دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
امام علی ع و وحدت
۱. مقصود از وحدت اسلامی، وحدت امت اسلام است كه خداوند فرمود: "ان هذه امتكم امهٔ واحدهٔ و انا ربكم فاعبدون"(۱) (انبیأ / ۹۲) همانا این امت شما امت واحده است. پس اساس این وحدت را قرآن نهاده است. قرآن بارها مسلمانان را بهعنوان یك امت مخاطب ساخته است مانند "كنتم خیر امهٔ اخرجت للناس..." (آلعمران / ۱۱) "و كذلك جعلناكم امهًٔ وسطاً" (بقره/ ۱۴۳).
رسول اكرم(ص)، بهطور رسمی پس از هجرت، در قرارداد و عهدی بین مهاجرین و انصار، وحدت امت اسلام را اعلان فرمود: "انهم امهٌٔ واحدهٌٔ من دون الناس"(۲): مسلمانان جدای از بقیهٔ مردم، یك امت هستند. این اعلان رسمی كه همزمان با هجرت رسول اكرم(ص) و تأسیس حكومت اسلامی، صورت گرفته علاوهبر مفهوم وحدت دین و عقیده، وحدت سیاسی و اجتماعی آنان را نیز دربر دارد.
مسلمانان، موظف هستند با اختلافات قومی و زبانی و احیاناً اختلاف رأی در فروع فقهی و در روشهای عملی و یا در فهم كتاب و سنت و گرایشهای سیاسی، این وحدت را حفظ كنند و هیچگاه این قبیل اختلافات كه وجود امری طبیعی است آنان را فرقه فرقه نكند و به درگیری و جنگ با یكدیگر وادار ننماید. لهذا در آیاتی كه مسلمانان را به وحدت دعوت و از اختلاف باز میدارد، جملهٔ "و لا تفرقوا" قید گردیده است مانند "واعتصموا بحبل ا جمیعاً و لا تفرقوا" (آلعمران/ ۱۰۳) به ریسمان الهی چنگ بزنید و از تفرقه بپرهیزید. "و أن اقیموا الدین و لا تتفرقوا" (نسأ/ ۱۶۳) دین را بپای دارید و متفرق نشوید. "و لا تكونوا كالذین تفرقوا و اختلفوا" (آلعمران/ ۱۰۵) مانند كسانی كه به تفرقه گرائیدند و با هم اختلاف كردند نباشید.
۲. سخن گفتن از وحدت، همواره توأم با یاد كردن از اختلاف است، قرآن نیز غالباً در آیات بسیار، این دو مفهوم یعنی وحدت و اختلاف را با هم آورده است مانند: همان آیهٔ آل عمران كه تقریباً همهٔ داعیان و منادیان وحدت و مصلحان جهان اسلام، آن را شعار خود قرار داده و میدهند: "واعتصموا بحبل ا جمیعاً و لاتفرقوا واذكروا نعمت ا علیكم اذ كنتم أعدأ فألف بین قلوبهم فأصبحتم بنعمته اًخواناً...."
علت تقارن و تلازم وحدت و اختلاف در كتاب و سنت، و در سخنان مولی علی(ع)، آن است كه اگر اختلاف نباشد نیاز به سفارش به وحدت نیست. همواره توحید به وحدت، جهت پرهیز از اختلاف و تفرقهٔ موجود یا متوقع است. و به عبارت دیگر مراد از آن، رفع اختلاف موجود و یا جلوگیری و دفع اختلافی است كه خطر بروز آن احساس میشود.
۳. هنگام خلافت علی(ع)، زمینهٔ اختلافات، تشدید گردیده بود و پس از آن در دوران خلافت وی بر اثر جنگها و حوادث ناخواسته، شدت بیشتری پیدا كرد و به همین خاطر، مبارزه با اختلاف و دعوت به وحدت، در رأس برنامههای آن حضرت قرار داشت. اختلافات و عداوتهای قبیلهای كه در تاریخ عرب ثبت گردیده، قرآن مكرراً به آنها اشاره و از آنها منع كرده است و بسیاری از آنها به اختلاف قومی و قبیلهای برمیگردد، در سورههای آل عمران (۱۰۳ - ۱۰۵)، انفال (۴۳)، حجرات (بیشتر آیات آن) آمده است. البته آیات بیشتری هم از قرآن در زمینهٔ اختلافات دینی و عقیدتی است كه علی(ع) در آنباره هم سخن گفته است.
این اختلافات هر چند بطور موقت، با آمدن اسلام فروكش كرد، اما رسوبات آنها باقی بود و در تحولات و حوادث مهم در طول تاریخ اسلام نقش داشت. اختلاف عربی قحطانی و عدنانی، اختلاف انصار و مهاجر كه پس از اسلام پیدا شد، اختلاف خاندان هاشم و بنیامیه، اختلافات قبائل دیگر با هم، در هنگام خلافت علی(ع) بروز كرد پیش از آن هم در روی كار آمدن خلفای پیش از علی(ع) تأثیر داشت كه شواهد آن در تاریخ به چشم میخورد، علی(ع) وارث این رقابتهای قبیلهای و دستهبندیهای سیاسی بود كه گاهی چنان اوج میگرفت كه علی(ع) میفرمود:
"ألا و ان بلیتكم قد عادت كهیئتها یوم بعث ا نبیه صلی اله علیه و آله؛(۳) آگاه باشید كه همانا بلای (اختلاف شما) مانند روزی كه خداوند پیغمبر خود را مبعوث كرد برگشته است."
حال، علاوهبر همهٔ اختلافات گذشته پیش از روی كار آمدن علی(ع) حادثهٔ قیام مردم علیه عثمان پیش آمد كه از آن به "الفتنه الكبری" نام بردهاند فتنهای كه مردم را به جان هم انداخت و معاویه حداكثر استفاده را از آن برد و علی(ع) را متهم میكرد كه او محرك قتل خلیفه است. این شبهه و فتنه آنقدر بزرگ و گسترده بود كه نهتنها توده مردم كه خواص را هم فراگرفت و شخصیتهایی از صحابه به خاطر آن از بیعت با علی(ع) سرباز زدند.
بخشی از نامهها و خطبههای علی(ع) در رفع این شبهه و در دفاع از خودش میباشد كه نهتنها دخالت در وقوع این حادثه نداشته بلكه تا توانسته است از جان خلیفه دفاع كرده است گاهی میفرمود:
"ا لقد دفعت عنه حتی خشیت أن أكون آثما؛(۴) بخدا قسم تا آن حد، از عثمان دفاع كردم كه خوف آن را دارم كه مرتكب گناه شده باشم."
بنابراین، علی(ع) در یك چنین جو نا آرام و متلاطمی به خلافت رسید و هرچه در برابر خود میدید اختلاف، دستهبندی، دو روئی، نفاق و توطئه بود. بنابراین حق داشت كه تا این حد دربارهٔ اختلاف و وحدت امت سخن بگوید. كما اینكه درباره فتنه نیز بسیار سخن گفته است(۵) گویا نخستین گفتار وی دربارهٔ فتنه سخنی است كه در پاسخ عباس و ابوسفیان بر زبان جاری ساخته است. بنا بهنقل سید رضی در نهجالبلاغه(۶) هنگامی كه رسول خدا از دنیا رفت عباس و ابوسفیان بن حرب به او پیشنهاد كردند كه با او بیعت كنند، و این پس از آن بود كه بیعت با ابوبكر در سقیفه انجام گرفته بود. فرمود:
"أیها الناس شَقوا امواج الفتن النجاهٔ و عرجوا عن طریق المنافرهٔ...؛ مردم، موجهای فتنه را با كشتیهای نجات بشكافید و از راه تك روی و اختلاف دوری گزینید."
البته درباره عباس عموی پیغمبر و علی(ع)، احتمال فتنه نمیرود. او پیش از بیعت مردم با ابوبكر هم به آن حضرت پیشنهاد بیعت كرد و گفت مردم خواهند گفت عموی پیغمبر با پسر عمویش بیعت كرده است و با تو بیعت میكردند اما احتمال فتنهگری ابوسفیان قوی است. در نقل دیگری آمده كه پس از بیعت مردم با ابوبكر ابوسفیان نزد علی(ع) آمد و گفت: میخواهم با تو بیعت كنم و من قادرم بین دو كوه مدینه را به حمایت تو پر از لشكر كنم!! علی(ع) به او فرمود: تو هنوز به نفاق خود باقی هستی!! این قبیل قطعههای تاریخی بسیار پر معنی است و اوضاع و احوال جامعه اسلامی را هنگام رحلت رسول اكرم نشان میدهد.
باری، شاید علی(ع) نخواسته بود صریحا به عباس و ابوسفیان بگوید: شما نفاق به خرج میدهید، لهذا مخاطب خود را مردم قرار داده است.
مسلماً فتنه، مهمترین عامل اختلاف است، به همین جهت علی(ع) ضمن نكوهش مكرر از فتنه ماهیت و اثر و منشأ آن را هم بارها بیان كرده است از این قبیل:
۱. انما بدء وقوع الفتن أهوأ تُتبع و احكام تُبتدع...(۷)
۲. ان الفتن اذا أقبلت شَبهت، و اذا أدبرت نَبهَت...(۸)
۳. فتن كقطع اللیل المُظِلم، لا تقوم لها قائمهٔ، و لا تردلها رایهٔ...(۹)
۴. تمام خطبه ۱۵۱.(۱۰)
۵. بخش مهمی از خطبهٔ ۱۵...(۱۱)
با این مقدمه اینك دیدگاه علی(ع) در وحدت اسلامی در دو بخش قابل بحث است:
یكی سخنان آن حضرت كه عمدتاً در "نهجالبلاغه" آمده و بیشتر در دوران خلافت از او سرزده است، و دیگری روش عملی وی كه از هنگام رحلت رسول اكرم آغاز میشود و تا هنگام خلافت و شهادت او ادامه داشته و از نهجالبلاغه و تاریخ سیاسی آن دوران بهدست میآید.
امام علی(ع) از وحدت میگوید
گفتار علی(ع) راجع به وحدت را باید به چند دسته تقسیم كرد:
اول - توصیف وی از نقش رسول اكرم(ص) در ایجاد وحدت و اخوت بین مؤمنین و توصیف اختلافات شوم قومی و قبیلهای دوران جاهلیت، كه از شیوهٔ قرآن دربارهٔ وحدت و اختلاف تبعیت فرموده است:
۱. قد صُرفت نحو أفئدهٔ الابرار، و ثُنت الیه أزمهٔ الأبصار، دَفن به الضغائن، و أطفأ به الثوائر، ألف به اخواناً، و فرق به أقراناً، أعزبه الذلهٔ، و أذل به العزهٔ...(۱۲) یعنی دلهای نیكوكاران شیفتهٔ او گشت، نگاه چشمها به او دوخته شد، خداوند بهوسیلهٔ او كینههای دیرینه را دفن كرد، شعلههای فروزان دشمنی و عداوت را خاموش نمود، دلها را با هم الفت داد، و مردم را با هم برادر ساخت، و دوستان (در كفر و جهالت) را از هم جدا كرد، ذلتها را به عزت و عزتها را به ذلت، تبدیل كرد.
۲. ... فلم ا به اصَدع، وَرَتق به الفتق، و ألف به الشَمل بین ذوی الأرحام بعد العداوهٔ الواغرهٔ فیالصدور، و الضغائن القادحهٔ فیالقلوب.(۱۳) خداوند بهوسیله پیغمبر جدائیها را وصل، و فاصلهها را پیوسته كرد، میان خویشان ألفت داد و یگانگی برقرار ساخت پس از آنكه دشمنی ریشهدار در سینهها و كینههای برافروخته در دلها جای داشت.
در این عبارات نیز علی(ع) بر الفت دلها و آشتی بین خویشان و رفع كینهها و تبدیل دشمنیها به دوستیها به بركت بعثت رسول اكرم(ص) تاكید میكند.
۳. و أهل الارض یومئذ مللٌ متفرقهُٔ و أهوأ منتشرهٔ، و طرق متشتهٔ بین مشبهِ بخلقه، او مُلحدٍ فی اسمه، او مشیر الی غیره، فهدا هم به من الضلالهٔ و أنقذهم سبحانه من الجهالهٔ.(۱۴) مردم روی زمین هنگام بعثت رسول اكرم، دارای ادیان گوناگون، و گرایشهای پریشان، و دستههای متفرق بودند، دستهای خدا را به مخلوقاتش تشبیه مینمودند یا خدا را انكار میكردند، یا به خدایان دیگری جز او توجه داشتند، پس خداوند به بركت پیغمبر، آنها را از اختلاف و ضلالت رهانید، و از جهالت نجات داد.
گویا امام، اوضاع و احوال مسلمانان و گرایشهایشان را به دنیا، و مظاهر آن، و سرگرم شدن مردم را به مسائل اختلاف برانگیز و دستهبندیهای سیاسی و مذهبی كه ناشی از حوادث پیش از او بود خطری جدی برای اسلام و مسلمین میدانست، و راه رفع و دفع این خطر با بازگشت به عصر رسول اكرم و بهخاطر آوردن بركات وجود آن حضرت، با مقایسه اوضاع قبل و بعد از بعثت میدانست، كه میرفت تا از خاطرها محو گردد، و نسلهای پس از آن دوران كه شاهد و ناظر آن تحولات زودگذر نبودهاند، از بركات بعثت محروم شوند، و بكلی از آنها فاصله گیرند. بخصوص كه دستهای پنهانی از منافقان قدیمی و یا نوپیدا در صدد بودند جوانها را از گذشته اسلام دور نگه دارند.
ما اینك همین مشكل را راجع به نسلهای پس از انقلاب داریم و خطر بیگانگی و جدائی این نسلها را از جاذبههای دوران انقلاب، احساس میكنیم. بخشی از این ناآگاهی نسل جدید، طبیعی است، اما بخش دیگر عمدی است و دشمنان انقلاب و اسلام با توطئه و نیرنگهای گوناگون، جداً در صدد جدا كردن این نسل از انقلاب هستند و میخواهند جوانان، چیزی از جاذبهها و آثار انقلاب ندانند و بهجای آن به جاذبههای غربی جلب شوند.
ما اینك خوب میفهمیم كه علی(ع) چه خطر بزرگی را برای آیندهٔ اسلام، احساس یا پیشبینی میكرده و چاره را منحصر به آگاهی دادن به نسل جوان، و نیز یادآوری به نسل دوران رسول اكرم كه هنوز باقی اما در شرف انقراض بودند و دنیاپرستی و چالشهای سیاسی و دستهبندیها آنان را از گذشتهٔ اسلام بازداشته بود، میدید.
پینوشتها
.۱ آیهٔ دیگر به همین معنی آمده است "و ان هذه امتكم واحدهٔ و انا ربكم فاتقون"، (مومنون/ ۵۲). البته برخی از مفسرین این دو آیه را به لحاظ اینكه پیش از آنها راجع به همهٔ پیروان انبیا سخن رفته است، خطاب به همه دانسته و آنها را اختصاص به امت اسلام ندادهاند.
.۲ سیرهٔ ابن هشام، دار احیأ التراث العربی، ج ۲، ص ۱۱۵.
.۳ صبحی صالح: ۵۷، خ ۱۶.
.۴ همان، ۳۵۸، خ ۲۴۰.
.۵ همان، ۷۵۶.
.۶ همان، ۵۲، خ ۵.
.۷ همان، ۸۸، خ ۵۰.
.۸ همان، ۱۳۷، خ ۹۳
.۹ همان، ۱۴۸.
.۱۰ همان، ۲۱۰.
.۱۱ همان، ۲۲۰.
.۱۲ همان، ۱۴۱، ج ۹۶.
.۱۳ همان، ۳۵۳: خ ۲۳۱.
.۱۴ همان، ۴۴، خ ۱.
.۱۵ همان، ۴۷۷، حكمت ۵۰.
.۱۶ همان، ۴۷۰، حكمت ۱۰.
.۱۷ همان، ۴۰۴، نامهٔ ۳۱.
.۱۸ همان، ۴۷۹، حكمت ۹۵.
.۱۹ همان، ۵۰۶: حكمت ۲۱۱.
.۲۰ همان، ۴۹۵.
.۲۱ همان.
.۲۲ صبحی صالح: ۲۳۹.
.۲۳ همان.
.۲۴ تالیف اویس كریم محمد، از انتشارات بنیاد پژوهشهای اسلامی: ۳۷۰ تا ۳۷۲.
.۲۵ صبحی صالح: ۵۰۷، حكمت ۲۱۵.
.۲۶ همان، ۵۰۲، حكمت ۱۸۳.
.۲۷ همان، ۵۳۱، حكمت ۳۱۷.
.۲۸ همان، ۲۵۵، خ ۱۷۶.
.۲۹ همان، ۲۵۳، خ ۱۷۶.
.۳۰ همان، ۶۰، كلام ۱۸.
.۳۱ همان، ۱۸۴، كلام ۱۲۷.
.۳۲ همان، ۲۰۵، خ ۱۴۷.
.۳۳ همان، ۷۰، خ ۲۷.
.۳۴ رسالهٔالاسلام ط مجمع جهانی تقریب ج ۳: ۴۳۴، شماره ۱۲.
.۳۵ سیری در نهجالبلاغه: ۱۷۸.
.۳۶ صبحی صالح: ۱۰۲، خ ۷۴.
.۳۷ صبحی صالح: ۴۵۱، نامه ۶۲.
.۳۸ سیری در نهجالبلاغه: ۱۷۹. در این سه نقل ترجمه از من است.
.۳۹ سیری در نهجالبلاغه: ۱۸۰.
.۴۰ سیری در نهجالبلاغه: ۱۸۱.
.۴۱ صبحی صالح: ۵۲.
.۴۲ از جمله استاد محمد تقی شریعتی: در كتابی بهنام "اهل بیت در نهجالبلاغه".
.۴۳ صبحی صالح: ۷۳۳.
.۴۴ خطبه ۲ ص ۴۷.
.۴۵ خطبه ۲ ص ۴۷.
.۴۶ خطبه ۸۷ ص ۱۲۰.
.۴۷ خطبه ۹۴ ص ۱۳۹.
.۴۸ خطبه ۹۴ ص ۱۳۹.
.۴۹ خطبه ۱۰۰ ص ۱۴۶.
.۵۰ خطبه ۱۰۹ ص ۱۶۲.
.۵۱ خطبه ۱۲۰ ص ۱۷۶.
.۵۲ خطبه ۱۵۴ ص ۲۱۵.
.۵۳ خطبه ۲۳۹، ص ۳۵۷.
.۵۴ این كتاب تألیف ابواسحاق ابراهیمبن محمد ثقفی كوفی اصفهانی متوفای ۲۸۲ ه۰۳۹;. است، از انتشارات انجمن آثار ملی، با تصحیح و تعلیقات میرجلالالدین حسینی معروف به "محدث." این كتاب از منابع مهم خطبهها و كلمات و سرگذشت علی(ع) است.
.۵۵ صحبی صالح: ۳۰۲، كلام ۱۴۶.
.۵۶ صبحی صالح: ۱۹۲، كلام ۱۳۴.
.۵۷ ابراهیمبن محمد ثقفی در كتاب "الغارات: ۳۰۷، از قول علی(ع) دربارهٔ عمر نقل میكند كه فرمود فسمعنا واطعنا و ناصحنا و تولی الامر و كان مرضی السیرهٔ، میمون التقیهٔ".
.۵۸ صبحی صالح: ۲۵۱، خطبهٔ ۱۷۸.
.۵۹ همان: ص ۲۵۷.
.۶۰ ندای وحدت: ۲۷۵ و ۲۸۰.
.۶۱ از انتشارات مجمع جهانی تقریب، ص ۲۱۶.
.۶۲ صبحی صالح، سخنان علی(ع) راجع به خلافت: ۳۳۲، و راجع به امامت: ۷۳۶.
منبع:فصلنامه كتاب نقد ، شماره ۱۹
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست