چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
حافظه
حـافظه میتواند یك تغییردائمی درون یاخته ای باشد، یا چنانكه هب(روانشناس) برای اولیـن بار
گفته است ، برقرارشدن اتصالات تازه بین یاخته های عصبی مغز باشد كه الگوهای خاصی را به وجود می آورند درحالیكه هر الگو رد یك یاد است . ازآنجا كه معلوم شده است تركیب پروتئین درتشكیل حافظه ی درازمدت دخالت دارد ، بعضی از پژوهشگران نیز به این فكرافتاده اند كه یادها ممكن است به صورت مولكولهای پروتئین ذخیره شوند .
بسیاری از پژوهشگران معتقدندكه جایگاه عمده ی حافظه در مغز، هیپوكامپ است ؛ هیپوكامپ به ناحیه ای ازبافتهای مغز گفته می شود كه در زیر قطعه ی گیجگاهی قرار دارد . درحالیكه هیپوكامپ ظاهراً به نحوی با حافظه ارتباط دارد ، نتایجی كه از آزمایش روی حیوانات به دست آمده اند فعلاً با قطعیت چیزی را روشن نمی كنند .
به هر حال باید گفت كه تشكیل یادها و خاطره ها و بازیابی آنها نمیتواند منحصر به قسمت خاصی از مغز باشد . آنچه بیش از جای حافظه در مغز اهمیت دارد ، فرایندهایی هستند كه در زیربنای حافظه قرار دارند . تحقیقات نشان میدهند كه دو نوع حافظه وجود دارد : حافظه ی كوتاه مدت و حافظه ی درازمدت . حافظه ی كوتاه مدت ازاینرو چنین نامیده شده است كه چند دقیقه ای بیشتر دوام نمی آورد . اما فرض براین است كه حافظه ی درازمدت تقریبا همیشگی می باشد . درباره ی اینكه آیا این دو حافظه نمودهای متفاوت یك رد یاد واحد در مغز هستند یا این كه نتیجه ی دو رد یاد یا حتی بیشتر، بین روانشناسان اختلاف نظر وجود دارد . روانشناسان اصطلاح رد یاد را در معنایی وسیع و نه چندان دقیق به كار می برند و منظورشان نوعی اثر فیزیكی است كه یك رویداد در مغز به جای می گذارد . این اثر ممكن است فیزیولوژیكی باشد ( مثلاً اتصال یاخته های عصبی ) یا ممكن است زیست- شیمیایی باشد ، از نوع تغییراتی كه در خود یاخته ی عصبی بوجود می آید . باری ، ماهیت آن روشن نیست . بنابر نظریه ی رد یاد واحد ، یاد با گذشت زمان تقویت میشود و با ثبات تر می گردد و به حافظه ی درازمدت تبدیل می شود . فراموشی نیز تضعیف شدن یا از بین رفتن این رد در مغز است. كثرت گرایان معتقدند كه فقط یك رد یاد به وجود نمی آید ، بلكه لااقل دو رد یاد تشكیل می شود : یك رد كوتاه مدت كه امكان یادآوری فوری را فراهم می سازد و دیگری رد درازمدت كه با گذشت زمان با ثبات تر می شود و حافظه ی درازمدت را تشكیل می دهد . مثلاً در آزمایشگاه به حیوانی می آموزند كه كاری را انجام دهد و بلافاصله قبل یا بعداز آزمایش به او دارویی تزریق می كنند كه از قبل می دانند فلان فرایند فیزیولوژیكی یا زیست- شیمیایی را مختل می كند . سپس او را مورد آزمایش قرار میدهند تا ببینند از عهده ی انجام دادن كاری که به او آموخته شده است برمی آید یا نه ، یا به بیان دیگر به یاد می آورد یا نه . ازاین گذشته ، عملكرد او را با عملكرد حیوانات دیگر كه همان آموزش را دیده اند اما به آنها یا محلول نمكی تزریق شده كه هیچ تأثیری روی حافظه ندارد و یا اصلاً دارویی به بدن آنها وارد نشده است ، مقایسه می كنند . درروش دوم فرایندهای حافظه را مختل نمی كنند اما مترصد تغییراتی هستند كه هم زمان با یادگیری یا یادآوری چیزی در مغز حیوان رخ می دهند .
اما هردو روش اشكالاتی دارند . اشكال عمده ای كه در روش اول وجود دارد این است كه دارو ممكن است بیش از یك فرایند را در آن واحد مختل سازد . آنچه به فراموشی تعبیر می شود ممكن است در واقع ناتوانی حیوان برای انجام دادن آن كار باشد . دارو ممكن است فرایندهای مؤثر دیگر را مختل كرده ومانع شده باشد كه حیوان آن كار را اصلاً یاد بگیرد . اشكال عمده ای كه در روش دوم وجود دارد این است كه تغییرات متعددی می توانند در مغزرخ دهند وبه یادگیری ربط داده شوند . وقتی محقق روی یكی از آنها انگشت میگذارد به هیچ روی معلوم نیست كه این تغییر، فرایند نهایی در تشكیل یاد است و یا یك مرحله ی بینابینی است كه ممكن است حائز اهمیت باشد یا نباشد . مرحله ی نهایی یا ماحصل این پردازش میتواند نوعی اثر فیزیولوژیكی یا زیست- شیمیایی در مغز باشد كه ما آن را حافظه ی درازمدت می نامیم . در هریک از مراحل این پردازش متوالی ، می توان اطلاعات را بازیافت .
ظاهراً سه مرحله ی كاملاً مشخص در تشكیل یاد وجود دارد : یكی مرحله ی كوتاه مدت ، دیگری مرحله ی گذر و سومی مرحله ی درازمدت . مرحله ی درازمدت نیاز به تركیب یا سنتز پروتئین دارد .
این مراحل متوالی هستند ؛ شما یكی را از بین ببرید و مراحل بعدی خود به خود از بین می روند . بااینهمه ، در مفهومی دیگر می توان این مراحل را موازی نیز دانست . این فرایندها ، فارغ از اینكه ماهیت آنها زیست- شیمیایی باشد یا چیزی دیگر، بطور خطی یكی پس از دیگری قرار نمی گیرند .
دو نوع فعالیت به موازات هم صورت می گیرند : یكی شكل گرفتن مرحله ی گذر در یادسپاری است كه بستگی به پمپاژ سدیم دارد و دیگر جذب اسیدهای آمینه است كه بعداً برای ساختن پروتئین لازم هستند و آن نیز بستگی به پمپاژ سدیم دارد . بدین ترتیب ، فرایندهای موازی و متوالی هر دو صورت می گیرند .
می توان گفت مدل آنها از نوع رد یاد واحد است ، زیرا مستلزم پیوستار واحدی است كه حافظه ی كوتاه مدت و درازمدت هر دو را در بر می گیرد . ازطرف دیگر آن را میتوان رد یاد چندگانه به حساب آورد ، زیرا در طول این پیوستار شما همواره می توانید به اطلاعات دسترسی داشته باشید ، یا به بیان دیگر آنها را به خاطر آورید .
درنتیجه ی این پژوهشها ، آنها معتقدند كه بعضی از فرایندهای اساسی را كه در تشكیل یاد دخالت دارند كشف كرده اند . اما هنوز پرسشهای زیادی هستند كه بدون پاسخ ماده اند . مثلاً ما هیچ نمی دانیم كه فرایندهای دیگر حافظه كدام هستند .
هیچ نمی دانیم چگونه اطلاعات ذخیره شده در حافظه به یاد می آیند ، یا ما چگونه آن ها را به خاطر می آوریم . هیچ نمی دانیم كه آیا تشكیل یاد و بازیابی آن مستلزم فعالیت قسمتهای مختلف مغز است یا مراكز واحدی آنها را به عهده دارند . درباره ی اینكه فراموشی چگونه رخ می دهد اطلاعات ما بسیار اندک است .
با دارو می توان فرایندهای حافظه را مختل كرد و ایجاد فراموشی كرد . اما این بدان معنا نیست كه فراموشی عادی نیز همان راهی را طی می كند كه فراموشی ناشی از دارو طی می كند . آیا حافظه ، وقتی به صورت درازمدت درآمد ، هیچگاه واقعاً از بین نمی رود ؟ این سؤالی است كه هیچ دانشمندی نمی تواند به آن پاسخ گوید . آنچه ما می توانیم بگوییم این است كه دراین لحظه دستخوش فراموشی شده است .
معلوم شده است كه هورمون ها نیز در كار حافظه دخالت دارند . آنها می توانند یادآوری را تسهیل یا از آن جلوكیری كنند . كورتیكوستروئیدها ( یعنی هورمونهایی كه از غدد فوق كلیه ترشح می شوند ) می توانند اثر بازدارنده ی داروهای دیگر را خنثی كنند . بنابراین ، چنین مینماید كه در بدن ، هورمونی وجود دارد كه می تواند تشكیل یاد را تسهیل كند .
● یادآوری و فراموشی
یـادآوری همـان حفـظ و نـگهـداری مكتسـبـات اسـت هـرچند ممكـن است همیشه از فرایـنـــد
نگهداری آگاه نباشیم . بسیاری از چیزهائی كه یاد گرفتهایم و یاد می گیریم بدون آگاهی و توجه است این امر بخصوص در عاداتی كه به حركت مربوط است ، صادق است . در این موارد همچنان یادآوری در كار است اما نوعی یادآوری كه بیشتر نگهداری عصبی است . این نوع یادآوری را گاه یادآوری " بیولوژیک " می گویند .
بدون یادآوری - لااقل به صورت بیولوژیک آن - یادگیری ممكن نخواهد بود زیرا هر قدر در یادگیری كوشش كنیم همچنان در جای اول خود خواهیم ماند . هرچه یادگیری بهتر صورت گیرد تغییر بیشتری در ما به وجود می آید و محركی كه سابقاً در ما بی اثر بود ، مؤثر واقع می شود .
همانگونه که گفته شد فراموشی یعنی حفظ نكردن یا از دست دادن آنچه كسب كرده یا یاد گرفتهایم . فراموشی نیز ممكن است مثل یادآوری آگاهانه نباشد . اگر ازنظر بیولوژیک بنگریم فراموشی نیز مثل یادآوری جزء لازم یادگیری است زیرا باید بتوانیم همراه نگهداری پاسخهای درست از نگهداری پاسخهای نادرست ایمن باشیم تا یادگیری صورت بپذیرد .
یادگیرنده خوب چیزها را زود یاد می گیرد و آنچه را یاد گرفته است ، خوب بیاد می سپارد و نگهداری می كند . یادگیری و بیاد سپاری و فراموشی با هم ارتباط نزدیك دارند .
یادآوری و فراموشی درجات دارند . به نظرمی رسد كه می توانیم چیزی را كه یاد گرفتهایم كاملاً در یاد حفظ كنیم یا كاملاً فراموش كنیم . گفتیم نمی توان اثبات كرد كه چیزی كه یاد گرفته شده است ممكن است كاملاً فراموش شود .
اگر از شما بخواهند گذشته دور خود را بیاد آورید ممكنست وقایعی از دوران كودكی بیاد شما آیند كه از وجود آنها آگاه نبودهاید . ممكن است در حال عادی نتوانید وقایع زودتر از سه یا چهار سالگی را بیاد آورید هر چند در مواردی نادر وقایعی از سال اول زندگی خود را بیاد آوردهاند .
یادآوری چیزی ، ممكن است كامل یا ناقص یا بسیار ضعیف باشد . اگر شعری را در كودكی یاد گرفتهاید ، ممكنست همه ی آن بیادتان باشد و بتوانید آن را پس دهید ؛ ممكنست نتوانید آنرا پس دهید ولی بدانید كه آن را در كودكی یاد گرفتهاید . ممكن است حتی نتوانید بیادآورید كه آن را در كودكی یاد گرفتهاید ولی وقتی مقرر شود آن شعر و اشعار دیگر را از نو بیاد بسپرید برای بیاد سپردن آن شعر بخصوص ، دفعات تمرین كمتر لازم باشد . در این مورد هر چند نگهداری و یادآوری بسیار ضعیف است ، اما درجه ای از آن همچنان موجود است.
یادآوری ممكن است به صورتهای مختلف تجلی كند . مثلاً حركتی را كه آموختهایم ، تكرار كنیم یا با تمرین كمتری از آنچه برای آموختن حركت تازهای لازمست ، حركتی را كه پیش از این آموختهایم از نو یاد بگیریم و یا دنبال چیزی بگردیم كه در گذشته داشتهایم .
در طول مدتی كه می توانیم عمل بخصوصی را بیاد داشته باشیم بستگی با میزان تمرینی دارد كه در آن كار داشته ایم . مهارتهایی از قبیل با قاشق و چنگال غذا خوردن را چندان تمرین كردهایم كه اگر مدتی هم آن را تمرین نكنیم ، فراموش نخواهیم كرد .
چون اغلب آنچه از یادگیریهای ما كاملاً بیاد می مانند و كم فراموش می شوند اعمال یاد گرفته هستند ، كه بیشتر و بهتر از یادگیریهای كلامی بیاد می مانند و دیرتر فراموش می شوند .
آزمایشهایی برای تحقیق این موضوع ترتیب دادهاند كه در آنها كارهای كلامی ( از قبیل حفظ كردن هجاهای بی معنی ) و كارهای حركتی را به اشخاص آموختهاند و دقت كردهاند كه دفعات تمرین دراین دونوع مختلف فعالیت مساوی باشد . نتیجهای كه بدست آوردهاند این است كه یادآوری مهارتهای حركتی بهتراز یادآوری مهارتهای كلامی نیست .
● سنجش یادآوری به وسیله از نو یادگیری
برای سنجــش میزان یـادآوری - یا فـرامـوشـی - می توان وقت یا دفعات تمرین را كه برای این كار
صرف شده را اندازه بگیریم و با وقت یا دفعات تمرین كه برای یادگیری اصلی لازم بود ، بسنجیم . تفاوت این دو ، میزان صرفهجویی در وقت و تمرین را می رساند كه یادآور چیزیست كه در گذشته یاد گرفته شده است .
صرفه جویی در وقت و كوشش ممكنست در مواردی نیز پیش آید كه یادگیری اصلی بسیار ناقص بوده است و اصلاً قصد بیاد سپردن در كار نبوده است . آزمایشی كه در این مورد انجام شده است چنین است : روانشناسی چند قطعه از زبان یونانی را بین سنین پانزده ماهگی و سه سالگی برای كودک خود خواند . چند سال بعد كودک خود را وادار كرد كه آن قطعات را حفظ كند و او بعضی را در سن ۸ سالگی و بعضی را در سن ۱۴ سالگی حفظ كرد . در هر دو مورد عده ی دفعاتی كه لازم بود كودک او ، آن قطعات را بخواند تا بیاد بسپرد كمتر از آن بود كه برای حفظ كردن قطعات مشابه لازم بود . به عبارت دیگر شنیدن قطعات مشابه لازم بود . به عبارت دیگر شنیدن قطعات در كودكی - هرچند نتوانسته بود آنها را بیاد بسپرد - موجب شد كه وقتی در سن هشت سال ونیمگی آن قطعه را حفظ كرد ، ۲۷ درصد صرفهجویی در كوشش او واقع شد و در سن ۱۴ سالگی این صرفه جویی ۸ درصد بود .
منابع تحقیق :
۱. مغزورفتار زیست شناسی در زندگی روزمره ، کمپ بل . فرانک - سینگر . جورج ، ترجمه : باطنی . محمدرضا ، انتشارات فرهنگ معاصر
۲. اصول روانشناسی ، مان . ال . نرمان ، ترجمه : صناعی . محمود ، نشر اندیشه
۳. زمینه روانشناسی ، اتکینسون . ال . آر – اتکینسون . آر . اس - هیلگارد . ای . آر ، ترجمه : دکتر براهنی و دیگران ، جلد ۱ و ۲ ، انتشارات رشد
۴. اصول روانشناسی : اصول سازگاری آدمی ، ترجمه و اقتباس : دکتر ساعتچی . محمود ، جلد ۱ و ۲ ، انتشارات امیرکبیر
۵. روانشناسی کار ، تالیف : دکتر ساعتچی . محمود ، نشر ویرایش
مجله روانشناسی ، شماره های : ۸ و ۱۲ و ۱۷ و ۱۸
منابع اینترنتی :
۱. انجمن روانشناسی ایران http://www.jamee-psy.com
۲. Self improvementخبرنامه ی http://www.selfgrowth.com/psychology.html
۳. QCA ارزشیابی و برنامه ریزی درسی http://www.qca.org.uk/ca/foundation/planing for learning.asp
۴. راهنمای نشریات روانشناسی http://clas.uft.edu/users/gthursby/psi/journals.htm
۵. آزمونهای استانداردشده http://psychtest.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست