یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

جنگ سبز مخملی روی فرش قرمز


جنگ سبز مخملی روی فرش قرمز

واکاوی اهداف پشت پرده اهدای جوایز بین المللی به مخالفان جمهوری اسلامی

« هر جایزه ای دریافت می کنم، برایم فرصتی فراهم می کند تا طنین صدای آنها - فتنه گران سبزپوش- را به گوش جهانیان برسانم؛ صدائی که دموکراسی برای ایران و صلح برای دنیا را طلب می کند.»

محسن مخملباف با چنین ادعایی روی سن رفت تا با دریافت جایزه«آزادی برای خلق هنری» و تقدیم آن به آقای منتظری به عنوان پدر معنوی فتنه سبز ایران، فریاد دموکراسی خواه مردم کشورمان را به گوش جهانیان برساند.

فعالیت های وی که البته جایزه جشنواره حقوق بشر نورنبرگ آلمان را نیز به مهدی کروبی به دلیل طرح ادعای دروغین «تجاوز در

زندان های ایران» تقدیم کرده بود در کنار تلاش دخترانش و عده ای دیگر از هنرمندان در تظاهر به فعالیت برای حقوق بشر و حمایت از مردم ایران طی ماه های اخیر حکایت جنگ نرم دیگری است که دشمنان ایران اسلامی ترتیب داده اند تا به زعم باطل خود زمینه برانداز ی نظام اسلامی که ریشه در باورها و عقاید مردم دارد را هموار سازند.

مطابق اعتراف بسیاری از کارشناسان و بنابر شواهد موجود حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته را می توان در قالب سناریوی کودتای مخملین تحلیل کرد.

در این سناریو که براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان نخستین هدف در نظر گرفته شد، برخی صنوف با جای گرفتن در صف مخالفت با نظام شعارهایی چون جدایی هنر از سیاست سردادند و با این تعبیر به ظاهر روشنفکرانه سعی در ارایه چهره ای مغموم، مظلوم، دربند و گرفتار از مردم ایران اسلامی به تصویر کشیدند و هنر را در هر سبک و قالبی در اسارت نظام جمهوری اسلامی به نمایش گذاردند.

این گروه با قرار گرفتن روی فرش های قرمز البته با دستبندهای سبز و پوشش فیروزه ای ماهیت واقعی خود را که سال ها پنهان ساخته بودند

به یکباره هویدا کردند و به جمع گروهی پیوستند که از سال ها پیش حساب خود را از ملت جدا ساخته بودند و حال قدم می زدند و عکس می گرفتند و به اربابان خود تعظیم می کردند و در مقابل دوربین دشمنان ایران و ایرانی از مخالفت مردم با نظام اسلامی کشورشا ن حرف می زدند آن هم در جشنواره هایی که مکانیزم انتخاب آثار برتر آنها به شدت متاثر از فضای سیاسی ضدایرانی پشت پرده این جشنواره ها بود.

این مبلغان و مروجان نظرات فتنه گران تلاش می کردند تا با کمک روحی - روانی برای جریان فتنه گران افکار عمومی جهانیان را با جریان خود هماهنگ کنند.

حمایت از قلم بدستان، فیلم سازان و کارگردانان و عکاسان حامی جریان سبز همچنین حمایت از برخی آثار مرتبط با فتنه گران نمونه هایی از این اقدامات است که اخیرا افزایش یافته است.

تقدیم این جوایز از سوی برندگان به هدایت گران جریان فتنه هم بعد دیگر ماجرا است.

● مخالف باش، جایزه بگیر!

معرفی افراد معلوم الحال به عنوان بهترین روزنامه نگار، شایسته ترین نویسنده، موفق ترین فیلمساز و فعال ترین شخص در دفاع از حقوق بشر و اعطای جوایز بین المللی به اینان در حالی که به دلیل ارتکاب جرایم زندانی، تبعید یا توبیخ شده اند پرده از پنهان کاری جشنواره های خارجی برمی دارد و پشت پرده انتخاب برندگان را برملا می کند.

به طور مثال معرفی احمد زیدآبادی روزنامه نگار و دبیرکل سازمان ادوار دفتر تحکیم که پس از حوادث انتخابات به حکم دادگاه به ۶ سال زندان، ۵ سال تبعید به گناباد و محرومیت دائمی از فعالیت سیاسی و اجتماعی محکوم شده است به عنوان برنده جایزه «قلم زرین آزادی» سال ۲۰۱۰ از سوی انجمن جهانی روزنامه ها و ناشران خبر معرفی شد.

معرفی عکسی با عنوان معترضان بر بام های تهران به عنوان برنده بهترین عکس خبری سال توسط موسسه «ورلد پرس فوتو»، اعطای جایزه «لوسی» به رضا دقتی عکاس و خبرنگار ایرانی که او هم جایزه خود را به ندا آقاسلطان تقدیم کرد از جمله این موارد است.

حکایت محسن مخملباف، کارگردان ضدانقلاب فعال شده در آمریکا هم موضوع دیگری است.

دختر وی حنا مخملباف نیز جایزه ویژه فستیوال زنان جهان برای فیلم روزهای سبز را به عباس امیر انتظام، فعال سیاسی زندانی اهدا کرده بود و تازه ترین خبر هم اعطای جایزه روزنامه نگاری جورج پولک برای بهترین فیلمهای خبری در سال ۲۰۰۹ بود که به تصویربردار ناشناسی اختصاص یافت که از صحنه ساختگی قتل ندا آقا سلطان فیلمبرداری نموده بود.

همین موضوع بهانه ای شد تا به جمع مردم برویم و نظرشان را از دایه های مهربان تر از مادر که آن سوی آب ها به دنبال احقاق حق! هستند، جویا شویم.

کتاب فروشی های میدان انقلاب معمولا پاتوق دانشجوهایی است که در هر زمان می توان به سراغشان رفت و از نظرات کارشناسانه شان آگاه شد.

۲۸ سال دارد و مشغول جستجو برای نگارش پایان نامه دوره کارشناسی ارشد است که وقتی موضوع گزارش به گوشش می رسد سری تکان می دهد و اینطور درد دل هایش را بیان می کند.

هدا همت در گفت و گو با خبرنگار سرویس گزارش کیهان می گوید: اعمال و رفتار برندگان جوایز بین المللی نشان می دهد این حمایت ها جز یک عملیات سیاسی نیست. چون اغلب افرادی که تقدیر می شوند از جمع مخالفان نظام انتخاب می شوند و این موضوع هزینه های بالایی را برای چنین جشنواره های به ظاهر فرهنگی - هنری دربر خواهد داشت.

● دایه های مهربان تر از مادر

انتخاب آثار مرتبط با حوادث ایران و اقدامات مخالفین نظام اسلامی و اهدای جوایز به آنها، همان کوشش استکبار جهانی برای حمایت معنوی از فتنه گران و معرفی آنها به افکار عمومی جهان است تا شاید بدین وسیله فشارهای بین المللی را بر جمهوری اسلامی افزایش داده و چهره ناپسندی از نظام اسلامی برای مردم دنیا ترسیم کنند.

اقدامی که حکایت از اهمیت بالای حمایت از فتنه گران سبزپوش ایران برای دست اندرکاران پشت پرده این جشنواره ها دارد، دست اندرکارانی که اغلب آنها را عناصر صهیونیستی تشکیل می دهند.

هدا همت ادامه می دهد: براندازان و سران آنها باید توجه کنند که مردم همواره نسبت به حمایت بیگانگان از رجال سیاسی بدبین هستند و هیچ زمان از آنها حمایت نخواهند کرد حتی داشتن جوایز خارجی هم اعتباری برایشان نمی آورد.

تقی زاده هم که یک شهروند تهرانی و صاحب کتابفروشی است با وارد شدن به بحث سرنوشت چنین افراد وابسته ای را جدایی و افتراق از مردم می داند که پس از مدتی از سوی حامیان خارجی شان هم حذف می شوند

وی به گزارشگر کیهان می گوید: همین موضوع را اکنون هم می توان دید. سال گذشته و روزهای پس از انتخابات را با امروز مقایسه کنید. آن روزها خیلی از مردم این گروه را نمی شناختند و از هدف پنهانشان مطلع نبودند اما الان اینطور نیست دیگر هوادار و طرفداری دور و اطرافشان نمانده است و به دست و پا افتاده اند تا شاید با تغییر مواضع و موافق نشان دادن خود با قانون اساسی و ولایت فقیه حمایت مردم را جلب کنند.

معصومه سادات خلیلی هم دیگر دانشجویی که به سراغش رفتیم و در این باب با وی صحبت کردیم سلب اعتماد عمومی جهانیان به جوایز خارجی را محصول سیاسی کاری های سیا و موساد می داند که حتی به وجهه بین المللی صاحبان این جوایز هم رحم نمی کنند.

این دانشجوی رشته روانشناسی عمومی تاکید می کند: وقتی رییس جمهور آمریکا با لشکرکشی به افغانستان و دیگر تجاوزات صاحب جایزه نوبل می شود و یا افرادی مثل شیرین عبادی که بی توجه به پایمال شدن حقوق زنان مظلوم در سراسر جهان به دنبال رضایت رهبرانش است، داده می شود می توان حقیقت تولیدات هنری مورد توجه این محافل را هم زیر سوال برد چرا که آثار بسیار ارزشمندی در سراسر دنیا ساخته می شود اما هیچیک صاحب جایزه نمی شوند اما نمایش آثار فقر یا ظلم در نظام جمهوری اسلامی فورا بهترین اثر شناخته می شود.

● قهرمان سازی به سبک سیا

قهرمان سازی در کشورهای مختلف و جذب نخبگان در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی تا فرهنگی و هنری سبک و سیاقی است که سازمان های جاسوسی آمریکا و اسرائیل به اجرا گذارده اند تا ابزار جنگ نرم را بیش از پیش به مهار خود درآورند

همان موضوعی که محمد رضا سرشار دبیر انجمن قلم ایران هم بدان اذعان دارد و در این رابطه معتقد است: در باره فعالیتهای فرهنگی سازمان ضدجاسوسی آمریکا کتاب قطوری وجود دارد به نام «جنگ سرد فرهنگی »که ساز و کار جریان سازی فرهنگی و قهرمان سازی های مجعول را در کشورهای - خاصه - بلوک شرق نشان می دهد .

سرشار مرکز آنها را در آلمان عنوان می کند که از آمریکا هدایت می شدند و با چهره های هنری، ادبی و فعال در سایر رشته هایی که نزدیکی فکری با آنها داشتند ارتباط برقرار کرده و با رانت های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی این افراد را بزرگ می کردند و به کار می گرفتند.

وی ادامه می دهد: در کشور های جهان سوم و یا در حال توسعه روی این قضیه بسیار کار کردند و در کشور ایران عمده سرمایه گذاری ها در مورد چهره های متمایل به غرب از طرف آمریکا و اروپا صورت می گرفت. گاه با مطرح کردن نام ها و جایزه هایی که در سطح دنیا به افراد داده می شود به این کار مبادرت می کنند که نمونه آن شیرین عبادی یا برخی از کارگردانان مثل جعفر پناهی یا محسن مخملباف است که با جایزه دادن به آنها در جشنواره های سطح پایین شروع کرده و فیلم آنها را مطرح می کنند و بعد آرام آرام آنها را ارتقا می دهند تا اینکه مثلا سفیر صلح! می شوند و در مذاکرات سیاسی آنها را شرکت می دهند.

اعطای جوایز بین المللی به مخالفان نظام توسط سازمان های جاسوسی غربی به نحوی هدایت و حمایت می شود تا از این افراد چهره ای بین المللی بسازند و در مقاطع حساس سیاسی از آنها بهره برداری های مورد نظر خود را ببرند اما بعد از مدتی تاریخ مصرفشان تمام خواهد شد.

● آیا اینان واقعا چهره اند؟

بزرگنمایی جوایز بین المللی شاید تا سال ها پیش امری پسندیده بود اما طی سال های اخیر اعطای این جوایز با غرایز سیاسی وجهه خود را از دست داده است.

حبیب الله بهمنی کارگردان سینما که آثاری مثل لوح فشرده و تارهای نامرئی را در کارنامه خود دارد در گفت و گو با گزارشگر کیهان می گوید: اعطای این جوایز به نفع ایرانیانی که برای آثارشان صاحب نوبل یا جوایز خارجی می شوند نیست چون دشمنان نظام خیر ملت ایران را نمی خواهند و به دنبال ارتقای فرهنگ و پیشرفت و ترقی ما هم نبوده اند.

وی ضمن تاکید بر هوشیاری ملت و دولت می گوید: آنها به دنبال منافع خود هستند. البته مجامع هنری و ادبی هم وجود دارند که اهداف سیاسی ندارند اما اشاره ما به محافلی است که جوایز خود را بر مبنای غرایز سیاسی می دهند و با تبدیل اشخاص مخالف نظام ایران به چهره آنها را در اپوزیسیون قرار می دهند و بهره های سیاسی خود را می برند.

این کارگردان سینما با اشاره به برخی سهل انگاری های رسانه در ترویج آثار این افراد معتقد است: برخی هنرمندان در رسانه ها تبلیغ می شوند و ناخودآگاه برای جوانان تبدیل به الگو می گردند در حالی که این اقدام ضربه جبران ناپذیری به فرهنگ و نسل های بعدی خواهد زد.

حسین شاهمرادی دبیر کل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان هم در این رابطه به خبرنگار سرویس گزارش کیهان می گوید: جریانات و مبارزات سیاسی در سطح دنیا به چهره هایی نیاز است که غرب بتواند روی آنها سرمایه گذاری کند به همین دلیل معمولا سعی می کنند نخبگان و چهره ها را جذب کنند.

وی در ادامه اظهاراتش تاکید می کند:این افراد به خاطر دیدگاه های سیاسی شان گزینش می شوند که مخالف نظام باشند تا اینطور وانمود کنند که این افراد در ایران برای حقوق بشر و صلح فعالیت می کنند اما ایران به لحاظ تحجر و جنگ طلبی حاضر به پذیرش آنها نیست. با این حربه وجهه جمهوری اسلامی را در نظر افکار عمومی زشت جلوه می دهند.و یا مثلا شیرین عبادی را مطرح می کنند و به عنوان چهره از او یاد می کنند تا اینطور وانمود کنند که ایران با دارنده صلح نوبل مبارزه می کند بنابراین مصداق بی عدالتی و نظام ضد صلح است.

مظلوم و بی پناه نشان دادن زن بیگناهی که همه کوشش خود را بر حفظ زندگی مشترک زناشویی و جلوگیری از آوارگی کودکانش به کار بسته و در مقابل تلاش همسرش که دلباخته دختر ثروتمندی شده و قصد دارد به نوعی همسر اولش را از سر خود باز کند و حال بهترین راه را تن دادن به سنگسار در عین بی گناهی می داند. در نهایت هم صدور حکم از سوی روحانی روستا با تاکید بر آیات قرآن! علی رغم آگاهی از بی گناهی زن پایان بخش زندگی ای می شود که با زیرکی خاص و اطلاع فیلمساز غربی از احساسات مخاطبان به رفتار نظام جمهوری اسلامی ایران تعمیم داده می شود تا به خیال واهی با این گونه فیلم های هالیوودی افکار عمومی جهان علیه نظام اسلامی برانگیخته شود.

همه تلاش هالیوود طی سال های اخیر برای محکوم کردن نظام جمهوری اسلامی و اخلاق و ارزش و آرمان هایی است که سال ها ملت ایران برای آن مبارزه کرده اند درحالی که تاکنون هیچ ملتی در طول تاریخ در مقابل بی اخلاقی بی تفاوت نبوده است و البته این امتیاز بزرگی برای کشور و مردم آن تلقی می شود.

اعطای جایزه بهترین فیلم جشنواره لس آنجلس از نگاه تماشاگران به فیلم ضدایرانی «سنگسار ثریا» گواه دیگری برای اثبات رویکرد ضدایرانی سینمای آمریکا و تلاش هالیوود برای استفاده از سینما به عنوان یک ابزار سیاسی است که دقیقا این رویکرد را می توان در راستای سیاست های ضدایرانی هالیوود به منظور تخریب چهره ایران در غرب توصیف کرد .

● فیلمسازی مستمسکی برای جنگ نرم

نمایش فیلم های ضدایرانی ۳۰۰، پرسپولیس ، کشتی گیر و تحریف تاریخ باستان ایران در فیلم اسکندر و تولید فیلم السید توسط کارگردانی یهودی که در جریان جنگ صلیبی سعی دارد مسلمانان را قومی مهاجم و مسیحیان را قهرمان جلوه دهد موجی از اعتراض ایرانی های داخل و خارج از کشور را طی سال های اخیر برانگیخته است.

جالب تر اینکه فیلم «سنگسار ثریا» و امثال آن به شدت توسط BBC فارسی و VOAحمایت شد و هنگام اکران این فیلم، این دو رسانه بیشترین سهم را در تبلیغات فیلم مذکور به عهده داشتند.

جواد اردکانی فیلمساز، امکانات آن سوی مرزها را عامل موثری برای حضور در آن کشورها و تولید آثار هنری می داند. اما در توضیح بیشتر به گزارشگر کیهان می گوید: وفور امکانات اگرچه موثر است و فیلمساز به راحتی آثارش را می سازد اما نباید فرصتی برای سوء استفاده باشد.

اردکانی معتقد است: رفتار غربی ها کاملا طبیعی است و نباید از این اقدامات متعجب شویم بلکه آنها بدنبال اهداف و استراتژی های خاص خود علیه انقلاب اسلامی هستند. ما باید زمینه های رشد متناسب را فراهم و با رفع خلأ ها مشوق های جذب نخبگان را در هر رشته ای مهیا کنیم. مثلا سینمای ارزشی ما به جز حمایت های نیم بند دولتی از جهات دیگر با کمبود مواجه است و از عقبه رسانه ای تهی و مشکل مخاطب دارد.

وی ادامه می دهد: ریزش مخاطب و پرداخت کمتر به موضوعات ارزشی عده ای را جذب سینمای روشنفکری و گیشه می کند باید برای این ها فکری کرد تا کمتر مخاطبان را از دست بدهیم و کمتر شاهد جذب به سوی غرب باشیم. اینکه سینماگر حاضر می شود علیه کشور و مردمش فیلم بسازد از ابتدا با یک شیب ملایم و با هزینه های مادی ومعنوی مردم جذب شده و حال کاملا در خدمت آنها قرار گرفته است.

این فیلمساز ارزشی مسئولیت دولت و متولیان فرهنگی را دقت در این موارد و جلوگیری از هرز رفتن استعدادهایی می داند که ممکن است طی سال های آتی امثال هنرمندانی شوند که امروز روی فرش های قرمز شعارهای منفی سرمی دهند.

متاسفانه برخی رسانه های داخل از جمله یکی از سایتهای دوم خرداد در اقدامی تامل برانگیز، ضمن انتشار خبر اعطای جایزه به بازیگر بهائی چنین فیلم هایی به تجلیل از وی می پردازند.

همانطور که صدور احکامی از جمله اعدام و سنگسار و غیره از سوی برخی محافل داخلی وابسته به خارج محکوم می شود و کمپین هایی برای حمایت از زندانیان سابقه دار و مجرمان و اوباش در داخل و خارج تشکیل می شود.

● امان نامه ای برای داخلی ها!

دعوت از فیلمسازان و هنرمندان، نویسندگان و نخبگان برای فعالیت علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و تولید آثاری در این راستا اگرچه از سوی برخی مخالفان که پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم تغییر چهره دادند و در اردوگاه های مقابل نظام چادر زدند نوعی مخالفت مسلم با همه ارزش هایی بود که در حال حاضر هم مورد پذیرش تمامی مردم است.

جواد درویش، عضو بسیج دانشجویی اعطای جوایز بین المللی به چنین آثاری که متاسفانه توسط ایرانیان علیه ایرانیان تولید می شود را معادله ای ساده در دنیای پیچیده سیاست می داند و در ادامه به گزارشگر کیهان می گوید: هدف از جذب چنین افرادی در هر صنف هنری، علمی و غیره جذب متحدانی از داخل ایران و هدف، کاهش محبوبیت جمهوری اسلامی ایران است.

وی در ادامه تاکید می کند: البته در یک برآورد ساده و نگاه واقع بینانه مشخص است که هدف علاقه به برخی از اصلاح طلبان یا آثار مخالفان نظام نیست بلکه در حال حاضر به جای سرمایه گذاری هنگفت نظامی و سلطه طلبی سرد، اهدای جایزه بین المللی و اعطای نشان های هنری و ادبی و علمی بستر موثرتری در پیشبرد اهداف جنگ نرم است.

این دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف ایالات متحده آمریکا را مخالف پذیرش دین در ساختار حکومت قلمداد می کند که دین ستیزی به علت تقابل با لیبرالیسم به عنوان درون مایه در این نظام سیاسی نهادینه شده است.

وی در توضیح بیشترمی گوید: حوادث تاریخ اسلام مملو از عبرت است که متاسفانه از سوی برخی مورد توجه قرار نمی گیرد. اعطای جایزه صلح نوبل یا جوایز هنری و ادبی بین المللی مصداق حادثه تاریخی ارسال امان نامه برای حضرت عباس(س) در جریان عاشورا است و پاسخ کوبنده آن حضرت باید درس عبرت باشد.

همانطور که مک فارلین هدایایی اواخر جنگ تحمیلی برای ایران آورد تا جریان جنگ را به نفع غرب رقم بزند اما از سوی ایران پذیرفته نشد.

● جوایز داخلی هم عجیب بود

به اعتقاد برخی از کارشناسان باید بسترهای جذب هنرمندان و ادیبان و نخبگان در داخل ایران به طور کامل فراهم شود تا هیچ منفذی برای سرمایه گذاری خارجی روی این اشخاص صورت نگیرد.

البته این موضوع بهانه ای نیست تا نشان های هنری و درجه دکتری به افرادی اختصاص یابد که مدت ها است علیه مبانی جمهوری اسلامی ایران فعالیت می کنند و یا مانند مریم زندی نسبت به جایزه نشان هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بی توجه و حتی اعلام می کند به علت مخالفت با جمهوری اسلامی حاضر به دریافت جایزه نیست.

حکایت اهدای نشان هنری به غریب پور هم بحث دیگری است که به قول دکتر فاطمه رهبر نایب دوم کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی باعث پذیرش اشتباه وزارت ارشاد اسلامی از سوی وزیر ارشاد شد.

این نماینده مجلس در گفت و گو با خبرنگار سرویس گزارش کیهان می گوید: این جایزه در مراسم و جراید نشان هنری اعلام شد که اعتراض اعضای کمیسیون فرهنگی در نشستی با دکتر حسینی مطرح شد و ایشان این اشتباه وزارت ارشاد را پذیرفتند البته به این موضوع تاکید داشتند که غریب پور آثار ارزشی زیادی هم داشته است اما بنابر نظر اعضای کمیسیون این موضوع نمی توانست بهانه ای برای اعطای نشان باشد چرا که مرکزیت فتنه در خانه هنرمندان شکل گرفته بود و غریب پور نقش موثری داشت.

فاطمه رهبر همچنین ضمن اشاره به اعطای جوایز خارجی به مخالفان نظام اظهار می دارد: امروز اغلب جوایز بین المللی به افرادی که با جمهوری اسلامی ضدیت دارند داده می شود که برگرفته از خط فکری سیاسی اهداف آنها است.

جواد درویش هم اهدای جایزه به این دو شخص را از سوی وزارت ارشاد مغایر با سخنان کوبنده رییس جمهور و جهت گیری کلی دولت در مقابله با دشمنان نظام می داند و می گوید: این موضوعی است که نباید از کنار آن ساده عبور کرد و باید دقتی بیش از اینها داشت.

طبیعی است در چنین فضایی که غرب به زعم خود قصد دارد ایران را در مواجهه با چالش های بین المللی فلج کند، فردی که در مخالفت و مغایرت با نظام جمهوری اسلامی ایران فعالیت می کند مفتخر به دریافت نشان هنری شود آن هم از سوی مسئولان فرهنگی کشور که مسئولیت پاسداری از ارزش ها همواره بر دوششان سنگینی می کند.

● صلح جوها به تعبیر کمیته صلح نوبل

هنوز فراموش نکردیم که روزنامه انگلیسی تایمز چه ناباورانه از اعطای جایزه نوبل سال ۲۰۰۹ به اوباما خبر داد و در گزارش خود نوشت که اهدای این جایزه اعتراض جهانی به مقیاس های ناعادلانه برای اعطای این نشان را برانگیخته است در حالی که کمیته صلح نوبل اعلام کرد به دلیل تلاش های فوق العاده اوباما برای توسعه دیپلماسی بین المللی و همکاری بین مردم این جایزه را به اوباما داده است.

دریافت این نشان که تعجب رییس جمهور آمریکا را هم بدنبال داشت و شاید اگر آلفرد برنارد نوبل شیمی دان و مبتکر سوئدی هم امروز بود از اعطای آن به کسی که هیچ تصمیم موثری برای پایان بخشیدن به فعالیت زندان های ابوغریب و گوانتانامو و فجایع افغانستان و عراق اتخاذ نکرد، غمگین می شد.

با بررسی اسامی افرادی که صاحب جایزه شدند می توان ادعا کرد اهدای این جایزه برای سرپوش گذاشتن بر اقدامات جنگ افروزان و یا شیرین عبادی هایی است که حقوق بشر را مستمسک اهداف اربابان صهیونیستی کرده اند.

واقعا جای این پرسش است که به قول حسین شریعتمداری، مدیرمسئول کیهان: امروز حق داریم به نمایندگی از آن مردان و زنان و کودکان به خون غلتیده که خویشان حقیقی ما هستند و به پیروی از مراد و مقتدایمان حضرت امام خمینی(ره) از شما دادخواهی کنیم که چرا یک ملت مسلمان را که خواستار رهایی از چنگال استعمار آمریکا و انگلیس و رژیم دست نشانده پهلوی بود، عامل اجنبی خواندید و چرا انقلاب اسلامی آنان را آشوب طلبی نامیدید؟ و طرفه آن که خود را مدافع حقوق زنان و کودکان نیز جا می زنید؟! مگر قتل عام هزاران زن و کودک مظلوم این مرز و بوم، تجاوز به حقوق زنان و کودکان نبود؟ و اگر بود- که بود- چرا از آن قتل عام وحشیانه حمایت کردید؟! و چرا امروز هم پشت به همین ملت، سر سفره اربابان آمریکایی تان نشسته اید و همچنان از اراذل و اوباش واقعی که همجنس بازان و بهائیان و روسپیان و تروریست ها و اشرار خیابانی و بیابانی هستند، دفاع می کنید؟...

سید محمد ظریفی ، فعال سیاسی و دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت می گوید: حضور هنرپیشه ها یا فیلمسازان و یا دیگر هنرمندان در جشنواره های کن یا تلاش آنها برای دریافت نوبل در برخی مواقع خارج از شئون اسلامی و مخالف عرف اجتماعی است. هر چند که برخی از این افراد به دنبال اغراض سیاسی هستند غافل از اینکه دنیای بی رحم غرب با تمام شدن تاریخ مصرف اینان، رهایشان می کنند.

وی سیاست خرید و فروش افراد را امر متداولی قلمداد می کند که هر از گاهی به شکل جدید جلوه می کند.

ظریفی ادامه می دهد: گاهی جذب افراد از طریق اعطای جایزه، در برخی موارد با دادن پست و مقام و پول، در شرایطی هم با دیدار روسای جمهور آمریکا و سران صهیونیستی صورت می گیرد و در این سه دهه گذشته از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اند در حالی که زمان این نوع فریب ها و حیله ها به پایان رسیده و مردم به خوبی از ماهیت موضوع مطلعند.

پریسا جلالی



همچنین مشاهده کنید