پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
به بن بست رسیده ام
● گروه اخلاق و عرفان
کسی که طالب رسیدن به مراحل بالای ایمان ،عمل و علم است، برای رسیدن به این مراحل، طوری که گمراه نشود، چه باید بکند؟
این جانب در خانوادهای بسیار فقیر و تهیدست بزرگ شدهام و با ریاضت دادن خود، سعی کردهام خود را به مراحل بالای علمی و معنوی برسانم و علاوه بر فقیر بودن از لحاظ مادی ،از لحاظ فرهنگی هم پدر و مادر من بیسواد هستند و همواره با هم نزاع داشتند و آرامش خانواده را که جمعا هشت نفر بودیم، بر هم میزدند و این وضع تا بعد از فوت پدر - سال ۷۹ - همچنان ادامه داشت. خانواده ما در معرض بدترین صدمات بود و هیچ معلوم نبود آینده این خانواده چه خواهد شد. اگر به خدا پناه نمیبردیم و به اهل بیتعلیهمالسلام و قرآن، شاید من الان از خفاش شب بدتر بودم و استعداد درست و حسابی هم نداشتیم .
با ریاضت دادن خود، آن هم در حد افراطی، خود را از بسیاری از آلودگیها که جوانان دیگر به آن مبتلا بودند، رهاندم و به همین خاطر، خدا مرا در بین مردم محترم کرد؛ آن احترامی که اصلا فکرش را نمیکردم. هر چه از خدا خواستم و الان هم میخواهم، به من میدهد؛ ولی آلان با یک بنبست برای ادامه راه روبه رو شدم. ادامه این راه، احتیاج به راهنمایی دارد و من مطمئنم اگر این راه را کنار بگذارم، عاقبت به شر میشوم. من با این راه، یعنی ریاضت دادن خود، مأنوسم و نمیتوانم این راه را کنار بگذارم و همین ترم قبل، لحظهای غفلت نزدیک بود مرا از درس و تحصیل ناامید کند و نزدیک بود همه چیز را از دست بدهم. فامیلهای ما به دلیل فقر، با ما رابطهای ندارند و شاید تنهایی و بیکسی، یکی از دلایل گرایش من به خدا باشد!
صبر و مقاومت در برابر مشکلات و ناملایمات مختلف زندگی، رمز موفقیت هر انسان کمالطلب و موفق است که شما بحمدالله، طبق آن چه مرقوم فرمودهاید، به اندازه کافی از آن برخوردارید. شکی نیست که شکرگزاری از این نعمت در پیشگاه خداوند متعال و ایجاد ارتباط قویتر با خالق هستی، در تقویت این ویژگی شما، نقش مهمی خواهد داشت؛ همانطور که خودتان نیز در این مدت طولانی، ثمرات و نتایج مثبت آن را با علم حضوری درک کرده و با تمام وجودتان، لمس و احساس کردهاید. شاید بتوان گفت که این، بزرگترین نعمتی است که خداوند به شما عطا فرموده است؛ پس در حفظ و تقویت آن، همچون گذشته، کوشا باشید. وقتی نامه شما را میخواندم به یاد آن روایتی افتادم که حضرت علیعلیهالسلام می فرماید: «کسی که رابطه خود را با خالق هستی اصلاح کند، خداوند هم رابطه او با مردم را اصلاح میکند».
اکنون که با تقویت بعد معنوی خود، در صدد کسب درجات بالاتر هستید، در پرتو این نور است که خداوند هم موقعیت اجتماعیتان را اصلاح کرده است و هر چند به خاطر فقرتان، کمتر با شما ارتباط دارند؛ ولی از آن چنان احترامی برخوردارید که به قول خودتان، فکرش را نمیکردید و هر چه از خدا خواستهاید، به شما عطا کرده است. چه چیزی از این بهتر؟ پس به این موضوع افتخار کنید که مطمئن هستم افتخار میکنید.
در برخی روایات آمده است: بلاها، مشکلات و ناملایمات برای افراد با ایمان، مایه ترفیع درجات و نزدیک شدن به حضرت حق است و اگر مؤمنین از این دریچه به سختیهای زندگی نگاه کنند، تمام آن ناملایمات را شیرین خواهند یافت و چه بسا شما نیز در پرتو همین سخن و از همین منظر، توانستهاید مصیبتها و مشکلات مادی و غیر مادی را بر خود هموار کنید. ما نیز موفقیت بیش از گذشته شما را از خداوند متعال، خواهانیم.
در قسمت پایانی نامهتان سخن از بنبست کردهاید؛ ولی متأسفانه آن را تشریح نکردید و دقیقاً بیان نفرمودید که چرا و چگونه؟ برای این که ما بتوانیم دقیقتر و جزئیتر به موضوع رسیدگی کنیم، بهتر بود آن را با تفصیل بیشتر بیان میکردید؛ در عین حال، نکاتی را درباره سؤالتان بازگو میکنیم. برای این که انسان اعتقادات خود را مستحکمتر کند، دو حرکت زیر لازم است:
الف) حرکت علمی؛ یعنی لازم است در حد توان خود، به مطالعه و تحقیق بپردازد و با رجوع به کتابهایی که در این زمینه نوشته شده، پاسخ سؤالات خود را دریابد و یا با سؤال کردن از عالمان دینی، ابهامات و شبهات خود را بازگو کند؛ تا با روشن شدن ابهامات، اعتقادات خود را راسخ کند.
علم و ایمان، رابطه طرفینی ندارند و این طور نیست که پس از کسب علم، ایمان نیز حاصل بشود؛ چون متعلّقهای علم و ایمان، جدا از هم هستند؛ علم به مغز و ایمان به دل تعلّق دارد. بنابراین ممکن است انسان علمی را کسب کند، ولی به آن اعتقاد نداشته باشد. علّت این است که علم دین، اگر برای کسی حاصل شد، بعد نوبت به دل میرسد که با اختیار و قدرت تصمیمگیری، آن را به صورت ایمان در خود بپذیرد؛ اما بسیاری قبل از این که دل را جایگاه دین و ایمان بسازند - و در عمل به آن پایبند باشند - دل خود را به دنیا، لذّتهای نفسانی و هواهای شیطانی بستهاند. دلبستگی و دلدادگی این مردم، چیزی جدا از مقوله دین و ایمان است. قرآن میفرماید: «انَّ فی ذلک لَذکری لمَن کان له قلب حقاً؛۱ در این (هلاک پیشینیان) یادآوری است برای آن کس که دارای دل باشد».
بنابراین، اگر مایل هستیم از علم و معرفت دینی استفاده کنیم، میبایست اول دل داشته باشیم و به فرموده خداوند، «لمن کان له قلب»، دل را از آلودگیها و تعلّقات بیهوده پیراسته سازیم. تا زمانی که تمایلات حیوانی بر قلب ما تسلط دارند، جایی برای انگیزههای متعالی باقی نمیماند. اگر ما بخواهیم به آن چه میدانیم حقّ است، مؤمن و ملتزم شویم، چیزهایی که ممکن است ما را از ایمان و پذیرش قلبی باز دارد، باید از خود دور سازیم. در این صورت آماده پذیرش و التزام نسبت به حقایقی میشویم که حقّانیّت آنها را از راه علم و معرفت کسب کردهایم.
عدّهای اعرابی خدمت پیامبر مکرّم اسلامصلیالله علیهوآله آمدند و عرض کردند؛ ما «ایمان» آوردهایم. پیامبر مکرّم اسلام صلیالله علیهوآله به فرمان خداوند به ایشان فرمود: نگویید ایمان آوردهایم؛ بلکه بگویید اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در قلبهای شما وارد نشده است؛ «قالتِ الاعرابُ آمنّا قل لم تؤمنوا و لکن قولوا اسلمنا و لمّا یدخُلِ الایمانُ فی قلوبِکُم».۲
از قسمت بعدی آیه چنین استفاده میشود که ایمان، زمانی تحقّق پیدا میکند که مؤمن حقیقی، از خداوند و رسولش اطاعت و پیروی نماید(... و ان تطیعُواللّه و رسوله... انّ اللّه غفور رحیم).
اگر ایمان به مرحله عمل نرسد، اسلام است و هنوز به مرتبه ایمان راه نیافته، به عبارت دیگر، ایمان یک درجه از اسلام برتر است. در حدیثی میخوانیم: «ایمان، باور قلبی و عملی است و اسلام، باور بدون عمل است».۳
بنابراین، بر ماست که برای فراهم آوردن ایمان، در دو زمینه تلاش داشته باشیم؛ در زمینه تقویت شناخت خویش و در زمینه انگیزش میل فطری خویش به ایمان آوردن و انجام کارهای شایسته و معلوم میشود که راههای کسب علم، از درون انسان شروع میشوند که عبارتند از:
۱) تفکر و اندیشه در کتاب تکوین (طبیعت و جهان آفرینش).
۲) تفکر و تدبر در خلقت خود انسان(مبدأشناسی).
۳) تفکر و تأمل در پایان زندگی انسان (معادشناسی).
۴) مراجعه به کتاب تشریع (قرآن و سیره اهل بیتعلیهمالسلام)
ب) حرکت عملی؛ تاکنون دریافتیم که ایمان، مقتضی عمل صالح است. این واقعیت را در آیه آیه قرآن شریف میتوانیم به دست آوریم؛ «والّذین آمنوا و عَمِلوا الصّالحاتِ سنُدخِلِهُم جنّاتٍ...».۴
ایمان و عمل از دیدگاه قرآن، دو جزء جدا نشدنی از هم هستند و در واقع، ایمان، شخص را به انجام عمل شایسته وا میدارد؛ امّا در همین جا، نکته دقیقی وجود دارد و آن این که ایمان، در صورتی میتواند منشأ عمل صالح (تقوا) بشود که زنده و فعّال باشد و به عبارت دیگر، آگاهی و تنبه، همواره باید زنده باشد؛ تا منشأ اثر شود. توصیه شده که در این مرحله، برای تشخیص کار «خوب» از کار «بد»، تا آن جا که عقل میفهمد، از عقل و آن جا که نمیفهمد، از شرع دریافت کنیم و بدانیم چه کاری را باید انجام دهیم و چه کاری را باید ترک کنیم. از این رو، موضوع انجام واجبات و ترک محرّمات، مطرح میشود.
نکته دیگر در سیر عملی، آن است که مؤمن باید پیوسته به عمل صالح و کردار شایسته، اهتمام ورزد. هر عمل شایسته، در تقویت ایمان و تقوا، نقشی اساسی دارد و متقابلاً ایمان به دست آمده نیز خود منشأ عمل شایستهتر میشود و این ارتباط ایمان و عمل صالح، به صورت صعودی تحقق مییابد؛ «والذین اهتَدوا زادَهُم هُدی؛۵ کسانی که هدایت الهی را بپذیرند، خداوند، هدایت آنان را زیادتر میکند».
نکته دیگر این که مؤمن در عمل به دین خود، میبایست ارتباطی تنگاتنگ با عالمان دینی داشته باشد تا با استفاده از سیره علمی و عملی ایشان، بیش از پیش در مسیر هدایت قرار گیرد و از آسیبها و شبهات برکنار و مصون باشد.
آن چه می توانیم به عنوان راهکارها و نکات کلیدی به عرضتان برسانیم، عبارتند از:
۱) حرکت در مسیر رشد و کمال، نیازمند تلاش مستمر و همیشگی است.
۲) حرکت در مسیر رشد و کمال، تدریجی است و دست یافتن به کمال، یک شبه یا پس از مدت زمان کوتاه، امکانپذیر نیست.
۳) در این مسیر، هرگز خسته نشوید و از خداوند متعال، استمداد جویید.
۴) هر چه بیشتر نسبت به وظایف عملی و شرعی خود، آگاهتر شده، در انجام آن تکالیف، جدیتر باشید.
۵) در جلسات مذهبی، شرکت بیشتری داشته باشید.
۶) در انتخاب دوستان، هم اتاقیها و هم درسهای خود، دقت بیشتری داشته باشید و در عین حال که با بچههای مذهبی دوست هستید، در حد امکان با چنین دوستانی شاد و با نشاط باشید.
۷) در برنامه هفتگی یا روزانهتان، برای ورزش، به ویژه ورزشهای دسته جمعی، وقتی اختصاص دهید.
۸) در جهت ایجاد آرامش در خانواده محترمتان به ویژه که پدر بزرگوارتان فوت کرده - تلاش کنید و به نیازهای مادی آنها توجه کرده و در رفع آنها تمام تلاشتان را به کار ببرید.
برای آگاهی بیشتر به کتابهای زیر مراجعه کنید:
۱) تفسیر نمونه.
۲) تفسیر سوره حجرات، محسن قرائتی.
۳) طهارت روح در آثار شهید مطهری و عباس عزیزی.
۴) نشریه قرآنی «بشارت».
پینوشت:
۱. ق، آیه ۳۷.
۲. حجرات، آیه ۱۴.
۳. کلینی، اصول کافی، ج۲،ص۲۴.
۴. نساء، ایه ۵۷ و ۱۲۲.
۵. محمد، آیه ۱۷.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست