چهارشنبه, ۸ اسفند, ۱۴۰۳ / 26 February, 2025
مجله ویستا

ضرورت مدیریت در خانواده


ضرورت مدیریت در خانواده

اگر بخواهیم خانواده متعادلی داشته باشیم, اگر بخواهیم زندگی ما از استحکام برخوردار باشد, اگر مایل باشیم که فرزندان برومند و سالمی داشته باشیم, اگر بخواهیم انسان های شایسته ای تحویل جامعه بدهیم, علاوه بر رعایت اصول اساسی پیوند خوب و مستحکم خانوادگی, باید اصل مدیریت را سهل و ساده تلقی نکنیم و از آن بهره بگیریم خانواده نهاد مقدسی است که در ساختار جامعه مهم ترین رکن به حساب می آید تحکیم خانواده زمینه ساز استحکام اجتماع است خانواده مرکز نشر و انتقال فرهنگ است

اگر بخواهیم خانواده متعادلی داشته باشیم، اگر بخواهیم زندگی ما از استحکام برخوردار باشد، اگر مایل باشیم که فرزندان برومند و سالمی داشته باشیم، اگر بخواهیم انسان‌های شایسته ای تحویل جامعه بدهیم، علاوه بر رعایت اصول اساسی پیوند خوب و مستحکم خانوادگی، باید اصل مدیریت را سهل و ساده تلقی نکنیم و از آن بهره بگیریم. خانواده نهاد مقدسی است که در ساختار جامعه مهم‌ترین رکن به حساب می‌آید. تحکیم خانواده زمینه ساز استحکام اجتماع است. خانواده مرکز نشر و انتقال فرهنگ است.

خانواده چشمه جوشانی است که فضایل وکمالات انسانی از آنجا به جامعه سرازیر می‌شود و بالاخره اینکه انسان‌های شایسته و برومند دانشمندان و متفکران همه از خانواده های اصیل برخاسته اند.بدیهی است که در کانون خانوادگی مهر و محبت، صفا و صمیمیت، تعاون و همکاری، پایداری و استقامت و بسیاری از خصلتهای دیگر انسانی دخالت و تاثیر دارد، ولی نقش مدیریت در استحکام خانواده و تربیت فرزندان نقشی زیربنایی است، لذا نمی توان آن را نادیده گرفت. دانشمندان علوم اسلامی در گذشته کتابهایی را در ارتباط با تدبیر منزل به رشته تحریر درآورده و در آنها مسائل اساسی از قبیل مدیریت و اداره خانواده را مطرح کرده اند. در کتابهای لغت کلمه تدبیر را به پایان کاری نگریستن، درآن اندیشیدن و برای انجام دادن هر امری فکر و دقت به کار بردن معنی کرده اند.با تحقق تطور و تحول در اوضاع زندگی خانوادگی بسیاری از ارزش‌های والا و اصالتهای خانوادگی دستخوش تهاجم فرهنگی شده و آرام از بین می‌رود و یا کمرنگ می‌شود. بنابراین با توجه به این نکته که کانون خانوادگی به محبت و صفا و یکرنگی احتیاج دارد، با اجرای مدیریت صحیح و منطقی می‌توان این عوامل را استمرار و دوام بخشید.

اگر کانون خانوادگی را اولین آموزشگاه تلقی کنیم، ناخودآگاه به ضرورت مدیریت در محیط خانوادگی اعتراف کرده ایم. زیرا در هر جا که آموزشگاهی افتتاح می‌گردد قبل از هر چیز مدیر آن تعیین می‌شود. وقتی عده‌ای از کودکان به بازی می‌پردازند،ابتدا از میان خود فردی را به عنوان مدیر انتخاب می‌کنند تا در پرتو او اختلافات خود را حل و فصل نمایند.پس وقتی که یک بازی ساده کودکانه و یا انجام مسابقه ای به داور و مدیراحتیاج دارد،آیا می‌توان باور کرد که محیط خانوادگی که مرکز انتقال فرهنگ و انسان سازی است به مدیریت نیازی نداشته باشد؟!اگر بخواهیم خانواده متعادلی داشته باشیم، اگر بخواهیم زندگی ما از استحکام برخوردار باشد، اگر مایل باشیم که فرزندان برومند و سالمی داشته باشیم، اگر بخواهیم انسان‌های شایسته ای تحویل جامعه بدهیم، علاوه بر رعایت اصول اساسی پیوند خوب و مستحکم خانوادگی، باید اصل مدیریت را سهل و ساده تلقی نکنیم و از آن بهره بگیریم.وحدت و یکی بودن زن و شوهر در محیط خانواده ضرورت مدیریت را نفی نمی کند، بلکه با همه صمیمیت‌ها و گرمیها باید اصول مدیریت در متن زندگی خانوادگی رعایت شود، زیرا تا مدت کوتاهی می‌توان با علاقه‌ها و محبت‌ها وحدت خانوادگی را حفظ کرد، ولی بدیهی است که پس از کمرنگ شدن عوامل دوستی‌ها و مودتها خانواده در آستانه تزلزل قرار می‌گیرد.

در حالی که با اجرای مدیریت صحیح و منطقی علایق طبیعی و احساسی به تدریج به عواطف منطقی و عقلانی تبدیل می‌شود و در نتیجه صفا و صمیمیت‌ها استمرار می‌یابد.در گذشته نه چندان دور با اینکه پیوندهای ازدواج خالی از اشکال نبود و معیارهای آن در موارد زیادی منطقی به نظر نمی آمد، اما خانواده‌ها از آرامش و استحکام بیشتری برخوردار بودند، زیرا اصل مدیریت در خانواده‌ها رعایت می‌شد. بدیهی است که منظور از مدیریت در خانه انجام مسئولیت های داخلی خانواده نیست، زیرا مسئول داخلی خانواده زن خانه است و مرد در انجام امور داخلی خانه نباید دخالت کند. هدف ما از مدیریت برخورداری از قدرت تصمیم گیری در مسائل کلی و اساسی خانواده است.مردمسلمان در مدیریت باید از استبداد و لجاجت و مرد سالاری برکنار باشد و تصمیمات او بر محور عقل و منطق دور بزند و زن نیز موظف است که از آرا و افکار منطقی و عقلایی مرد پیروی کند.

خداوند متعال در قرآن سوره نساآیه ۳۴ می‌فرماید: الرجال قوامون علی النساء بما فضل‌ا... بعضهم علی بعض؛ یعنی مردان به دلیل ویژگی‌هایی که دارند سلطه و مدیریت خانه در عهده آنان قرار دارد.البته برخی از مردان جاهل و مغرور از این آیه سوءاستفاده می‌کنند و بر زنان خود تحکیم و زورگویی روا می‌دارند، در حالتی که کلمه قوام از «قائم و قیم» گرفته شده و معنای آن سرپرستی و قیمومیت است، نه تحکم و زور گویی؛ به عبارت دیگر سرپرستی خانه تکلیف و مسئولیت است، نه ترجیح و مزیت! مرد مسلمان از این آیه شریفه این طور برداشت می‌کند حال که خداوند مهربان بر او منت نهاده و او را سرپرست و قیم قرار داده است، او هم باید از این منصب الهی سوءاستفاده نکند و از همسر خود به عنوان یک امانت الهی نگهداری کند و به مسئولیت خود متعهد و وفادار باشد.