چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
كلام سیاسی شیعه
![كلام سیاسی شیعه](/web/imgs/16/152/8o6951.jpeg)
یكی از حوزههای اندیشه سیاسی اسلام، «كلام سیاسی» است. این حوزه همانند فقه سیاسی، از جمله عرصههای تفكر سیاسی مسلمانان میباشد كه در درون خود تمدن اسلامی، شكل گرفته و رشد نموده است. علم كلام علمی است با ویژگیهای كاملاً اسلامی و متعلّق به همه مسلمانان. از اینرو، «كلام سیاسی» نیز یكی از عرصه تفكر سیاسی اسلامی است كه به سنّت اسلامی تعلّق دارد. میتوان برای كلام سیاسی، همتایانی در تفكر غرب یافت كه از آن به «الهیّات سیاسی»(۱) تعبیر میكنند. البته آنچه در غرب به عنوان الهیّات میشناسیم، از كلام اسلامی متمایز است و بر این اساس، آنها همسان نیستند. كلام سیاسی به بیان آراء و اندیشههای كلامی مسلمانان در باب سیاست و زندگی اجتماعی میپردازد. در این نوشتار، برآنیم تا با تبیین اجمالی رهیافت كلام سیاسی در اندیشه سیاسی اسلام، به بررسی كلی دیدگاههای كلام سیاسی شیعی بپردازیم.(۲)
● تعریف «كلام سیاسی»
كلام سیاسی منشعب از علم كلام است و در نتیجه، ویژگیها و خصایص علم كلام نیز در آن وجود دارد. نمیتوان كلام سیاسی را به عنوان یك حوزه مطالعاتی مستقل در گذشته اسلامی یافت و تنها مسائلی در درون متون كلامی گذشته وجود دارند كه به عرصه سیاسی ـ اجتماعی مربوط میشوند. گاه تكنگاریهایی را نیز، به ویژه نزد متكلّمان شیعی، مییابیم كه به یكی از عرصههای سیاست و عمدتا مسئله امامت اختصاص یافتهاند. در واقع، كلام سیاسی گرایشی است كه برخی از محققان در گونهشناسی مطالعات سیاسی مسلمانان در گذشته اسلامی آن را به عنوان یك مشرب مطالعاتی سیاسی در یك طبقه خاص قرار دادهاند. وضعیت كلام سیاسی از این حیث كاملاً شبیه وضعیت فقه سیاسی است. هیچ كدام از این دو حوزه یك حوزه مطالعاتی مستقلی در دوره اسلامی نبودهاند و اندیشمندان اسلامی نیز در آثار خود، چنین نگرشی به آن نداشتهاند. از این حیث، میتوان تلقّی این دو حوزه مطالعاتی را به عنوان حوزههای مستقل در اندیشه سیاسی اسلام به دوران جدید متعلّق دانست كه در گذشته اسلامی، صرفا جزوی از بدنه كلی علوم فقه و كلام بودهاند. به نظر میرسد استقلالیابی علوم در دوران اخیر و به ویژه شكلگیری مطالعات مستقل در حوزه سیاسی عملاً محققان را به این سمت سوق داده است كه با رعایت وجوه تمایز رهیافتهای سیاسی دوره اسلامی هر كدام از این رهیافتها را به عنوان شاخههای مستقلی در مطالعات سیاسی قلمداد نمایند.
روشن است كه این امر بدان معنا نیست كه عالمان اسلامی در گذشته، به تبیین فقهی یا كلامی مباحث سیاسی نپرداختهاند، بلكه مراد آن است كه این حوزهها به طور مستقل مورد نظر نبودهاند. فقه سیاسی و كلام سیاسی از این منظر، از فلسفه سیاسی و سیاستنامه نویسی متمایز میباشند. حوزههای اخیر در عمل، به عنوان حوزههای مستقل مطالعاتی در دوره اسلامی شناخته شده بودند. و متون مستقلی نیز در این زمینهها با نگاه استقلالی نوشته شدهاند. به هر حال، شایان توجه است كه استقلال یا عدم استقلال این حوزهها در دوره اسلامی نمیتواند تعیینكننده تلقّی امروز ما از این حوزهها باشد. ما در روزگار خود، به تناسب نیازهای علمی و زمانه خویش، باید به حوزههای مطالعاتی سیاسی نگاه كنیم و حتی در موارد نیاز، حوزههای جدیدی تأسیس نماییم. از این حیث، كلام سیاسی یكی از حوزههای ضروری و مورد نیاز ما در عصر حاضر میباشد.
از كلام سیاسی تاكنون تعاریف منسجم و متقنی، جز در چند مورد نادر، ارائه نشده است. از جمله معدود تعریفهایی كه در این زمینه وجود دارند، میتوان به تعریفهای خسروپناه و اشتراوس اشاره كرد كه به اجمال، آنها را بررسی كرده، در نهایت، تعریف خود را ارائه میكنیم:
عبدالحسین خسروپناه «كلام سیاسی» را چنین تعریف كرده است: «آموزههای سیاسی است كه از وحی الهی سرچشمه میگیرد. به عبارت دیگر، اگر پرسشهای مربوط به فلسفه سیاسی، كه با روش انتزاعی و عقلی پاسخ داده میشوند، از طریق وحی الهی و متون دینی پاسخ داده شوند، كلام سیاسی تحقق مییابد.»(۳) او همچنین معتقد است: «كلام سیاسی به معنای آموزشهای سیاسی برگرفته از كتاب و سنّت، برای هر انسان آگاه به دین اسلام غیر قابل انكار است.»(۴) تعریف نخست صرفا شامل كلام سیاسی نقلی میشود و تلاشهای صورت گرفته از جانب متكلّمان شیعی را در توضیح و تبیین عقلی آموزههای سیاسی دینی دربرنمیگیرد. تعریف دوم نیز، كه گویا به تعریف نخست اشاره دارد، مانع نیست و فقه سیاسی را نیز در برمیگیرد. این امر بدان جهت است كه فقه سیاسی عمدتا بر اساس ادلّه نقلی، به توضیح تكالیف سیاسی مكلّفان میپردازد. البته در این ویژگی، كلام سیاسی نقلی نیز ـ چنانكه گذشت ـ با فقه سیاسی مشترك است. تمایز فقه سیاسی و كلام سیاسیِ نقلی به موضوع و غایت این دو برمیگردد. در حالی كه فقه سیاسی دغدغه كشف و اثبات حكم تكلیفی را بر عهده دارد، كلام سیاسی نقلی عمدتا به اثبات نقلی دیدگاههای كلان دین و شارع درباره مسائل سیاسی میپردازد.
در جهان مسیحیت نیز تعاریفی از «الهیّات سیاسی» صورت گرفته كه با كلام سیاسی، كه خاص تفكر اسلامی است، متناظر هستند. برای نمونه، میتوان به تعریف اشتراوس اشاره كرد. مترجم متن اشتراوس در برابر واژه لاتین «Political Theology» از واژه «كلام سیاسی» استفاده نموده و در نتیجه، تعریف اشتراوس را چنین ترجمه كرده است. «آنچه ما از كلام سیاسی میفهمیم، تعلیمات سیاسی است كه از وحی الهی ناشی میشود.»(۵) به هر حال، اشتراوس نیز در تعریف خود، بر نشأتگیری آموزههای الهیّات سیاسی از وحی اشاره كرده است. البته ـ چنانكه در تعریف خسروپناه نیز بدان اشاره شد ـ چنین تعریفی را اگر بخواهیم در سنّت اسلامی مدّ نظر قرار دهیم، فقه سیاسی را نیز در بر میگیرد. تعریف مزبور میتواند در نهایت، كلام سیاسی نقلی را در بر بگیرد، اما مباحث كلام سیاسی عقلی از آن خارج خواهند. ماند از اینرو، این تعریف جامع و مانع نمیباشد.
با توجه به ویژگیهای علم كلام، میتوان كلام سیاسی را به این صورت تعریف نمود: «كلام سیاسی شاخهای از علم كلام است كه به توضیح و تبیین آموزههای ایمانی و دیدگاههای كلان دین در باب مسائل و امور سیاسی میپردازد و از آنها در قبال دیدگاهها و آموزههای رقیب دفاع مینماید.»
در این تعریف، سعی شده است سه ویژگی علم كلام ملحوظ شوند: ارتباط با عقاید ایمانی، ویژگی تبیینی و توضیحی كلام، و ویژگی دفاعی آن. موضوع كلام سیاسی را نیز میتوان «عقاید سیاسی دینی» دانست. چنین موضوعی متناظر با موضوع برگزیده علم كلام است كه در آن «عقاید دینی» محوریت دارند. وجه جامع بودن این موضوع به شمول آن بر آموزههای سیاسی دینی برمیگردد كه مرتبط با اصول اعتقادی میباشد. وجه مانعیت آن هم در خارج شدن مباحث فقه سیاسی است كه به فروع دین برمیگردد و بیشتر به تكالیف جزئی در عرصه سیاسی مربوط میشود. مراد از «عقاید دینی» در اینجا، نگرش كلان دین به امور گوناگون میباشد. از این حیث، عقاید دینی صرفا اصول اعتقادی دینی را در برنمیگیرند، بلكه هر دیدگاه كلانی را كه به نگرش دین به امور دنیوی و اخروی و امور انسانی تعلّق دارد، شامل میشود. به دلیل تكثّر روشی علم كلام، كه متناسب با شرایط و موقعیتهای گوناگون، از روشهای متنوّعی در علم كلام بهره گرفته میشود، كلام سیاسی نقل و عقلی، هر دو در این تعریف جای میگیرند.
● جایگاه كلام سیاسی در اندیشه سیاسی اسلام
برای شناسایی جایگاه كلام سیاسی در اندیشه سیاسی اسلام، لازم است آن را با گرایشهای سیاسی مشابه در اندیشه سیاسی اسلام مقایسه نماییم. همچنین میتوان از طریق بررسی ضرورت پرداختن به كلام سیاسی در عصر حاضر، جایگاه و اهمیت آن را در اندیشه سیاسی معاصر اسلامی نشان داد. نزدیكترین گرایشها به كلام سیاسی در سنّت اسلامی، فلسفه سیاسی و فقه سیاسی میباشند. از اینرو، در بررسی حاضر، صرفا نگاهی اجمالی به نسبت كلام سیاسی با این دو حوزه مطالعاتی خواهیم داشت. البته نسبت این حوزههای سیاسی به نسبت كلان فلسفه، فقه و كلام در سنّت اسلامی بر میگردند و با شناسایی این نسبت كلان، نسبت حوزههای مطالعاتی سیاسی نیز روشن خواهد شد.
كلام سیاسی بیشترین نسبت را با فلسفه سیاسی دارد. همانند همپوشی موضوعی فلسفه و كلام در سنّت اسلامی، در عرصه تفكر سیاسی نیز میتوان بین كلام سیاسی و فلسفه سیاسی این نسبت را یافت. برخلاف ادعای برخی در تقلیل فلسفه اسلامی به كلام، آنها دو حوزه مستقل میباشند. در نسبت بین كلام سیاسی و فلسفه سیاسی نیز برخی چنین ادعایی مطرح نموده و فلسفه سیاسی را به كلام سیاسی تقلیل دادهاند. آن لمبتون در بررسی خود در باب اندیشه سیاسی اسلام در دوره میانه، چنین نظری دارد.(۶) البته علاوه بر این فرض، كه قابل قبول نیست، سه فرض دیگر را نیز میتوان مطرح كرد: تباین مطلق، تضاد و تعارض، و در نهایت، همگرایی و تأثیر متقابل. از دیدگاه نوشتار حاضر، رابطه همگرایی و تأثیر متقابل در سنّت اسلامی در عمل حاكم بوده است.(۷) از این حیث، میتوان گفت: كلام سیاسی و فلسفه سیاسی به رغم داشتن وجوه تمایز، در تبیین كلّیت زندگی سیاسی و ابعاد آن مشترك هستند. نكته مهم در تمایز این دو حوزه مطالعاتی، دلمشغولی كلام سیاسی به كشف، تبیین و دفاع از آموزههای سیاسی دینی از یك سو، و تعهد و دلدادگی فیلسوف به كشف و تحرّی حقیقت از سوی دیگر میباشد. روشن است كه اینها هر كدام كارویژهها و اهداف خاص خود را دارند و در نتیجه، به رغم اشتراك در موضوع و مسائل، این دو حوزه مطالعاتی مستقل از هم میباشند. به دلیل چنین اشتراكهایی ـ چنانكه در سنّت اسلامی نیز شاهد بودهایم ـ همواره بین فلسفه و كلام تعامل بوده است و به ویژه در سنّت شیعی، فرایند همگرایی فلسفه و كلام سیر تكاملی داشته و در نهایت، در حكمت متعالیه صدرایی این امر به اوج میرسد.
اما ارتباط كلام سیاسی و فقه سیاسی متفاوت میباشد. چنین تفاوتی به تفاوت سطح و برد این دو حوزه مطالعاتی برمیگردد. در حالی كه فلسفه سیاسی و كلام سیاسی دو دانش همعرض بودند و در اهداف و كارویژهها تمایز پیدا میكردند، نسبت كلام سیاسی و فقه سیاسی چنین نیست. كلام سیاسی به تبیین كلّیت دیدگاه سیاسی و چگونگی تنظیم كلان حیات سیاسی از منظر دین میپردازد، اما فقه سیاسی به بیان تكالیف سیاسی مكلّفان در سه سطح فردی، گروهی ـ اجتماعی و حكومتی میپردازد. روشن است كه چگونگی تفكر در این حوزهها، مسبوق به تعیین كلّیت دیدگاه دین در عرصه سیاسی میباشد. مباحث كلام سیاسی به صورت اصول موضوعه در فقه سیاسی به كار گرفته میشوند. از این حیث، كلام سیاسی بر فقه سیاسی اوّلیت و اولویّت مییابد. اوّلیت بدان روی كه بدون پرداختن به كلّیت نگاه دین به عرصه سیاسی، نمیتوان وارد جزئیات شد، و اولویّت بدان روی كه ما نیاز داریم بنیادهای فقه سیاسی معاصر خود را در كلام سیاسی بنا نهیم و سپس وارد غور در مباحث فقه سیاسی شویم. بیتوجهی به این نكته سبب شده است كه معدود آثاری كه در باب فقه سیاسی نوشته شدهاند، به جای پرداختن به هدف اصلی فقه سیاسی در تبیین تكالیف سیاسی مكلّفان، خود را درگیر مباحث بنیادی ـ كلامی نمایند و در نتیجه، از توجه كامل به مسئولیت فقه سیاسی باز بمانند و در نتیجه، فقه سیاسی رشد مناسبی نداشته باشد.
پینوشتها
۱. POLITICAL THEOLOGY.
۲. برای اطلاع بیشتر درباره كلام سیاسی، ر. ك: نگارنده، «چیستی كلام سیاسی»، قبسات، ش ۲۸، (تابستان ۱۳۸۲).
۳. عبدالحسین خسروپناه، انتظارات بشر از دین، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۸۲، ص ۵۰۴.
۴. همان، ص ۵۰۹.
۵. لئو اشتراوس، فلسفه سیاسی چیست؟، ترجمه فرهنگ رجایی، تهران، انتشارات علمی ـ فرهنگی، ۱۳۷۳، ص ۳.
۶. لمبتون در تحلیل كلان از كل دانش سیاسی در اسلام، معتقد است: «اسلام نیز همانند یهود و مسیحیت، معتقد است كه حكومت ریشهای الهی دارد. در نتیجه، دانش سیاسی نظام مستقلی نیست كه در پی رسیدن به بالاترین قلههای اندیشه بشری باشد، بلكه شاخهای از علم كلام است.» (ر. ك: ك. اس. لمبتون، اندیشه سیاسی در دوره میانه اسلام، ترجمه عباس صالحی و محمّد مهدی فقیهی، تهران، عروج، ۱۳۷۸، ص ۳۱.)
۷. برای بررسی نسبت كلام سیاسی و فلسفه سیاسی به صورت مبسوطتر، ر. ك: نگارنده، «بررسی تطبیقی كلام سیاسی و فلسفه سیاسی»، فصلنامه علوم سیاسی، ش ۲۳، (تابستان ۱۳۸۲).
۸. در مورد چیستی و دیدگاههای مختلف درباره كلام جدید، نك: احمد فرامرز قراملكی: هندسه معرفتی كلام جدید، ص ۱۲۲ ـ ۱۴۶ / علی ربّانی گلپایگانی، درآمدی بر علم كلام، ص ۱۴۳ ـ ۱۵۸ / علی اوجبی: «كلام جدید در گذر اندیشهها»؛ مجله نقد و نظر، سال اول، ش ۲ / عبدالحسین خسروپناه، كلام جدید.
۹. در مورد قاعده لطف و جایگاه آن در كلام سیاسی شیعه، ر. ك: نگارنده، «درآمدی بر كلام سیاسی شیعه: قاعدهلطف»،فصلنامهعلومسیاسی،ش۲،(پاییز۱۳۷۷).
۱۰. ر. ك: علاّمه حلّی، كشف المراد، تعلیقه الشیخ جعفر سبحانی، قم، مؤسسه الامام الصادق علیهالسلام ، ۱۳۷۵، ص ۹۸.
۱۱. میثم بن علی البحرانی، قواعد المرام، تحقیق السید احمد الحسینی، قم، كتابخانه آیهٔاللّه مرعشی، ۱۴۰۶، ط ۲، ص۱۱۴.
۱۲. ر. ك: علاّمه حلّی، كشف المراد، ص ۹۸ ـ ۹۹.
۱۳. همو، الالفین، نجف، منشورات المكتبه الحیدریه، ط ۲، ۱۳۸۸ ق / ۱۹۶۹ م، ص ۱۱.
۱۴. ر. ك: بلوم، نظریههای نظام سیاسی، ج ۱، ص ۱۷۲ ـ ۱۸۰ / ابراهیمی دینانی، ماجرای فكر فلسفی در جهان اسلام، تهران، طرح نو، ج ۲، ص ۱۲۷ ـ ۱۳۷.
۱۵. ر. ك: حناالفاخوری و خلیل الجر، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، ترجمه عبدالحمید آیتی، تهران، كتاب زمان، چ ۲، ۱۳۵۸، ص ۱۲۵.
۱۶. ر. ك: علاّمه حلّی، نهج الحق و كشف الصدق، قم، مؤسسه دارالهجره، ۱۴۰۷ ق، ص ۱۰۱.
۱۷. ر. ك: علاّمه حلّی، كشف المراد، ص ۶۸. خواجه نصیر در متن میگوید: «الضرورهٔ قاضیه باستناد افعالنا الینا.»
۱۸. ر. ك: علاّمه حلی، كشف الفوائد، نسخه خطی، تبریز، مكتب اسلام، ص ۶۰ ـ ۶۵.
۱۹. قاضی عبدالجّبار معتزلی، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، تحقیق توفیق الطویل و سعید زائد، قاهره،المؤسسهٔالاعلمیللمطبوعات،۱۴۰۶،ج۸،ص۴.
۲۰. در مورد مفهوم «آزادی» و رابطه آن با اختیار در مقام تكوین و تشریع، ر. ك: اروین روزنتال، مفهوم آزادی از دیدگاه مسلمانان، ترجمه منصور میر احمدی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸.
۲۱. شهرستانی، الملل والنحل، تحقیق سید محمد گیلانی، بیروت، دار صعب، ۱۹۸۶، ج ۱، ص ۲۴.
۲۲. خواجه نصیرالدین طوسی، قواعد العقائد. این كتاب به ضمیمه كتاب تلخیص المحصّل خواجه، توسط انتشارات دارالاضواء بیروت، در سال ۱۹۸۹ م چاپ شده است.
۲۳. ر. ك: فخر رازی، محصّل، ص ۳۵۱
۲۴. علاّمه حلی، كشف الفوائد، ص ۷۷.
۲۵. همان.
۲۶. حكیم لاهیجی قایلان به وجوب علیاللّه را سه قسم میكند: نخست اسماعیلیه كه معرفت خداوند را منوط به تعلیم امام میدانند. دوم غلات كه نقش امام را تعلیم فنون و صناعات و خواص اغذیه میدانند و سوم امامیه. (لاهیجی، گوهر مراد، ص ۴۷۴ ـ ۴۷۵).
۲۷. البته دیدگاه اسماعیلیه در مورد امامت اسماعیل پسر امام صادق علیهالسلام مطرح و رد شده، اما اشارهای به استدلال ایشان در مورد «وجوب من الله» نشده است. (ر. ك: لاهیجی، پیشین، ص ۴۷۶).
۲۸. سیدمرتضی، الشافی فی الامامهٔ، تهران، مؤسسهٔ الصادق، ۱۴۱۰ ق، ط ۲، ج ۱، ص ۴۷.
۲۹. قاضی عبدالجبّار، پیشین، تحقیق عبدالحلیم محمود، الدارالمصریهٔللتألیفوالترجمه، ج۲۰،ص؟.
۳۰. علاّمه حلّی، الالفین، ص ۷ ـ ۱۰.
۳۱. شیخ طوسی، تلخیص الشافی، قم، دارالكتب الاسلامیه، ۱۳۹۴ ق، ج ۱، ص ۱۸۰.
۳۲. لاهیجی، پیشین، ص ۴۶۴.
۳۳. سیدمرتضی، پیشین، ج ۱، ص ۲۹۰.
۳۴. علاّمه حلّی، الالفین، ص ۲۴ / شیخ طوسی، پیشین، ج ۱، ص ۴۹.
۳۵. شیخ طوسی، همان، ص ۹۸.
۳۶. ر. ك: شیخ طوسی، همان، ص ۱۴۰ ـ ۱۷۷
۳۷. شیخ طوسی، همان، ص ۲۰۱ ـ ۲۰۵.
۳۸. همان.
۳۹. همان، ص ۲۳۰.
۴۰. همان، ص ۲۳۱.
۴۱. همان، ص ۲۱۴.
۴۲. همان، ص ۲۳۵؛ علاّمه حلّی، الالفین، ص ۳۴.
۴۳. شیخ طوسی، همان، ص ۲۴۲.
۴۴. همان، ص ۲۴۵.
۴۵. شیخ طوسی، پیشین، ج ۱، ص ۲۶۶؛ علاّمه حلّی، كشف المراد، ص ۱۸۱.
۴۶. شیخ طوسی، همان.
۴۷. همان، ص ۲۶۹.
۴۸. علاّمه حلّی، الالفین، ص ۴۶ / سید مرتضی، پیشین، ج ۴، ص ۷ / لاهیجی، پیشین، ص ۴۸۳.
۴۹. علاّمه حلّی، همان، ص ۴۹.
۵۰. شیخ طوسی، پیشین، ج ۱، ص ۱۲۳.
۵۱. قاضی عبدالجبّار، پیشین، ج ۲۰، ص؟.
۵۲. شیخ طوسی، تلخیص الشافی، ج ۱، ص ۲۰۴
۵۳. علامه حلی، كشف المراد، ص ۱۸۲.
۵۴. سید مرتضی، امام و غیبت (المقنع فی الغیبه)، ص ۶۸.
۵۵. سید مرتضی، الشافی، ج ۱، ص ۱۸۶.
۵۶. شیخ مفید، الفصول العشره فی الغیبه، ص ۱۰۶.
۵۷. سید مرتضی، امامت و غیبت (المقنع فی الغیبه)، ص ۱۰۶.
۵۸. همان، ص ۱۰۷.
۵۹. لطفاللّه صافی گلپایگانی، ضرورهٔ وجود الحكومهٔ أو ولایهٔ الفقهاء فی عصر الغیبه، قم، بینا، ۱۴۱۵ ق، ص ۱۲ / همچنین ر . ك: شیخ عبداللّه ممقانی، رسالهٔ هدایهٔ الانام فی حكم اموال الامام، ط سنگی، ص۱۴۱ ـ ۱۴۲ / حسینعلی منتظری، البدر الزاهر (تقریرات درس آیهٔاللّه بروجردی)، قم، ۱۳۷۴، ج ۳، ص ۷۲ ـ ۷۹.
۶۰. شیخ طوسی، تلخیص الشافی، ج ۱، ص ؟.
منبع:فصلنامه شیعه شناسی، شماره ۵
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست