهرت دارد و به همین دلیل نوعی برجستگی و امتیاز ویژه به شعر عطار می بخشد.

عرفان خراسانی در واقع همان مکتبی است که در آن بایزید بسطامی ، ابوالحسن خرقانی و سنایی نیز پرورش یافتند و در واقع بخشهایی از ماوراؤالنهر، آسیای مرکزی ، افغانستان و ایران تحت سیطره آن قرار داشتند.

همین موضوع باعث شد این مناطق همواره از زمینه های ملی ، میهنی و عناصر قوی علمی آبشخور اندیشه های بزرگ باشد.

حتی با دقت در تاریخ ادبیات فارسی نیز در می یابیم اولین کتابهای مهم و بزرگ در این منطقه و مایه ور از اندیشه های عرفان خراسانی شکل گرفته است و در واقع زبان فارسی دین بزرگی به این منطقه دارد.

عطار نیشابوری که پرورش یافته این عرفان ایرانی و شرقی است ، در زمانه ای خاص و پرالتهاب زندگی می کند و این مساله در شعر او بخوبی انعکاس یافته است ، به طوری که حتی در جایی که در ظاهر به مسائلی دیگر می پردازد، این ویژگی های اجتماعی باز هم در شعر او نمود دارد.

به هر حال این موضوع یکی از مشخصه های عرفان شرقی است. حافظ و مولانا نیز نشان دادند که نگاهی حساس نسبت به مسائل اجتماعی دارند و به هیچ رو عرفان آنها زهد مآبانه و دنیا ستیز نیست.

البته در آثار عطار ۲ مساله مهم دیگر نیز به چشم می خورد; یکی دنیا و دیگر عقل. عطار در قبال این دو مساله لحنی به ظاهر متناقض دارد، چنانچه گاه با لحنی منفی و گاه پسندیده و ممدوح از عقل و دنیا سخن به میان می آورد.

اما نباید فراموش کرد که آنچه در شعر عطار به دنیا تعبیر می شود و مورد طعن قرار می گیرد، تعلقات پست دنیوی است ، تعلقاتی که مانع تعالی روح است.

پس با این نگاه ، عطار به هیچ وجه اجتماع گریز نیست ، بلکه به فکر مردم اجتماع است و اندیشه رشد و تعالی انسان را با سیر در مراحل بالای ذهنی در سر می پروراند.

فریاد عطار و بانگ بلند او نیز همواره برای مقابله با عادات پست ذهنی است. درباره عقل هم عطار همچون سنایی است. او در جدال میان عقل و عشق جانب عشق را می گیرد.

اما این هم به معنی ضدعقل بودن عطار نیست ، بلکه باید همواره این نکته را مدنظر قرار دهیم که عرفا برداشت های متعددی از عقل دارند و مطابق کلیمان ، عقل را دارای مراتب متعدد می دانند.

عرفا معتقدند عقل قوی ترین قوه روحانی بشر است که موجب پیوند او با بالاترین چیزها می شود، اما از دیگر سو، زیرکی ها و حساب و کتابهایی که فرد را اسیر عادات پست و وسوسه های غیرمفید می کند عقل می نامند، اما عقلی که مطرود و مذموم است.

به همین دلیل است که ما در کلام عطار و دیگر عرفا با اقوال ضدونقیضی در باب عقل مواجه می شویم و آنچه ما را از مفهوم واقعی کلام آگاه می کند، شناخت عرفان خراسانی و در واقع شرقی است.

بنابراین شعر عطار از لحاظ درونمایه به فرد فرد خوانندگان و بالا بردن سطح فکری آنها توجه دارد و در واقع نوعی نگاه اجتماعی در شعر او به چشم می آید.

حقیقت این است که نگاه عطار به ارتباط فرد با فرد، فرد با جمع و فرد با خدا شخصیتی ویژه از او ساخته است ، به طوری که ما با مطالعه شعر و نثر او با ۲ شخصیت متمایز از عطار مواجه می شویم.

یکی شخصیت یک مبلغ و مصلح اجتماعی ، دیگری شخصیت عاشقی پرشور.

اما عطار بخوبی توانسته در هر یک از این ۲ شخصیت ، ویژگی های کلام را نیز با خود همراه کند، به نحوی که کلام عطار مبلغ با عطار عاشق به گونه ای واضح از هم تمایز دارد.

هنگامی که عطار در مقام یک مبلغ قرار می گیرد و نگاهش به سمت جنبه های تعلیمی کلام است ، در مرتبه ای کاملا هوشیارانه و آگاهانه با ساده ترین زبان حرف می زند. او از حکایت هایی قابل فهم نیز بهره می گیرد تا خواننده را متوجه تربیت معنوی و روحی شان کند.

در چنین کلامی است که شعر عطار، شاخه مهمی از ادبیات تعلیمی به شمار می رود، چراکه عطار موفق شده است با استفاده از تکنیک های داستان نویسی مخاطبان زیادی را جلب کند و در واقع شعر تعلیمی او مقبول طبع مردم افتاده است.

به هر روی ما در مثنوی هایی چون منطق الطیر، مصیبت نامه و الهی نامه با عطار نوع اول روبه رو هستیم ; هرچند هیچ یک از این آثار به طور صرف مملو از جنبه های تعلیمی نیستند، بلکه لحظات شور و جذبه عطار عاشق نیز گاه در این آثار خودنمایی می کند.

و اما در مرتبه ای دیگر که ما به کل با عطار عاشق مواجه هستیم ، فضای کلام به گونه ای دیگر است.

او بیشتر از لحظه های شور و غلیان روح و حرکتهای ملتهب حسی سخن می گوید. در واقع آنجا که عطار و من فردی او در شعر مطرح می شود، او مجال این را پیدا می کند که افکاری را بیان کند که جز با زبان شطح آمیز نمی توان از آن سخن گفت. به همین دلیل است که غزلیات و رباعیات عطار با عطاری شوریده و به کلی عاشق مواجه هستیم.

اما در اینجا باید به نکته ای اشاره کرد. عطار اولین کسی است که کتابی مستقل در رباعی دارد. مختارنامه که مجموعه رباعیات عطار است و دکتر شفیعی کدکنی تصحیحی عالی روی آن انجام داده است ، نوعی نگاه ویژه نیز دارد.

در واقع عطار در رباعیات خود، میان نگاه تعلیمی و نگاه شوریده جمع زده است و به نوعی میان عقل و عشق ، آگاهی و فراآگاهی پایه رباعیات خود را ساخته است.

به طور کلی ، رباعیات عطار از حکمتی عمیق حکایت می کند و همین حکمت ، او را با همشهری و هم عصر خودش ، خیام قابل قیاس می کند.

راهی که همه سلوک وی باید کرد

کی نتوان گفت از آن و کی باید کرد

راهی است که هر قدم که برمی گیری

اول قدمت به قطع پی باید کرد