چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

تالکوت پارسونز در دانشگاه


تالکوت پارسونز در دانشگاه

از نظریه اجتماعی آمریکایی تا محافظه کاری

دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ را باید دوره سیطره مقتدرانه نظریه <کارکردگرایی ساختاری> و تئوری پرداز مشهورش <تالکوت پارسونز> بر فضای علمی و دانشگاهی آمریکا نامید. به عقیده یان کرایب، پارسونز چارچوب نظری عظیمی را خلق کرده بود و معتقد بود که این تئوری قادر است همه چیزهای موجود در جهان اجتماعی را درخود بگیرد.

در مقابل <الوین گلدنر> اعتقاد داشت که نظریه او، در حقیقت پاسخی بود به <چالش مارکسیسم> در دوران خودش. در واقع پارسونز می‌خواست تا ضمن پرهیز از سرزنش سرمایه داری، به تبیین و درکی از مسائل و مشکلا‌ت آن در قامت یک نظریه کلی اجتماعی برسد.

به همین دلیل مساله اصلی پارسونز <نظم> بود و به عقیده مخالفانش همین امر او را به محافظه‌کاری در نظریه اجتماعی کشاند. در این نوشته ضمن ارائه تاریخچه مختصری از فعالیت‌های پارسونز تا رسیدن به قدرت در حوزه علمی آمریکا، به بررسی جایگاه <نظم> در نظریه او و همچنین محافظه‌کاری نهفته در پس اندیشه او (از دیدگاه مخالفانش) می‌پردازیم. ‌

● از استادی دانشگاه هاروارد تا ریاست انجمن جامعه‌شناسی آمریکا ‌

پارسونز در سال ۱۹۰۲ در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد که در آن پروتستان گرایی زاهدانه، بنیان اخلا‌قی زندگی را تشکیل می‌داد. پدرش یک کشیش، استاد و رئیس یک کالج کوچک بود. پارسونز پس از گذراندن دوره لیسانس خود در کالج امهرست به اروپا رفت و ابتدا در انگلیس و در مدرسه اقتصادی لندن و سپس در آلمان و در دانشگاه‌هایدلبرگ تحصیلا‌ت خود را تا اخذ درجه دکترا ادامه داد.

در ادامه به آمریکا برگشت و در سال ۱۹۲۷ با سمت مربی در دانشگاه هاروارد مشغول به کار شد و زیر نظر سوروکین رئیس گروه جامعه‌شناسی آن زمان دانشگاه به تدریس پرداخت.

در سال ۱۹۳۷ کتاب <ساختار کنش اجتماعی> را منتشر کرد و در آن به معرفی نظریه پردازان برجسته جامعه‌شناسی همچون ماکس وبر، امیل دورکیم و ویلفرد پارتو پرداخت و درعین حال زمینه‌ای را نیز برای نظریه اصلی خودش فراهم کرد.

‌ پس از تکمیل کتاب <ساختار کنش اجتماعی>، پارسونز دست به ساخت <یک نظریه تحلیلی عام> پیرامون کنش اجتماعی زد.

در این دوران و با گذشت یک دهه از انتشار این کتاب، پارسونز دست به انتشار مقالا‌ت متنوعی زده بود و در آن سعی در گسترش دیدگاه نظری خود نموده بود. همچنین این ایام (۱۹۴۴)مصادف بود با ریاست او بر گروه جامعه‌شناسی دانشگاه هاروارد که پیشرفت بسیار سریعی برای او که ۹ سال در سمت مربی باقی مانده بود محسوب می‌گردید.

از این زمان به بعد جامعه علمی آمریکا و به خصوص فعالا‌ن حوزه اجتماعی آن شاهد اوجگیری و به قدرت رسیدن تالکوت پارسونز به عنوان مهره مسلط و اصلی نظریه اجتماعی در آمریکا آغاز بودند به نحوی که در سال ۱۹۴۹ به عنوان رئیس انجمن جامعه‌شناسی آمریکا انتخاب شد و اینچنین بود که بیش از دو دهه، خودش به عنوان نظریه پرداز مسلط و نظریه‌اش به‌عنوان گرایش مسلط بر جامعه‌شناسی آمریکایی باقی ماند. ‌ کتاب <ساختار کنش اجتماعی> به چند دلیل برای نظریه اجتماعی آمریکا و فضای دانشگاهی این کشور مهم بود: اول آنکه پارسونز در این کتاب ضمن معرفی نظریه‌پردازانی که در بالا‌ گفته شد هیچ توجهی به مارکس نشان نداد.

دوم آنکه به شهادت ریتزر، نظریهپردازی‌هایی که بعد از این اثر <در ایالا‌ت متحده انجام گرفت، به کار پارسونز بسیار مدیون است> و سرانجام اینکه، او در این کتاب بر نظریه‌هایی انگشت گذاشت که بعدها تاثیر عمیقی بر حوزه اندیشه و پژوهش در آمریکا گذاشتند. ‌

● از نظریه‌ای برای نظم تا تئوری محافظه‌کارانه ‌

اما پارسونز عملا‌ با اثر مهم بعدی خود یعنی کتاب <نظام اجتماعی> (۱۹۵۱) بود که به عنوان یک <کارکردگرای ساختاری> در فضای آکادمیک آمریکا مطرح گردید. ‌ به گفته همیلتون و ریتزر او در این اثر و اثرهای دیگرش تمایل شدیدی به تاکید بر ساختارهای جامعه و روابط شان با همدیگر داشت. به عقیده او این ساختارها از یکدیگر پشتیبانی می‌کنند و گرایش به حرکت به سوی یک توازن پویا دارند.

در واقع تاکید او بیشتر بر چگونگی حفظ نظم در میان عناصر گوناگون جامعه بود.

از نگاهی دیگر او جامعه را همچون یک <نظام> در نظر می‌گرفت که همانند همه نظام‌های زنده گرایش به تعادل یا <نوعی رابطه پایدار و متوازن میان اجزای گوناگون و حفظ خود جدا از نظام‌های دیگر دارد.> دقیقا به همین دلیل است که همگان تاکید اصلی پارسونز را پاسخگویی به پرسش معروف هابزی یعنی <مساله نظم> می‌دانند.

او تاکید همه جانبه‌ای بر نظم و ثبات داشت و نظریه اجتماعی را تلا‌شی برای پاسخ به این سوال می‌دانست که <نظم اجتماعی چگونه امکان پذیر است؟> اما پاسخ نظری پارسونز به این سوال چه بود؟به گفته همیلتون <از نظر پارسونز، بقا سرانجام به یکپارچگی نظام، یا عبارت دیگر به شیوه‌هایی که در آنها یک نظم نسبتا ثابت به عنوان صورتی از تعادل پویا به وجود می‌آید، کاهش می‌یابد.

چون بقای نظام یک صورت تجربی قابل اثبات از سازمان اجتماعی انسانی است در نتیجه نظریه اجتماعی باید طرحی مفهومی به وجود آورد که ماهیت منظم جامعه را در همه سطوح متنوع آن در برگیرد... علا‌قه پارسونز به مسائل تحلیلی تبیین نظم اجتماعی در مرکز انتقادات بیشماری از نظریه‌های او قرار دارد، چون ارائه این برداشت تحلیلی به عنوان تایید نظم واقعی که حامی وضع موجود اجتماعی است قدری پیش پا افتاده است.> ‌ به عقیده ریتزر، پارسونز پس از حدود دو دهه مقاومت در مقابل منتقدانش که او را به محافظه‌کاری و نپرداختن به مباحثی همچون تغییر اجتماعی و کشمکش در نظریه کارکردی متهم می‌کردند سرانجام <یک نوع نظر نوتکاملی را درباره دگرگونی اجتماعی پذیرفت.> لیکن در همین جا نیز دلیل ورود او به این عرصه دست کم و تا حدودی به خاطر شدت انتقادات وارده به او بود و اینکه بر نظریه او این نقد وارد شده بود که <از پس تبیین دگرگونی اجتماعی بر نمی‌آید.> اما طی این بررسی‌ها و تجدید نظر آنچه دست نخورده باقی ماند همان نظر بنیادی او درباره روابط میان نظام‌ها بود که آن را همانند<روابط درون نظام‌ها> دارای انسجام، توافق و بالا‌تر از همه دارای <نظم> می‌دانست. ‌

● افول اندیشه محافظه‌کاری ‌

اگر بتوان هدف محافظه‌کاری را <جلوگیری از دگرگونی‌های ناخواسته و دست کم تهدید آنها و مخالفت با بدعت و نوآوری و نواندیشی> فرض کرد در آن صورت نظریه پارسونز در جایگاه متهم درجه اول محافظه‌کاری قرار می‌گیرد زیرا همان طور که در بالا‌ گفته شد و ریتزر و کرایب هم تاکید می‌کنند حتی در جایی که پارسونز نقصان کار خود در بی‌توجهی به دگرگونی را می‌پذیرد بازهم نظریه‌ای خلق می‌کند که اساس آن بیشتر بر تکامل و نظم دوباره است و در جهت <به نظم کشیدن گونه‌های ساختاری و ارتباط متوالی آنها> تلا‌ش می‌کند.

به هر روی پارسونز و نظریه اجتماعی‌اش با آن سلطه و سیطره عمیق و پهن دامنه‌اش بر فضای آکادمیک و دانشگاه‌های آمریکا (آن هم در دوره زمانی بیش از دو دهه) از پس فرموله کردن کشمکش و تغییر در درون خود بر نیامد و همزمان با منتقدانی که بعضی این مشکل را بر آمده از ذات این نظریه می‌دیدند (زیرا در این نظریه همه عناصر تشکیل‌دهنده جامعه همدیگر را تقویت می‌کنند) و بعضی آن را به نظریه پرداز آن منتسب می‌کردند به آرامی از نفوذ این نظریه بر محیط‌های دانشگاهی کاسته شد و این غول نظری آمریکایی به واسطه محافظه کار بودنش و همچنین چند نقد عمده دیگر(به عقیده کرایب مشکلا‌ت اقتصادی که در اواخر دهه ۱۹۶۰ گریبانگیر جامعه سرمایه‌داری شده بود نیز تاثیر عمده‌ای در شکست این تئوری داشت زیرا در نظم موجود و ثبات نسبی دوره نسبتا پر رونق قبلی اختلا‌ل ایجاد می‌کرد و به نوبه خود بنیان اصلی نظریه کارکردی یعنی نظم را زیر سوال می‌برد) جای خود را به تئوری‌های جدیدی داد که بعضی در راستای آن و بعضی با منش متفاوت سعی در ارائه پاسخی جدید به مساله نظم برآمدند. ‌

[امین پروین‌]

دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی

منابع: ‌

کرایب، (۱۹۹۸) نظریه اجتماعی مدرن: از پارسونز تا هابرماس، ترجمه عباس مخبر، تهران، نشر آگه.

ریتزر، ج (۱۳۷۷) نظریه‌های جامعه‌شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلا‌ثی، تهران، انتشارات علمی. ‌

آزاد ارمکی، ت (۱۳۸۱) نظریه‌های جامعه‌شناسی، تهران، انتشارات سروش. ‌

همیلتون، پ (۱۳۷۹) تالکوت پارسونز، تهران انتشارات ثارا... ‌

اسمیت، ف(۱۳۸۳) درآمدی بر نظریه فرهنگی معاصر، ترجمه حسن پویان، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی